سلام من اسمم سپهر قد181 وزن 71 عاشق والیبال
میخوام داستان رابطم بادخترهمسایمون مهین روبنویسم…
توهمسایگی مایه دختری بودبه اسم مهین که اندامش همیشه توچشم بود آخه وقتی ازکوچه ردمیشدهمه باچشم همراهیش میکردن
زدبه سرمن که باهاش دوست بشم
تاشبی که خونوادهامون رفتن شب نشینیومن خونه بودموآمارگرفتم دیدم اونم نرفت ازداداشم پرسیدم!
بهش اس دادم پرسیدشما
منم معرفی کردم گفت کارتون گفتم ی حرفی پشت سرتون شنیدم خواستم بپرسم بینم راسته
بماندحرفه چی بود
گفت نه
بعدخدافظی کردم آخه نیت فقط این بود که تلموداشته باشه
که اس دادمیشه هرکی هرچی گفت بهم بگی درعوض منم ازدخترابرات آمارمیارم
مام قبول کردیمودوستی شروع شد
بعدچندوقت دوستی یه شب بهش اس سکسی یه جک دادم که اونم نامردی نکردجواب داد
کم کم رفتم توفازسکس دیدم بله مهین خانومم پایست
بهش گفتم میای خونه تابهم فیزیک یادبدی آخه درسش خوبه گفت اگه ببینن چی گفتم حواسم هست
قابل توجه دوستانی ک قراره نظربدن و دنبال سوتی میگردن بابامامان من کارمندن صبح هشت میرن تا ساعت سه
خلاصه اومد باهام فیزیک کارکرد موقع رفتن گفتم خدافظی نمیکنی گفت منظورکه انگشتموگذاشتم رولبم فهمیدولی باخجالت بوسیدورفت
تایروز که اس دادگفت بابام میخوادبره خونه عمه مامانم میره کلاس قالیبافی میای خونمون
منم باپرروی گفتم بشرطی که اون بلوزسفیده که دیروزروطنابتون بودبپوشی
باکلی اسرارقبول کرد
شب قبلش رفتم حموموخودموصفادادم پشماروزدمو یه کیرتوپ واسه فرداش ساختم
راستی ازکیرم نگفتم
کیرم شانزده سانته و قطرش اگه انگشت اشاره ات روبچسبونی ب شصتت و یه دایره درست کنی میفهمی چقدره
صبح ساعت هشت بودکه گفت بیا
ی آمارگرفتم دیدم کسی نیست رفتم تو
بایه مانتومشکی جلوم نشسته بود
یکم حرف زدیم گفتم نمیخوای لباس سفیدت رو روی تنتم ببینم
باخجالت مانتورودرآورد وای وای چی دیدم ی دره عمیق بین دوتاتپه لباسش بازبود
اومدجلولباسوببینم داشتم میمردم بس که این مهین باحال بود
بهش گفتم بیابشین روپاهام اومدنشست یکم حرف زدیم گفتم عزیزم دوست دارم
اونم گفت منم دوست دارم
لبامون رو گذاشته بودیم رو لب همدیگه که دستموگذاشتم روسینش
خداییش سینه به اون بزرگی توعمرتون ندیدین سایز95
بادوتادستام نمیتونستم یکیشوبگیرم
گفتم بخواب خوابیدو من لباساشو درآورم
سوتینش مشکی بودسایناخانم
اونم درآوردمو شروع کردم به خوردن
وای که چه حالی میداد فکرشوبکن دوتاهندونه بزرگ که تودهنت جانشه بایه نوک قهوه ای که باهرنگاهم کیرموبیشترتحریک میکرد
بلندشدم گفتم لباسامودرمیاری مهین جونم پاشدلباسامودرآورد بجزشورتم که نذاشتم دربیاره آخه من که کس هلوشوندیده بودم
رفتم سراغ شلوارش گفت نه شلوارم نه برات ساک میزنم آبت بیاد با پایین تنم کارنداشته باش مام فردین بازیمون گل کردگفتیم باشه
نشست روزانومنم شرتوزدم کناروکیرمودرآوردم دادم دست خانم یکم بادست مالیدبعدکردتودهنش ولی نه همشوبخاطرهمین حال نمیدادیکم ساک زددیدم آره داره آبم میادبادستام سرشوگرفتموکیرموتاته میکردم توحلقش قشنگ وقتی سرکیرم میخوردبه گلوش میفهمیدم تااینکه آبم اومدوهمشو خالی کردم دهنش
ولی این تازه اول راه بودچون هدف من فقط کونش بود که تو محل که هیچ توشهرمون تکه و توکفشن
بایکم منت کشی راضی شدشلوارشودربیاره
درآوردکم مونده بودمن بیهوش بشم رونای سفید با ی شرت مشکی
خوابوندمش راضی شدکه منم ارضاش کنم شرتشوکه درآوردم ی کس دیدم مثل هلوی قاچ خورده تمیزوپف کرده چه چوچولی داشت صورتی روشن
شروع کردم به خوردنش که تازه داشت سکس بهم فازمیدادآخه صدای مهین جونم تازه دراومده بود
بااون اه اوفاش داشتم میمردم
اه ه ه ه ه
اووووووووف
سپهربسته داری میکشیم
اینقدرلیس زدموانگولکش کردم که آبش شروع کرد به سرریزشدن
دیگه بایدنقشموعملی میکردم بلندش کردم چهاردستوپاخوابوندمش کیرموخیس کردم لبه کونشوبازکردموکیرموگذاشتم دم سوراخ کونش
چه کونی داشت مثل یه طاقچه بودوقتی ایستاده بود
الانم که بازش کرده بودم مثله دوتا بادکنکی که وسطش ی سوراخ نخودی قهوه ای داشت
ازکردن کونش بگم اولش هرکاری میکردم نمیرفت تواینقدرکه تنگ بوددیدم نه ایطورنمیشه گفتم مهین جون میخوابم بیابشین روکیرم که بره تواون سوراخ نازت
خوابیدم اومدروم کیرموگرفت دستش باسوراخش میزون کردنشست روش تاسرش رفت تو گفت واییی دردداره
هرجوری بودنشست کیرم تاته توکونش بودگفتم بلندشوبشین دیگه میگفت نه نمیتونم دارم میترکم
یکم که گذشت شروع کردبه بالا پایین کردن ولی خیلی آروم بودمنم اصلأ بااین مدل حال نمیکردم
همینجوری که کیرم توکونش بودبغلش کردمو بلندشدم اونوخوابوندم حالا پاهاش روشونم بودسینه هاش تودستامو کیرم تواون کون نرمش
دیگه اخ و اوخ مهین جونم به گریه تبدیل شده بود فقط میگفت سپهرتوروخداتموم کن دلم داره ضعف میره
منم اینقدرسرعتموبردم بالاکه دیگه حتی نمیتونستم سینه هاشونگه دارم که بالا پایین میشد
گفتم من اومدموآبموبافشارتاآخرین قطرشوباتلمبه زدنم توکون مهینم خالی کردم
پاشدم لباساموپوشیدمو یه لب گرفتم ازش اومدم خونه
ممنون ک نظر میدین
نوشته: سپهر
akhe takhayoli kodom dokhtare dabirestani size sinash 95? Dari dorogh minvisi hadaghal eyne adam dorogh benvis.
از وقتي تو نظرات اندازه متوسط كيرو گفتن سايز كيرا تو داستاناي سايت كوچيك شدن :دي در موردداستانم بگم كه كس شعري زاده تخيل تخمي نويسنده بود
داستان اصلاحیه می خواد خفن :D از سوتی گذشته ولی اصلاحیه نویسا اعتصاب کردن از شانس خوب نویسنده
akhe kos kesh madar… kodom 2okhtare dabiresati size 95 ? mishe
boro gagheto bezan
تا اونجایی که اومد رو پات نشست خوندم خیلی کسشعر بود اعصابم بهم ریخت جدیدا همه همسایه ها جنده شدن حیف تو حس فحش نیستم والا چیزی بهت میگفتم دیگه هوس داستان نویسی نکنی
داستانت كلي عيب داشت:
1-ريدي توي تخيلات (هرچي داستان تخيلي بود رو بهش ريدي تا دسته)
2-داستانت پر از غلط املايي بود(خوب مگه مجبورت كردن موقع كف دستي داستان بنويسي)
3-جوجه اين جا براي شما مكان خوبي نيست ها فردا از راه به در ميشي بچه جون
4-وقتي ميكردي توكونش گفت دلش داره ضعف ميره (كس و شعره مفته)بچه جون اون موقع ازشدت درد دختر حاليش نميشه اطرافش چي ميگذره بعد به تو گفته ته دلش ضعف ميره
5-تو فكر كردي ما جزو چهار پايانيم(گاو-خر-الاغ-گوسفندو…)نه داداش همه ي اونيكه فكر ميكني خودتي
6-زياد فيلم سوپر ايراني نگاه نكن كه كس و شعر هارو بلغور كني
7-فحشم بچه ها بهت ميدم
امضا:MRS BOY
آخه تخیلی کونی
((سوتینش مشکی بودسایناخانم))
اسمش ساینا بود یا مهین کونده
سلام علیکیم
تا اونجایی که قطر کیرت رو توضیح دادی خوندم. کلی خندیدم به این اندازه دقیقی که دادی.
من از اون اولی که این سایت تاسیس شد دنبال میکردم مطلباشو اما عضو نشده بودم تا الان داستان این مادر جنده ی حروم زاده باعث شد بیام چندتا فحش به خواهر و مادر پتیارش بدم
کونده ی ولده زنا شماره دختررو اجی مجی کردی از کس ننت درآوردی؟
کیره همه بچه های شهوانی تو قیافت
آب کیرم رو لبای مادرجندت حروم زاده
کس ننه ی خوارکسده
بادروود بی پایان خدمت دوستان محترم نیمچه محترم وغیرمحترم
من ساشا مهرزاد هستم ومیخوام از امروز اونایی ه تو نظراتشون فحش میدن رو بشونم سرجاشون فرقی نداره دوست یا دشمن
دختر یا پسر
آشتی یا قهر
خوشحال یا ناراحت
بدروود
foroshe kos kon kir masnoyi www.aria-siner.mihanblog.com
خوب آقا سپهر جلقى چندتا سوال دارم
1-چند سالته؟ 15؟
2-شمارهء اين دختره رو از كجا آوردى؟
3-چندتا فيلم سوپر تا حالا ديدى كه اينقدر روت تاثير گذاشته؟
4-تو چه طورى از تمام وقايع خونه اين دختره خبر داشتى؟(مثلا لباس سفيدش رو بند)
5-چطوريه كه دخترى كه اول با مانتو اومده جلوت يهو لخت ميشه؟
6-وچطوريه كه دخترى كه اول نذاشت شلوارشو دربيارى (خودش بدون اينكه كونش تحريك بشه) ميشينه رو كير تو و تا دسته هم كيرتو تو خودش جاميده؟
7-تواصلا ميدونى سينه سايزه 95 چقدره؟
8-تا پايانه اين شر و ور چند دست جلق زدى؟
9-كس شر گفتن كه كنتور نميندازه. ميندازه؟
10-ميخواى خودم يه بار بكنمت كه بفهمى كون دادن چقدر درد داره تا ديگه كس شر نگى؟
آرمین جان کامل حرفای شما درست بود وبند آخر رو حتما انجام بده تا دیگر هوس داستان نویسی سرش نزنه
آهای آرمین عوضی نمیتونی مثل آدم حرفتو بدون فحاشی بزنی؟سختت میشه همه این سوالارو مثل آدم بپرسی هرچند میدونم تو آدم نیستی اون خلاصه زحمتشو شید داستانشو نوشت به من ربطی نداره راست یادروغ ازتو خلاصه یه قدم جلو هست خرفهم شدی؟
من متفاوتم.
خیلی خوب بود فقط قبلش بگو داستان رو شما نوشتی که …
کیرم تو این داستانت. من تازه واردم. زیاد داستان نخوندم. ولی با نظر دوستان چه دختر و چه پسر موافقم. داستانت کیریه. راستی داشت یادم میرفت بگم. کیرم تو همه دخترای لاشی. =))
پسرجان داشتی مهین و با یاد ساینا میکردی خب میرفتی خودساینارو میکردی چرا مهین و با یاد ساینا میکردی
این اظهار نظرها رو که خوندم فقط تصمیم گرفتم حالا حال چیزی ننوبسم.بدبخت نویسنده.
همه داستانا کیری شده . من خودم کلی خاطره سکسی دارم خوب بلد نیستم بنوبسم . مجبورم که نکردن
من واقعاازبعضی دوستان می خوام اینقدربدوبیراه به نویسنده نگن.اگرم انتقادی دارن خیلی مودبانه مطرح کنن.جالب اینجاست که همونایی که سکس بامادروخواهروتقبیح می کنن رکیکترین دشناماروبه مادروخواهرنویسنده می دن.حداقل تواینجاتمرین گفتمان سالم روانجام بدین.درپایان یه جمله ای که خانمم قبل ازترک من بهم گفتوواستون می نویسم:((دختریاخوشگله یامیادنت.))تو10 سالی که میام نت 90%درست بود
baz khube ba tavajoh be vazne shoma ke hodudan 10 kg kambude vazn dary vaghty mahin khanum ba sinehaye size 95 rut neshast leh nashody va boland shody baghalesh kardy khabundish.eyval be in zuro bazu.
سپهر احمق دیدم اینا ساینا ساینا کردن رفتم داستان تخمیتو خوندم چرا اسمو منو آوردی اون وسط توهمیه جلقی خودت نشون دادی داستانت توهمی بیش نبوده
دوست عزیز شما اومدی اینجا به اشکالات جواب دادی ولی هنوز خیلی شبه مونده که چند تا شو می گم .
1.اخرش ساینا بود یا مهین ( ببین داد صاحب بچه رو هم در اوری که باید بیای ازش معذزت خواهی کنی )
2.سایز سینه یکی 95 باشه میدونی یعنی چی ( اگه نمی دونی برو متر رو ور دار اندازه 95 سانت حلقش کن تا بفهمی! ) که اگه راست بگی یه سوال دیگه مطرح میشه : چه جوری دوتا از اون 95 سانتیا تو سینه یه ادمی زاد جامیشن ؟ نکنه دوتاشون رو با هم اندازه گرفتی ؟
به هر حال این نظر من بود که با کمال احترام گفتم
هى ES16Y بچه كونى به تو چه كه من چطورى سوال ميپرسم
يه باره ديگه پاتو بكنى تو كفش من همچين پاتو ميشكنم كه ديگه اينطرفا پيدات نشه
افتاد؟ لاشى
یادت باشه بازم سوتی دادی دو تا یکی شو می گم اولی مونش رو تمیز نکردی چون کون دست نخورده درونش میکروبه x-(
اخه تخیل
اخه من واست چه بنوازم؟
بگو چه سازیو دوس داری سایز 95 اونو بکنم تو روحت
تخییلللل سینه 95 دیگه!؟
باز خوابنما شدی؟