سلام عزیزای دلم…قبل از هر چیز، از دوستانی که علاقمند به گی و مسائل مرتبط با گی نیستن و یا از این نوع تمایل جنسی تنفر دارن خواهش میکنم این داستان رو نخونن…دوستانی هم که علاقمند هستن لطفا بی ادبی و فحش رو کنار بذارن چون واقعا کار زشتیه و در کل در صورت ذکر هر فحشی ،کلیه موارد به پدر و مادر محترم اون دوستان حواله و ارسال خواهد شد…بگذریم
امیر هستم…جریانی که میخوام براتون بگم مربوط به زمانیه که من کلاس سوم دبیرستان بودم و پسر داییم علیرضا هم سه سال بزرگتر بود بود و بوشهر بودیم. هر دومون بالغ بودیم و خوده من توی اون سن چند وقتی بود که لذته اومدن اب رو تجربه کرده بودم…منو علیرضا هردومون لاغر و قد بلند بودیم…من سفید و موی مشکی ولی علیرضا یکم گندمگون و موهای حنایی و چشمای عسلی…بین بچه های فامیل علیرضا رتبه اول بزرگی کیر رو داشت و من فکر کنم سوم بودم…کیر اون سر بالا…رگ رگی .نوک تیز و سفت بود…گاهی سر کیرش به شکمش میچسبید از بس سفت و سربالا بود…ولی کیر من دراز…سر کلفت و رو به جلو بود …رسیدیم به عید اونسال که عروسیه داداش بزرگم بود و عروس خانم هم یه کس خوشگل بود دل منو علیرضا رو برده بود…کلا دو سه روز عروسی از بس لای زنا و و دخترا وول خوردیم جفتمون یه حال خاصی داشتیم…بوی کس داشت دیوونممون میکرد…حمومای خونه های جنوب هم توی حیاطه معمولا…در حموم دو تا دستگیره داشت که قبلا دستگیره پایینی دراومده بود و در حموم دقیقا دو تا سوراخ ناز در ارتفاع ۷۰ سانتی زمین داشت…یعنی قشنگ میشد بشینی و دید بزنی داخل حموم رو…با علیرضا فقط منتظر بودیم که عروس خانم که اسمش مریم بود بره حموم و ما بریم دیدش بزنیم…وای فردای شب اولشون مریم رفت حموم و منو علیرضا با احتیاط و نوبتی رفتیم از سوراخ در حموم کس بی نظیرمریم خانووم که تازه عروس بود رو دیدیم…مریم یه زن سفید و ظریفه با چشمای درشت و ناز و تمام کس بودنش بخاطره همین ظریف بودنشه و تو خونه همیشه دامنای گشادی میپوشه که دو وجب از پاش به صورت سفید و لخت بیرونه و توی چشم منو علیرضا میزد…در ضمن برای اولین بار توی عمرمون شورت لامبادا رو پای مریم دیدیم موقعی که داشت بعد از حموم شورت میپوشید…تصور کن یه کس ظریف (شبکه تماشا این خانم خوشگله که اسمش مریمه و تبلیغای مختلف انجام میده با مریم ما مو نمیزنه)…تصور کنید یه زن خوشگل که تازه کسو شده رو باشورت لامبادا ببینه ادم…موقعی هم که حموم میکرد حسابی کس و کون و ممه هاشو دیدیمو به حافظه سپردیم…لامصب مشخص بود شب قبلش بدجوری کس داده بوده چون خیلی یواش یواش به کسش دست میزد…حس میکنم درد داشت شاید…اووف اینا رو که با علیرضا دیدیم دیگه طاقتمون تموم شد و یهو علیرضا گفت بیا بریم بکنمت الان…برای اولین بار…جیگرم حال اومد وقتی اینجوری گفت…دوست داشتم حس کسو بودن مریم رو داشته باشم… رفتیم توی انباری بیرونی به بهانه تعمیر دوچرخه…روغن جامد هم بردیم…اوووف یادمه شورت و شلوارمو دراوردم و علیرضا هم همینطور…سرپایی خم شدم و کونمو در اختیار سلطان کیر ها گذاشتم…اونم کیرش شقه شق و سر بالا و رگاشم زده بود بیرون …روغن زد و اروم اروم دخول کرد به کونم…وای اولش یهو دردم گرفت ولی وقتی باز یکم انگشتم کرد و دوباره کردش تو و چند دقیقه نگه داشت یهو حس کردم دارم پرواز میکنم…علی باز درش اورد و یه چپه روغن جامد زد سر کیرش و با تمرکز گذاشت دم سوراخم…اوووف تا ته کردش تو کونم…به شوخی اسم کیرش رو گذاشته بودیم حسن…حسن رو تا ته کرد توی کونم و بعد از دو دقیقه یهو شروع کرد پولوق پولوق تلمبه زدن و تقه زدن…وای ریتمی هم‌میکرد گاهی…سه تا یواش ولی چهارمی محکم و عمیق…ریتمشو هنوز حس میکنم…سر کیرش کامل پروستاتم و ته کونمو میزد و بیشتر از یه تازه عروس که کس میده بهم حال میداد…من یعنی مریم بودمو و اونم یعنی داشت مریم رو میکرد…اووووف بیست دقیقه منو کرد و آبشو تا ته توی کونم خالی کرد…قشنگ خالی شدنه آبش و حتی تیک تیک کردنه کیرشو موقع انزال حس کردم… موقع انزال هم کیرشو اول گذاشت توش بعدش اروم درش اورد و با اطوار خاصی سر کیرشو میزد به سوراخم و لپای کونم.این دس اول وسطاشم تند تند منو کرد که از حال رفتم…این دست که منو کرد رفتیم پیش بقیه که شک نکنن و برنامه ریزی کردیم برای دست بعدی…که شب ساعت ۲ زیر پتو منو کرد.دس اول هم ساعت ۱۰ شب بود…حمام رفتن مریم هم حدود ۸ و نیم…فقط بگم علیرضا رفته بود از کشو تازه عروس یکی از شورتاشو کش رفته بود که من بپوشم براش…یه وازلین و کرم و روغن جامد رو هم با هم قاطی کردیم توی قوطیه کرم و با این منو میکرد…لیزیه وازلین خیلی حال میده…بعدش به بهونه اصلاح سرم جفتی رفتیم حموم و هر چی مو داشتم که البته خیلی کم بود رو برام با ژیلت زد و دیگه همش شورت لامبادا رو میپوشیدم براش…توی حموم هم با شامپو منو کرد…کارمون شده بود همین دیگه جفتمون میخواستیم…فقط بگم یکشب که علیرضا داشت منو میکرد زیر پتو چون عید بود و ایام عروسی داداشم بود فامیل چندتاشون خونه ما میموندن…یکی از فامیلا که یه مرد ۳۵ ساله و قد بلند و خوشتیپ و سیبیلو بود ما رو دیده بود…دقیقا توی تاریکی شب برق سفیدی کون منو دیده بود و فرداش آمار داده بود به علی که دیشب دیدمتون وقتی داشتی امیر رو میکردی و اونم طلبه شده بود…اینقدر گیر داد تا اخرش با ماشینش رفتیم یه جایی که اونم منو بکنه…فقط کیر حمید آقا یه کیر جنوبی به قول ما گوت(گنده) با سر خیلی بزرگ بود که حسابی دیوانم کرد…حمید یبار که سرپایی منو کرد با کیرش منو از زمین بلند کرد که تا ته ته کیر گندش رفت توی کونم و حرفه ای منو کرد…یه دست هم خوابیدنی و دوپا رو کول و سگی و اخرشم دمرو منو کرد…منو رو شکم و دمرو می خوابوند زیرم بالش میزاشت که کونم حسابی بلند بشه بیاد بالا…بعدش با روغن و تف کونمو پولوق پولوق میکرد…همیشه هم ابشو میریخت داخلم…برا جفتشون ساک هم میزدم و اگه خونه خالی میرفتیم دامن و شورت لامبادا میپوشیدم براشون…یبار که نزدیک بود خونریزی کنم برام نوار بهداشتی هم گرفتن…علیرضا و حمید آقا تا مدتی منو میکردن…بعدش دو نفر دیگه از فامیل اضافه شد که بعدا براتون مینویسمش…امیدوارم خوشتون اومده باشه…همش واقعیت محض بود…فیلم کون دادنه اخیرم به یکی از فامیل رو هم میزارم همین روزا…خوش باشین …من الان اصفهانم کسی خواست بکنه پیام بزاره…البته تک پر هستم و با همه نمیرم…مگر اینکه کیس خاصی باشه…بوس

نوشته: امیر