پسر کاراته کار (۳)

1400/11/21

...قسمت قبل

فصل چهارم پسر کاراته کار _( داستان های پسر کاراته کار برای کاراته کارهاست و برای همه نیست که همه خوششون بیاد ) با کوفت شدن سکس به اون خوبی حالا استاد منتظره تا من بیام تا منو ببره خونه با سر پایین که هم از خجالت بود هم از ترس نشستم ماشینش و گفتم کلید رو باید به مغازه سر خیابان بدم چون سرایدار چند دقیقه دیگه میاد که گفت خوب منتظر میشیم خودش بیاد . با شرایطی که توش بودم تو این دقایق چطور سر میکردم که سکوت رو استاد شکست و گفت نمیدونم چی بگم با قیافه که تو داری اصلا چیز عجیبی نیست همه دنبالت باشن ولی باورم نمیشه این کار رو کردی . غیر از علی با کسای دیگه هم هستی گفتم نه فقط همینه گفت چند وقته با همین بین خودمون میمونه لبته اگه راست بگی اصلا فکرش رو هم نمیتونستم بکنم به پدرم بگه از شرمساری باید از خونه فرار میکردم گفتم دو ساله اوه یعنی دو ساله این نکبت تو رو میکنه حیف تو نیست با این زیبایی چرا اصلا میدی گفتم چی میخوای بگم اره خودم دوست داشتم گفت ماجرای کاراته و کمربند مشکی چیه که تو سکس به هم زیاد میگفتین گفتم اینجوری شهوتم بیشتر میشه گفت بیشتر توضیح بده گفتم من لباس کاراته رو دوست دارم و رابطه تو این لباس منو تحریک میکنه من عاشق کیمونو و لباس سفید کاراته ام و به این لباس عشق میورزم گفت پس معلوم شد چرا اینقدر به لباست میرسی و همیشه اتو کشیده ای پس با لباس کاراته کون دادن رو دوست داری و خندید منم سرم رو پایینتر دادم و با لبخند گفت حالا منو چرا تو سکس میگفتی که کاش بودم و نگاه میکردم گفتم منو بیشتر تحریک میکرد که جلوی چشم یه استاد کاراته این کار رو کنم و… اینجا استاد حرفی زد که شوکه شدم گفت فقط دوست داشتی نگاه کنه استاد یا اونم بکنه تو رو البته اگه بودم که منم میامدم بازی میگه میشه کاراته کار به این خوشکلی و سکسی رو دید و کاری نکرد که من میخکوب شده بودم یعنی استاد داره به من پیشنهاد میده یا… استاد که سکوتم رو دید دستش لای دو پام کرد جوری که قسمتی از دستش به تخمام خورد و ران منو گرفت و فشار داد گفت جدی نگیر هر چیزی که شده تمامه و این موضوع بین خودمون میمونه و همچنان دست بزرگش روی رانهای من و فشار دستش رو کم و زیاد میکرد که دوباره پرسید نگفتی دوست داشتی استاد کاراته هم بیاد یا فقط نگاه کنه نمیدونستم چی بگم هنوز تو شوک همه این چیزها بودم که دیدیم سرایدار داره میاد و استاد دستش رو برداشت و من پیاده شدم و کلید رو دادم و حرکت کردیم که استاد موقع تعویض دنده دوباره دستش رو لای رانم برد و فشار داد منم هیچی نمیگفتم گفت دیگه ناراحت نباش داری منو هم ناراحت میکنی و دوباره رانم رو فشار داد و با خنده گفت اشکال نداره کون به یه کاراته کار دادی و دوباره یه تیکه انداخت که به پیشنهاد میماند گفت اگه قراره به یه کاراته کار کون بدی قانونش اینه به کمربند بالاتر بدی نه پایینتر البته اگه استاد باشه که خیلی بهتره لال شدم که استاد رانم رو فشار داد و موقع برداشتن دستش جوری بلند کرد که دوباره به تخمام خورد رسیدیم در خونه تشکر کردم و گفتم ممنون برخورد نکردید در رو بستم شیشه پایین بود بر خلاف حرفهای تو ماشین که با خنده میزد جدی گفت تو دیگه بزرگ شدی و کارهات به کسی ربط نداره و اختیار خودت رو داری منم یه جورایی همچین حسی دارم شبیه برای تو پس خیالت راحت یعنی نمیخوام تو تصمیم اینده ات تحت فشار قرار بگیری و باید ازادانه و با کمال میل تصمیم بگیری گفتم تصمیم چی و پیشنهاد رو واقعا داد گفت امشب راجب به استاد کاراته هم فکر کن و نظرت رو جلسه بعد بهم بگو میفهمی منظورم رو دیگه سرم رو اوردم پایین که میفهمم و حرکت کرد وای استاد به هم پیشنهاد داد کلا امروز روز شوکه کننده بود و شبش قشنگ فکر کردم . استاد یه مرد خوش اندام پنجاه ساله و هیکلی بود و قدرت و بدن ورزیده ای داشت میتونست راحت پاهاش رو صدو هشتاد بزنه من هم که یه سال مونده تا دیپلم بگیرم اختلاف سنی مون واقعا زیاد بود بیش از سی سال ولی پیشنهادی داشتم که تو فانتزیه من عالی بود و هیچ مشکلی از نظر سنی نداشتم تازه بیشتر خوشم میامد که یه مرد کاراته کار هیکلی منو تو اغوش بگیره و چی بهتر از اینکه استاد کاراته هم باشه که تو رویا هام دنبالش میگشتم و دوست داشتم همچین کسی منو بکنه بخاطر شرایطش حتی لازم نبود بهش بگم که به کسی نگه چه برسه قول و قسم بگیرم ولی مشکل هم وجود داشت حالا که این همه سن داشت و این هیکل دو برابر من لابد کیر بزرگی هم داره اون رو چیکار کنم و میترسیدم ولی خوشحال بودم که قراره بهش کون بدم فرداش هم فکرم فقط به استاد بود و حسی از ترس و خوشحالی. جلسه بعد رسید استاد زود امده بود که من میدونستم برای چی .تو اتاقک لباس کاراته رو پوشید و نشست رو صندلی منو صدا زد رفتم داخل گفت کاراته کار خوش لباس و خوشکلم چطوره چه خبر گفتم سلامتی و ساکت شدم گفت اینجوری رفتار نکن میخوام ریلکس باشی چند دقیقه دیگه باید تمرین شروع شه پس وقت رو هدر نده فکرات رو کردی .سرم رو پایین انداختم و گفتم مثبته ولی … گفت چیه منم هر چی شب قبلش فکر کرده بودم تا بگم رو گفتم اول اون قسمتتون اگه بزرگ باشه یا مکان تمرین و… وخندید گفت از اونم نترس با این سن میدونم چی کار کنم با یه پسر لطیف و خوشکل محل تمرین هم خونه شه گفتم شرایطش چی گفت چه شرایطی گفتم که دوست دارم با لباس کاراته و تو این حالت دو تا مون باشیم گفت اونم حتما خوشکلم منم دوست دارم با این فانتزی با هم باشیم . بعدش گفت جمعه ها بعد نهار زنش با دو دخترش میرن خونه مادرش و شبش هم خودش میره اونجا … اگه چیز دیگه نیست پس قرارمون جمعه و من از اتاقک بیرون امدم و تمرین اون روز رو استارت زدم با خوشحالی و بعد از تمرین هم با استاد ده دقیقه راجب فانتزیم و شرایط صحبت کردیم .فرداش که پنجشنبه بود کلا داشتم به جمعه فکر میکردم و خوشحال بلاخره جمعه رسید به خانواده گفتم بعد نهار میرم تا با یکی از بچه ها تمرین کنیم و از این بابت مشکلی نداشتم و عادی بود چون خانواده فکرش رو هم نمیکردن چه کار وحشتناکی قراره بکنم ساعت پانزده ماشین گرفتم و نیم ساعت بعدش رسیدم دم خونه استاد زنگ زدم و وارد شدم با دیدنم خوشحال شد و منو قبل از اینکه ببره بالا داخل خونشون گفت اول بیا داخل دوجو خصوصیم رو بیبین رفتم دیدم واقعا عالی تمیز و شیک بود و دو سمت دیوار روبروی هم آینه بسیار بزرگ بود و انتهای کلاس به صورت ژاپنی تزیین شده بود با عکسی از کوه فوجی کلمات ژاپنی باد بزن دستی و شمشیر ژاپنی و یه عکس بزرگ از استاد با هاکاما منو به شدت هیجان زده و جذب کرد و بعدش منو برد داخل خونه و اب پرتقال اورد و امد ازم لب بگیره خوشم نیامد و کنار کشیدم که گفت پس چرا اینجا امدی اگه راضی نیستی گفتم با لباس کاراته حل میشه تو این حالت حس بدی دارم گفت اوکی حالا کجای خونه دوست داری کاراته تمرین کنیم همین پذیرایی یا رو تخت گفتم داخل دوجو خندید گفت پس دوست داری به سنسی رو تاتامی کون بدی چیزی نگفتم چون هنوز روم باز نشده بود اخه سنش از من خیلی بالاتر بود و اینکه سالها مربی من بدون گفتن این حرفها گفت تو که اینقدر خجالتی نبودی دیدم لباس کاراته اش رو اماده بغل مبل گذاشته و گفتم لطفا لباس کاراته رو بدون شرت بپوشید و خودم هم اجازه خواستم برم پایین و رفتم داخل دوجو و لباس کاراته رو بدون شرت پوشیدم استاد هم لباسش رو بالا پوشید و امد پایین با دیدنش روی دو زانو نشستم و سرم رو پایین اوردم و دو دستم رو جلوی سرم روی تاتامی مثل ژاپنیها قرار دادم و گفتم ممنون سنسی که قراره منو به ارزوم برسونی برای یه شاگرد هیچ افتخاری بالاتر از از این نیست که به استاد کاراته اش کون بده همیشه ارزوم بود که کیر یه سنسی رو درونم احساس کنم ممنون این فرصت رو بهم دادید ممنونم سنسی . امیدوارم شما رو راضی کنم . استاد رو با این حرفم شوکه کردم باورش نمیشد تو لباس کاراته اینجوری رفتار و خجالت رو کنار بزارم گفت پس راجب حس کاراته ای بی راه نمیگفتی منم برای احترام به این حس آرزوت رو برآورده میکنم روی همین تاتامی شاگرد خوشکلم و من که سرم رو اورده بودم بالا دوباره سرم رو اوردم پایین و تشکر کردم .استاد گفت یامه منم بلند شدم و امد جلو منو تو اغوش گرفت . وای چقدر حال میده تو اغوش یه فرد بزرگتر و خیلی قویتر از خودت قرار بگیری منم که قدم بهش نمیرسید دستم رو حلقه کردم دور کمرش و اون ازم لب گرفت و زبونش رو میداد داخل دهنم و همزمان با یکی از دستاش کمرم رو گرفت و با اون یکی دست بزرگش روی لپ کونم گذاشت و فشارش میداد و گفت وای چه کونی امروز مال سنسی میشه و سرش رو اورد پایینتر و گردنم رو خورد مثل یه خون اشام بعدش امد پایینتر و لای لباس رو بازتر کرد سرش رو اورد و جفت سینهام رو میخورد و میمکید قدرت مکشش شبیه جارو برقی بود اصلا با علی قابل قیاس نبود خودم ول کرده بودم تو بغلش از بس داشتم حال میکردم و با دیدن خودم تو اینه های بزرگ با لباس کاراته و یه فرد بزرگ دیگه که لباس کاراته تنشه شهوت وجودم رو گرفته بود. بعد سرش رو پایینتر آورد و شکمم رو هم لیس زد گفتم نمیخوام لباس رو در بیار که گفت میدونم بعد منو برگردوند و از پشت بهم چسپوند و گردنم رو خورد کیرش بهم چسپیده و معلوم بود بزرگه با دستم برای بار اول کیرش رو از روی شلوار کاراته گرفتم از بزرگیش یه دفعه دست نگه داشتم و ترسیدم فهمید گفت میدونم چجوری امادت کنم یه وسیله خاص دارم نگران نباش ولی ترس وجودمو گرفته بود که گفت اگه نتونستی لا پا میزنم و نیازی نیست که دوباره خیالم راحت شد . از شهوت کیر به این بزرگی تحمل نکردم و دو زانو نشستم و از روی شلوارش کیرش رو بوسیدم و سرش رو کردم دهنم گفت عجله نکن کیر استاد امروز برای خودته گفتم خیلی دوست داشتم از روی لباس کیرت رو ببوسم و بندازم دهنم بلند شدم گفت شلوارت رو در بیار که گفتم دوست دارم تو اینه بیبینم که سنسی اینکار رو با من میکنه و به اینه نگاه کردم و استاد شلوارم رو کشید پایین و با دیدن کونم گفت اوف شاگردم عجب کون بی نغصی داری خوشحالم قراره این کونو بکنم و من همچنان تو اینه نگاه میکردم استاد دو زانو نشست لپ کونم رو بوسید و شروع به خوردنش کرد و از کونم تعریف میکرد که تا حالا همچین کون صاف و بدون لکی ندیده ازم خواست داگی بشم و منم گرفتم ولی استاد مسلط نبود چندتا از موانع پرش رو اورد گفت برو روی این تا راحت بتونه کونم رو بخوره که این کار رو کردم و لای کونم رو باز کرد و گفت اوه سوراخت از کونت هم بهتره چرا اینقدر صورتیه و با زبونش سوراخم رو لیس میزد اولین بار که سوراخم زبون رو احساس میکرد واقعا حس عجیبی داشت کاش تا اخر عمرم این کار رو ادامه میداد کارش با زبونش عالی بود دوست داشتم با زبونش منو بکنه سرش رو اورد بیرون و وسایل سکسی رو اورد و ژل لوبریکانت که بعدا فهمیدم اسمشو رو انگشتش ریخت و کرد تو کونم به ارامی خیلی حرفه ای بود بیش از اندازه و با دیدن وسایلش با خودم گفت یعنی با کسان دیگه هم رابطه داره یا برای زنشه اولین بار بود اسباب بازیه سکسی دیدم فقط داشتم حال میکردم مخصوصا که تو اینه صحنه باورنکردنی تا چند روز پیش رو میدیدم یه مرد هیکلی با لباس کاراته و از همه باحالتر اینکه استاد کاراتم بود که سوراخم رو گشاد میکرد و میگفت قراره کون خوشکلترین شاگردم رو بکنم و یک انگشت رو بعد از مدتی تبدیل کرد به دو انگشت و ادامه میداد عالی داشت منو اماده میکرد ولی کیرش خیلی بزرگ بود بعد اسباب بازیه سکسی رو اورد شبیه کیر بود و سیاه ولی باد میشد و حجمش زیاد و حالا که سوراخم کمی باز شده بود با ژل اون رو ارام کرد تو کونم و شروع به باد کردن شبیه نبض گرفتن دکترا بود که گفتم بسه استاد دردم گرفت و دو تا دیگه زد و دست نگه داشت و گفت قراره کیر یه استاد کاراته بره تو کونت باید خودتو برای درد اماده کنی و بلند شد گفت شلوارم رو بکش پایین منم با عشق بندش رو باز کردم و شلوارش رو در اوردم و کیر با عظمتش جلوی صورتم قرار گرفت چه صحنه زیبا و بسیار وحشتناکی بود وای عجب کیری چه رگهایی داشت چجوری میخواستم تحمل کنم تو اینه نگاه کردم یه کیر مصنوعی بادی تو کونم و یه کیر بزرگ جلوی صورتم تا اینجا که فقط لذت بوده و شهوت با عشق کیر استادم رو بوسیدم و زبان میزدم که گفت نمیخوای بلاخره کیر سنسی رو بکنی دهنت شاگرد خوشکلم گفتم باید با احترام این کار رو بکنم این کیر با عظمت کیر یه استاد کاراته ست و من ارزشش رو خوب میدونم که لبخند زد اول کلاهک رو بعد هم ارام و با اشتیاق کردم دهنم وای کیر استاد چقدر خوشمزست ولی حتی چهل درصد کیرش رو هم نمیتونستم بکنم دهنم جا نمیشد و دهنم رو پر کرده بود و احساس خفگی بهم میداد استاد گفت چند تا دوباره باد کن به نفع خودته و این کار رو کردم تا سوراخم بازتر بشه چون واقعا بهش نیاز بود برای مرحله نهایی و من همچنان با عشق و عاشقانه کیر استاد رو میخوردم گفت دوست داری کیرسنسی رو و اینکه قراره زیر این کیر کشته شی و من با حرکت سرم رضایتم رو ابراز کردم گفت خوردن کیر سنسی بسه حالا وقته دادنه پسر کاراته کار . امد پشتم کیر مصنوعی رو بازی میداد و بعد از مدتی دراورد و گفت دیگه اماده ای به استادت کون بدی و کیر بزرگش رو لای کونم کرد ژل زیادی به سوراخم و کیرش زد و گذاشت روی سوراخم بهش گفتم اجازه بده من بیام عقب و ارام خودم رو میبردم عقب تا کیرش بره داخل ولی نمیرفت چون کیر استاد از نوع کلاهک بزرگ بود و به زور نصف کلاهک رو فرستادم دیدم نمیشه گفتم استاد شما رو به بالا بخوابید من روی کیر شما بشینم که قبول کرد و دوباره ژل به کیرش زدم و امدم روی کیرش و تو اینه نگاه کردم و خودم و استاد رو در لباس کاراته میدیدم و شهوتم خیلی بیشتر میشد و تو دلم میگفتم مگه همین ارزوت نبود و رویا پردازی نمیکردی پس باید تحمل کنی و به ارزوت برسی و کیرش رو گذاشتم رو سوراخم و اونم با دو دستش دو طرف کمرم رو گرفت که خیلی تحریک کننده بود با دستم راستم کیر استادم رو گرفتم و قشنگ رو سوراخم گذاشتم و برای شهوت و اراده بیشتر به این کار به اینه نگاه کردم و گفتم که این منم که تو لباس کاراته روی کیر استادم باید تمامش کنم مگه اینو همیشه نمیخواستم که زیر کیر استادم بمیرم دستم رو برداشتم و دو طرف کمربند دان دو خودم رو گرفتم و ریلکس کردم و خودم رو رها و به ارمی نشستم روی کیر استاد که چند ثانیه طول کشید وکلاهک استاد رفت داخل کونم که درد زیادی احساس کردم و داد زدم که استاد گفت خودت رو شل کن وگرنه بیشتر اذیت میشی گفتم تو رو خدا اصلا تکون نخور درد زیادی دارم و استاد هم تکون نخورد و من که از درد داشتم میمردم یک دقیقه تو همین حالت بودم که دردش کم شد و تونستم تکون بخورم حتی دراوردن کیرش هم امکان نداشت و درد زیادی داشت با کلاهک بزرگش ارام سرم رو اوردم پایین که استاد منو بغل گرفت و لبم رو بوسید گفت میدونم داری اذیت میشی بببخشید منم که تو آغوش استاد بودم و کیر بزرگش تو کونم با شنیدن این حرف زدم زیر گریه و قشنگ اشکام از صورتم سرازیر شد این اشکها هم از درد بود و هم برای اینکه طلب محبت داشتم در اغوش استاد که از من بزرگتر بود در همه چیز و در اغوشش احساس خوبی داشتم که گفت اگه دوست داری سکس رو بیخیال شیم منم حالا که درد کم شده بود گفتم نه ادامه میدم سنسی و همانجوری که تو اغوشش بودم و منو محکم گرفته بود ارام فشار اورد و نصف کیرش رو تو کونم جا کرد که دوباره گریه کردم و استاد دلداریم میداد که الان دردش کم میشه گریه اینبارم همش از درد نبود برای این بود که تو این حالت گریه کردن حس خوبی بهم میداد و با شهوت مخلوط چون اصل کار همان کلاهک اتمی استاد بود که قبلش رفته بود تو کونم حالا نصف کیرش داخل کونم به من گفت خودتو در جا تکون بده تا سوراخت عادت کنه و من اینکار رو کردم و هر ثانیه درد کمتر میشد مخصوصا که به اینه نگاه میکردم و میدیدم تو چه شرایطی هستم لباس کاراته تنمه و روی تاتامی نصف کیر بزرگ استاد تو کونمه و استاد هم دستش رو برده بود پایین و دو لپ کونم رو فشار میداد و گفت دیگه تمام شد شاگرد خوشکلم کیرم داخل کونته و به زودی دردش میره فکر نمیکردم بتونی تحمل کنی استادت بهت افتخار میکنه منم گفتم ممنون سنسی بعد از مدت کمی تکون خوردن گفتم میتونی کمی جلوی عقب کنی که استاد ارام این کار رو شروع کرد و بعد از مدتی سوراخم قبول کرده بود و داشت به لذت تبدیل میشد ولی این حالت رو دوست نداشتم و گفتم دوست دارم به حالت داگی باشم برای همین روی کیر استاد در حالی که تو کونم بود چرخیدم و اونم به سختی پاهاش رو جمع کرد و بدون انکه کیرش دربیاد حالت محبوبم رو گرفتم و استاد شروع به تلمبه های ریز کرد تو اینه خودم و استادم رو میدیدم و شهوتم بیشتر میشد که بلاخره تونستم کیرش رو داخل کونم کنم و حالا دارم به یه استاد کاراته کون میدم و گفتم سنسی تو اینه نگاه کن داری یه کاراته کار خوشکل رو میکنی _داری تو لباس کاراته شاگردت رو میکنی گفت هم تو اینه و هم مستقیم دارم میبینم این کون بهترین کونیه که تو عمرم دیدم و دارم میکنم و تلمبه های ارام خودش رو بیشتر کرده بود و به مرور حجم کیر بیشتری میکرد تو سوراخم دیگه سوراخم واقعا باز شده بود و دردی احساس نمیکردم و حرفهای شهویتم رو اغاز کرده و گفتم بلاخره به ارزوم رسیدم استاد ممنون که منو میکنید امروز افتخار بزرگی نصیبم شد که تونستم به استاد کاراتم کون بدم و استاد هم شهوتی تر میشد و شدت تلمبه رو کمی بیشتر کرد و گفت یه شاگرد فقط باید به سنسی خودش کون بده فهمیدی منم گفتم اوس سنسی حتما من فقط برای شمام چی بهتر و بالاتر از کیر یه استاد کارته بیشتر منو بکنید منو جر بدید سنسی چون عاشق کون دادن به شمام و استاد هم شهوتی تر میشد که دیدم تخمای استاد داره به کونم میخوره گفتم وای استاد تمام کیر بزرگ تون رو کردین تو کونم گفت دیگه گشاد شدی خوشت میاد که کیر استادت همش رفته تو کونت گفتم اوس سنسی ممنون که همه کیرت رو کردید تو کونم گفت جوری میکنمت که سوراخت نتونه بسته شه گفتم همینه میخوام استاد لطفا منو بیشتر جر بدید لباس سفیدم رو قرمز کنید با خونم دوست دارم با لباس کاراته خونی زیر کیر استاد کاراته ام بمیرم این افتخار رو ازم نگیرید خواهش میکنم . استاد رو با این حرفها دیوانه تر میکردم و تلمبه هاش رو وحشتناک داشت زیاد میکرد ولی دیگه سوراخم انقدر بزرگ شده بود که تقریبا دردی احساس نکنم و همش لذت بود که کیرش رو کاملا بیرون اورد و دوباره روی سوراخم گذاشت و ارام فشار داد که اونجا بود فهمیدم سوراخم واقعا چقدر بزرگ شده و استاد راست میگفت و مثل یه کاراته کار به قولش عمل کرده بود و سوراخم تا چند ثانیه بسته نشد و تونست راحت دوباره کیرش رو داخل کنه استاد گفت از این به بعد کاراته کار کونیه خودمی و با امدنت به دوجوی اصلیش بیشتر میکنمت و این کون خوشکلت رو جر میدم چی میگی گفتم هر جور استادم بخواد دوست دارم تا همیشه برای شما باشم و با شما زندگی کنم و شبها در اغوش شما بخوابم با کیرتون که داخل کونمه چی بهتر از این که توسط استاد کاراته ام گاییده شم در این هنگام گفت دیگه امدن ابش نزدیکه و میخوام داخل کونت بریزم دوست داری بلندت کنم و ایستاده اب کیرم رو تو کونت بریزم گفتم اره تو این شرایط فشار زیادی میاد بهش ولی استاد واقعا اماده و هیکلی بود نسبت به من بلند شدیم و رفتیم نزدیکتر به اینه گردنش رو گرفتم و منو بلند کرد پاهام رو روی کمرش قفل کردم سوراخم رو گذاشت رو کیرش و فشار داد رفت داخل عجب صحنه بود وقتی داشتم خودمون رو تو اینه میدیدم که همچون بچه تو آغوش استادم و کیر بزرگ استاد تو این حالت داخل کونمه( شبیه مانگاهای ژاپنی بود که یه فرد بزرگ داره یه بچه رو میکنه با کیر بزرگش )و استاد با دستهای قدرتمندش دو طرف لپ کونم رو گرفت و شروع به بالا و پایین اوردن روی کیرش کرد و بعد از هشت بار گفت امد که من قشنگ نبض کیرش و ریختن ابش رو تو کونم احساس کردمو با اینکه ابش امده بود دو بار منو روی کیرش بالا و پایین برد گفت میخوام کیرم رو بیرون بکشم برگرد از اینه سوراخت رو نگاه کن و نگاه کردم کیرش رو بیرون کشید وای سوراخم دو اینچ باز بود و اب کیر استاد ارام ازش داشت بیرون میامد و چکه کرد روی تاتامی تقریبا همه ابش ریخت بیرون از بس سوراخم باز بود و منو گذاشت پایین و گفت دو زانو بشین و از لوله کیرش ته مانده منی رو بیرون کشید و با کیرش رو لبم مالید و گفت اب استادت رو مزه کن که من با عشق این کار رو کردم و گفتم ممنون استاد که منو اینقدر عالی کردید استاد هم تشکر کرد و گفت شاگرد خوشکلی مثل تو رو باید اینجوری کرد و رفتیم بالا دوش بگیریم نمیتونستم خوب راه برم و درد داشتم منو بدجوری گاییده بود و درد داشتم که وضعیتم رو دید یه پماد به من داد و گفت بمال تا دردش کم شه و همانجا رفتم مالیدم و دردش خیلی کم شد و گفت پماد رو با خودت ببر چون خوب میدونست چی بر سر شاگرد کاراته کارش اورده و ازم تشکر میکرد و میگفت تا حالا از هیچ سکسی به این اندازه حال نکرده و بهم دلداری میداد و میگفت چون بار اولت بود بهت فشار امده از دفعات بعدی دیگه اینجوری درد نمیکشی که من چیزی نگفتم و اون گفت نکنه دیگه دوست نداری گفتم نه استاد خوشحالم به شما کون دادم .پایان فصل چهارم اوس .

نوشته: پسر کاراته کار


👍 7
👎 2
7501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

858392
2022-02-10 03:56:47 +0330 +0330

بهم پیام بده اگه از تهرانی منم کاراته کار بودم قبلا

0 ❤️

858440
2022-02-10 12:46:51 +0330 +0330

به جای اینکه انقدر به سنسی کون بدی برو ژاپن بزار استاد باهاکاما رو تاتامی خودش کونت بزاره لاشی خان!اوووووس

0 ❤️

858458
2022-02-10 14:55:17 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

858613
2022-02-11 11:33:24 +0330 +0330

عجب داستان خفنی منم کاراته جددا کار کردم یخورده فانتزیش برام راحت نر بود ولی کون ندادم خخخخ… اما قشنگ بود از بس داغی خیسم کرد داستانت

0 ❤️

873135
2022-05-09 23:16:03 +0430 +0430

واسه قسمت دوم هم نوشتم خیلی دریده گویی و لاشی گری یک هرزه اوبی را خوب توصیف کردی .باید بخش گونی ها و اوبی ها را از گی جدا کنند

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها