چت خصوصی (۲)

1401/10/06

...قسمت قبل

****• سلام
• بیدارید
o سلام
• ببخشید دوباره مزاحم شدم. میتونید صحبت کنید
o سلام خواهش . بله
• خوب هستید
o متشکر
بعداز یه وقفه…
• دیگه باهام حرف نمیزنید؟!
o نپرسیدین
• نمی‌دونم چرا پاسختون با تاخیر میرسه

o من میتونم یه سوال بپرسم؟
• بفرمایید خواهش میکنم
o شما تاحالا موارد این مدلی شنیدین؟ باتوجه به کاری که دارین انجام میدین؟
• بله با چند نفری صحبت داشتم
o وحشتناکه و غیرقابل باوره. نه؟
• اگه دقت کنید میبینید که پاسخ بعضی از سوالات خودم حدس میزنم
o اوهوم
• درسته خیلی بده
• بنظرتون کجاش وحشتناکه
o همین که جلوی همسرت بایه نفر دیگه …
o و اون لذت ببره
• هم عجیبه هم خنده دار
o من که عذاب میکشم
• بعد از شما میخواد که با هر دونفر سکس کنید یا با نفر سوم و ایشون فقط بیننده باشه؟
o نه فقط خودش و یه نفر دیگه
o دونفر باهم ‌نیستن هر سری یه نفر
• منظورم از نفر سوم همون کسی هستش که میخواد به شما ملحق بشه

o آهان. نه فقط بیننده نیست خودش هم انجام ‌میده

o ببخشید میشه یه ویس بدین لطفا
****• send Voice


o ممنون. یهو ترسیدم گفتم نکنه شما منو میشناسین
• نه بخدا من اصلا شمارو نمیشناسم

• خب با اجازه ادامه میدم. یعنی خواستار سکس دو مرد با یک زن که همسر خودش باشه هستن درسته
o بله
o خودش خیییییلی لذت میبره و دوست داره
o و دقیقا مثل همون خانم که با دکتر هلاکویی تماس گرفته بودن …
o میگه من دلم میخواد تو بیشتر لذت ببری. هر چقدرم بهش میگم‌ من دوست ندارم ولی بازم ‌ادامه میده
o مطمئنم بخاطر خودشه

• یادمه گفتید که اگه مخالفت کنم ناراحت میشه. اگه ممکنه بیشتر توضیح بدید
o هیچی مثلا موقعیت پیش بیاد و تنها باشیم ‌میگه مثلا فلانی بیاد…اگه بگم‌ نه ناراحت میشه و…
o حتی شاااید گاهی اوقات سکس هم نکنه دیگه
• یعنی چی
o ولی حتی وقتی هردمون دو نفرم هستیم حتما باید اسم اون نفر و بگه و یه جورایی بصورت مجازی تو سکسمون باشه
o نمیدونم‌ چطوری توضیح بدم گفتم دیگه خیلی دوست داره که یه نفر دیگه هم ‌تو سکسمون باشه
بعد از یه وقفه…
o راستی من چطور به شما اعتماد کنم

• بخدا نمیدونم من واقعا باهاتون صادق بودم. هرجور که شما بفرمایید اعتمادتون جلب میکنم
o عکستونومیفرستین ؟
• اجازه بدید یه تصویر از خودم بفرستم
o چون من واقعا آبرو برام مهمه دلم نمیخواد کسی بشناسه یا بفهمه از اطرافیانم
**• Video call
**
o من که نمیتونم باهاتون حرف بزنم

o شرایطشو ندارم‌
o بچه ها خونه ان
• بله متوجه‌ام
• من نمیدونم چطوری اینجا عکس بفرستم. من تماس تصویری میگیرم شما فقط پاسخ بدید چیزی لازم نیست بگید منم چیزی نمیگم
o نیاز نیست همین که تماس گرفتین متوجه شدم
o من راستش خیلی دلم میخواد برم‌ پیش یه مشاور یا روانشناس … اما نمیتونم این موضوعو مطرح کنم … خجالت میکشم‌
• قابل درکه…
o باشه سوال دیگه ای نیس من برم؟
• والا اگه کار دارید برید ولی من هنوز خیلی سوال دارم ازتون
o نه بپرسین
o هستم
• فهمیدم کجا عکس بفرستم
**• Send picture
**
o ممنون
• خب الان اعتماد نسبی دارید
o بله
• ممنونم
• توی حالت عادی وقتی بیرون میرید به تیپ تون گیر نمیده یا اصلاً نظرش در مورد لباس پوشیدن شما چی هستش
o نه اصلاااا
o به نظر اون‌ همه جوره عالی
• یعنی اینکه منظورم که اگر لباس تنگ بپوشید ناراحت میشه یا خوشحال میشه
o همیشه خودم رعایت میکنم و تا حالا نشده لباس تنگ و زننده بپوشم اونم‌ نمیگه بپوش
o البته چون شهر کوچیکه و افراد زیادی میشناسنش بیشتر دوست داره ظاهر موجه باشه
• ببخشید که میپرسم ولی میخواستم بدونم که اندام شما اصلا طوری هست که اگر لباس تنگ بپوشید جلب توجه کنه
o اره خب
o صد در صد
• منظورم اینه که مثلاً سایز سینه شما چنده مثال یا اینکه باسنتون جوری هست که جلب توجه بکنه
o دیگه حالا وارد جزئیات سایز نشید دیگه😊. بله خب جلب توجه میکنه
o ولی جدای از لباس تنگ و… من کلا با اینکه چهره ای طبیعی و دست نخورده از لحاظ عملهای زیبایی دارم و سبک پوشش خیلی ساده ای دارم ولی زیاد مورد توجه آقایون دور و برم هستم
• مثلاً به چه صورت مورد توجه هستید به صورت نگاه فقط یا اینکه بیشتر از نگاه بوده یعنی لمس هم بوده
o نه دیگه منظورم اینه که آقایون دوس دارن رابطه برقرار کنن
o نمیدونم چر همون اول زود جذب میشن با اینکه آدم ‌کم‌حرف و درون گرایی هستم
• شما از کجا متوجه شدید که دوست دارن با شما رابطه برقرار کنند آیا پیشنهاد دادند یا دنبال فرصت بودند تا اندام شما را لمس کنن
o هر دو
o پیشنهاد دوستی میدن
• از اقوام و نزدیکان یا غریبه ها
o خب معلومه اگه دوستی برقرار بشه بعدشم‌ حتما بعدشم …
o اقوام نه چون اصلا جرات ندارن و درضمن دور و برخودم فامیل زیادی ندارم
o بیشتر غریبه ها
o مثلا برم خرید…
o یا جلسه ای همایشی… شرکت کنم …
• نه مقصود من اینکه مثلاً خیابون که میرید اتوبوس تاکسی شمارو لمس می کنند و این چقدر اتفاق می افته
o نه زیاد اهل بیرون رفتن نیستم
o البته بیشتر بخاطر همین موضوعات بیرون نمیرم . چون هربار که بیرون میرم بلخره یه نفر پیدا میشه که دستمالی کنه آدمو
• میشه مثال بزنید؟
o مثلا یبار توی تاکسی بودم یه آقا هم اومد نشست کنار من تاکسی پر بود مسافت هم طولانی. اولش شروع کرد پاشو میچسبوند به پای من منم دیگه جا نداشتم فاصله بگیرم اصلا هم روم نمیشه اینجور وقتها اعتراض کنم. بی محلی کردم. بعدش بازوشو میمالید به دست من. من اشتباه کردم و دستمو آوردم جلوتر که دستش بهم نخوره اما بیشرف فکر کرد که دارم باهاش همکاری میکنم که به سینه هام دسترسی پیدا کنه! خلاصه خیلی عذاب کشیدم تا رسیدیم وقتی پیاده شدیم مگه دیگه ولم میکرد! با بدبختی از شرش خلاص شدم البته بیشرف تو یه کوچه خلوت اول حسسسسابی همه جامو دستمالی کرد تا ول کرد رفت…
o به همین خاطر جدیدا هفته ای یک بارهم ازخونه بیرون نمیرم
o اونم فقط تا سوپرمارکت یا میوه فروشی محله ی خودمون میرم
• پس فرم اندام شما انقدری سکسی هست که مردهای غریبه با دیدنتون نمیتونن خودشونو کنترل کنن و میخوان هرجور شده شما رو بدست بیارن حالا اگه شد دائمی نشد به همون دستمالی خیابونی اکتفا میکنن. درسته؟
o خب پیشنهاد میدن دیگه من که قبول نمیکنم ولی دیگه اونقدرام بی قانون نیست که بخوان به یه خانم متاهل تجاوزکنن
• نه منظورم تجاوز نبود فقط لمس
o بله لمس بوده
o زیاد
• میتونید بازم مثال بزنید از این تجربیاتتون

o مثلا یبار دیگه یه آقایی بعد از اینکه چندین بار دنبالم اومده بود اونروز تا مرکز خرید دنبالم راه افتاد سر ظهر بود خلوت بود پاساژ از طبقات بالا سوار آسانسور شدم تنهام بودم یهو اونم پرید تو آسانسور و دکمه همکف که من زده بودم حذف کرد و کلید پارکینگ مرکز خریدو زد. تا اومدم چیزی بگم یهووو اومد منو بغل کردو خودشو چسبوند به من تا داد زدم یهو افتاد به التماس که توروخدا خانم من مدتیه مجردم و از وقتی شما رو دیدم دارم دیوونه میشم بخدا شبا خواب شمارو میبینم. مرد گنده یجوری گریه کرد دلم کباب شد براش…
• بعدش چیکار کردید؟ اجازه دادید ادامه بده؟

o وااا ! معلومه که همچین اجاره ای ندادم. البته تا خود پارکینگ به کارش ادامه داد وقتی آسانسور رسید ازم جدا شد . البته ناگفته نماند اون اقا ازم عذرخواهی کرد و گفت ببخشید که نتونستم خودمو کنترل کنم …
o حتی اقایون متاهل
o چندین نفر تاحالا بهم گفتن وقتی با همسرمون سکس میکنیم چهره تو جلوی نظرمونه
o ولی خب من اینارو درک نمیکنم
• ببینید من ابدا اینجا نیستم که شما رو قضاوت کنم من میدونم که انسان موجود پیچیده‌ای هستش بنابراین ازتون میخوام راحت و صادقانه جواب بدید حتی اگه کاری که کردید مثلا برخلاف خط و مشی اخلاقی خودتون بوده باشه
o نه خداروشکر من نخواستم و نمیخوام انجام بدم شرایطشو دارم ازهرجهت ولی دلم نمیخواد
o ببخشید من خوابم گرفته بعدا صحبت میکنیم. بای

ادامه...

نوشته: امیر


👍 7
👎 2
20801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

908338
2022-12-27 01:56:29 +0330 +0330

دیر به دیر آپلود میشه داستانت و خیلی کم مینویسی.
زود به زود منتشر کن و طولانی تر بنویس.
آف ین ادامه بده خوبه

0 ❤️