سلام،من امیرم و اهل افغانستانم،ولی تو ایران بدنیا اومدم
یه پسر نوجوون و سفید و اندام لاغر و تا حدودی دخترونه!
ولی در عوض کون نسبتا خوبی دارم و کیرم هم حدودا ۱۴ سانته،بدنم مو نداره و خیلی کم زیر ناف و مچ پاهام مو داره و کلا ریش سیبیلمم خیلی رشدش کمه که البته همونا رو هم میزنم و بدنمم همیشه دوس دارم شیو و تمیز نگه دارم،سر تونو درد نیارم قصه از اونجا شروع شد که من ۱۷ سالم بود و در اوج دوران شهوت خودم قرار داشتم و فقط میخاستم خودمو خالی کنم،با توجه به بدن سفید و لاغرم و چهره بیبی فیسم اکثرا از طرف مردا و پسرا تحریک میشدم و از اونجایی که روم نمیشد به دخترا پیشنهاد بدم کلا دوس دخترم نداشتم،هر وقت هم استخر میرفتم از طرف چن نفر دستمالی میشدم و راستش خودمم خوشم میومد و این شد که کم کم رفتم سراغ دیدن فیلمهای گی ک ترنس و فمبوی،اولین بار که یه فیلم فم بوی دیدم خودم رو جای اون پسره تصور کردم و با خودم گفتم وای این چقد شبیه منه ،این شد که علاقه به جنس موافق بیشتر شد تا اینکه یه روز جمعه صبح میخواستم برم سالن با دوستام فوتسال بازی کنم ،چون راه دور بود ممبور بودم با ماشین برم ،سالن ساعت ۷و نیم شروع میشد و من ساعت ۷ صبح جلو خیابون منتظر تاکسی بودم اونم روز جمعه!!!
خلاصه خدا خدا میکردم یکی سوارم کنه تا اینکه یه پرشیا مشکی جلوم ایستاد،گفت کجا میری منم ادرسو گفتم و سوارم کرد،هوا سرد بود و صورتم گل انداخته بود،مرده که بهش میخورد یه مرد میانسال حدود ۳۷ تا ۴۰ ساله باشه بهم نگاهی کرد و کم کم سر حرفو باز کرد که کجا میری و …بعد بهم گفت کشتی هم میگیری یا نه که من گفتم اره بعضی وقتا با دوستام ،
اینو ک گفتم کم کم پاهاو شروع به مالیدن کرد و گفت من مربی کشتی ام( از حق نگذریم بدن ورزیده ای داشت) و دوس داری بریم خونمون باهم کشتی بگیریم و چنتا فن بهت یاد بدم؟
فهمیدم چی تو سرش میگذره و و میخواستم همونجا پیاده شم ولی از طرفی سر کیرم یکم خیس شد و کونمم احساس کردم داره له له میزنه،تو دوراهی بودم که دیسشو جلو تر برد و از رو شلوار کیرمو گرفت،سفتی کیرمو که دید فهمید منم بدم نمیاد،شروع کرد به حرف زدن و اینکه من از شما افغانیا خیلی خوشم میاد و خودم قبلا دوس دختر افغانی داشتم و خیلی خوب بود و … تا اینکه کم کم لبخند رضایت رو روی لبام دید،دیگه بدون اینکه از من بپرسه مسیرو کج نرد سمت خونش و منم که بین استرس اولین سکس و ترس نکنه اینکه خفت گیر باشه مونده بودم فقط ساکت داشتم مسیرو تماشا میکردم،رسیدیم به خونش یه خونه نسبتا معمولی ،
وارد حال شدیم و بهش گفتم دستشویی کجاس و اونم نشون داد،رفتم خودمو خالی کردم کامل و جلو میز توالت چنتا وسایل ارایش دیدم که احتمالا مال خانموش بود،بی اجازه شروع کردم رژ لب زدن و کرم پودر و… و خلاصه با ارایش اومدم،یه شلوار جین پوشیده بودم با یه تیشرت صورتی جذب و یه هودی سفید ،گفت هودی تو در بیار و بیا اینجا رو پاهام بشین،
با استرس رفتم نشستم رو پاهاش و اونم اروم شروع کرد به لب گرفتن،
کم کم باهاش همراهی کردم و یسره قربون صدقه ام میرفت و میگفت تو از زنمم خوشگلتری (بعدا که ازش پرسیدم فهمیدم دیشب زنشو برده بود شهرستان خونه پدرزنش و صبحم داشته از اونجا برمیگشته) خلاصه منم شل شدم و ولو شدم تو بغلش ،هودی و شلوارمو در اورد و من با شرت و تیشرت بغلش بودم،همینجوری داشت رونامو میمالید و لب میگرفتیم که منم تیشرتشو در اوردمو یه بدن ورزیده و البته پشمالو جلوم ظاهر شد،شلوار و شرتشو باهم کشیدم پایین و کیرش مثل فنر پرید بیرون،لبامو گذاشتم روش و شروع کردم ساک زدن،اونجوری که تو فیلما دیده بودم،آهش در اومد و سرمو فشار میدادم رو کیرش،بزور کیر حدودا ۱۸ سانتیشو در اوردم از دهنم و یکم تخماشو خوردم،بلندم کرد و شرتمو در اورد بعدشم تیشرتمو،نگاه به بدن بی مو و سفیدم کرد،بدن بی مو من در مقابل بدن پشمالوی او تناقضی آشکار در اون صحنه بود ،منو خوابوند رو زمین یکم وازلین با انگشتاش مالید تو سوراخ کونم،میخواست بکنه تو که یکم دردم گرفت و اونم فهمید،دو سه دفعه انگشتم کرد و بعد کیرشو اروم و تا نصفه کرد تو کونم،باورم نمیشد بالاخره کون تنگ و قشنگم بالاخره باز شد،بعد کم کم شروع کرد به تلمبه زدنبعد خوابید روم و تو اون حالت هم دست از تلمبه زدن نکشبد ،گرمای تنش روی تنم و گرمای کیرش توی کونم باعث شد کم کم اب از سر دودول صورتیم بیرون بزنه،
بعدش بلند شد و پوزیشن عوض کرد منو برگردوند و پاهامو گذاشت رو شونه اش و تلمبه زد ،داشتم لذت میبردم واقعا،بعدش حالت داگ استایل که البته تو اون حالت یکی دوباره چصیدم ولی به روم نیاورد،بعدش یه فکری به ذهنم رسید ،خوبندمش زمین و خودم مثل جنده ها رفتم رو کیرش بالا پایین شدم،خیلی لذت داشت ،حس کردم رو ابرام،بعد چن ثانیهارضا شدم و اونم همینجوری تلمبه میزد،و کونمو رو کیرش بالا پایین میکرد تا اینکه ابش اومد تو کونم ریخت بعد دیدم یکمم خون قاطیشه که بخاطر سایش کیر بزرگش به دیواره سوراخ تنگم بود،حمومو بهم نشون داد و بعد چن دقیقه خودشم اومد تو و باهام دوش گرفت،مدام ازم تعریف میکرد که شما افغانیا خیلی خوبید تو سکس و من عاشق شما دختر پسرای افغانیم،اونجور که خودش میگفت قبلا چنتا دختر افغانستانی کرده بود ولی من اولین پسر افغانی بودم که باهاش سکس داشتم،خودمم بدم نیومد و واقعا باهاش حال کردم،منو رسوند اونجایی که سوارم کرده بود و شمارمم ازم گرفت و منم شماره شو ذخیره کردم تو گوشیم،خونه که رسیدم تازه یادم اومد سالن داشتم و گوشیمو نگاه کردم دیدم ۱۰ تا تماس بی پاسخ از دوستام بود و یه پیام با متن :کجای چرا نیومدی سال؟
خونه رسیدم اتفاقات صبح مثل یه رویا از سرم میگذشت و شبش به دختر عمم که خیلی باهاش صمیمیم ولی رلش نیستم صحبت کردم و ماجرا رو گفتم،اون میدونست که من به مردا گرایش دارم ولی وقتی از قضیه باخبر شد عصبانی شد و بهم گفت :فکر میکردم فقط فانتزیشو داری نه اینکه بری واقعا کون بدی به مردا!!!
نمیدونم چرا ما افغانیا پسرامون تا یکم بر و رو پیدا میکنن میرن زیر خواب ایرانیا میشن و …خلاصه باهم قهر کردیم بعد که اروم شد و یکم نازشو کشیدم فهمیدم که دوس پسر خودشم رفته به یه مرده ایرانی کون داده و اینم سر همون کفریه از دست پسرا،بهش قول دادم که دیگه کون نمیدم به کسی ولی خب همچنان دارم به حرف دلم گوش میدم و با مردا سکس میکنم که اگه بخواید داستان اونارم براتون میزارم!

ادامه...

نوشته: فمبوی بخشنده