کلاس ششم حمید

1402/04/17

این داستان مربوط به کلاس ششمم میشه.
خب بگم که من تازه مدرسه ام رو عوض کرده بودم و مدرسه ام از خونمون خیلی دور بود. یعنی صبح با تاکسی می رفتم و از راه برگشت دو ساعت طول می کشید. البته اگه چند روز نمیومدم خانوادم مشکلی نداشتن و بهم اطمینان داشتن، چون تو مدرسه قبلیم حتی شده بود تا 10 روز خونه دوستم میموندم.
مدرسه جدید خیلی بد بود، یعنی هر کس هر کاری که دلش می خواست می کرد.
تا چند روز اول کسی بهم کاری نداشت اما بعد از اون شروع کردن به انگشت کردن. من جلوی هم سن و سالام رو میگرفتم اما خب 7/8 نفر کلاس مون که مردود شده بودن و قدشون حدودا 170/175 بود رو نمی تونستم چیزی بهشون بگم و می ترسیدم کار دیگه ای باهام کنن. من خودم قدم 135 بود و کمی کوتاه بودم.
خب این مدرسه ما بود و هر روز این کارا می شد.
من همیشه موقع زنگ تفریح تو کلاس میموندم و بقیه می رفتن.
یک روز که تنها بودم، یک دفعه دیدم که همشون اومدن، اول اومدن کنارم نشستن و انگشتم کردن و بعد منو دراز کشوندن رو میز و پاهام رو به زور بالد گرفتن و از روی شلوار کیرشون رو به کونم زدن.
تا چند روز بعد دیگه کاری بهم نداشتن، تا اینکه یک روز که کنار میز یکی از دوستام بودم و خودمو از جلو به میز تکیه داده بودم، دیدم یکی از همونا خودش رو به من چسبونده و داره میکنه، منم همون شکلی خودش رو نگه داشتم و تا رفت سریع نشستم. بعدش گفت: چقدر سفتی.
از روز بعدش دیگه این کار هم طبیعی شده بود و خیلیا باهام کردن این کار رو.
چند هفته بعد از اینکه زنگ آخر خورد و رفته بودم بیرون، یکی از این پسرا که اسمش حمید بود گفت بیا بریم خونمون با هم پلی استیشن بازی کنیم اگه بیای دیگه کاری باهات ندارم. البته شنیده بودم که پدر و مادرش رفتن یک شهر دیگه و دو/ سه روز نمیان و حمید خونه تنهاست.
اول که رفتیم تو خونه حمید گفت، تو اتاقه برو. اونم اومد اما درم قفل کرد و گفت قفل می کنم تا راحت تر بازی کنیم.
در حین بازی دستشو کرد تو شلوارم و منم سریع رفتم کنار دیوار.
اول شلوار و پیراهنش رو در آورد و بعد هم اومد جای من و به زور شلوارم رو در آورد و بعدم پیراهنم رو. اول روم خوابید اما نگذاشتم دست به پاهام بزنه‌. به زور منو کشید روی تخت و پاهام رو بالا کرد و کیرش رو به کونم مالید. اول جا نشد ولی بعدش دستش رو کرد توش و در نهایت کیرش رو کرد توش. خیلی دردم گرفته بود، اول یکم رفت و بعدش تا ته برد. دیگه از شدت درد گریه می کردم.
بعدش آبش رو ریخت تو کونم و بعدش کیرش رو تو دهنم کرد و اونجا هم آبش رو ریخت. حالم بهم خورده بود.
بعد از اون یکم رو خوابید و بلند شد و لباساش رو پوشید. من تا 20 دقیقه همونجا بودم و بعد بلند شدم رفتم تو سالن. اونجا گفت بهم امشب باید بمونی وگرنه به همه میگم منم قبول کردم.
رفتم غذا خوردیم و بعدش تلوزیون نگاه کردیم، با گوشی حمید به پدر و مادرم هم زنگ زدم که خونه ی دوستمم و نگران نباشن.
آخر شب که شد حمید گفت برو تو اتاق و منم رفتم.
اومد، درو قفل کرد و اول ازم لب گرفت و بعد هم دکمه های پیراهنم رو باز کرد و بعد شلوارم رو در آورد و منو گذاشت روی تخت. چاق بودم و به همین دلیل سینه های خیلی بزرگی داشتم و اول شروع کرد به خوردن سینه هام و بعد هم کونم. بعدش هم دوباره منو کرد و وقتی هم که خوابیدیم هر دومون لخت بودیم و اونو از پشت به من چسبیده بود. صبحش رفتم مدرسه و بعد خونه. اما بازم شاید این طوری نکرد اما کارهایی که تو مدرسه انجام می داد رو باز هم انجام داد.

نوشته: م

خاطرات نوجوانی
سوءاستفاده


👍 4
👎 11
12101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

936756
2023-07-09 00:02:10 +0330 +0330

خودت نظرت چیه؟ چرا به پدر مادرت نگفتی؟ بعد اصن چجوری پدر مادرت میزاشتن شب بمونی خونه دوستت😐؟ ی بار ی لگد می‌زدی تو تخماش دیگه همچین کاری نکنه! به هرحال برات آروزی سلامتی میکنم

0 ❤️

936814
2023-07-09 05:02:05 +0330 +0330

یعنی تو اون مدرسه هفت هشت نفر بودن که کلاس ششم ابتدایی رو افتاده بودن؟!مدرسه استثنایی ها بودی!!!
بعدم بچه ی یازده دوازده ساله کیرش کجا بود؟!
بعد ننه بابات میذاشتن بچه ی ابتدایی چند شب بیرون از خونه بمونه، اونم خونه ی رفیقایی که باهاش آشنایی ندارن؟😐
یا مامان بابای رفیقت بچه ی دوازده ساله رو تنها گذاشتن خونه خودشون رفتن شهرستان؟!🤦‍♀️
بابا یه جور کوسشعر ننویسین به شعور آدم توهین شه
لاشی خان رک بیا بگو دلم میخواد کون بدم ولی روم نمیشه،چرا کیر و غزل مینویسی

3 ❤️

936842
2023-07-09 11:06:11 +0330 +0330

ماکه نفهمیدیم چه گفتی؟ سوءاستفاده کردن ازت یا خودت میخولستی ومیدادی

0 ❤️

936894
2023-07-09 21:17:27 +0330 +0330

من که هیچی از این داستان نفهمیدم شما چیزی فهمیدید به منم بگید اینقدر غلط املایی داشت

0 ❤️

936937
2023-07-10 02:52:50 +0330 +0330

چاخان

0 ❤️