کونی شدن و علاقه به زنپوشی

1401/02/26

سلام خدمت همه ی اعضای سایت من اسمم علی(فیک) 18 سالمه و کون سفید و گوشتی دارم اینم بگم که 60 کیلو ام و 160 وزن دارم و تو یکی از شهر های کرمانشاه سکونت دارم مرزی
16 سالم بود که رفته بودیم اردو یه رفیق داشتم که از اول تا اخر اردو میگفت کیرتون رو در بیارین ببینم مال کی بزرگتره
هیچ کس به حرفاش گوش نمیداد
آخزای اردو بود منم عصبانی شدم گفتم درش بیار جنده پدر
گفت بیا بریم پشت درخت نمیدونم چرا خر شدم رفتم باهاش گفت مال هر کی کوچیک تر بود مال اون یکی رو میخوره گفتم اوکی
اقا درش که آورد خشکم زد مال من 16 سانت بود و دراز مال اون 18 سانت و کلفت و سفید گفت بخور منم شرط بسته بودم و خوردم لامصب خیلی حال می داد بهم عاشقش شدم اولین بارم بود یکم دندون میزدم ولی بعد 10 دقیقه دیگه دندون نمیزدم و میخوردم براش داشتم میخوردم گفت کونتو بیار بکنم منم داغ بودم گفتم بیا دیوث با خودش روغن داشت اول کون ژله ای مو لیس زد و با روغن اماده ش کرد که فرو کنه منم گفتم یواش بکن اول بارمه گفت باشه جنده ی خودم کیرو فرو کرد میخاستم داد بزنم که دستشو اورد جلوی دهنم و اروم فرو کرد و تلمبه زدن رو شروع کرد ولی زود ابش اومد و ریخت تو کونم لامصب داغیشو حس میکردم
اون روز تموم شد یه هفته بعد که حشری شده بودم پدر و مادرم رفته بودن باغ و شب نمی اومدن البته با خواهرام ساعت 2بعد از ظهر بهش زنگ زدم گفتم ساعت 3 بیا خونمون شیو هم بکن گفت اوکی
منم رفتم حمام کونمو خالی کردم با خیار یکم گشادش کردم و شیو هم کردم و خیلی سکسی شده بودم
اومد خونمون و رفتیم روی تخت که گفت بیا برو لباس های خوهرت رو بپوش من اول مخالفت کردم ولی بهش تن دادم و پوشیدم انصافا هم خیلی بهم میومد
رفت اتاق لخت شد وقتی رفتم داخل مثل جنده های امریکایی براش میخوردم 15 دقیقه براش خوردم بعد کونمو براش داگی وایسادم و کیشو کرد داخل یه آخخخخخخخ بلند کشیدم گفت درد داره مریم(اسم زنونه م)گفتم تو ادامه بده اول هاش سوزش داشت ولی بعد 6.7 دقیقه دردش کنتر و لذتش بیشتر شد اه و ناله هام کل خونه رو گرفته بود و رو ابرها بودم بعد 15 دقیقه تلمبه زدن به کمر خوابیدم دهن لب تخته بود کیرشو کرد تو دهنم و تلمبه میزد و دهنم بعد 4 .3 دقیقه پر اب شد و همشو تا قطره اخر خوردم و خودمون رو جمع جور کردیم و تموم شد
ولی شب که داشتم برای خودم لاک میزدم وسوتین ها و جوراب های رنگی و بلند خواهرمو امتحان میکردم در باز شد
از خجالت اب شدم خواهرم بود که برگشته بود خونه تنها منو که دید چشماش از حدقه بیرون زد و…
خب ببخشید طولانی شد اگه دوش دارین ادامه شو بنویسم حتما تو کامنت ها بگین بوس به همتون

نوشته: مریم


👍 11
👎 9
14101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

874214
2022-05-16 00:42:14 +0430 +0430

صحیح

1 ❤️

874281
2022-05-16 04:38:44 +0430 +0430

اس ام اس بود؟

1 ❤️

874292
2022-05-16 07:02:21 +0430 +0430

کونی 160کیلویی نوبره

0 ❤️

874306
2022-05-16 08:53:20 +0430 +0430

صیک کن دیگه نبینمت پدرکونیه گی زاده

0 ❤️

874307
2022-05-16 09:00:34 +0430 +0430

برو مشقت بنویس چرت و پرت کمتر بگو عن مغز

1 ❤️

874337
2022-05-16 11:45:55 +0430 +0430
0 ❤️

874364
2022-05-16 15:18:41 +0430 +0430

60 کیلویی و،160 وزنته؟؟؟ وات

2 ❤️

874406
2022-05-16 23:45:44 +0430 +0430

160وزن!!!

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها