سلام دوستان این یه خاطره و داستان گی هست و ادامه دار هست اگه دوست ندارین نخونین …
من محسن هستم چند سالی بود که با یکی از دوستام سافت داشتیم باهم…بعد از مدتی واسه کار رفت تهران من موندم و تنهایی …راستی من دوجنسگرام و متاهل هستم…
چند ماهی توی گروه های چت میچرخیدم تا یکیو پیدا کنم تا با روحیاتم سازگار باشه و باهاش سافت انجام بدم…
با یکی اوکی شدم بعد از چند روز چت کردن قرار شد همو ببینیم قرار گذاشتیم اگه از هم خوشمون نیومد همون جا تمومش کنیم …توی پارک قرار گذاشتیم اومد و دیدمش یه پسر قد بلند و خوشتیپ…بعد از احوالپرسی گفتم خونه کسی نیست اگه مشکلی نداری بریم خونه …گفت نه کار برام پیش اومده فقط اومدم ببینمت فرصت زیاده خدمت میرسیم…رفت …شبش اس داد که من راضیم که ادامه بدیم اگه مایلی گفتم همین که تو میخوایی منم اوکیم…
گفت حیف کار داشتم وگرنه میومدم پیشت گفتم هنوزم دیر نشده تنهام اگه میایی بیا…گفت نوکرتم الان میام …یه ربع بعد اومد …حدود ۸ سال ازم کوچکتر بود خجالت میکشید که بگه شروع کنیم منتظر بود من پیشنهاد بدم …گفتم مسعود من میرم دوش بگیرم بیام گفت اره برو رفتم حموم قبلش خودمو تمیز کرده بودم داشتم دوش میگرفتم که اومد دم در گفت بیام تو گفتم بیا تعارف نکن …لخت شد اومد داخل…خودشو شست از پشت بغلم کرد زیر دوش گردنمو میخورد گفت وقت زیاده بریم بیرون گفت خیلی حالم بده دست خودم نیست خومون رو خشک کردم رفتیم بیرون یه تشک انداختم دراز کشیدم گفت چراغو خاموش کنم راحت باشیم؟؟ گفتم باشه …اتاق هم تاریک مطلق…هردومون فقط شرت پامون بود …اومد روم از گردنم شروع کرد به بوسیدن و لیس زدن خواست لب بگیره که نذاشتم دوست نداشتم…ممه هامو لیس میزد هیچ عجله ای نداشت …شکممو اخ اخ …خیلی حال میداد بعد مدتها یه سافت عالی داشتم تجربه میکردم…منو دمر کرد خوابید روم شونه هامو لیس میزد رفت پایین شرتمو دراورد کونمو چک میزد اخ اخ…سرشو برد پایین کونمو لیس میزد این دیگه اخر حال بود گفت سگی شو تا بهتر لیسش بزنم سوراختو…سگی شدم لیس میزد داشتم دیونه میشدم…گفتم بسه دراز شو …گردنشو لیس زدم رفتم پایین شرتشو دراوردم کیرش شقه شق بود منم مدتها بود که کف کیر بودم …حسابی سرشو بوس کردم کیرشو گذاشتم دهنم گفت اخ محسن دمت گرم …واسش ساک میزدم و لذت میبرد تخماشو لیس میزدم که نمیزاشت میگفت حساسم الان ابم میاد زیر تخماش رو لیس میزدم میخواستم حسابی لذت ببره گفت بسه بخواب لاپایی بزنم دمر شدم اومد روم ژل لوبریکانت دادم بهش گفتم بزن به کیرش و کونم و بین پاهام زد کیرشو گذاشت بین پاهام ای جانم داغی کیرش دیونم میکرد شروع کرد به لاپایی زدن دم گوشم صدای نفس زدن میشنیدم داشت لذت میبرد گفت سگی شو…سگی شدم کیرشو گذاشت رو سوراخم و عقب جلو میکرد تند تند …گرمای کیرش لذت بخش بود چند باری خواست بکنه توش که نزاشتم گفتم نکن فقط سافت …گفت بخواب پاهاتو بده بالا …پاهامو گرفت و لاپایی میزد عرقش میچید رو سینه هام…کیرشو میزاشت رو سوراخم و فشار میداد میگفتم نکن بیخیال دوباره لاپایی میزد اینقدر تند تند میکرد که لذت میبردبم هردمون گفت ابم داره میاد کجا بریزم گفتم هرجا دوست داری گفت رو سینه هات …پامو باز کرد ابش اومد پاچید رو سینه هام و صورتم خیلی ابش زیاد بود اتاقم که تاریک بود نمیدید که ابش تا کجا پاچیده…چند دقیقه ای موند بعد چراغو روشن کرد دید از ابش کلی ریخته رو صورتم گفت ببخشید با دستمال پاکش کرد گفتم فدای سرت مهم اینه که تو لذت ببری باهم رفتیم دوش گرفتیم بعدش رفت خونش…اخر شب اس داد دمت گرم عالی بود ۸ ماه بود که سکس نداشتم امشب راحت میخوابم…گفتم نوش جونت عزیزم به منم خوش گذاشت عالی بودی تو …گفت خوشحالم که خوشت اومده …گفتم اره خیلی فقط من سافتم مفعول نیستم که میخواستی بکنی توش…گفت ببخشید دست خودم نبود …گفت کاش فردا شب هم تنها میشدی و میومدم پیشت…گفتم هنوز سیر نشدی مگه گفت اخه تازه پیدات کردم تا چند روز اگه بشه سکس کنیم عالی میشه گفتم اگه فرصت شد خبرت میکنم …تا چند روز سوراخم درد میکرد از بس فشار داده بود…یه هفته بعد موقعیت جور شد اس دادم بیا…گفت اخ جون سریع اومد طبق معمول رفتیم دوش گرفتیم و رفتیم رو تشک چراغ اتاق هم خاموش کردیم…خلاصش کنم که حوصلتون سر نره …بعد از معاقشه و لیس زدن ها برا هم گفت دمر شو ژل زد و لاپایی میزد دم گوشم گفت محسن فقط سرشو میکنم توش باش؟؟ گفتم قرارمون چی بود پس…گفت قول میدم فقط سرش چون خیلی حال میداد نتونستم نه بیارم گفتم باش فقط سرش گفت اخ جون کیرشو گذاشت رو سوراخم و اروم میمالید گرمی کیرش عالی بود سرشو اروم فشار داد داخل درد داشتم گفتم بسه گفت اره فقط سرش همونجوری موند چند دقیقه ای …بعد عقب جلو میکرد هم درد داشتم هم خوشم میومد گفت محسن بیا بشین روش اگه دوست داری و کمتر اذیت میشی گفتم چشم دراز کشید تکیه داد به دیوار کیرشو گرفتم گذاشتم رو سوراخم و اروم نشستم روش …اونم کونمو گرفته بود و ماساژ میداد…سرش که رفت توش اروم بالا پایین میکردم سرشو اورد جلو توی اون تاریکی نوک ممه هامو لیس میزد خیلی باحال بود واسم کم کم بیشتر نشستم روش و بالا پایین میکردم یهو دیدم تا ته رفته تو کونم گفتم مسعود باورم نمیشه تا ته رفته گفت اره مال خودته لذت ببر…خسته شدم کنارش دراز کشیدم پاهامو داد بالا اروم کرد توش تا ته چند بار تلمبه سنگین زد تا ابش اومد همشو ریخت توم تا چند دقیقه همونجوری موند گفت دمت گرم حال دادیا …گفت بیا تا ارضات کنم گفتم نه نمیخواد…گفتم مسعود قرارشد فقط سافت باشه دیدی چی شد؟ گفت بهتر دیگه هروقت هوس کردی میگم بیایی زیرم …رفتیم حموم و رفت خونش …ادامشو در یه داستان دیگه میگم که زن پوشی و کلی اتفاق خوب افتاد …ممنون که وقت گذاشتین و خوندین …

نوشته: محسن