چطوری خواستم که بدم (۱)

1402/11/25

خب این اولین داستانمه و از اول بگم که در مورد گی هست و خب اگر دوست ندارید نخونید
و این داستان بر اساس واقعیته و خب از مشخصات من یه پسر خجالتی کم حرف و اندام متوسط و کم مویی دارم و خب یه حسی از بچگی توم بود که با خودم ور میرفتم هر از گاهیو چون از بچگی گوشه نشین بودم خیلی دوست و رفیق نداشتمو کلا با جق روزگارمو گذروندم و خب بر حسب جق زیاد با گی اشنا شدم تو فیلما و خوشم اومد و کم کم بزرگ شدم و رفتم دانشگاه و از بی عرضگیم اونجا هم گوشه گیر بودم و خب این تا حدودی از من بود ولی یه زمانی اروم اروم با گروه های گی تو تلگرام و شهوانی اشنا شدم ولی نمیتونستم اعتماد کنم و از یه طرف هم واقعا دام کیر میخاست و دلمو زدم به دریا و یکی توی تلگرام همینجوری که میگشتم از فیسش و طرز برخوردش با من و خب طبیعتا کیرش و بدنش که لیزر کرده بود و نیمه عضله ای بود خوشم اومد و خب دلو خواستم بزنم به دریا ولی بازم میترسیدم و این باعث شد که بگم اول اشنا شیم و اینکه میدیدم درکم میکرد و خودش پیشنهاد یه کافه رستوران و قلیون کشیدن رو داد که بریم و منم با خودم گفتم تو مکان عمومیه و خب یا خوشم میاد یا خوشم نمیاد که خودشم گفت اگر اوکی نبودیم بگو تا تمومش کنیم و منم دیدم شرایط اوکیه و رفتیم یه کافه سمته جاده کن یه رستورانی که ازین کلبه ها داشت و تقریبا عصر بودو افتاب رفته بود و رفتیم نشستیم یه سوز ریزی میومد و ماهم رفتیم گشتیم تا یه جای خلوت رو پیدا کنیم تا کسی دورو برمون نباشه و نشستیم تا گرم شیم و خب دیدم یهو اومد کنار من نشست و من فقط تا اون لحظه یه سلام کرده بودم باهاش و اومد کنارم تا هم دید داشته باشه به اطراف و هم سره صحبت رو باز کنه و یکم راجبه خودش حرف زد و توی همین حین چون سرد بودو بخاریو زیاد کرده بودیم دیدم که کاپشنش رو در اورد انداخت روی پاهامون تا یخ نزنیم و دیدم خب توی حین صحبتاش اروم اروم داره پاهامو میماله و منم حرف که میزد نگاهم به کیرش بود و اونم متوجه شده بود که گفت میبینم حواست به جای دیگس ومنم نگاهش کردم با خجالت و اونم اروم بقلم کردو لپمو بوس کرد و تکیه داد و بهم میگفت که خیلی ازت خوشم اومده و چون تجربه اولت هست میدونم دلت میخاد و بهتره با ترست روبرو شی و داشت اروم اروم از زیر زبونم حرف میکشید تا اومد ازمون سفارش بگیرن که یه دوسیب با سرویس سفارش داد و وقتی طرف رفت درو بد بست که پاشد بره درو ببنده وقتی برگشت دید دستمو گرفتو نشست کنارمو دوباره شروع کرد اروم حرف زدن از روز کاریش که دیدم اروم اروم داره دستمو میبره سمته کیرش و منم خیلی خجالتی شده بودم و میترسیدم چون تاحالا کیره یکی دیگرو از نزدیک دستم نگرفته بودم و ضربان قلبم رفته بود بالا و یه حسه کنجکاویه با ترس داشتم که نکنه یوقت رستوران بفهمه یا دوربین داشته باشه و ابرومون بره و تمام تلاشمو داشتم میکردم که بتونم با ترسم روبرو بشم
و یهو وسط حرفاش دستمو گزاشتم کامل روی کیرش و دیدم داره اروم بزرگ تر میشه و اونم حرفش رو قطع کرد و یه نگاهی بهم کردو گفت دست بزن ببین دوسش داری و من با هزار ترس و لرز اروم دستمو کردم تو شرتش و خیلی خوشم اومد که تو این حین دیدم یکی داره میاد که سریع دستمو در اوردمو فاصله گرفتمو حسم پریدو یه گوشه دیگه نشستم و اونم چیزی نگفتو قلیونو کشیدیمو منم یکم یخم باز شدو باهاش حرف زدیم و دیگه دیدم واقعا دلم میخوادو یجوری خودمو زدم به حال بدی که اره بریم دیگه من قلیون اذیتم کرده و سرم گیج میره و اونم گفت باشه و از رستوران زدیم بیرون که ازم پرسید میخوای بریم سمته خونه من که به اینجا نزدیکه من یه لباس برات بیارم که سرما نخوری . من نفهمیدم که چه ربطی داشت حرفش با اینکه لباسمم خیلی گرم نبود اما فهمیدم که داره به زبون بی زبونی یجوری بریم سمته خونه که منم یکم حشریتم زده بود بالا گفتم باشه و رفتیم سوار ماشینش شدیم و تو راه بودیم که گفتم اره من سرم درد گرفته میشه سرمو بزارم رو پات که گفت باشه و منم سرمو گذاشتم با هزار بد بختی و تنگی جا روی رونش و خوبیشم این بود ماشینش دودی بود شیشش و دید نداشت به بیرون و که منم اروم توی یدونه دست انداز سرمو چسبوندم به کیرشو اروم عقب جلو میکردم که دیدم نقشم گرفتو کیرش سیخ شده زیر سرم و دستمو تومدم بزارم زیر سرم که یهو افتاد رو کیرسو منم اروم کیرشو میمالبدم که انقدر بد جا بودمو کمرم درد گرفت دیگه دلو زدم به درسا و پاشدم گفتم درش بیار من دیگه طاقت ندارم و وقتی کیرشو در اورد برام یه کیره گرم خوش تراش خوشگل برق میزد و بی اختیار لبامو گذاشتم روش و فقط میخوردم و واقعا نمیتونستم تا ته تو دهنم بکنمو چند بار نزدیک بود عوق بزنم ولی هرچقدر میگذشت دلم بیشتر میخواست بخورم براشو اشکم درومده بود از شدته اینکه کیرشو میخواستم تا ته بخورمو سرمو تا ته فشار میداد ولی من داشت حالم بد میشد ولی بی اختیار فقط داشتم میخوردم براش

اگه خوشتون اومد برام بگید تا ادامشو که رسیدیم خونش رو براتون تعریف کنم

نوشته: مملی


👍 17
👎 7
20701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

971069
2024-02-15 02:12:02 +0330 +0330

حس جالبیه …تجربش کردم

0 ❤️

971168
2024-02-15 17:16:22 +0330 +0330

فاعل مطمن میخای

0 ❤️

971173
2024-02-15 17:32:08 +0330 +0330

داستانی بیخود بگید خوشتون اومده تا برم فکر کنم ادامه دروغامو یه جوری سرهم کنم یا اگه لایکا کم باشهادامه شو نمیذارم به کیرم که نمیذاری تازه گی مدشد از خواننده گرو کشی میکنن یک مشت بچه کوس ندیده کونی

0 ❤️

971545
2024-02-17 23:18:13 +0330 +0330

حالا میشه بجای اون پیرمرد بیایی به من کون بدی خوشگل

0 ❤️