تو مطب دندونپزشکی کونی شدم

1397/05/11

سلام
امروز به سرم زد داستان اولین کون دادنمو براتون تعریف کنم اولش عذر میخوام اگه غلط املایی یا انشایی دارم
من الان حدود ۲۸ سالمه این داستان بر میگرده به ۴ سال پیش من عاشق دادن بودم ولی چون خجالتی بودم میترسیدم اینو علنی کنم تو بچگی بعضیا انگشتم میکردن ولی از ترس آبرو حالا یه چیزا دیگه یه جوری رفتار کردم که سولاخم تا ۲۴ سالگی رنگ کیر ندید من کلا فیلم گی خیلی میدیدم همشم با حس کون دادن و بات بودن جغ میزدم چهار سال پیش دیگه همه اینا تو دندون پزشکی به پایان رسید یه روز حدود ساعت پنج رفتم دندون پزشکی یکی از دوستام گفت کارش خوبه منم دندونم خیلی درد میکرد گفتم زنگ بزن وقت بگیر رفتم پیشش یه منشی داف خیلی بدجوری داشت نوبتم شد رفتم پیش دکتره یه مرد حدود ۴۵ ساله قدش ۱۸۰ میشد خوش استیل سبزه تا منو دید یه خنده ای کرد گفت چی شده پسرم دیگه در مورد درد م گفتم گفت امروز پانسمان میکنم میتونی پنج شنبه بیایی ولی فکر کنم ۸ شب بشه به منشی بگو رفتم پیش منشی گفتم دکتر گفت ساعت ۸ بهم وقت بده برای پنجشنبه یه نگاهی بهم کرد خندید گفت پنجشنبه بیمار کمه ساعت ۷ بیایی تا اگه کارتون طول کشید زیاد اذیت نشید (بعدا فهمیدم که مطبش پنجشنبه ها آخرین وقتش ساعت ۶ میده اونم همیشه نه ) رفتم پنجشنبه حدود ساعت ۶:۳۰ هیچکی به جز نظافتچی منشی نبود نظافتچی منشی گفت کارت تموم شد برو اون خدافظی کرد منشی بعد چند دقیقه گفت بفرمایید تو بعدش منشی تا من رفتم تو با خنده اومد گفت آقای دکتر کار دارم اگه اجازه بدید برم گفت نه امروز خسته ای برو انشااله جلسات بعدی با آقا سامان آشنا بشی منشی که رفت گفت امشب شب جمعه ما هم تنها بعد گفت نسکافه ای چیزی میخوری گفتم نه اگه آقا دکتر کار دارید خسته اید برم بعدا بیام یه دفعه گفت تو اومدی خستگی منو بگیری عزیزم من کلا بدنم سرد شد یه دفعه اومد بالا سرم گفت دهنتو باز کن گفت نه زود اومدی باید یه چند روزی پانسمان بمونه تا پاشدم گفت کجا آقا سامان گفتم چی میگی آقای دکتر گفت من اینکاره ام فهمیدم منظورش چیه گفتم خفه شو گت با همه آره با ماهم بله گفتم تا حالا ندادم گفت دروغ نگو گفتم ندادم دیوونه شد گفت یعنی من امشب یه عروسی در پیش دارم نمیدونم چرا ولی یه حسی بهم میگفت وقتشه دیگه یه ذره چونه زنی اینا تا آخر قبول کردم مطب به جز لابیش دو تا آتاق داشت یکی مطبش یکی اتاق که به قول خودش اتاق روانشناسیمه همه چی برای سکسش بود رفت یه سیگار روشن کرد گفت بیا تو هم دو توهم بکش نمیدونم چی بود ولی سیگار نبود دو سه تا کام گرفتیم اومد لبشو رو لبم گذاشت گفت امشب عروست میکنم سامان جان حس غریبی بود از ده سالگی تا ۲۴ سالگی منتظر تجربه کردن این حس بودم بالاخره با تمام وجود حسش داشتم میکردم اونم با یه کیسه عالی وقتی لخت شدم بدنمو که دید گفت تو که آماده کرده بودی عروس خانم من همیشه شیو میکردم بدنمو یه اسپر برداشت زد به کیرم گفت این کوچولو نباید آبش زود بیاد میخوام تو هم حال حداکثری ببری بعدش خودش لخت شد شورت گفت خودت زانو بزن دربیار آشنا شید باهم بعدش وقتی کیرشو دیدم ترسیدم گفتم ساک نمیزنم بلد نیستم گفت مثل فیلم سوپرایی که دیدی انجام بده بعد یه دقیقه دستم گرفتم حدود ۱۶ به بالا کلفتی معقولی داشت با اکراه تو دهنم گذاشتم بعد یه مدت خوشم اومد حدود دودقیقه نشستنی براش ساک زدم بعد خوابید رو تخت گفت دوسش داری خندیدم نمیدونم ولی الانا میفهمم چه کمر صفتی داشت چون پنج دقیقه اونجوری خوردم دیگه گفت بسه رفت کرم آورد مالید به کونم سوراخم انگشت میکرد من دیوونه داشتم میشدم هی با انگشتاش با سولاخم بازی کرد واقعا باور نمیشد دارم به آرزوم میرسم ولی واقعا ازدرد بعدش خبر نداشتم رفت کاندوم آورد گفت اینجا آبرو داریم تابلو نکنی یه متکا بهم داد گفت بزار دهنت دراز کشیدم اول میمالید درم تا یه دفعه گفت شل کن متکا بزار دهنت ولی جوری درد گرفت کجلوم دیوار بود پاشدم سرم خورد به دیوار گفتم نمیخوام اونم میخندید گفت من خیلیا رو تو مطب کردم بیشترم مرد میکنم تا زن ولی تو واقعا یه چی دیگه ای کون اکبند یه جوری خرم کرد کر بیشتر زد باهاش بازی کرد بعدش صفت گرفتمت نمیتونی در بری یه دفعه رفت متکا گاز میگرفتم گریه میکردم ولی واقعا حس خوبی بود بعد چند دقیقه گفت پاشو وایسا عروس خانم چرا گریه میکنی ماچم کرد گفت دستو به دیوار بگیر اونجور خیلی دوست دارم تو اون حالت نتونستم خیلی دردش بیشتر شد گفت پس رو به سقف بخواب پاتو بده بالا همنجوری شروع کرد آروم منو کردن و جغ زدن برا من گفت آبمو میخوری گفتم نه همینجوری که داشت برام جع میزد آبم اومد گفت بالاخره چی کار کنم میخوری گفتم نه یه دفعه کیرش کشید بیرون کاندوم در آورد ریخت رو شکمم آبشو بعدش واقعا نمیتونستم راه برم ولی تا خونه اونروز به زور رفتم به هم گفت پانسمان تو فقط برای کشوندن تو دفعه بعد بود گفت همون اول که دیدمت عاشقت شدم سوگل(منشی)هم در جریان کارای من هست حالا دفعه بعد میایی با اونم آشنات میکنم
اگه خوب بود دوست داشتید بگید داستان سه نفرمو با دکتر سوگلم براتون بگم
خوش باشید

نوشته: سامان


👍 10
👎 20
80674 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

707396
2018-08-02 22:08:32 +0430 +0430

ادبیاتتو عشقه
سولاخ!؟آتاق!؟صفت!؟
تازه عروس خانوم میخواسته از ده سالگی هم کون بده!!!
جمع کنین بابا

0 ❤️

707398
2018-08-02 22:11:14 +0430 +0430

باید گفت
چی کص میگی زبون بسته؟
کمر صفت؟؟زبان فارسی را نمودی تن فردوسی تو گور لرزید

1 ❤️

707413
2018-08-02 22:35:03 +0430 +0430

دکتر با شخصیتی بود که با کاندوم کردت
منم دوس دارم بکنمت
ولی کوصمغز چظور تا 24 سالگی باکره موندی سواله؟

0 ❤️

707428
2018-08-02 23:46:48 +0430 +0430

?فاز یا حبیبیWhat the

0 ❤️

707447
2018-08-03 03:53:04 +0430 +0430

منم عاشق کون دادن به مردای سن بالا هستم.اگه مورد مناسبی بالا ۴۵ سال از شمال بود پیام بزاره با ای دی تلگرام تا اگه شد قرار بزاریم ولی فقط سن بالا

0 ❤️

707455
2018-08-03 04:58:51 +0430 +0430

ادرس دندون پذشکتا ب منم میدی

0 ❤️

707501
2018-08-03 09:59:34 +0430 +0430

به نظر من مذکرهای که کون میدن یا که کون مذکر میکنند هر دو دریک شأنند.
لواط گذشته از جنبه مذهبیش چندش آورترین و پست ترین ،
رفتارها در کل جوامع بشریست.
اضافه کنم بشر به معنای انسان میباشد!!!
وکلمه انسان مقدس ترین در کل جهان بودن میباشد.!

0 ❤️

707537
2018-08-03 12:59:54 +0430 +0430

این نفراول که گفت مایه ننگ بشریتی خیلی باحال بود،حال کردم بانظرش ،

1 ❤️

707582
2018-08-03 20:42:34 +0430 +0430
NA

داستان سنفرو حتما بگو

0 ❤️

707690
2018-08-04 04:32:58 +0430 +0430

یارو کونت گذاشته بعد تا خونه هم نرسونده تو رو ، بابا تو خیلی خری . اسکلی . انتر

0 ❤️

707749
2018-08-04 11:44:00 +0430 +0430

حال ادمو بهم میزنی با این چرت و پرت هات

کیر خواجه نصیرالدین طوسی و میرزا رضای شیرازی توی حلقت با این داستان نوشتنت

0 ❤️

707913
2018-08-05 03:44:01 +0430 +0430
NA

از یزد /teenwofl20

0 ❤️

733871
2018-12-05 01:05:08 +0330 +0330

وای که چه عالی ادرسشوبده منم دلم میخوادبعداینهمه سال تجربه کنم خیلی دوست دارم ولی ازدردشم میترسم اخه ده دوازده سالی هست توکفم هرچی خواستم هیچ وقت دیگه ندم ولی جوری که قدیم منوکردن هنوزمستم میکنه وهنوزباوجودداشتن زن هوس میکنم واززنم میخوام انگشت کنه

0 ❤️

764747
2019-04-30 18:55:40 +0430 +0430

قصه اتت حرف نداشت کونی ولی بهت دیس لایک میدم آدم 24 سالگی کوون میده وبا افتخار تعریف می کنه یونیت دندون پزشکی وباتمووم مخلفات اش توکوون ادم دروغ گو. ادبیات منو کشته سوراخ درسته نه سولاخ و اطاق و… بعد آبروی یه سری متخصص وتحصیل کرده مملکت روبااین دری وری ها نه ببر .

0 ❤️