عشق مردونه دارم

1402/08/13

داستان قبلیم عشق مردونه بود که بازده خوبی داشت
من الان 35 ساله از هستم از سن کم گی بودم ولی خوب نمیتونم زیاد بروز بدم
ولی گی بودن به این معنی نیست که به هر کی رسیدی بدی
خیلی وقت ها با اسنپ تو تبریز کار میکنم
به کیس های مردونه علاقه داشتم و دارم
با خیلی ها سکس داشتم البته با اونایی که ازشون خوشم میومد و کیس بودیم
داستان برمیگرده به حدود یکی دوسال پیش
یه روز که سکس زده بود به سرم
ولی به هیکل و فیس مردونه علاقه دارم
خودم هم فیس پسرونه دارم
طرف های عصر بود با اسنپ کار می‌کردم ولی هراز گاهی به گروه های تلگرامی سر میزدم که شاید کیس گیر بیاد تا شاید ارضا بشم
تا اینکه یه مسافر بهم افتاد
خواستم برم آدرسی که داده بودن که خودش زنگ زد
دیدم داره انگلیسی یه جوری حرف میزنه فکر کردم مسخره بازیه
تا اینکه یکی گوشی رو گرفت و گفت که اینا مسافران و به این آدرس بیا و آدرس داد رفتم
رسیدم دیدم بله دوتا مرد هیکلی و سبزه و مردونه سوار شدن و سلام کردن فهمیدم عرب هستن
آدرس بازار زده بودن
شروع کردن با هم عربی حرف زدن بگو بخند
یکیشون بهم به انگلیسی گفت انگلیسی بلدم منم با اشاره گفتم نه
گفت عربی چی گفتم نه
تو راه شروع کرد فارسی شکسته حرف زدن طوری که منظورش رو بفهمونه
منم بهش همونجوری جواب میدادم
ولی از نگاش فهمیدم که اونم اهل گی هستش و بدش نمیاد
منم از خدا خواسته
شروع کرد به سر حرف رو باز کردن
بهم گفت زن و بچه داره گفتم نه اون گفت ولی ما متاهل هستیم
گفت دوست دختر چی گفتم نه با تعجب گفت پس خودتو چجوری ارضا میکنی منم بهش لبخند میزدم
گفت که عراقی هستن و واسه کارهایی اومدن ایران
خودش 38 و دوستش 36 ساله بودن
گفت واسه کارشون به خیلی جاها میرن
برگشت گفت بیشتر از هر جایی امارات میرن
یهو گفت امارات بیشتر گی ها اونجا هستن
گفتم صحبتمون حالا چه ربطی داره به گی
گفت همینجوری
گفتم عرب ها که زن دوست دارن
گفت نه باورت بشه یا نه ولی بیشتر عرب ها گی دوس دارن ولی خوب چون کشور اسلامی هستن صداشو در نمیارن
گفت تو خودت چی گی دوس داری
من لبخند همراه با خجالت زدم
برگشت به عربی به دوستش چیزی گفت و هر دو لبخند ریزی زدن و بهم گفت تو این شهر پسر یا ترنس سراغ داری به ما معرفی کنی
منم خودمو زدم به اون راه و گفتم آره زیاده
خوشحال شد و با اشتیاق بهم گفت میتونی شماره چیزی بهمون بدی باهاشون حرف بزنیم
گفتم نه همینجوری نمیشه ناراحت میشن
گفت ما سوئیت داریم همه چی هم ردیفه
ماشین رو زدم به کنار
از تو گوشی چند تا عکس نشون دادم گفتم از اینا اجازه دارم که عکسشون رو نشون بدم ولی شماره نه
یهو دوستش برگشت گفت خودت چی دوست داری گی بشی
بعد گفت البته ناراحت نشو فقط پرسیدم
من فقط نگاش کردم چون تو دلم از خدا بود باهاشون باشم
دوستش گفت ناراحت نشو ولی خودت هم خیلی خوبی و عرب ها از کیس تو خوششون میاد
منم فق خندیدم و زل زدم تو گوشیم
یهو اولی که اسمش عماد بود گفت اگه ناراحت نمیشی و دوس داری بریم سوئیت ما
گفتم پوزتون چیه
گفت ما فاعلیم ولی هر چی تو بخوای
گفتم شرمنده من مفعول نیستم
گفت هر چی بخوای فقط ارضا بشیم
البته همه اینا رو با هم فارسی روان حرف نمیزدیم
اونا فارسی می‌فهمیدم ولی وان نبود
گفتم سوئیت کجاست
آدرس دادن نزدیک اونجایی که سوار شده بودن
تو راه زیر چشمی که نگاه میکردم هر دو اینقدر خوشحال بودن و باهم عربی حرف میزدن ولی لباسشون یه فرمی بود که معلوم نبود شق کردن یا نه
ولی تو دلم یجوری آشوب بود که نگو
دقیقا همون کیس هایی بودن که من میخواستم
عرب بودن و مردونه
رسیدیم ماشین رو پارک کردم
اونا رفتن تو سوئیت و من و پشت سرشون رفتم
رفتم تو اتاق عماد داشت لباساش رو در میاورد
هر دو قد بالای 190 و سبزه
یهو دوستش آروم از پشت منو بغل کرد و صورتمو بوس کرد
عماد خندید و به عربی یه چیزی بهش گفت
اونم خندید و یه بوس از لبام کرد و رفت لباساشو در بیاره
عماد گفت تو هم لخت شو عزیزم
من پیرهنمو در آوردم و عماد که لخت شده بود اومد جلو و بغلم کرد و شروع کرد به خوردن لبام
بعد گفت حالا چجوری سکس دوس داری
گفتم نمیدم ولی همه چی دوس دارم و کیرتون رو میخورم ارضا شید
گفت جون حبیبی عاشقتم
دوباره شروع کرد به لب خوری
یه هم دوستش دوباره از پشت بغلم کرد و شروع کرد شلوارم رو در اوردن
وسط دوتا عرب هیکلی
کیر هر دو از زیر شورتشون شق کرده بود انگار دوتا دسته بیل بودن
کیر عماد بزرگتر بود راحت 22 میشد
با دستای بزرگ و قوی شون هی بدنمو مالش میدادن و کیف میکردن و عربی یه چیزایی میگفتن
عماد گفت میخوری
جلوش زانو زدم کیرشو از شورتش در آوردم که بخورم
اوفففف یه کیر سیاه بزرگ بود
آروم گذاشتم دهنم اولش یه آهی کشید و شروع کرد به لذت بردن
دوستش هم کیرشو در آورد جلو صورتم آورد
مال اونم راحت 20 سانت و سیاه بود
حداقل 20 دقیقه واسه هردوشون ساک زدم اونم با چه لذتی
منو بلند کردن بردن رو تخت هر دو رو تخت نشستن گفتن بازم بخورم
یهو عماد دستمو گرفت و کشوند سمت خودش و منو خوابوند و شروع کرد به خوردن لبامو و گردنمو و بدنم
دوستشم وایساده بود با کیرش بازی می‌کرد و پاچه هامو میمالید
دوباره گردنمو گرفت که یعنی کیرشو بخورم
کیرشون خیلی بزرگ. بود و تو دهنم پر میشد
دولا داشتم کیرش که میخوردم و دوستشم هم نشسته بود انگشتم میکرد
عماد گفت میتونیم بکنیمت گفتم نه دوستش محکم بغلم کرد و شروع کرد به انگشت کردن به صورت حشری
انگشتاش بزرگ و قوی بودن طوری که بدجور دیوونم میکرد
یه جوری انگشتم می‌کرد که هم آه و ناله من بلند شده بود هم صدای خودش که حشرش زده بود بالا
بلند شد یه تف آبدار کرد تو سوراخم آروم سرکیر بزرگش رو کرد تو سوراخم
داشتم دست و پا میزدم که نکنه عماد از جلو محکم گرفت دوستش از پشت
هم داشتم بدجور می سوخت هم بشدت لذت میبردم
بعد چند چند لحظه کمتر از یه سوم کیرش رو تو کرد و همینجور نگه داشت که جا باز کنه بعدش آروم آروم شروع کرد به تلمبه زدن
عماد هم هی یا لب و گردنمو می‌خورد یا کیرشو میذاشت دهنمو و تو دهنم تلمبه میزد
یهو احساس کردم کونم داغ شد فهمیدم دوستش آب کیرشو خالی کرده
معلوم بود آبش هم زیاد بوده
آروم درآورد و کونمو بوسید رفت عقب
عماد زود بلند شد جاشو با دوستش عوض کرد و با دستمال کاغذی کونمو تمیز کرد و زود و سریع کیرشو کرد تو کونمو آروم هلش داد توش
بازم داشتم میسوخت ولی عادت کردم داشتم عشق میکردم
دوستش هم بلافاصله نشست جلوم و لم داد رو تخت
اشاره کرد که کیر نیمه بلندش رو بخورم
کیرش خیس خیس بود
منم شروع کردم به خوردن کیرش
داشت بدجور حال می‌کرد اونم
یهو عمادهم یه آه بلندی کشید و آبش رو خالی کرد رو کمر و کونم
بعد چند لحظه خالی شدن کامل زود با دستمال کمرمو تمیز کرد که رو زمین نریزه
بلندم کرد و حسابی بغلم کرد و همه جامو شروع کرد به خوردن و مالیدن
و نشست رو تخت
منم که حسابی پاره و خسته شده بودم رو زانو نشستم یه چند تا مالیدم کیرمو و آبم اومد ریخم رو پارچه روی زمین
هر سه حسابی ارضا شده بودیم و رفتیم تو حموم و خودمون رو شستیم و من خواستم برم
که حسابی ازم تشکر کردن و بوسیدن و به زور یه پول حسابی هم بهم دادن
گفتن اومدیم اینجا بازم بهت زنگ میزنیم
البته سیم کارت ایرانی داشتن بخاطر کارشون
ولی بهترین سکس دلپذیری بود با دوتا عرب مردونه همونی که خودم میخواستم

نوشته: مردونه


👍 13
👎 7
15201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

956384
2023-11-05 00:08:04 +0330 +0330

ریدی با این حرف زدنت. فکر کنم اون دوتا عرب عراقی فارسیو از تو یکی روون تر صحبت میکردن 😀

1 ❤️

956434
2023-11-05 02:42:45 +0330 +0330

پی ام بده بهم

0 ❤️

956487
2023-11-05 11:32:29 +0330 +0330

عماد گفت : تو هم لخت شو عزیزم
حالا چجوری سکس دوست داری 🤦‍♂️

گمونم اونا فارس بودن
تو عرب

2 ❤️

956516
2023-11-05 15:34:55 +0330 +0330

جون عزیزم من میخوام بخورمت

0 ❤️

956533
2023-11-05 17:36:34 +0330 +0330

منم از تبریزم. 24 سالمه و حسم کاملا شبیه تو. نه میتونم جایی ابراز کنم و هیچکی نمیدونه حسمو و خب وقتی نمیتونم ابراز کنم نمیتونم رابطع هم داشته باشم پس عذاب میکشم. داستانت حس همحسی بهم داد.

0 ❤️

956611
2023-11-06 01:30:54 +0330 +0330

من حالا برعکسم

0 ❤️