آخرش مزه کیر رو چشیدم

1392/04/28

اسمم میترا و 19 سالمه. میخوام یکی از خاطره های سکسم با دوس پسرم پیمانو براتون بگم. باید بگم که دختر خیلی حشریی هستم و دیوونه سکسم. از وقتی که دوران راهنمایی بودم تا حالا دوس پسرای زیادی داشتم. ولی با هیچکودومشون سکس واقعی نداشتم یعنی اینکه گذشته از سکس تلفنی مزه هیچ کیری رو نچشیده بودم. واقعا خیلی دوس داشتم که با کسی که دوسش دارم سکس واقعی داشته باشم. هیچ کدوم از دوس پسرام نتونسته بودن که اعتماد منو به طور کامل جلب کنن و اینم اضافه کنم که با هیپکدومشون رابطه طولانی مدتی نداشتم. تا این که بالاخره پارسال بهار بود که با پیمان تو فیس بوک آشنا شدم. 24 سالش بود. خوشتیپ و جذاب .اولا زیاد از اخلاقش خوشم نمیومد ولی بعد کم کم عاشقش شدم. حالام که دیوونشم. تقریبا 4ماه از دوستیمون میگذشت که پیمان تونسته بود به طور کامل اعتماد منو جلب کنه یا به اصطلاح عامیانه خرم کرد:) یه روز توی خونشون با هم قرار گذاشتیم. خونشون طبقه 5یه آپارتمان بود. یادمه اون روز یه مانتوی بلند سرمه ای با تایت پوشیده بودم. تو یه خیابونی که از قبل هماهنگ کرده بودیم اومد دنبالم و رفتیم خونشون .از تو پارکینگ رفتیم تو و با آسانسور رفتیم بالا.از در که رفتیم تو کفشامو در آوردم اونم کفشامو برداشت تا ببره تو اتاق. تا برگرده رفتم قاب عکسایی که روی یه میز گذاشته شده بود دید بزدم. اومد پشت سرمو از پشت بغلم کرد. تنش خیلی داغ بود. دستاشو انداخت دور کمرمو کنار گوشم گفت: میترا خوشحالم که با منی، هیچوقت تنهام نذار. برگشتم شروع کردم به خوردن لباش. عاشق لباشم. زبونمو تو دهنش میگردوندم. حسابی که لبای همو خوردیم از رو زمین بلندم کرد و برد تو اتاق خوابش و درو از پشت بست. اومد جلومو دوباره شروع کردیم لب گرفتن و لباسای همدیگرو در آوردن. شال و مانتو و تابمو از تنم در آورد شروع کرد گردنمو خوردن. بعد سوتینمو باز کرد شروع کرد سینه هامو خوردن. سینه هام کوچیکن و زیاد بزرگ نیستن. فشار میداد و میک میزد. حسابی حشری شده بودم انگشتامو کردم توی موهاشو آه کشیدم. گفت: تو نمیخوای لباسای منو در بیاری؟ تیشرتشو کشیدم بالا که گفت برو پایین. رو زانوهام نشستم و دکمه شلوارشو باز کردم شلوار و شورتشو کشیدم پایین. کیرش زیاد دراز نبود ولی حسابی کلفت بود گرفتم تو دستمو سرشو لیس زدم. داغه داغ بود. با یه دستم کیرشو گرفته بودمو ساک میزدم با یه دستمم تخماشو بازی میدادم. بعد اینکه حسابی ساک زدم زیر بغلمو گرفت و بلند کرد و درازم کرد رو تخت و لخت شد. تایتمو در آورد. شورتمو با انگشتش کنار زد و شروع کرد به لیس زدن کسم. وای چه حالی داشت وقتی چوچولمو با زبونش بازی میداد. چشامو بسته بودمو اه میکشیدم که تند تند میگفت جووووووون. وقتی زبونشو کرد تو سوراخ کسم کمرمو دادم بالا و یه اه آروم کشیدم. با دستام لبه ی تختو فشار میدادم و لذت میبردم. شورتمم در آورد و اومد روم گفت بکنم تو کونت؟ گفتم آره بکن. پاهامو گذاشت رو شونش و با دستش تف زد به سوراخ کونم. سر کیرشو کرد تو کونم که حسابی دردم اومد و اه بلندی کشیدم کامل کرد توش که جیغ کشیدم و گفتم درش بیاره گفت الان گشاد میشه. درد شدیدی داشت و فقط آه میکشیدم و اونم آروم آروم میکرد وقتی سوراخ کونم یه خورده گشاد شد و ناله هام کمتر ، تندترش کرد و گفت میترا داد بزن. آره. داد بزن. بگو دوست دارم داد بزن. بین ناله هام تند تند میگفنم دوست دارم پیمانم. کیرشو در آورد گفت پا شو 4دست و پا شو. دوباره کرد تو کونم زیاد طول نکشید که آبش اومد و همرو ریخت رو کونمو کمرم. با دستمال کاغذی آبشو پاک کرد و هر دو تامون دراز کشیدیم. گفت ارضا شدی؟ گفتم: نه، ولی اشکال نداره. با انگشتش چوچولمو بازی داد دوباره کمرمو دادم بالا و یه لرزش خفیفی کردم و ارضا شدم. این داستان ماله پارساله. من و پیمان عاشق همیم و زیاد باهم سکس نداریم. چون نمیخوام براش تکراری شم. هرچند خودم تو ذهنم روزی 10بار باهاش سکس میکنم. خوشحالم که اولین سکسمو با پیمان داشتم.
بعضی از دوستان دست بردار فحش های خود نیستند اما من پذیرای فحش های رکیک شما با کیک و ساندیس هستم. نوش جااااااان:)
امید وارم خوشتون اومده باشه

نوشته: میترا


👍 0
👎 0
127859 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

392591
2013-07-19 07:55:25 +0430 +0430
NA

عزیزم همیشه خوش باشی و عاشق . فحشم نیومد با خوندن داستانت.

0 ❤️

392592
2013-07-19 08:00:15 +0430 +0430

انصافا خوبه گفت « دختر خیلی حشریی هستم » و از سایر قسمتها مثل کون نازو سفید و طاقچه ای ، کس بدون پشم و پفکی و تپل و مپل و سفید و کمر باریک سینه های ناز و پروتز شده و نوک بالا و هزار جور مخلفات دیگه نگفت!!! . بشنو یک نکته از این معنی … پیشرفت بسوی جندگی موفقیت شما حاصل تلاش کیر و کمر آقایون است ادامه بده لَنگِش نکن

0 ❤️

392593
2013-07-19 08:01:37 +0430 +0430
NA

هههههههههههههههههههههههههههههههه :O

0 ❤️

392594
2013-07-19 08:08:09 +0430 +0430
NA

اینکه چیزی باید ببینی من چجورمیکنم!یعنی عاشقم میشی
البته دوستمم میارم گلاب به روت اسمش کینگ کونگه!!!

0 ❤️

392595
2013-07-19 08:27:00 +0430 +0430
NA

باشه بهت تبریک میگم امیدوارم چشیدن مزه کیر مردم به همین جا ختم بشه

0 ❤️

392597
2013-07-19 08:40:33 +0430 +0430

حیف وقت…حیف کامنت…حیف اینترنت…

0 ❤️

392598
2013-07-19 09:03:32 +0430 +0430
NA

معمولی بود

0 ❤️

392599
2013-07-19 09:12:24 +0430 +0430
NA

حیف که سنت کمه وگرنه خودم وارده بهشت میکردمت عزیزم

0 ❤️

392600
2013-07-19 09:15:47 +0430 +0430

تو كون پيمان! :|

0 ❤️

392601
2013-07-19 09:24:53 +0430 +0430
NA

یه جوری میگه:یادمه اون روز یه مانتوی بلند سرمه ای پوشیده ام که انگار 10 سال پیش سکس کرده،خوب همین چهار ماه پیشه دیگه!

0 ❤️

392602
2013-07-19 09:29:17 +0430 +0430
NA

كيرم توو داستانت جنده خانم

0 ❤️

392603
2013-07-19 10:32:40 +0430 +0430
NA

كيرم تو پاركينگ خونه پيمان كوني

0 ❤️

392604
2013-07-19 10:42:34 +0430 +0430
NA

اگه تونستي يكيو واسه منم ريديف كن ماله منم هم بزرگه هم كيكوسانديس بهت ميده

0 ❤️

392605
2013-07-19 10:59:08 +0430 +0430
NA

افرین که خودت رو واسه عشقت نگه داشتی

0 ❤️

392607
2013-07-19 13:11:07 +0430 +0430

الکی بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . .
راستش از این جور خاطرات خوشم نمیاد چون فقط از یک ماجرای سکسی که داشتید تعریف کردید و مثل دیدن یک فیلم پورنو بکن بکن بود. در ضمن اینکه خیلی حشری بودی و دلت سکس واقعی میخواست قبول ولی وقتی روز اول از کون دادی که لذت سکس واقعی رو نچشیدی. تازه خیلی هم درد داشتی (البته همش چاخان کرده بودیا… فکر نکن حالیمون نیست). دوست پسرت البته حسابی حال کرده و شما هم دیگه کونی تشریف دارید. امیدوارم که هرچه زودتر کُس مبارکت هم به جمال کیر آشنا بشه. خلاصه سعی کن خاطرات اینچنینی دیگه ننویسی. اگه ماجرای عشقی و سکسی داری بنویس.
نمیدونم چرا دخترا فکر میکنن کُس دادن عیبه ولی کون دادن عیب نیست! کون رو بگا میدید که کُس رو حفظ کنید؟
به دنبال یه کیر و لذتش بودی
چنانکه حسرتش بر آن دلت بوده
بزد بر کون صافت، کیر نازش را
چنانکه لذتش توی سرت بوده

0 ❤️

392608
2013-07-19 14:11:27 +0430 +0430
NA

ادم چقدر باید بی تربیت باشه که بگه من پذیرای فحشهای شما با کیک و ساندیس هستم. اگه یکی هم از این داستان خوشش بیاد شما با این حرفهاتون طرفو از داستان زده می کنید.
نظر نمی دم.متاسفم برات…

0 ❤️

392609
2013-07-19 15:54:18 +0430 +0430
NA

مگه دخترا هم عاشق میشن ؟؟؟ …
.
.
.
.
.
.
.
.
.خیلی بی تربیتین . این حرفای بی ادبی چیه تو داستاناتون ؟؟؟ کیر و کون و کس و… ینی چی عاخه؟؟؟

0 ❤️

392610
2013-07-19 16:39:55 +0430 +0430
NA

takavarjan.

پسر چقدر تو حالیته!!! :O :O :O

بابا دمت گرم. =D> =D>

بیا برو گمشو ریده ای فکر کردی حالا بیای زیر همه ی داستانا بنویسی الکیه همه فکر میکنن تو با هوشی؟؟ X(

داستانت خوب بود موفق باشی جنده خانوم.

0 ❤️

392611
2013-07-19 17:32:40 +0430 +0430
NA

تقدیم به دخترک فوق حشری داستان،دوشیزه میترا :
پذیرایم شدی با کیک و ساندیس
پذیرای توام با کیر قدیس
اگر رخصت دهی با شوق بسیار
کست را میکنم در حد یک لیس! …

0 ❤️

392614
2013-07-19 18:20:39 +0430 +0430
NA

عا بیا پارسا بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت …!
هرهرهرهر…

0 ❤️

392615
2013-07-19 18:49:40 +0430 +0430
NA

سلام بعد از 1سال اومــــــــــــدم چرا اینطورشده سایت؟ کفتار با تکاور جون و ابجی ارغوان و… نیستن؟اگه ای کامنت رو خوندن بدونن یکی از رفقا قدیمی دوباره اومده اما از جای خالیشون دلگیره
تکاور ارغوان و عمو کفتار این کامنت رو دیدن یه ندایی بدن 7ساله با کامنتاشون حال کردیم کجان پس؟دلم تنگشونه بشونم حق میدم داستانا مزخرف شده اگه کامنت رو دیدین
****تــــــــوجــــــــــــــــــــــــــــــــــــجه ****
آهای بکس قدیمی بیاین قدیمیا اتهاد ببندیم برای بهبود سایت و داستاناش خودمون دست به کارشیم اینا که همه موخ پنچرن راست میگن شامپو داره سهمیه بندی میشه…
داستانتم متوسط نه خوب نه بد
بقول تکاور جون بهتر بنویس آقا بنویس…

0 ❤️

392618
2013-07-19 20:53:48 +0430 +0430
NA

به قول يكى از اين دوستان توى شهوانى جنده كه شاخ دم نداره

0 ❤️

392619
2013-07-19 23:41:28 +0430 +0430
NA

مزه کیر اقا پیمان رو که کشیدی خواستی پیشرفت کنی از ما بچه های شهوانی شروع کن که مایه سربلندیت میشیم جلوی پیشرفت خودت رو نگیر برای مدال کیرالمپیک تلاش کن

0 ❤️

392620
2013-07-19 23:43:07 +0430 +0430
NA

سلام.زيبا بود .خوش اندام حداقل اولش بايد يه كمي كونتو ماساژ ميداد. شاهين استاد ماساژم.6

0 ❤️

392621
2013-07-20 01:01:51 +0430 +0430
NA

پس اولین بار بود طم کیر را کشیدی ای دروغکوی

0 ❤️

392623
2013-07-20 06:41:53 +0430 +0430
NA

قابل قبول بود ، حست قشنگ بود

0 ❤️

392624
2013-07-20 10:05:11 +0430 +0430
NA

خوب بود منم تقریبا همچین تجربه ای رو داشتم ولی الان طرفم با یکی دیگه ازدواج کرد…

0 ❤️

392625
2013-07-20 10:57:12 +0430 +0430
NA

راضیم ازت.
سوتی نداشتی. بد نبود.
آفرین

0 ❤️

392626
2013-07-20 11:41:21 +0430 +0430
خدمت این دوست عزیز وبه قول خودشون قدیمی سرکارخانم mahsa _yaghi1 جسارتا شما میتونین برای دوره جدید نهضت سوادآموزی ثبت نام کنین وازاین به بعد اتحاد رابا ح حوله بنویسین بعدازسایت وداستانها و.....ایرادبگیرین. نهضت سوادآموزی جبهه ای به صبح پیروزی اول سوادبعدگرفتن ایراد
0 ❤️

392627
2013-07-20 15:24:31 +0430 +0430
NA

خاک تو سر شما دخترایی(البته اگه واقعا دختر باشید)که میاین و همچین داستانایی مینویسین واقعا که آبروی زنارو کللللللللللللللللااااااااا بردید. همون چیزایی که به نافت بستن لیاقتته توقع داری فحشم بت ندن ؟ میخوای جایزه بهت بدیم؟

0 ❤️

392628
2013-07-20 15:27:12 +0430 +0430
NA

واقعا که مردا حق دارن که همه ی زنا رو به چشم جنده نگاه میکنن . کافیه 4 نفر مثل تورو ببینن.

0 ❤️

392629
2013-07-20 15:45:39 +0430 +0430
NA

آدم ميمونه چي بگه٠٠٠!!

0 ❤️

392630
2013-07-20 17:29:31 +0430 +0430
NA

jalghozzzzzzz

0 ❤️

392631
2013-07-20 23:07:09 +0430 +0430
NA

دختره گلم (خالی بندی) ؛ یه هفته دیگه شب قدره ، به جایه اینکه با افتخار بیای قصه ی کون دادنتو تعریف کنی ، برو توبه کن . من نمیدونم مردمه ما این همه بی حیا بودنو از کی یاد گرفتن ، ما خیره سرمون حکومت اسلامی داریم . بیچاره امام خمینی اگه میدونست ۲۰ سال بعد از مردنش ، کثافت کله کشورو میگیره ، از به دنیا اومدنش پشیمون میشد .

0 ❤️

392632
2013-07-21 02:48:03 +0430 +0430
NA

من نمیدونم در مورد داستان تو نظر بدم یا پیرو حرف بقیه بهت … جایزه بدم!
حالا به هر صورت زیاد جالب نبود. مختصر و بی شیله پیله… من نمیدونم چرا یه دخ میاد داستانشو مینویسه همه میگن بنده خدا پسره و جقی… البته شاید راستم بگن ولیکن…
واقعا داستانای سایت تو سطح پایینیه… باید فکری کرد…

چشمها را باید شست جور دیگر باید دید

0 ❤️