آق کریس و خوشگل محل

1393/04/03

سلام این خاطره که میخوام براتون بنویسم برمیگرده به یک سال پیش.درضمن من چندسالی میشه که بااین سایت آشناشدم وخواستم از ادمین خواهش کنم که قبل از اینکه داستانی رو توسایت بذاره،خودش یه بار بخونتش آخه امار داستانای توهمی تو این سایت خیلی رفته بالا…!
بیخیال،نزدیک کنکور بودو چسبیده بودم به درسا.به قول بچه ها کون کتابارو پاره کرده بودم!واسه همین زیاد از خونه بیرون نمیرفتم.یه شب دوستم ایمان بهم اس دادکه سریع بیا تو پارک محل، فکر کردم باز بایکی دعواکرده واسه همین بدون اینکه لباساموعوض کنم ازخونه زدم بیرون.رسیدم توپارک دیدم پدرسگ یه گوشه نشسته دارم داره برام میخنده،چشتون روزبدنبینه بدکیری بهم زد!رفتم پیشش نشستم،داشتم حالشومیگرفتم که یهودیدم یه داف توپ بایه پسریچه که انگارداداشش بود اومد تو پارک.لامصب خیلی خوشگل بود با اون لبای گوشتی و سینه های لیموییش.دختره که از جلومون ردشد از ایمان پرسیدم این تازه وارد کیه؟ گفت تازه خونشونو آوردن اینجا و یه جورایی کل بچه های محل تو نخشن.اونشب گذشت اما من همش تو فکر دختره بودم،میترسیدم کسی دیگه مخش کنه!واسه همین هرشب تیپ میزدم ومیرفتم تو پارک تاشاید ببینمش اما نمیومد.چند روز بعد که داشتم با دوستم از کافه برمیگشتم توخیابون دیدمش،تعقیبش کردم دیدم رفت تویه سوپری منم به بهانه ی شارژرفتم تومغازه،دیدم زیادمحل نمیده واسه همین با هزار بدبختی کارتمو انداختم توکیفش که چپ چپ نگام کردورفت.یه هفته گذشت اما زنگ نزد باخودم گفتم حتما کارتوپاره کرده،که یه شب دیدم یکی اس داد:آقاکیوان؟
ج دادم بله خودمم شما؟
گفت همونیکه توکیفش شمارتو انداختی.توکونم عروسی شد! گفت که به دوستای احمقت بگو اینقد تو خیابون اذیتم نکنن ودنبالم نیافتن.منم ج دادم که شرط داره.گفت چه شرطی؟ گفتم باید باهام دوست بشی،منم بهشون میگم که یه جورایی بامن فامیل در امدی ودیگه دنبالت نیان.گفت بروبابا منم ج دادم خوددانی!بعدچندروزبهم اس داد باشه باهات دوس میشم!.چندمدتی اس بازی میکردیم چندبارم باهم رفتیم بیرون.دیگه خیلی باهم راحت بودیم،حتی چندشب ازپشت تلفن باهم سکس کردیم.تااینکه خانوادم رفتن مسافرت ومنم که کنکورداشتم باهاشون نرفتم.ژیلا رو که داشتم حالا ویلا هم واسم محیا شد!

قرارشدبعدازظهرش به بهانه ی کتابخونه بیاد پیشم.رفتم بازار یه بسته قرص کمرسفت کن خریدم(توزاهدان که شهرماست اینجور چیزا خیلی آسون پیدامیشه)وبرگشتم خونه ورفتم حموم بدنو صفا دادمو آماده شدم تابیاد،یه جورایی خودشم میدونست قراره باهم سکس کنیم.اس داد دروباز کن،دیدم چنددقیقه بعداومدتو.تارسید،پریدتوبغلم!.بدون مقدمه رفتیم تواتاقم.نشستیم روتخت وشروع کردیم به خوردن لبای همدیگه.خیلی لباش نازوگوشتی بود.شروع کردم به بوسیدن گردنشوخوردن لاله ی گوشش.بوی عطرش داشت دیوونم میکرد.
آروم شروع کردم به درآوردن لباساش اونم لباسای منودرمیاورد.سوتینشو باکمک خودش بازکردم.سینه هاش خیلی سفتوسفیدبودن طوریکه توعمرم اونجورسینه هایی ندیده بودم.شروع کردم به خوردن ومالیدن سینه هاش اونم ازروی شرت کیرمو میمالید،دیگه صدای اه واوهش دراومده بود سرموبه سینه هاش فشارمیداد.اومدم پایین وتا باشرتش رسیدم دستشوگذاشت روش وگفت کیوان من میترسم.توصورتش نگاه کردم گفتم نترس عزیزم،صحنه خیلی عاشقانه شده بود که یهو شرتشوکشیدم پایین.واییییییی!یه کس سفیدوگوشتی که بدجورخیس شده بود،شروع کردم به خوردن کسش وبادستام سینه هاشو میمالیدم،اونم بادستاش سرمو به کسش فشارمیدادو میگفت بخورش عزیزم همش مال خودته…اویییییی…دیگه صداش خیلی بلند شده بودکه دیدم یهولرزیدوابش اومد.سرموبالاکردوشروع کرد به خوردن لبام،شرتموپایین کشید.اول کیرمو بادست میمالیدوبوسش میکردکه بهش گفتم بخورش دیگه.یه نگاه بهم کردو کیرموکردتودهنش وشروع کردبه خوردن.خیلی واردنبود آخه دندوناش میخورد به کیرم،منم باموهاش بازی میکردم.بعدچند دقیقه ساک زدنش آروم شد فهمیدم خسته شده اما بیچاره به روی خودش نمیاورد میخواست آبمودر بیاره امانمیدونست قرص کردم.کیرموازدهنش درآوردموانداختمش روتخت.کرموبرداشتمومالیدم به کیرم بعدشم مالیدم دورسوراخ کونش.به حالت داگی استایل شد،کیرموگذاشتم دم سوراخش یکم فشاردادم دیدم زیادتنگ نیست(پدرسگ چون میدونسته درد داره خودشو ازروز قبل توحموم انگشت کرده بود،البته اینوبعدسکسمون گفت)بایه فشار تاته کردم توکونش که دیدم داره تختوچنگ میزنه امابیچاره هیچی نمیگفت منم باانگشتام کسشومیمالیدم تازیاداحساس دردنکنه.بعدچندبارعقب جلوکردن خودشوشل کردومنم آروم آروم تلمبه میزدم اونم میگفت عزیزم محکمتربمال وبادست خودشم سینه هاشومیمالید.منم حرکتموتندترکردم که صدای اه واوهش دراومدومنوحشری تر میکرم،اینقدتلمبه زدم که جونم دراومد اماآبم نیومد،اون دوبار دیگه آبش اومد ولی مال من نه.تودلم تاجایی که میتونستم به یاروقرص فروشه فحش دادم!جفتمون خیلی خسته شده بودیم.کشیدم بیرون کرمو بادستمال تمیز کردموکردم تودهنش وشروع کرد به ساک زدن امابازم آبم نیومد.گفتم یه تف بندازروکیرمو واسم جق بزن.واسم اینکاروکرد بایه دست واسم جق میزدو بایه دست کسشو میمالید منم با دستام سینه هاشو میمالیدم. دیگه آبم داشت میومدگفتم داره میاد دیدم کرد تو دهنشو شروع کرد به خوردن، آبم ریخت تودهنش همشو خورد.دوباره انداختمش روتخت و شرووع کردم به خوردن کوسش تا واسه دفعه ی چهارم ارضاع شد.ایندفعه ابش خیلی کم بودمنم همشوخوردم.ازم تشکرکردویه نیم ساعتی توبغلم روی تخت دراز کشیده بودوباهام حرف میزد منم بدنشونوازش میکردم.بهش گفتم بریم حموم اماگفت دیرشده بایدزود برم خونه.تمیزش کردموکمکش کردم لباساشوبپوشه بیچاره حال نداشت ونمیتونست درست راه بره.لباساموپوشیدموبردمش خونه توراه واسش رانی خریدم تابخوره حالش جابیاد.فدای همه ی بروبچ شهوانی اگه خوشتون اومد بگیدچندتاداستان دیگه هم دارم براتو بذارم.البته اونا اینقد طولانی نیستن.ببخشیدکه طولانی شد.

نوشته: آق کریس!


👍 0
👎 0
45986 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

423976
2014-06-24 16:46:11 +0430 +0430
NA

همش چاخانه.ی دفعی بگو دختره خودش کسشو گذاشت رو کیرت.اخه کسکش اینجوری که تو میگی یعنی نزدیکای سه ساعت سکس کردی.تو اگه دهتا قرص هم بخوری باز ابت ی ساعته میاد

0 ❤️

423977
2014-06-24 17:11:51 +0430 +0430
NA

دیلدو 3 ساعته آبش میاد crazy جاکش

0 ❤️

423978
2014-06-24 19:27:09 +0430 +0430
NA

باباب اییول زایه بود واقعیه دختره چقدر بی زبون بوده

0 ❤️

423979
2014-06-24 20:50:48 +0430 +0430

ما هم مثل خودت کس خل فرض کردی که این کس شعرارو مینویسی وتوقع داری باور کنیم. بابا دیگه به شعور آدم که توهین نکنین

0 ❤️

423980
2014-06-25 00:23:12 +0430 +0430
NA

koskholi dige. eybi nadare. hame koskholim.

0 ❤️

423981
2014-06-25 00:34:23 +0430 +0430
NA

“از ادمین خواهش کنم که قبل از اینکه داستانی رو توسایت بذاره،خودش یه بار بخونتش آخه امار داستانای توهمی تو این سایت خیلی رفته بالا…!”

آها اینو نوشتی که مثلاً بگی داستان تو توهمی نیست؟ اتفاقاً همین جمله ات لوت داد و باعث شد خودمو اذیت نکنم و داستانت رو نخونم. مردتیکه گوسفند

0 ❤️

423983
2014-06-25 11:56:23 +0430 +0430

دوسه سطراول روخوندم دیدم چرندیاته نخوندمش

0 ❤️

423985
2014-06-25 18:32:37 +0430 +0430
NA

کير دايي آدمين تو لا پستون آبجييت

0 ❤️

423986
2014-06-25 20:52:17 +0430 +0430
NA

در حد توانت گفتی:
همان خوب از عهده خانک براومدی هم اینکه خیلی به خودت سختی دادی؛ هم برا نوشتنش و هم برای کردنش…

0 ❤️

423987
2014-06-25 20:52:49 +0430 +0430
NA

بابا بچه خواهر بد بختو گاییدین بسشه بیچاره قول میده دیگه داستان نذاره مگه نه عمویی biggrin

0 ❤️

423988
2014-06-26 06:14:29 +0430 +0430
NA

این کنکورو درسو کامپیوتر اگه نبود سکس هم نبود… بابا بیخیال…

0 ❤️

423989
2014-06-26 06:41:10 +0430 +0430
NA

من کلی سوادم رفت بالا فکر کنم بقیه بچه ها هم همینطور. بالاخره شما جزو پیشکسوتایی و بایستی همینطور باشه. مگه نه؟؟ مثلاْ {میخواست آبمودر بیاره امانمیدونست قرص کردم} من نمیدونستم قرص کردنیه lol یا {کشیدم بیرون کرمو بادستمال تمیز کردموکردم} خلاصه اصلاْ داستانت خوب نبود. بهتر از اینها میتونستی بنویسیش. blum3 preved

0 ❤️

423990
2014-06-26 07:34:55 +0430 +0430

فقط میتون بگم کیرم تو اون شهر سکسیتون
ما که جز آدم کیری و سیاه اونجا چیزی ندیدم
همچین گفتی گوشت جدید محله گفتم جردنی فرشته ای خار کسته جان

0 ❤️

423991
2014-06-26 08:37:23 +0430 +0430
NA

چه دختر با حیا وخوبی برا اینکه پسرا دنبالش نیان اومده داده ایول به این نجابت

0 ❤️

423993
2014-06-26 09:16:17 +0430 +0430
NA

داستانت رو مردونگی خودت باور میکنی ؟ اخه ارضاع شدن دختر مثل شما نیست فقط خیس میشه بیرون نمیزنه من تو خیلی داستانا اینو میخونم که ابشو خوردمو پاشید روم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟داره شاخم در میاد این داستانای شما رو میخونم .معلومه فیلم زیاد میبینی حداقل 1جوری بنویسید جون مادراتون که بشه باور کرد.

0 ❤️

423994
2014-07-11 17:48:44 +0430 +0430
NA

زن هر چی زابلیه گاییدم.زابلی ها استخوناشون نجسته.کیری زابلی آمدی تو این سایت سایتو نجس کردی دیگه هیچکس نمیاد.با اون داستان تخیلیت.

0 ❤️

423995
2014-07-17 19:52:05 +0430 +0430
NA

ایول خوشم اومد ز. زدی تو برجکش معلومم بود همشون چرته و ینفر مینویسه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها