سلام امروز یه داستان میخوام بگم زیاد نت نمیام،گه گاهی سر میزنم اهل رمان نوشتن نیستم داستان ما از کجا شروع شد بله! صبح با پسر خاله ام یه تیپ زدیم لباس بلوچی فرم شیک تیپ زدیم و خلاصه رفتیم بیرون در ضمن اسمم ابو_خلاف مشهورم 22سالمه گرگم بچه ایرانشهرم تو سیستان و بلوچستان که مشهور به تگزا،،،ه دیگه داشتیم میرفتیم رسیدیم نزدیک بازار دزدا یه پاساژی بود کنارش خلاصه اسم پاساژ بماند من و پسر خاله ام رفتیم تو پاساژ و دنبال ادکلن و دکمه قفلی مارک دار میگشتیم دوسه تا مغازه رفتیم گیر نیومد اون مارکی که میخواستیم گیر نیومد رفتیم مغازه کناریش یه دختری 25ساله نشسته بود فارس بود خلاصه رفتیم کلاس ریختیم و دختره مجذوبم شد و خلاصه کمی طولانیش کردم هرچی میخواستم دختره میخندیدو این چیزا خلاصه بعد کلی حرف گفتم به شمارم تک بنداز اونم دیگه این ور اون ور زد تک انداخت و خلاصه شروع شد دوستیمون
من رفتم تو یگانم کرمان واسه تسویه حساب آخر خدمت بودم تسویه کردم و زنگیدم به دختره بعد کلی احوال پرسی و اینها گفتم چی واست بیارم از کرمان گفت که کفش پاشنه بلند و این کس شعرا گفتم باشه واسش گرفتم و دیگه حرکت کردم رفتم ایرانشهر یه روز پیش پسر خاله ام بودم گفتم من بدجور مستم باید یکی رو بکنم دیگه زنگیدم به دختره گفتم اومدم کی میایی بدمت کجا قرار بزاریم هی پا فشاری میکرد من قراری نیستمو این حرفا کمی قهر کردم اس داد گفت خونه هاتون خالیه منم از خدا خواسته جواب دادم آره کسی نیست ولی درصورتی که یه زنو شوهر بودن ولی خواب بودن همه کارا رو درست کردم گفتم همه چی مرتبه بیا پسر خاله ام بود ولی واس نگهبانی استفادش کردم دختره زنگید دم در اومدم منم رفتم دم در دیدم بله خانوم خانوما با تیپ خاصی اومده دیگه هم دل من میزد هم اون بردم تو مهمون خونه پسرخالمو دید جا خورد گف میرم گفتم نرو اون میره بیرون خلاصه فرستادمش بیرون و در مهمون خونه رو بستم رفتم بغلش کردم دیگه گفتم پافشاری نکن قبلش لیدوکائین زده بودم افتادم روش دیگه لباش میخوردم کیرم تو دهنش بیناموس 5دقیقه لباش خوردم بو گند لباش بالا اومد دیگه حالم بهم خورد رفتم سراغ درآوردن لباساش اولین بارش بود مجردم بود دیگه کیر کلفتمو دید جا خورد گف آروم بکن و این کس عرقا دیگه کیرم لا کوسش گذاشتم کمی رو چوچولش مالیدم حسابی مست شده بود انقد داغ بود نگو کیرمو آروم کردم تو کوسش توجه نکردم باکره است و اینها بیچاره درد میکشید شدید خیلی تنگ بود با این حال که لیدوکائین زده بودم 20دقیقه طول نکشیدآبم با فشار اومدو نصفش خالی شد تو کوسش بقش بیرون ریختم و بغلش کردم خودشو تمیز کرد و کفشاش گرفت رفت پسر خاله ام دست بکیر موند نداد بهش دیگه بعد رفتنش شل و ویل افتادم بیحال بودم خوابیدم شب شد دختره هی میزنگید درد دارم و فلان بعد دستمال کاغذی رو نگاه کردم دیدم خونیه هیچی به دختره نگفتم دختره دوسه شب هی مینالید منم میگفتم نگران نباش خوب میشی متوجه شدم پردشو پاره کردم ولی بهش چیزی نگفتم دیگه کلا دیدم بفهمه شکایتمو میکنه هیچی نگفتم تا الان از هیچکی نمیترسم چون زور دارم بلوچم بخودم مغرورم ن دولت ن چیزی فقط آبرومو نبره یجوری باید خودم تحویل بگیرم پردشو برداشتم باید یجوری باهم بتفاهم برسیم و از نگرانی درآییم اولین سکس با این دختره بود دوبار گاهیدمش اونو بعد میگم ممنون از دوستانی که وقت گذاشتن خوندن
نوشته: ابوخلاف
کار به راست و دروغ ندارم کسکش بی ناموس پرده دخترو زدی ایندش ریدی فقط برای سکس بیشرف حروم زادهادمهای مثل تو هسنمد که نه این دنیا براشون مهم نه اون دنیا ادم هر گوهی هم که میخوره باید شرف داشته باشه اون دختره احمق ونفهم بوده که نفهمیده چون ادم یاگول هست ولی وقتی انسانی از کسی سوع استفاده کنه خیلی باید حرو زاده باشه که بدبختانه الان زیاد شده ولی واقعا متاسفم برات که مغزت به اندازه کیرت رشد کرده
خیلی سعی کردی جورس بنویسی که مثلا بگی واقعا بلوچ هسی، ولی ریدی
من خدمتم تو پایگاه هوایی چابهار بود، یلوچا رو خوب میشناسم.
دختره پریود بوده عوضی! دختر پرده داشته باشه بیاد به تو بده نفهمه پردشو زدی؟؟؟
ابو لاشی یا ابوخلاف؟؟؟؟
یه ذره اش رو خوندم خیلی تخمی تخیلی بود میدونم دروغ بودش پس کسشعر ممنون
22سالمه گرگم بچه ایرانشهرم تو سیستان و بلوچستان که مشهور به تگزا،،،ه
کیرم د کس او دعات…منم لرم بچه کونی…ادعا لاتیت برا هرکس میاد برا ما نیاد مجلوغ نفله بروجرد تگزاسه الان نه بلوچستان ببین نا امن ترین کدومه mamba مجلوق قلابی
اولش اشاره کرده بودی زیاد تو نت نمیای،،ممنون میشم اصلا نیای کلا،،، همون برو دمه بازار کلاس بریز…قربونت…
کس کش جای اینکه بیای اینجا کس شعر بنویسی یه کلاس اکابر برو
ریدم تو طرز بیانت مرتیکیه مفعول
shok ajab daghaghi baba. saboneto avaz kon khob mishi
یه کوس مغز دیگه یه داستان تخمی دیگه یه کیر پزمرده
کیرم تو حلقت بی ناموس بی شرف
کیرم تو اصالتت، کیرم تو نژادت ، کیرم سر در ورودی شهرتون ، کیرم تو محلتون ، کیرم تو دستگیره دره خونتون که دست میزنی باز کنی درا دستات کیری شه، کیرم تو چشات که دنیا رو کیری ببینی ،کیرم دهنت که مزه کیر تو دهنت موندگار شه، کیرم تو غرورو شرفت، بازم بگم؟ کیرم خسته شد بی ناموس،همچین میگه بلوچم از هیچی نمیترسم، کیرم تو تاریخچه شهرتون بیام تو شهرتون بکنمتا برم؟دیگه گوزی نیایا که کیر میخوره پس کلت
ینی کسشر تر از این وجود نداره. بلوچی استایل باید بکنمت
baba ye goohi khord chikaresh darin bezarin rahat bashe! bokhor azizam goftam karit nadshte bashan
بد نبود boredom