اولین بار که با غریبه بودم
من چند باری از هفده سالگی به بعد با دوستم که بچه یک محله بودیم سکس هارد داشتم از تو سوراخ ولی چند ماهی گذشته بود که یکباره اون دوستمون گم شد و چند بار ماموران آگاهی و خانواده اش از همه سراغش رو میگرفتن و من چون دوماه تابستون رو با هم بودیم و تا آذرماه یعنی چهارماه هیچکسی سکس نکرده بودم که یادمه خیلی هوس کرده بودم تا اینکه آذرماه بود و باران پاییزی دوروز بود قطع نشده بود و من هم آنروز طرح کاد داشتم و نرفته بودم و تو خیابون منتظر یکی از دوستانم بودم که بریم سینما ولی هرچی صبر کردم نیومد و بارون شدید شده بود آسمون تیره تر از قبل و آمدم کنار خیابون که یک وانت آمد و باربند داشت و برایم ایستاد و من در رو باز کردم سوار شدم خوب من خوش قیافه و تازه داشت صورتم مو در میاورد و شلوار جین و خوش تیپ و یکپارچه کون و راننده هم از طرز حرف زدن و سن حدود سی ساله ای که داشت و آب دهانش راه افتاده بود و آرام داشت سعی میکرد مخ بزنه که من خیلی پر رو و رک گفتم ببخشید جا داری ؟ اونم گفت برای چی ؟ گفتم مگه نمیخوای بکنی من هستم برو اگر جا داری . اینو که گفتم رنگش باز شد و سرغتش رو بیشتر کرد و نزدیک جنت آباد جلوی یک خونه ویلایی یک طبقه و حیاط بزرگ توقف کرد و قفل و زنجیر کرد و منم باهاش داخل خانه شدیم اما اون با حالتی که صدای مارو کسی نشنوه اشاره کرد بریم زیر زمین و بعد هم یک سوییت بود که یک اتاق و سرویس بهداشتی و حمام هم داشت و اتاق سرد بود و یک پتویی انداخت زیرمون و یک بالش و یک پتو هم روی خودمون بعد یادمه یک بخاری برقی روشن کرد که چند دقیقه نشده بود برق ها هم رفت حالا اتاق سرده و تاریکی که من عاشق تاریکی و سکس هستم و خلاصه لخت شدیم و رفتیم زیر پتو و بغل هم رفتیم و کمی لب تو لب از هم گرفتیم و تازه برای من داشت کرم رو سوراخم میزد که یکی به شیشه پنجره زد نادر و شروع به فش دادن کرد و نادر بلند شد و لباس هاشو تند پوشید و گفت این صاحب خونه اس من میرم بالا و تو جیک نزنی تا من نیم ساعته میام و اینو از سرم بازش کنم و از من هم قول گرفت که نروم و در رو باز کرد و الاغ نیمه باز گذاشت و رفت پنج دقیقه بعد من لباس هامو پوشیدمو تنها شلوارمو وشورت رو پا نکردم و گفتم الان پیداش میشه و زیر پتو بودم و یک آن صدای طرف از داخل سوییت شنیدم و گفت مگه باتو نیستم نادر خان که پتو رو از رویم کشید و منو با کون برهنه دید و منم خودمو به خواب زدم که کم کم چشمانم رو باز کردم و یک آن احساس کردم که اگر سریع شلوار و بردارم و بزنم بیرون ودر رو از بیرون ببندم و از ساختمون برم بیرون و همینکه اومد رویم بیاد من چرخیدم و به سرعت باد از در رد شدم و صدای اون که کونی کجا میکنمت و من قفل در رو انداختم روی جاش و شلوارمو پوشیدم و کفشهامو پوشیدم و گفتم کونی هفت جد آبادته و درب ساختمان را باز کردم و در رابستم و تا سر کوچه دوان دوان رفتم و منتظر اتوبوس شدم و اتوبوس طبق معمول کیپ آدم و مهم نبود سوار شدم و از اون موقع بود بخودم قول دادم که دیگه پی این موارد نروم خدارو شکر که الان نتنها به عهد خودم وفا کردم و خدا راهی روشن برویم گشود و ازدواج نمودم و اکنون گاهی به این فکر میکنم اگر راهم هنوز آن بود و من با نامی بد و بی آبرویی چه باید میکردم و آموختم که همجنس بازان چه انسان های بدبختی هستند که به خاطر آنچه نیاز سکسی دارند و نمیتوانند مثل سایرین باشند حتما در دام این مفسدان بی رحم اثیر میشوند و چه بسا شاید برای یک نیاز سکسی جان خودشان را هم برای آن بدهند .
دوستدار همه شما
پـــــــــــــــــــــــا یــــــــــــــا ن
نوشته: samanzelzeleh
باز جای شکرش باقیه که این آغایون گی فقط یه سوراخ دارن اگه دوتا سوراخ یا زبونم لال بیشتر داشتن که نمیدونم چی میشد
کیری بود مملت جنده شده ولی ما خبر نداریم این همه کونی چرا گیرما نمیوفته بکنیم دعاش کنیم
تو که خودت به راننده گفتی مکان داری یا نه!خودت پیشنهاد دادی.پس چرابهت گفت کونی ناراحت شدی و فحش دادی؟ ! حقیقت تلخه
tokhmi bud!
Goftam tokhm…
Mohandes june harki dus dari ketabeto vase in koooooooooooooni baz kon!!!
زیاد جالب نبود.
هدفت از نوشتن این داستان قابل تحسینه.
مخصوصا اون نتیجه گیری آخر خوب بود.
ولی جملاتت واقعا طولانی بود و همه جمله ها رو با “و” به هم وصل کردی.
اگه بازم خواستی ضد گی بنویسی ، بنویس هواتو دارم!
البته اونایی که گفتم بخاطر دوران جاهلیتت بود
ولی نتیجه گیریت خوب بود،خوشم اومد
موید باشی
اینم بخاطر so…oo…oooo…fi…iiii…iii عزیز!
تخم خایه اردک کونی(این مسئله ی گی حتی اردک هارو هم درگیر خودش کرده–>تخم شناسی-جلد اول-مبحث مسئله ی گی در حیوانات-ص 156)
تخم نوار بهداشتی بالدار
تخم نوار بهداشتی تک بال(با یه بال رخمی)
تخم نوار بهداشتی تک بال(اون یکی بالش قطع شده :( )
تخم نوار بهداشتی بدون بال( :( :( )
تخم خایه بند(=بیضه بند،وسیله ای که ورزشکارا تو مسابقات تکواندو و جودو و … میبندن به خایشون که تو مسابقه تخمشونو از دست ندن،بالاخره قهرمان جهان باشی ولی تخم نداشته باشی که ارزشی نداره!)
تخم هویج کونی(کی میدونه هویجا چه دنیایی دارن؟شاید بین اونام کونی باشه دیگه،البته هنوز ثابت نشده–>تخم شناسی-جلد اول-مبحث مسئله ی گی در میوه و سبزیجات-ص 94)
تخم وایمکس ایرانسل(سرعت بالا با پوشش دهی بسیار عالی در سراسر کشور-1 وایمکس ایرانسل بخرید و 3ماه اینترنت رایگان هدیه بگیرید)
تخم راست گودزیلای گوزو(تخم نشان داده شده در تصویر زیر)
ازون جایی که شما بچه کونیا کیر میبینید آب از لب و لوچتون راه میوفته منم کیر این گودزیلا رو نشونت میدم ولی حواله ی کونت نمیکنم تا کونت ذوب شه،ولی بجای کیرش،گوزش تو حلقت
چه بیخود! یعنی خدا بهت عقل و شعور نداده و حتماً باس یه راهیو بری که بفهمی اشتباهه محضه… وقتی به بچه محلتون کون میدادی یعنی هیچ احساس بدی نداشتی؟!
اون چه بدبختیه که زن تو شده… یعنی نسل مرد منقرض شده!؟!
نمیدونم الان چه حسی داری و تونستی تجربه همجنسبازیتو فراموش کنی یا نه اما خاطره کارایی که آدما میکنن همیشه باهاشون میمونه
جنابعالی هم گِی نبودی، دردت سکس بود که برات فراهم نبود. وقتی آدم در محدودیت باشه خوابیدن با همجنس بدترین و کثیفترین نوع سکسه
:|
مهندس :D
نویسنده داستان :
من اول داستان حس میکردم داستان بین دختر و پسره انقدر عاشقانه تعریف میکنی
پس بر این نظر چتر را باید کرد تو کونت :D
بعد دکمه باز شدنش رو بزنی . . .
حرف پــــــــــــــــــــــــــــــــ پایان و بیشتر از یــــــــــــــــــــ کشیده بودی !! پـــــــــــــــــــــــس یــــــــــعنی کـــــــــــــــونـــــی هستی.!!!
سلام كوني خوبي؟الان چه حسي داري؟خوشحالم كه اون دنيا رو به اين دنياترجيح دادي صاف تو بهشتي برات متاسفم چون حوري بهشتي از اونا نداره كه راننده وانت داشت!كوني! ناراحت شدي؟كوني!
داستان بد نبود اما دروغ گفتی.و این دلیل میشه که فحش بخوری:
کونی جنده.اصلا جنده زاییده شدی
قابل توجه جناب آقاي ابدول تابتا كه فرموده اند از اينكه در حوريان بهشتي از آن ابزاري كه راننده تاكسيبار دارا بودند يافت نميشود تا از خجالت حضرات گي )ك( درآيند_ متاسف اند , لازم بتوضيح ديدم كه اصلا جاي نگراني نيست چراكه قضاياچنان كه ايشان تصور ميكنند نيست بلكه همانطوركه در بهشتي كه براي آقايان مومن و خدا دوست وخداترس حوريان زيباروي وبسيار كردني درنظر گرفته شده است جهت تشويق وتحسين بانوان مومنه ومحجبه ومحترمه نيز تداركات لازم تهيه ودر نظر گرفته شده كه عبارتند از همان غلمانان )پسران خوشروي وبروايتي كبير القضيب )كير كلفت خودمان( كه ماموريتي جز خدمت به خوار مادر مومنه وخدا ترس مردم نداشته ونخواهند داشت_البته با اندكي تامل منطق موجود در اين قضايابر همگان آشكار خواهد شد چراكه مومنان فقط از مردان نيستند بلكه زنان مومنه نيز وجود دارند پس عدالت الهي امر فوق الذكر را اجتناب ناپذير مينمايد_
داداش ممنون slamak-f14 توضيح دادي عدل الهي برام آشكارشد راستش يكي دوبار معراج رفتم ازبس حوريها نازبودن چشمم بهشون خشك شد نتونستم اجر خواهران ببينم قسمت باشه معراج بعد حتمأ بهترنگاه ميكنم.
دوستت یک دفعه ای گم شد؟ دیگه پیدا نشد؟دوستان یکی معنی کنه لب تو لب گرفتیم یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عاشق تاریکی هستی؟ جغدی؟ خون آشامی؟یک آن احساس کردم که اگر سریع شلوار و بردارم و بزنم بیرون ودر رو از بیرون ببندم و از ساختمون برم بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ با این جمله ریدی دستور زبان میدونی اگر واسه چه نوع جمله هایی استفاده میشه؟ مدرسه رفتی؟؟؟؟؟؟؟؟ انشا نوشته بودی؟ نتیجه گیری می کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آفرین … دوست داری ازدواج کنی؟ عقده ایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی ریدییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی برو بمییییییییییییییییییییییر
چرا آخراش اينا استاد زبان فارسی ميشن و کتابی مينويسن?
سلام
-این داستان بود???
.آره داستان بود
-سکسی بود???
.نه بابا داستانه به هرچی میخورد جز سکسی بودنش
-یعنی چی???
.یعنی تووووووخمی بود
-تووووووخمی چیه???
.همون تخمیه اما با لحن کشیدش
-آها پس کیر تو کونه نویسندش
.افرین
برج هاي دوقلو رو ديدي كه هواپيما زد بهشون و خراب شدند؟؟
اون برج ها توو كونت ، ميدوني چرا؟؟ چون داستانت واسه فرو رفتن توو كونت خوبه
شرط مي بندم خواستي از كون دادن هات بگي ولي وقتي به اين فكر كردي كه الان ملت فحش بارونت مي كنند ترجيح دادي اينجوري تمومش كني.
خجالت نكش بگو چند شب اونجا بودي و به جاي صبحانه و ناهار و شام كير مي خوردي …
دوستان ادامه ميدن
سپاس
میدونید جالب چیه بچه ها ؟ جالب اینه که همین گی های عوضی در آینده ازدواج هم میکنن و زنشونو بدبخت میکنند!
شوهر یکی از دوستام گی بود و به هر بهونه ای هر هفته با یه مرد سکس میکردو میداد … بیچاره بعد 6ماه وقتی دوستم شکش به یقین تبدیل شد و شوهر عوضیشو در حال کون دادن تو خونه خودش سر تخت خواب خودش دید … هزار جور ناراحتی عصبی گرفت.
خدا ازشون نگذره که با این حال که کونی هستند قبل ازدواج نمیان نمیگن و اینجوری دختر مردم و که با هزارتا آرزو اومده خونه بخت بدبخت میکنند!!! ننگ بر هرچی همجنس بازه که شرف انسانی رو برده زیر سوال!
از کونیا خوشم نمیاد
داستان مزخرفتم اصلا حشری کننده نبود
ننویسید بابا این چرتو پرتارو
کونی.
الهی خیر از کونت نبینی…
الهی از این ببعد کیر نبینی.
الهی سوراخ کونت مریضی بگیره که فقط بتونی برینی.فقط ازداخل به بیرون کار کنه
یعنی چی؟؟؟؟؟؟
یعنی عمرا بتونی بدی…
کونی گوزو…
لت وپار
نظرات جدید داستان‌ها
- تف توش مثلا امشب اومدم ی داستان سکسی بخونم یکم حال بهتر شه ر...
- دوستی گفته معلوم بودغیرواقعی هست وخاطره نیست.خب قربونت برم ا...
- ریدم تو نگارشت به یاد جواتی کیر تو کونت جوانی میکردیم یاد ا...
- سلام من نمیخواستم ادامه داستان رو بنویسم ولی چون یکی از نویس...
- تو از اون زنایی هستی که یکیش برای کل فامیل جواب میده ...
- آخه کسکش یانکی دختری که تو آسانسور ساک میزده الان کونش غار ع...
- چرندیاتی که مثل احمد فقط کیر بزرگ، بزرگ زیاد دیده، اما کوس ن...
- سعد جان اشتباه تو این بود که با پیش نماز مسجد مشورت میکردی ...
- آخه وقتی گفت بیا بریم هتل تو چرا باور کردی ؟ مگه هتل جای آمو...
- ادامه بده. ولی اصلا ضرافتهای داستان اول رو نداره....
- یه دختره اسمش نازنین بود، اسم پدرش هم جمشید و اسم برادرش نوی...
- کار پلشت بهتر بود
- جون به تو شاناز
- داستان بدت از کصشرایی ک هرشب اینجا اپلود میشه ده لول بهتره ش...
- دود از کنده بلند میشه ،😊عالی بود براوور...
- اووف من عاشق این دایستان لودم
داستان‌های تازه
- مداح محل کونم گذاشت
- دختر ماهروی همسایه
- دوست دختر گوشتی
- زبون کیری
- گی دو طرفه در جوانی
- برادر شوهر و مسافرت (۱)
- پیرمرد خیلی شهوتی
- ژاله عشق بچگیام
- جهان سوم
- کس دادنم به اون قد بلند
- به عشقمون سوگند (۲ و پایانی)
- با عمه نفیسه (۱)
- محمدعلی و داداشش
- پسرخاله تیزهوشانی و خواهرش (۲)
- رام کردن مارال وحشی
- من و شوهر خواهر شوهرم
- اولین تجربه با دوست صمیمی
- دستهای زن داداش
- امید پسر همسایه (۵ و پایانی)
- شروع یک ضربدری (۴)
- لز و FMF با دوست همسرم
هه. گی… چه با مزه تعریف میکنه. انگار میخاد خاطرات همخوابگیش با جنیفر لوپز بنویس.
در یک جمله خدا شفات بده… :)
امین