اولین سکس با زن چادری

1401/10/20

سلام دوستان.خاطره ای که میخام یراتون تعریف کنم واسه 7/8سال پیشه اون زمان که تازه خدمت سربازی تموم کردم و مشغول کار بودم. دلشتم توی گروه های تلگرامی چت میکردم که یک خانمی از توی گروه به پی وی اومد که بیا اشنا شیم منم گفتم اشکال نداره داریم حرف میزنیم بعد یک مدتی دیگه چت هامون توی پی وی بیشتر شده بود و بیشتر باهم حرف میزدیمعصر از سرکار برگشتم و توی تلگرام با این خانم که اسمش میزارم مریم چون دقیق یادم نیس اسمش. صحبت میکردیم و حرف های سکسی همون سکس چت من گفتم مریم دیگه نمیتونم صبر کنم کیرم راست شده کجا ببینمت گفت که. یکروز میبینیم همو و این حرفا گفتم باشه. یکروز بهم پی داد که رضا من بهت دروغ گفتم گفتم چیشده گفت من بچه شهرستانم بهت دروغ گفتم تبریز هستم شهرستان اطراف تبریز رو گفت گفتم خوب اشکالی نداره گفت نمیخام از دستت بدم یعنی میتونی بیای پیشم گفتم اگه وقتشو داشته باشم چرا که نه.
اون شب دوباره چت میکردیم که مریم گفت رضا فردا عصر بیا شهرستان ببینمت گفتم باشه گفت اگه ماشین داری ماشینتو دودی کن بیا. منم فهمیدم به دوستم زنگ زدم گفتم علی با یکی اشنا شدم فردا میرم پیشش گفت دیوونه نشو میری یه بلایی سرت میاد به شوخی که کونت میزارن. گفتم میای با من گفت باشه.بهش گفتم میگه ماشین دودی کن گفت حتما میخاد بهت بده رفتیم ماشین دودی کردیم و عصر راه افتادیم یکساعت بعد ساعت 6رسیدم شهرستان بهش زنگ زدم گفت بیا اولین چهارراه که وارد شهرستان میشی مرکز شهر بود اسمش رسیدم بهش زنگ ژدم گفت من تورو دیدم گفتم باشه. یکلحظه دیدم یک زن چادری داره میاد سمت ما علی گف رضا اینه گفتم نه بعید میدونم گفت رضا خودشه داره میاد سمت ماشین این بنظرم اطلاعاتی هست بگا میری گفتم نه بابا این حرفا نیس. دیدیم اومد نشست توی ماشین احوال پرسی کرد منم راه افتادم که میونه راه گفت دوستت پیاده نمیشه میخام تمها باشیم به علی گفتم علی تو پیاده شو یه چرخی بزن توی شهر ما هم بیاییم گفت باشه و علی بهم پیام داد مولظب باش زیاد دور نشو دیدم علی ترسیده خخخخخ.
مریم زن‌میان سال تقریبا40ساله با بدن سبزه و لاغر اندام قد بلند اما پاهای گوشتی یجوری که کفش پاشنه بلند و دامن کوتاه بپوشه به پاهاش نگا کنین ابتون میاد اونقدر پاهاش سکسی و گوشتی و تو چشم بود. راه افتادیم داشتم حرف میزدیم مریم دستمو برد سمت پاش منم پاشو مالوندم دستم بردم به طرف سینه هاش چه ممه های سفتی داشت با اون سن و سالش اونم دستشو اورد به کیرم و داشت بالا پایین میکرد اومد سمت کیرم میخاست ساک بزنه گفتم یلخظه بزنم کنار بعدش. خروجی شهرستان ماشینو نگه داشتم شانه خاکی که خیلی کم رفت امد میشد هرازگاهی ماشبن با سرعت بالا رد میشد . دستامو بردم ممه هاشو مالوندم که دست اونم زیر شرتم بود کیرمو داشت میمالوند چادرشو انداخت صندلی عقب انگار دنیا عوض شد یه ادم دیگع زیر چادر بود با ارایش ریزی کع داشت لبامو اوردم روی لباش و لب و زبونشو مکیدم دیدم داره ناله میکنه انگار چن سالی بود که رابطه نداشت سرشو اورد سنت کیرم و ساک زد یجوری که گرمای لبش کیرمو داشت منفجر میکرد گفتم برسم صندلی عقب گفت باشه رفتم صندلی عقب و شلوارمو کشیدم پایین اومد دوباره ساک پر تف میزد منم داشتم با کصش ور میرفتم که گفت رضا شروع کن خابید روی صندلی منم با انگشتمو بردم داخل یع گرمایی تموم وجودمو گرفت. بلاخره کاندوم از جیبم دراوردم و دادم بهش باز کرد و انداخت روش کیرمو دو سه بار روش کشیدم و سر دادم داخل کصش یه گرمایی داشت لامصب کصش کع میگفت وقت تلمبه زدنه تلمبه میزدم که 10دقیقه همینجور تلمبه میزدم دیدم کصش تنگ شد فهمیدم داره ارضا میشه از ناله ها و اه کردن هم فهمیدم منم کارم ادامه دادم یجور به کمرم چنگ مینداخت و خودش هم توی تلمبه زدن کمک میکرد و کمرمو هل میداد سمت خودش . بخاطر استرسی که داشتم کلا ابم نمیومد و کیرم داشت حال میکرد هم از تنگیش هم از حرارتی که داشت. یه لحظه یدونه ماشبن وایستاد پشت ما منم زود کیرمو کشیدم بیرون مریم میگف رضا بکن چرا تموم کردی کع دیدم ماشین دو دیقه وایستاد و رفت منم چون کاندوم تاخیری داشت کشیدم بیرون عرق کرده بودم میخاستم دیگع تموم. شه دوباره کیرمو عل دادم داخل کصش که اینبار جا باز کرده بود و فشاری احساس نکردم اما مریم گفت اه منم با صداش حشری تر شدم و تلمبه های سنگینی زدم یجوری که میدیدم مریم توی عالم خودش داره جیگرش حال میاد که حس کردم ابم میاد کیرمو کشیدم بیرون و ریختم روی شکمش. و با دستمال پاک کردیم و راه افتادیم انقدر عرق کرده بودیم که با چادر مریم داشتیم همو خشک میکردیم. گوشی رو برداشتم دیدم علی 20بار بهم زنگ زده ساعت نگا کردم دیدم یک و نیم ساعت طول کشیده به علی پیام دادم از گلفروش گل بگیر. بمون سر جات داریم میاییم رفتیم علی سوار کردیم توی این مدت هم مریم سرشو گذاشته بود روی شونم. بعد بردم مریم رسوندم خونشون که گل رو از علی گرفتم دادم به مریم تشکر کرد و بوسم کرد. ما هم راه افتادیم اومدیم خونه. اگه حوصلشو داشته باشم قسمت های بعدیشم میگم. مرسی که هستین

نوشته: رضا


👍 6
👎 18
77101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

910059
2023-01-10 01:22:12 +0330 +0330

جلقوز بیا پایین سرم درد گرفت

0 ❤️

910062
2023-01-10 01:42:03 +0330 +0330

دیس دوم
باسدیر ابادین یولین تانیسان ، اله هامان یولدون باس چوله

0 ❤️

910100
2023-01-10 06:25:49 +0330 +0330

باشه تو راست میگی

0 ❤️

910103
2023-01-10 08:34:18 +0330 +0330

میدادی علی هم بکنه، تنهاخور بی معرفت…

1 ❤️

910109
2023-01-10 08:51:59 +0330 +0330

خیلی وقته من تو هزار تا گروه مذهبی دنبال مخ زدن زن چادری ام و با چندتاشون هم بودم با این که تو گروه ها فعال بودم، ولی سابقه نداشته یکیشون بیاد پی وی م اول، چرت نگو

0 ❤️

910120
2023-01-10 09:42:10 +0330 +0330

کس نوشتی . من پسرهای دوره دبیرستان را که میکردم الان شماره شناشنامشون یادمه بعد تو مثلاً طرفو کردی اسمش یادت نیست؟

0 ❤️

910132
2023-01-10 12:32:04 +0330 +0330

رفیقتو به کوص فروختی

0 ❤️

910283
2023-01-11 22:16:14 +0330 +0330

رضا کونی تو بودی آخه چاقال نیم ساعته ماشین رو دودی کردی یا پرده زدی برو به خودت

0 ❤️

910410
2023-01-13 00:41:54 +0330 +0330

🤤 🤤 یاشا

1 ❤️