ساعت حدود ۷.۳۰ غروب بود
کنار جاده دست بلند کردم یه پراید وایساد. یه یارو پیاده شد گفت من جلو تر پیاده میشم
شهری که من سوار شدم تا شهر مقصدم ۴۵ دقیقه راه بود و دو تا شهر هم وسط راهمون بود
من داشتم سوار میشدم دیدم به به یکی نشسته با یه شلوارک و یه تیشرت کامل نگاش نکردم ولی بدنشو دیدم و نیم رخشو ماشین بوی خوبی میداد راننده پراید پرسید کجا میری گفتم تا هرجا که میری شهر اول بعد از مبدا من آخر مسیرش بود، گفتم اشکال نداره
با یه فاصله مناسب از دختره نشستم ولی دلم پیشش بود. یارو که میگفت پیاده میشه، شد
اومدم با فاصله خودمو چسبوندم به در سمت راست، گفتم راحت باشه. حواسم به جلو بود که دیدم دختره چندبار چرخید نگاه کرد، حواسم بود بهش. یه باری که داشت نگاه میکرد چرخیدم تو چشاش نگاه کردم دیدم چقدر خوشگله سریع نگاهشو دزدید منم اندامشو دیدم
پشمام بیشتر ریخت. حقیقتش نیم راست شد کیرم. گفتم فاک و فیلترشکنو روشن کردم اومدم تو شهوانی، دیدم دختره داره موبایلمم میبینه. از قصد تاپیکایی که عکس داشتو باز میکردم که سکسی باشه که اینم چشمش بخوره. چندتا تاپیک جابجا کردم دیدم بله داره میبینه همرام، من کاملا راست بودم، حدود یه رب بود که این ماجرا داشت کش میومد، دیدم حواسش به منه موبایلو کج گرفتم دستمو بردم کیرمو جابجا کنم که اونم ببینه داشت میدید، انقد زده بودم بالا آبم دم کیرم بود دیگه دس نزدم که آبم بیاد و خرابکاری بشه، دیدم راننده وایساد سریع جمع کردم خودمو، به راننده گفتم آقا میشه یه دستمال کاغذی بدید، بنده خدا یه برگ کشید داد، داشتم پیشبینی میکردم اگه آبم اومد جمش کنم، یه زنو شوهر داشتن سوار میشدن یارو گفت آقا شما بیا جلو ما بشینیم پشت، گفتم من راحتم شما بفرما
زنه رف جلو مرده نشست پیش من، نزدیک دختره نشستم این دفعه با فاصله کمتر پامو چسبوندم به پاش یکم عقب کشید پاشو من باز چسبوندم، باز عقب کشید، این دفعه من عقب کشیدم. چند ثانیه بعد پاشو چسبوند بهم ایندفعه من عقب کشیدم گفتم شاید ناخودآگاه بود، دیدم بازم چسبوند.دیگه عقب نکشیدم چسبوندم بهش تنمم چسبوندم بهش تنش داغ بود بازو آرنجم به دست لختش چسبیده بود گرماش عالی بود به بهونه پاک کردن عینکم با دسمال آرنجمو آووردم بالا گذاشتم رو سینش…
نررررررم، گرممممم، کیرممم راست شده بود، داشتم جلورو نگاه میکردم دیدم داره نگام میکنه هی مالیدم با آرنجم کیرمو داشت دید میزد من یه چشم به راننده و جاده و مسافر بغلیم بود یه چشم به دختره. همون دستمو یهو گذاشتم رو پاش، هیچی نگف فقط نگاه آروووم بردم پایین سمت لختی پاش. کشیدم بالاتر شلوارشو مالیدم . دستمو آوردم روی رون پاش، دستمو عمیقتر بردم لای پاش، عین کوره داغ بود با انگشتم یه لحطه کصشو مالیدم دستمو گرفت آوورد بالا. من با آرنجم بیشتر مالیدمش. دوباره دستمو بردم لای پاش کصشو بمالم پاهاشو جفت کرد من بیشتر فشار دادم و مالیدم، دیدم خیسه. دستشو آروم گذاشتم روی کیرم. دستشو کشید. این یارو که کنارم بود داشت فقط با زنش که جلو بود فک میزد.
نمیدونم چیزی دید یا نه ولی کسکش گفت آقا نگه دار پیاده شیم. راننده گفت رسیدیم گفتم مسیرت تا کجاست. گفت میبرمت تا اینجا که اومدم گفتم دمت گرم گفت بیا جلو بشین
گفتم نه راحتم گفت بیا از اون اصرار از من انکار که راضی شدم برم جلو با اکراه. کیرمم کیری راست شده بود. زور چپونش کردم تو شلوارم رفتم جلو با حسرت. ۱۰ دقیقه بعد رسیدیم مقصد من دلم هنوز پیش تینیجره بود. دلم میخاس تو همون ماشین بکنمش دیدم اینم تا مقصد من اومد. به راننده گفتم این خانوم کوچولو کجا پیاده میشه، تا اینجا با ما اومد شما مسیرت تا دوتا شهر قبل بود. گف دخترمه ریدم 😐😐😐 به روم نیاووردم. گفتم خدا حفظش کنه
بقیه کرایمم نگرفتم گفت بقیه ات. گفتم برو درسته.

نوشته: Esfandiar