بوس کردن خاله
من حامدم 20 سالمه,من يه خاله دارم به اسم (ب) كه متولد 1361هستش.يه روز رفتم خونه ي مامان بزرگم (خالم با مامان بزرگم زندگي ميكنه و از شوهرش جدا شده) شام خورديم و رفتيم كه بخوابيم چون مامان بزرگم 2 هفته ي پيش عمل كرده بود رو تخت خالم كه تو اتاق خالم بود خوابيد من و خالم هم تو پذيرايي با فاصله ي يك متري خوابيديم موقع خواب چون من وخالم هميشه همديگه رو ميبوسيديم من خالم رو كه پشتش بهم بود بوس كردم ولي اون منو بوس نكرد.
گفت:خستم و حال ندارم برگردم,گفتم:خوب من ميام جلو رفتم جلو صورتم رو نزديكه لباش بردم كيرم هم از پشت به كونش ميخورد اونم صورتمو بوسيد من لبم رو بردم جلو گفتم:يكي ديگه از اينجا,اونم بوسيد گفتم:آبدار باشه اونم بوس آبدار از لباي من كرد منم يه جورايي لباي اونو ليسيدم اونم بهم يه نگاه كرد و خوابيد من رفتم پشتش گفتم اجازه ميدي يكم بغلت كنم.گفت نه خلاصه بعداز اصرار,گفتم:خواهش ميكنم حرفي نزد منم از پشت بغلش كردم كيرم رو بهش ماليدم گفتم حالا بوست كنم?گفت:نه دوباره با اصرار من حرفي نزد.منم تا ميتونستم لباش رو ليس ميزدم يهو بهم با صداي حشري گفت بسه ديگه برو منم گفتم پس يه شرطي داره گفت چي؟ گفتم بوست كنم.
گفت زود.
منم لبام رو چسبوندم به لباش و اين دفعه يه لب ناب ازش گرفتم ولي چيزي نگفت رفتم كنار گفتم خاله چقدر منو دوست داري؟ گفت:قد تموم دنيا. منم تا اينو شنيدم كيرم رو بهش چسبوندم و يه لب ديگه ازش گرفتم.گفتم خاله يه چيزي بگم ناراحت نميشي?گفت بگو.گفتم دوست داري با هم باشيم؟ حرفي نزد شروع كردم لباساش رو درآوردن كاري نكرد.گفتم:اشكالي كه نداره؟ گفت نكن نميخوام گفتم ولي من ميخوام زود پستوناش رو كردم تو دهنم داشتم ميخوردم كه ديدم دستش رو از روي شلوار برد به كيرم و اونو فشار داد گفتم: دوسش داري؟گفت اكه مال تو باشه.از هم لب گرفتيم من دراز كشيدم اونم اومد رو.منو لخت كرد كير منو كه حدودا 14 سانته تا ته كرد تو دهنش و برام تا ميتونست ساك زد.
منم زود كيرم رو از دهنش كشيدم و گذاشتم رو كسش كه گفت:تو رو خدا فقط آروم,منم لبم رو گذاشتم رو لبش و كيرم رو يواش يواش كردم تو كسش كه يه آه بلند كشيد منم شروع كردم به تلمبه زدن بعد از ده دقيقه لرزيد فهميدم ارضا شده كيرم رو در آوردم تا دسته كردم تو كونش كه داشت اوف اوف ميكرد حسابي كردمش ديدم داره آبم مياد زود گذاشتم تو كسش و همونجا خالي كردم حدود 10 دقيقه همونطور روش خوابيدم بهش گفتم كه قرص بخوره اونم گفت باشه كيرم رو كشيدم بيرون گذاشتم تو دهنش اونم دوباره برام ساك زد چون دفعه ي دومم بود اين دفعه ديرتر آبم اومد و همونجا تو دهنش خالي كردم بوسيدمش لباسامون رو پوشيديم.گفتم:مرسي خاله ي گلم,اونم گفت:خواهش ميكنم خنديديم عزيزم وتا صبح با هم خوابيديم
نوشته: حامد
کیری بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . . . . .
خودت این مطلب رو یک بار خوندی که ببینی چه مزخرفی نوشتی؟ شاش کفتار تو گوش و حلق و بینیت، دیگه ننویس.
همه در خوابِ خود یک خاله دارن
همیشه توی کونِ اون میذارن
ولی افسوس که این خواب و خیال است
به جز بازی و جلق کاری ندارن
سوژه تكراري خاله ومادربزرگ مريض وخوابيدن باخاله تو اتاق اخه چرا افكارمجلوقانه خودتونومينويسين اي جلقيهاي جلق زده
یعنی خالت انقدر جنده بود که همون دفعه اول هم از کون گاییدیش هم از کس هم از دهن و آبتم ریختی تو دهنش؟
قدیما جقی ها بهتر داستان مینوشتن حداقل آدم یه نموره باورش میشد
حالمو بهم زدی دیگه ننویس مجلوق جالقیان
خاک تو سرت
برو دنبال شیر خوردنت بچه
فکرکنم 13یا 14سالت باشه
kos e nanat age rast begi.lashi khalat ro ba nanat eshtebah nagiri 1 vaght
امثال تو که به ناموس خودشون هم رحم نمی کنن رو چطوری می شه آدم خطاب کرد؟ بشکنه اون کیر کثافتت که واسه خا له ای که مثل مادر آدم می مونه و بوی مادر میده بلند می شه.
جالبه که تو این داستانا همه خاله ها عمه ها و خواهر ها ، پایه سکس هستن نا فرم.
بازم سکس با محارم البته سکس که نه توهم سکس…
چقدر ملت بدبختی شدیم که یه سکس شده عقده برای ملت میان اینجا تو خیالاتشون خواهر و مادر و جد و آباد خودشونو میگان میذارن زمین…
آخه بدبخت بجای اینکه انقد به زیره شیکمت فک کنی تو خیالاتت خالتو بکنی یکم به فکر این باش آدم بشی جقی مفلوک …
حالمو بهم زدی.
اوف.یه کلاس خصوصی واسم میزاری
مادرتو گاییدم کسکش کس ننه مادر شرت قرمزی.کیرم تو کس و کونه دوطبقه خواهر و مادرت
جلق بزن تو.
نمیدونم چی بگم!!! دوستان همه حرفها رو بارت کردن، راستی که خر بود با این همه بار میخسبید،
پس برو کونت رو بده و دیگه ننویس! در مونده هیچ کس دیگه نبود که تخیلات مغز معیوبت رو اونهم اینجوری در موردش ترسیم کنی که به خاله خودت نسبتش دادی!؟ متاسفم
بچه ها این آقا پسر گل مثل آقای سیب زمینی تو داستان اسباب بازی ها همه اجزای بدنش جدا می شه از پشت از خاله اش لب
می گیره!!!
مجلوق جقی موقع داستان کسه شر گفتم دستتو از تو کیزت درار تا داستانت یه زره واقعی شه کیره14سانتیو کردی تو کس خالت اونوقت گفته ارموتر بکن بد بخت تو هنو کیرت راس نمیشه داستان میبافی چرا
كيرم رو در آوردم تا دسته كردم تو كونش كه داشت اوف اوف ميكرد حسابي كردمش ديدم داره آبم مياد زود گذاشتم تو كسش و همونجا خالي كردم
دیوس هر کی بگه داره جق میزنه!!!
نظرات جدید داستان‌ها
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که هنگام ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که شیاف را میخو...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- جهت اطلاع بچه کونی ها .اخراج از مدرسه حتما شورای تربیتی مدرس...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که از مادرش سوژ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که ...
- جوووون چه بابای باحالی ایول
- کیر تو کون چنین شوهری یه دیلدو ببند تو بکنش...
- شیمیل چقدر زیاد شده
- خوبه ادامه بده
- عالیه ادامه بده
- عالی بود کاش ادامه داشت
- دستات شکسته بود و چهاردست و پا شدی و..... ملجوق ملعون ...
- قشنگ بود
- روز به روز داستان های شهوانی کسشعرتز از قبل میشه و نشان دهن...
داستان‌های تازه
- احتمال یا شک
- فنا (۱)
- دختر خاله خوشگلم (۳)
- بگاییات المعارف (۲)
- وقتی بابام سوراخمو دید
- میان آغوش گرم برادر شوهرم
- زن و شوهری که تریسام دوست داشتند
- سکس خاطره انگیز مژگان
- اولین سکس با همکارم در ولایت بلخ (۱)
- شیرینی یک خیانت جاودانه
- پشت کنکوری ای که عاقبت بخیر شد
- ساره، یک شیطان(۲)
- مامان کون گنده
- دو تا دختر محجبه سوراخمو باز کردن
- رابطه با زن همکارم (۲)
- شیمیل جذاب من (۲)
- شبی با ماهمنیر
- پسر خوانده (2)
- دزد و زن حشری حسن آقا
- سکس با همکارم مژگان
- داستان سکس من با زن ایرانی صاحبکارم
بابا پورن استار . تو چه مهارت داری گُل پسر . خداوکیلی تو ایران کسی هست که از کونش بکشی بیرون بزاری تو دهنش اونم برات با کمال میل ساک بزنه ؟ یه کم کمتر کف دستی کار کن هم برا اعصابت خوبه هم برا کمرت بچه ها هم دعا می کنن که دودولت از 14 سانت یه کمی بزرگتر بشه.ععععععععععععععععععااااااااااامممممممییییییییییننننن