جبران اشتباه

1390/12/05

سلام به همه ی دوستان
من نگین هستم و 24 سال از خدا عمر گرفتم.اون چیزی که می خوام براتون بگم یکم با بقیه خاطراتی که اینجا نوشته میشه متفاوته.
داستانم سکسی نیست ولی می خوام چیزی رو بگم که شاید خیلی ها مثل من گرفتار اون شدن اما من …
19 ساله وترم 2 دانشگاه بودم که اولین رابطه ی دوستی با جنس مخالفو تجربه کردم.برام فوق العاده جالب وهیجان انگیز بود اما همیشه ترس اینو داشتم که خانوادم متوجه بشن با این وجود انقدر زود عاشقش شدم و وابسته که دل کندن از اون مثل مرگ بود برام.ما با هم خیلی خوش بودیم اونو بهترین مرد دنیا می دیدم با اینکه حالا که فکر می کنم ازهیچ لحاظ به هم نمی خوردیم واقعا عشق کورم کرده بود .اسمش امین بودو 2سال از من بزرگتر. به واسطه ی دوستامون با هم اشنا شدیم روز به روز رابطمون بهترونزدیکتر شد از دیدن هم سیر نمی شدیم اون شاغل بود ولی زیاد همو میدیدیم.چند ماهی گذشته بود که از لب دادن شروع شدو … سکس اما نه کامل .ما همدیگرو برا ازدواج می خواستیم پس با خانوادهامون صحبت کردیمو بزرگترها قراره خواستگاریو گذاشتن امین مطمئنم کرد که دیگه مشکلی وجود نداره و تا اخر عمر مال هم هستیم هننوز به طور رسمی نامزد نبودیم که سکس کامل انجام دادیم به خاطر اختلاف خوانواده ها با هر بدبختی که بود بعد از 2 سالو نیم نامزد کردیم.ولی از یک طرف امین سرد شده بود نسبت به من و از طرفی ام خانوادش اذیتم می کردن من عاشق امین بودم تحمل می کردم حتی بهم خیانت کرد ولی به خاطر زندگیم و عشقی که بهش داشتم بخشیدمش ولی به جایی رسیدم که دیگه موندن جایز نبود …
"بهم گفت سرد شدم اما تنش داغ داغ بود نگاش کردم پتو رو کشیدم روی سرم که اشکامو نبینه. دااشت لباس می پوشید گفتم تموم ؟؟؟؟؟ گفت خیلی وقته که تموم شده
-پس من چی ؟ ابروم ؟ حتی نگاهمم نکرد
تنها کاری که برام کرد این بود که با کلی منت پول ریخت به حسابم که عمل ترمیم پرده بکارت انجام بدم.وقتی از هم جدا می شدیم بهم گفت به نظر من به کسی نگو چون ابروی خودت میره نه من بازم خوددانی و رفت
چند ماه افسرده بودم و خونه نشین که پسر عموم یواش یواش پا گذاشت تو زندگیم اون موقع بود که از دختر عموم شنیدم که علیرضا از بچگی عاشقم بوده و وقتی متوجه میشه می خوام نامزد کنم یهو ناپدید میشه و چند روز بعد هم بهشون خبر میده که یه کار خوب تو یه شهر دیگه پیدا کرده و میخواد اونجا ساکن بشه یادم اومد که همون موقع کلی ازش ناراحت شدمو گله کردم که چرا برای جشنم نمی یادو از این حرفا حتی زنگ زدم بهش و یه عالمه نق نق کردم

  • الهی بمیرم نا خواسته چقدر باعث زجر کشیدنش شدم اینو که گفتم دختر عموم گفت هنوزم عاشقته یه چشمک بهم زدو گفت نمی خواد بمیریو داداشمو سیاه پوشش کنی جبران کنو سفید بختش کن .خندیدمو سرمو انداختم پایین گفت همین کارهارو کردی که دل داداشمو اینجوری بردی نگین خانم
    به علی گفتم اول خانواده ها ولی ترس اصلیم بکارتم بود هنوز عمل نکرده بودم و دلمم نمی خواست که زندگیمو با دروغ شروع کنم.از خدا خواستم کمکم کنه که بتونم یه جوری همه چیو به علی بگم.همون شب واسم اس ام اس اومد خوندمش دیدم علی یه جک خیلی زشت فرستاده پشت سرش زنگ زد معذرت خواهی که اشتباه شد منم گفتم مرسی کلی خندیدمو شادم کردی دیدم فرصت خوبیه گفتم باز هم از این کارا بکن اونم گفت اگه بخوای می فرصتم خلاصه دم دمای صبح که وسط جکو مسخره بازی گفتم یه سوال کنم راستشو میگی ؟ گفت من تا الان بهت دروغ نگفتم .گفتم تا حالا سکس داشتی ؟ گفت یه بار .گفتم تو که خودتو نگه نداشتی چرا توقع داری زنت باکره باشه؟گفت این چیزا واسم اهمیت نداره بعد از من پرسید که سکس داشتم یا نه ؟ که منم همه چیو گفتم نیم ساعت طول کشید که جوابمو داد .گفت نمی گم ناراحت نشدم ولی خوشحالم که راستشو گفتی من باورم نمیشد که تو ایران همچین پسری باشه که از این مسئله بتونه بگذره و بعد گفتم می خوام عمل کنم که شدیدا مخالفت کرد اما گفتم که می خوام از اول با تو همه چیو شروع کنمو تجربه کنم گفتم حتی دردشم با تو واسم لذت اونم گفت قبول می کنم در صورتی که بگذاری باهات بیام
    نمی تونم بگم چقدر درد کشیدم من درد سست نیستم ولی وحشتناک بود.اول اسپری بی حسی بعد امپول بی حسی ک 5 جا زد بعدش با تیغ زخم کرد که دیگه جیغ زدم از درد که همون موقع یه صداهایی از بیرون پشت در اومد دکتر به دستیارش گفت ببین چی شده همزمان به منم امپول بی حسی زد که حالم از درد زیاد به هم خورد فشارم افتادو اوردم بالا از هوش رفتم با صدای داد علی چشامو باز کردم می گفت اگه بلایی سرش بیاد که گفتم علی برو بیرون گفت نگین گه خوردم نمی خوام پاشو بریم گفتم مرگ من دیگه هیچی نگفتو رفت بیرون به خاطر فشار پایینم دیگه نمیشد بی حسی بزنن واسم و بدون بی حسی بخیه زد مردمو زنده شدم .با این وضع خونه نمی تونستم برم علی برد منو خونه خواهرم و واسش همه چیو گفت و خواهش کرد مراقبم باشه و به کسی هم چیزی نگه هفته بعد که واسه معاینه رفتم منشی گفت علی هی قدم میزده و بی تابی می کرده جیغ که زدم می خواسته بیاد پیشم گفت معلومه خیلی دوستت داره 1 ماه بعد از عملم عقد کردیم اون قول داد و قسم خورد که هیچ وقت هیچ چیزی رو به روم نمیاره .ما عاشق همیم امیدوارم همیشه هم همین طور بمونیم
    من اشتباه کردم ولی با گفتن حقیقت به علی یکمی از اشتباهاتمو جبران کردم و تا اخر عمر این ترس باهام نیست که یه روز اگه اون بفهمه چی میشه
    ممنون از اینکه تا اخرشو خوندین و معذرت اگه بد نوشتم چون بار اولم بود که دست به قلم شدم

نوشته: نگین


👍 1
👎 0
86611 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

312551
2012-02-25 00:47:03 +0330 +0330
NA

بله ديگه وقتي همه چيزتو در اختيارش گذاشتي معلومه همچين اتفاقي ميوفته که بعدش آقا سرد بشه بايد زرنگ باشي ببريش لبه چشمه اب نداده برشگردوني نه فوري کوسه کونتو در اختيارش بزاري

0 ❤️

312552
2012-02-25 00:52:41 +0330 +0330
NA

داستانت قشنگ بود بازم بنویس مرس از داستانت …

0 ❤️

312553
2012-02-25 01:34:16 +0330 +0330
NA

تو 24 سال از خدا عمر گرفتی نوش جونت سفارس ماروهم بکن یه 100تای هم واسه ما بگیر.
نمیدونم چرا هر کسمشنگی که میاد تو شهوانی حس داستان نویسی پیدا میکنه و هر کسشری که دلش می خواد مینویسه،نمیدونم!!!

0 ❤️

312556
2012-02-25 04:01:52 +0330 +0330
NA

اول اینکه جای داستان اینجا نبود
دوم من با رامی موافقم اشتباه اندر اشتباه باید توبه میکردی زندگی میکردی تا اینکه به طرفت بگی چند سال که بگذره بعد میفهمی
من خودم پسرم تو کت پسرا نمیره که پرده زنش که دیگری زده عمل کنه
بازم امیدوارم شوهرت همینطور با جنبه بمونه تا آخر
بدرود

0 ❤️

312557
2012-02-25 04:19:05 +0330 +0330
NA

دهنت گايده س
چند وقت ديگه پسرعموت هم سرد ميشه اونوقت جرات داري به پسر عموت حرف بزني؟
اين اشتباه عين كيرخر كه از در خونه ت آويزون است هر روز تا آخر عمرت ميخوره تو پيشونيت
اين خط
اين نشون _____________>

0 ❤️

312558
2012-02-25 04:34:56 +0330 +0330
NA

dastanet kheyli ghashang bood,bazam benevis

0 ❤️

312559
2012-02-25 04:57:08 +0330 +0330
NA
  1. جای این توضیحات اینجا نیست حاج خانوم سر در اینجا نوشته داستانهای سکسی نه در و دل عشقی بهتر بود تو دفتر خاطراتت اینها و مینوشتی چند وقت دیگه با همین شوهر تیتیش مامانیت که موقعی که ازدواج اولتو میکردی خودشو گم و گور کرده دعوات بشه میائی اینجا داستان دعواتو مینویسی
  2. اسم داستانتو گذاشتی جبران اشتباه ،جوجه رو اخر پائیز میشمارن بذار زمان بگذره بعد نتیجه بگیر که اصلا جبرانی بوده یا اشتباه اندر اشتباه . زندگی واقعی به این ژان وان ژان بازی ها نیست که پسر عموت تحت تاثیر احساسات موهومش میاد و باهات ازدواج میکنه و نجاتتت میده و از این کس و شعرها
    3)این جمله منشی مطب که بهت گفته چون پسر عموت بی تابی تو میکنه پس خیلی دوستت داره ،منو کشته با همین نگرشها تصمیم میگرین که اخرش میافتین ته چاه خدا ت اون عمر 24سالتو زیاد کنه تا از این تصمیم های …زیاد بگیری
    4)تازه این دیگه چه تفکریه قرار نیست هر ازدواجی 60سال ادامه پیدا کنده وقتی طرف میبینه نمیتونه حالا به هر دلیل خب تمومش میکنه چه مرد چه زن پس میخوای چیکار کنه تا اخر عمرش تحملت کنه تا طبق اون تفکر معیوب یه بچه هم بیارین با این فکر که اگه بچه بیاد درست میشه .
    5)من نفهمیدم بلاخره شوهرت واسه چی دیگه پردتو دوخته تو تا دلیل بیشتر نمیتونه داشته باشه 1خودش میخواسته پردتو بزنه (که احتمالش کمه )2میخواسته خونواده ها نفهمن که احتمالا همین دلیلش بوده ولی باز تو کتم نمیره واسه چی پول خرج کرده اخرش که چی بالاخره اون پرذه باید پاره بشه یا نه
    نتیجه سکسی که نمیشه گرفت الااقل نتیجه اخلاقی بگیریم :
    تا زمانی که تو این مملکت بکارت یه ارزش محسوب میشه برعکس بقیه جاهای دنیا که ضد ارزشه آش همین آشه و کاسه همین کاسه بجای اینکه معیارهای مهمتری مد نظر قرار بدیم چسبیدیم به یه چیز بیخود
0 ❤️

312560
2012-02-25 05:05:56 +0330 +0330
NA

خدا کنه پسر عموت سرد نشه
حداقل پولشا به یه درد دیگت میزدی
مثلا عروسک میخریدی بازی کنی باهاش
که دیگه بیکار نشی بیای کسشر تحویل ملت شهید پرور شهوانی بدی

0 ❤️

312563
2012-02-25 05:35:26 +0330 +0330
NA

خوب بود به نظرم هر از گاهی خوبه که تو شهوانی از اینجا داستانا گذاشته شه…

0 ❤️

312564
2012-02-25 05:47:49 +0330 +0330
NA

یعنی می شه یدونه ازین عاشقای روشن فکر گیر منم بیاد

0 ❤️

312565
2012-02-25 05:56:42 +0330 +0330
NA

لطفا یه چند وقت دیگه که این یکی هم سرد شد اینجا داستانش نذار
واقعا که!
با این به هم میزنی عاشق اون یکی میشی!؟
دل نیست که! پارکینگ موقته!

0 ❤️

312567
2012-02-25 09:38:10 +0330 +0330
NA

اول که نوشته داستان سکسی نیست خب اگه نمی خواستی نمی خوندی

0 ❤️

312568
2012-02-25 09:46:16 +0330 +0330
NA

خوب بود…اگه علی گی باشه چی؟

0 ❤️

312569
2012-02-25 12:04:58 +0330 +0330
NA

آره بعضی ها میگن که جای این داستان ها اینجا نیست . راست میگن . چون اینجا، توی این سایت آدم فقیر زیاده . و میگن : آدمای فقیر همیشه فقیرند.

0 ❤️

312570
2012-02-25 16:28:34 +0330 +0330
NA

داستان خيلي جالبي بود ولي نميدونم چرا بعضي از بچه ها عقلشون تو شهوت خلاصه ميشه و بي جنبه بازي در ميارن

0 ❤️

312571
2012-02-26 00:05:50 +0330 +0330
NA

maxmahonyاگه بلدی بحث کن این دری وری ها چیه بافتی واسه خودت اره من یه پسرم میگم بکارت واسه من یکی دمده شده واسه من یکی هیچ اهمیتی هم نداره قبل ازدواج دختر رابطه جنسی داشته حقشه عین خور د ن و خوابیدن به نیازش جواب داده افکارتون مال عهد عتیقه که موندین تو کف بکارت تازه شما ها که خود باکره بودن طرف و نمیخواین باکره بودن و دلیل بر این میگیرین که طرف رابطه جنسی نداشته اونهم از جلو ،بابا فرضا نداشته اغلب که از عقب داشتن .شما ها همون هائی هستین که تو نسل های قبلی تون مادر بزگ اتون پشت در واما می ساد تا دستمال خونی از داخل اتاق داماد و عروس و بگیره و هو را کشان به همه نشون بده که چی مگه میخواین موزه بکارت شناسی وا کنی پس وقتی خودت عهد عتیقی فکر میکنی لزوما همه اینطوری نیستن هرچند کم هستن کسائی که متفاوت فکر کنن اما هستن هر چند طرز فکرت محترمه اما واسه خودت و کسائی که مثل تو فکر میکنن همین

0 ❤️

312572
2012-02-26 03:02:08 +0330 +0330
NA

امیدوارم ایندفعه با پسرعموت زندگی خوبی شروع کنی و به خوبی ادامه بدی و دیگه همچین اشتباهاتی ازت سرنزنه که باعث شرمندگیت بشه

موفق باشی …

0 ❤️

312573
2012-02-26 04:49:49 +0330 +0330
NA

maxmahony
ببین عزیز نظر تو و فرض میگیریم نظر اکثریته اما چون نظر اکثریته لزوما به معنی درست بودنش نیست نظر منم اینه در کل نظرات نسبیه حقیقت مطلق که نیستن هر کسی بسته به نوع و سیستم فکریش یه برداشتی داره
خودم هم خواستگاریه هچنین دخترائی میرم اشکالی هم توش نمیبینم تو بگیر به حساب بیغیرتی مشکلی نیست
برداشت های شخصیت هم در باره من چون واسم مهم نیست بی خیال میشم
من نه تشویق به سکس میکنم نه منع از سکس نه پسرو مبرا میدونم نه دختر و هرکی با شناختی که از خودش و شرایطش و همینطور طرف مقابلش داره میتونه سکس کنه یا نکنه این دیگه بستگی به خود طرفین داره انجام سکس مباهات نیست و عدم انجامش مایه سرافکندگی نیست

0 ❤️

312574
2012-02-26 06:53:05 +0330 +0330
NA

رمان ایرانی نوشتی؟ 24 سالته؟!! هه! شنیده بودم سن فحشا توی دخترا رسیده به 14 سالگی باور نکرده بودم.

0 ❤️

312575
2012-02-26 12:54:19 +0330 +0330
NA

به نظر من ما دخترا مثل پسرا به سكس نه فقط از جهت ارضاي جنسي بلكه از لحاظ روحي هم نياز داريم… من رابطه جنسي رو صرفا يه حس فيزيكي نمي بينم … 2 نفري كه كنار هم مي خوابن مي خوان از لحاظ روحي هم ارضا بشن…اينم واسه اقايوني ميگم كه هنوز درك درست از ازدواج و تعهد 2 طرفه ندارن …چرا فكر مي كنيد كه دختري كه با شما اردواج ميكنه بايد باكره باشه …مي دونيد واسه چي پسره سرد شده به خاطر اينكه دختره رو فقط واسه سكس مي خواسته .به محض اينكه از لحاظ جنسي ارضا شده نسبت بهش سرد شده چون دليل ديگه اي براي موندن نداشته واسه همينه كه ميگم سكس بايد قبل از ازدواج باشه چه پسر و چه دختر …اگه يه روزي ايران اينطوري بشه اونموقعس كه درصد خيانت و طلاق مياد پايين …چون الان دخترو پسر با هم دوست ميشن … كشش جنسي كه بينشون پيش مياد رو مي ذارن به حساب عشق …براي هم ميميرن …واسه ي هم با خانوادشون ميجنگن …ولي به محض اينكه ازدواج مي كنن انگار ابو ريختي رو اتيش …يكيشون يا هردوشون يهو نسبت به هم سرد ميشن كه 2 حالت امكان داره اتفاق بيفته 1-به هم خيانت مي كنن - 2-طلاق ميگيرن …ولي اگر تو ازدواج مسئله سكس عادي باشه يعني براي 2 طرف گذشتشون مهم نباشه …هر چي بوده گذشته .من كه نظرم اينه ميگم به من ربطي نداره كه قبلا با چند نفر سكس داشته مهم اينه كه از اين به بعد مال منه …با من ميخوابه… منو ارضا ميكنه …به من عشق ميده…اگه ما ايرانيا ملاك ازدواجمون فقط اخلاق و منش طرف باشه نميگم كه سكس مهم نيست چرا ولي در درجه بعدي …اعتقاد من اينه كه اگر عاشق اخلاق و رفتار كسي بشي دوست داري باهاش سكس كني ولي اگر يكي برات فقط به خاطر سكس جالب باشه ديري نميگذره كه ميبيني ديگه نسبت بهش كشش نداري …جسم براي ادم دير يا زود عادي ميشه اين روح ادمه كه اگه عاشقش بشي برات هميشه يه تازگي خاص داره…ما بايد عاشق روح هم بشيم نه جسم و ظاهر…من نميگم با هركي از راه رسيد سكس كن…نه …من ميگم عاشق روحش …اخلاقش …رفتارش منشش …شدي حلا مي توني باهاش از نظر جنسي هم باشي به شرط اينكه از طرفتم اينو ببيني …يعني حستون دو طرفه باشه …بايد هركس از خودش شروع كنه كه ايران و ايراني اصالتش رو پيدا كنه …زير نظر اين عقايد تحميل شده نمونيد …ببينيد كه عقلتون چي ميگه نه باور هاي غلطي كه بهمون زور كردن…(با عرض معذرت كه كامنتم خيلي طولاني شد …من تو هر داستاني نظر نمي ذارم فقط جاهايي كه خيلي ضروري باشه …تو اين سايتم به خاطر اينكه اطلاعات جنسيم بره بالا ميام از اين داستانا ( دروغ و راست ) يه چيزايي ياد ميگيرم من تا حالا با هيچ پسري سكس نداشتم حتي يه بوس …به همين دليلايي كه در بالا عرض كردم چون هنوز طرفم رو پيدا نكردم… واسه همين به اين سايتا ميام چون ميخوام انقدر بدونم كه طرفم از با من بودن لذت ببره و چيزي كم نذارم براش …چيزايي كه گفتم صرفا نظر شخصيم بود هيچگونه اصراري براي قبولوندن به كسايي كه باهاش مخالفن رو ندارم فقط خواستم به عنوان خواننده نظر شخص خودم رو گفته باشم بازم ببخشيد كه طولاني شد ) متشكرم

0 ❤️

312576
2012-02-26 18:40:11 +0330 +0330
NA

عزیز من همیشه پایه ی نظراتت هستم تو هر داستانی طولانیه اما پر از معناست.ممنون…Max

0 ❤️

312578
2012-02-27 05:38:56 +0330 +0330
NA

ببينم الان داش علی ميدون اومدی توسايای سكسی و داری حال ميكنی؟؟؟

0 ❤️

312579
2012-02-27 06:43:07 +0330 +0330
NA

بابا جون کون باید بدین کون :SS تا 30 سالگی کون بدین بعدش تا 90 سالگی کس بدین که کسی سرد نشه کون داغ میکنه مردا رو

0 ❤️

312580
2012-02-27 18:20:33 +0330 +0330
NA

چندتا نکته جالب توش بود… یکی این موضوع که عشق قبل ازدواج چنانچه که به سکس کشیده بشه سیر معکوس پیدا میکنه و اگه واقعاً کسیو دوست دارین به این کسو شر تن ندین که رابطه جنسی ارتباطتونو قویتر و محکمتر میکنه! دلیلشو نمیدونم اما سیستم ما ایرانی ها اکثراً اینجوریه.
علی بدبخت که همش یه بار سکس داشته رو تو با خودت مقایسه میکنی که سریع برگشتی گفتی خودتو نتونستی نگه داری پس چه توقعی از من داری؟!!!
درضمن علی هم مثه خودت احمق بوده. اصن درک نمیکنم چرا باید اجازه میداد که با پول یه پسر دیگه بری واسه خودت پرده بدوزی! مگه وجود پرده بکارتتو ثابت میکرد یا به زیبایی ظاهرت اضافه میکرد؟!!!
ولی بازم ممنون که از درد همچین عملی حرف زدی آخه پسرای زیادی هستن که طی پروسه اغفال کردن به دخترا میگن نهایتش عمل میکنی دیگه، چیزی نیست سرپاییه و دیگه نمیگن چه دهنی از دختر بیچاره سرویس میشه!

0 ❤️

312581
2012-02-28 14:11:18 +0330 +0330

خوب بود امیدوارم که راست باشه و خوشبخت باشی. ولی جاش اینجا نبود.

0 ❤️

312582
2012-02-28 23:56:47 +0330 +0330
NA

به نظرم نكته ی جالبش اين بود كه نبايد قبل از ازدواج سكس كامل انجام داد!

0 ❤️

312583
2012-02-29 08:13:41 +0330 +0330
NA

خوب بود داستانت قشنگ بود مرسی نگین

0 ❤️

312584
2012-02-29 13:43:19 +0330 +0330

یه ماجرای همیشگی واسه دخترا واست متاسفم نگین که اینجوری گول خوردی!!!نگین توی داستان با تو نبودم با یه نگین بیچاره ی دیگه بودم

0 ❤️

312585
2012-03-03 17:31:28 +0330 +0330

ای خدا… :S
یک سال و نیم عاشق یه دختر بودم اما چون شرایط ازدواج رو نداشتم جلو نرفتم… چند هفته ی پیش که بهش ابراز علاقه کردم بهم گفت “یک سال پیش کاری کردم که نه میتونم کسی رو دوست داشته باشم و نه ازدواج کنم”
نمیتونستم باور کنم… :O
میگفت به اون پسر علاقه داشته اما راضی به اینکار نبوده و اونم بعدش ولش کرده…
کاش همون یک سال و نیم قبل جلو رفته بودم…
چرا بعضی آدما اینقدر پستن؟
چرا برای چند دقیقه لذت زندگی یه دختر رو نابود میکنن؟ X(
بهش گفتم من بیشتر از یکسال با عشق تو زندگی کردم…
الانم که اومدم توی زندگیت یه حکمتی داشته…
تنهات نمیگذارم… :X
اون موضوع هم برام مهم نیست…
عاشقتم…
ببخش منو که زودتر نگفتم…
منو ببخش :|

0 ❤️

312586
2012-03-08 21:02:29 +0330 +0330
NA

بچه ها نظراتون محترم اما یکی میاد خیانت میکنه همه فش میدید یکی میاد اعتراف میکنه میخواد درست باشه بازم فش میدید یذره شما هم به همه بی احترامی نکنید مثلا داستان مریم خوب بود تازه با افتخارم نوشته که خیانت کرده

نگین عزیز امیدوارم همیشه کنار علی به خوبی زندگی کنی و هر دو لایق بهترینا باشید…
اگر واقعا علی انقد پاک و درکش بالاس تو هم سعی کن هیچ وقت خیانت نکنی و همیشه روراست باشی.
مرسی از اینکه وقت گذاشتی و داستانتو گفتی عزیزم.

0 ❤️

312587
2012-03-18 22:58:38 +0330 +0330
NA

بچه ها کسی میدونه دوختن پرده بکارت چقدر هزینه داره و کجا باید رفت ؟

0 ❤️