حیف شد

1390/05/11

سلام
اين خاطره كه براتون ميگم برايه4 سال پيشه!اسم مستعار من شهرامه و الان 22 سالمه.
4سالو نيمه پيش بود كه با چت كردن خودمو خفه ميكردم.نبود روزي كه كمه كم از چند نفر شماره نگيرم1تو يكي از همين روزا با مرضیه اشنا شدم.بعد از دو هفته با هم قرار گذاشتيمو رفتم به ديدينش!ازش خوشم اومد و رابطه مو باهاش ادامه دادم تا به خودم اومدمو ديديم دارم 18 ماه فقط با مرضیه رفاقت ميكنم.مرضیه از اين دخترايه چادري بود كه حتي دست به ابرذو و صورتش هم نميزد.حسابي منو نمازخون كرده بودو تريپ مذهبي برام برداشته بود.در ضمن مادرش هم حافظ قران بود.همو خيلي دوس داشتيمو با هم حسابي صفا ميكرديم تا كار به جايي رسيد كه حرف ازدواج پيش اومدو من اونو به خانواده ام نشون دادم اونا هم منو تهديد به بيرون كردن از خونه كردن!
بعد از اين درخواست مرضیه بامن حسايس حال كردو تريپ سكسمون از اين جا شرو شد!
هر باري كه باهاش ميرفتم بيرون يه كاره سكسي جديد ميكردم.از بغل كردن گرفته تا مالوندن1يه روز كه داشتيم با هم لاس ميزديمو پستوناشو ميماليدم پليس مارو خفت كرد.بعد از كلي گريه و زاري و خايه مالي ولمون كردن.منم مرضیه رو به بهونه ي استراحت بردم خونمون كه از شانس من اون روز خالي بود!اما ميدونستم اگه همين اوله كاري بكنمش ديگه عمران بياد سمتم واسه همين با چندتا لبو و بغل كارو تموم كردمو رسوندمش خونشون.بعد از اون ديگه كلي باهام حال كردو از هفت روز هفته 2 روز خونه ما بود.اخري سرييا گير داده بود بيا سكسمونو كامل كنيم اما من گفتم دوس دارم اولين حالمونو تو شب زفاف بكنيم.بعد از اون حرف من ديگه مرضیه اون ادمه هميشگي نبود و نشد!
يه روز كه گوشيه مرضیه دستم بود چند تا فيلم و سوپر تو گوشيش ديديم و حسابي قاطي كردم و باهاش بحثم شد.اونم گفت تو سنه بلوغه و از اين حرفا!فردايه همون روز رفتم تو اس ام اساش كه چند تا اس سكسي از يه شماره غريبه توش ديديم ولي بهش نگفتم!تو اساش قرار شده بود مرضیه فردا بره پيشه طرف ساعت 7 اونم.منم فرداش قايمكي رفتمو ديديم بعله مرضیه خانومه چادري ما رسمن جنده شده!بعد از اون باهاش بهم زدمو خودم ازش جدا كردم تا نيمه شعبان امسال كه ازدواج كردم با دختر خالم.يه هفته بعد از ازدواج كه با زنم رفته بوديم پارك ابو اتش ديدم كه بعله مرضیه خانوم مثله جنده ها تريپ زده و داره با پسرا ميلاسه.
زنمو به يه بهانه پيچوندمو رفتم پيشه مرضیه!چيزو رو كه ميديديم باور نميكردم.مرضیه اي كه عاشقش بودم يه زماني خيلي راحت بهم جايه جواب سلام گفت مكان با خودته يا نه؟
اون حتي منو نشناخت.منم هيچي نگفتمو برگشتم پيشه زنم!موقع برگشتن اين قدر افكارم پريشون بود كه نزديك بود چندباري بزنم يكي رو كوس پر كنم!
اينجا بود كه فهميدم چقد خدا دوسم داره!به شما دوستايه گلم هم ميگم تورو خدا مواظب ايندتون باشين.هيچ وقت جوگير نشينو به هر دختري اعتماد كنين!
درست داستانه من جنبه سكسي زيادي نداشت اما اميد وارم خوشتون بياد.
باي

نوشته: شهرام


👍 0
👎 0
17455 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

291945
2011-08-02 20:20:03 +0430 +0430
NA

مثل اينكه هنوزم افكارت پريشانه و با اين تفكر شروع به سرودن منظومه"پسر كفى" كردى،موفق باشى.
مرضيه با اون همه حجب و حيا مياد دوست پسر پيدا ميكنه،بعد يه مدتم كه فقط با تو بوده جنده ميشه،يعنى دختراى عفيف آخرش خراب ميشن.
خداوند به ما صبر بده!

0 ❤️

291946
2011-08-02 23:12:49 +0430 +0430
NA

حیف شد؟
چی حیف شد؟ اینکه یه دختر محجبه و تریپ معنوی با ننه نمازخون و حافظ قرآن با تو توی چت آشنا میشه؟
یا اینکه توی الدنگ میای چشم و گوششو باز میکنی؟
شاید منظورت اینه که حیف شد همچین دختری رو نکردی؟
یا حیف شد اونشب که با زنت تو پارک دیدیش زن نداشتی میبردی میکردیش؟
این دختره محجبه که تورو نماز خون کرد به قول خودت تو واسش چیکار کردی تو که دم از مردی میزنی؟شاید واسه همین میگی حیف شد؟
شاید واسه اینکه آلزایمر مزمن گرفته بعد 18 ماه با تو بودن تو رو بجا نمیاره میگی حیف شد؟
شاید…

0 ❤️

291947
2011-08-03 00:00:16 +0430 +0430
NA

ببخشید چی حیف شد؟ لازم نکرده ما رو نصیحت کنی همین که دیگه وسط پارک زنتو نپیچونی بسه .
آهان حیف شد دیگه آدم حسابت نکرده .

0 ❤️

291948
2011-08-03 01:04:05 +0430 +0430
NA

برای منم سوال شد چی حیف شد؟؟؟
عزیزم حالت خوبه ؟؟؟ مشکلی نداری به دکتر احتیاج نداری آشنا دارما میخوای سفارشتو کنم ؟؟؟؟
باز صد رحمت به 17 ساله ها میان تخیلشونو مینویسن تو اصلا معلوم نبود چی نوشتی اصلا معلوم نیست انگیزت از نوشتن چی بوده

0 ❤️

291949
2011-08-03 10:23:47 +0430 +0430
NA

???

0 ❤️

291950
2011-08-03 12:25:09 +0430 +0430
NA

Heyfe chi?
Chi shod k un 2khtare mohajabe jende shod?
Asan mohajabe bud?
Chera zaneto pichundi?
Mage chand sal baadesh didish?
Kos+sher=kos shere mahz

0 ❤️

291951
2011-08-03 16:42:43 +0430 +0430
NA

janbe sexi

ZIYADI
nadasht???
mage kamesho dasht hala???

0 ❤️

291952
2011-08-03 17:51:07 +0430 +0430
NA

1:که خیلی نامردی
2:خاک تو سرت
3:خفه شو
4:چرا کس میگی؟چی حیف شد؟
5:تو که خودت ته شماره گیری از دخترا و لاشی بازی رو دراوردی گه خوردی از دیدن شماره ی غریبه تو گوشیش ناراحت شدی،اونم بعد از اون گندی که بالا آوردی
6:زنتو میپیچونی که بری یه جنده رو ببینی؟
7:چیه؟بازم میخوای فحش بخوری؟؟؟؟

0 ❤️

291954
2011-08-04 08:59:23 +0430 +0430
NA

حیفه کسی اینو نخونه
http://daramadsms.blogfa.com

0 ❤️

291955
2011-08-04 14:18:08 +0430 +0430
NA

داستان پارك آب و آتش به روايت زن شهرام:

… خلاصه يه روز با شهرام رفتيم پارك آب و آتش كه يهو چشمم به هومن افتاد! همون پسر دانشجوئه كه توي چت با هم آشنا شده بوديم! يه جوري شهرامو اسكل كردم و رفتم سراغ هومن و گفتم: هنوزم كمرت مثل قديماست؟! گفت امتحانش مجانيه! منم يه چشمك زدم بهش و گفتم: مفت باشه كوفت باشه! بزن بريم كه حروم شدم دست اين بچه كوني…!

0 ❤️

291956
2011-08-06 02:43:43 +0430 +0430
NA

niknam1350
عزیز جان به جمع فحش دادی واسه چی؟
نمیدونم چی بهت بگم. چیکار داری که دیگران چی میگن گه بهشون لقب خودتو هدیه بدی؟
برادر من این چیزی که تو این داخل دیدی دیگران ندیدند همین
میخوای یه چیزی بگم ببینی تو هم داری اشتب میکنی؟
گیرم حرفت درست این آقا اومده بگه اون پارک دختراش همه جنده اند!!! حرفت همینه دیگه؟
خب برادر من کسی که این عقیده رو داره و با زنش میره تو اون پارک و زنشو میپیچونه تو پارک تنهاش میذاره یعنی زنشم اینکاره است این جواب حرفی که زدی تا بدونی بی پایه داری حمله میکنی.
اما حرف من این نبود اینکه میگن تو فلان خیابون زن جنده هست بریم سوارش کنیم یعنی هر زنی که از اون خیابون میگذره جنده است ؟
اینکه میگن تو پارک دانشجو بچه باز و ابنه ای دیده شده یعنی هر پسری اونجاست کونیه یا بکنه؟
دادا درست استدلال کن به کسی هم توهین نکن نظر خودتو بده
عزت مزید

0 ❤️

291958
2011-08-24 12:02:52 +0430 +0430

کارت عالی بود youjizz

0 ❤️