دختر عموی زنم (۱)

1402/04/30

با سلام
اسم ام سعیده و الان ۳۵ سال دارم داستانی که می خوام براتون تعریف کنم تقریبا مربوط میشه به یک سال پیش و کاملا واقعی هستش امیدوارم خوشتون بیاد من ده ساله که ازدواج کردم و اسم خانوم ام الناز هست و خیلی به همدیگه علاقه داریم و عاشق هم هستیم و هیچ چیز رو از همدیگه مخفی نمی‌کنیم منو الناز بعد اینکه سه سال باهم دوست بودیم علی رغم نظر مخالف خانواده هامون و با کلی مکافات تونستیم به هم برسیم و خیلی هم خوشبختیم تقریبا بعد ازدواج و شروع رفت و آمدهام به خونه پدر خانوم ام با ژیلا که به خونه پدر خانوم ام (عموی خودش) که همسایه هم بودن رفت و آمد داشت آشنا شدم از همون دیدار اول ازش خیلی خوشم اومد دختر با اندام تقریبا لاغر ولی با چهره ای واقعا محشر و بسیار زیبا البته خوشگل تر از الناز نبود اینو گفته باشم بخاطر اینکه خانواده خانوم ام به اینطور مسائل حساس بودن فرصتی پیش نمی اومد که با ژیلا تنها باشم و اونم همیشه پیش من با روسری و لباس معمولی بود ولی خیلی دوست داشتم وقتی میرم خونه پدر خانوم ام اونم اونجا باشه و ببینمش چون واقعا هم خوشگل بود و منم خوشم میومد ازش یک سال بعد ازدواج ما ژیلا هم با یکی ازدواج کرد و رفت سر زندگی خودش و من خیلی کم میدیدمش نهایت از عید تا عید یا تو عروسی چیزی تو عروسی ها هم که آرایش میکرد و خیلی خوشگل تر میشد بعد یک مدتی که از ازدواجمون گذشت منو الناز خیلی باهم راحت بودیم و بخصوص تو مسائل جنسی و سکس همه چیو به همدیگه می‌گفتیم حتی رابطه های قبل ازدواجمون با دوستای خودمون و غیره منم که خیلی وقته با سایت شهوانی آشنا هستم سعی میکردم داستانهای سایت رو برای همسرم بخونم و نظر اونو بدونم و کم کم خیلی احساس راحتی کردیم با همدیگه و بخصوص زمان سکس با هم از فانتزیهامون حرف می‌زدیم و حشری تر می‌شدیم یه شب وقتی داشتم با همسرم سکس میکردم بهش گفتم: النازمیشه یه چیزی بهت بگم با همون حالت حشری گفت چی میخوای کیو میخوای بکنی منم دلو زدم به دریا و بهش گفتم : از دختر عموت ژیلا خیلی خوشم میاد و خیلی دوس دارم بکنمش تو اون حالت حشری چیز خاصی نگفت و احساس نکردم که ناراحت شده باشه چون گفتم که خیلی باهم راحت بودیم و هستیم کم کم تو صحبتهای معمولی هم در مورد ژیلا و سکس باهاش حرف میزدم و متوجه شده بود که من خیلی دوس دارم با ژیلا سکس کنم البته میان پرانتز عرض کنم که منو همسرم واقعا تو سکس باهم خیلی لذت می‌بریم و هر بار تو سکس حداقل سه بار ارضاش میکنم و بخاطر همین ام عادت کرده حداقل سه یا چهار بار ارضا بشه و آبش بیاد بعضی شبا تا صبح واسش تلمبه میزنم و به اوج لذت میرسونمش خوب بگذریم بریم سر داستان اصلی یه شب که خانوم ام دو روزی بود رفته بود خونه مادرش اینا و منم بخاطر اینکه واسم کار پیش اومده بود نتونسته بودم برم دلم واسش خیلی تنگ شده بود و تو واتساپ بهش پیام دادم و شروع کردیم به سکس چت باهم وسط صحبتهاش بهم گفت ژیلا هم پیشمه و اونم اومده اینجا منم که بخاطر سکس چت با خانوم ام خیلی داغ شده بودم و دو روزی بود ندیده بودمش و این مسئله هم داغ تر ام کرده بود یهو یه فکری به سرم زد گفتم برو بشین پیش ژیلا و چتهامون رو بهش نشون بده ببین عکس العمل اش چیه گفت باشه و من ادامه دادم به سکس چت و میدونستم که ژیلا هم داره نگا می‌کنه یه حس عجیبی داشتم انگار داشتم با خود ژیلا حرف میزدم و اون حرفهای سکسی بین اون و من رد و بدل می‌شد خیلی داغ شده بودم و چون تو خونه تنها بودم لخت شده بودم کیرمو می مالیدم و یکی دوتا هم از کیرم عکس گرفتم و واسشون فرستادم بعد تقریبا بیست دقیقه زنگ زدم به الناز گفتم گوشیو طوری بگیر دستت که کسی نشنوه من چی میگم بخصوص ژیلا دخترعموت گفت راحت باش کسی نمیشنوه ازش پرسیدم عکس العمل ژیلا چیه به چتهامون گفت داره نگا می‌کنه و میگه بیچاره شوهرت حشری شده تنهاست گذاشتی گفتم ناراحت نشد که نشونش دادی گفت نه اصلا دوباره یه فکر شیطنت آمیز دیگه به سرم زد به الناز گفتم به یه بهونه ای گوشیو بده دست ژیلا بگو ادامه سکس چت رو بجای تو اون بنویسه و تو هم برو یه جایی بزار تنها چت کنه بین خودمون هم یک رمزی هماهنگ کردیم که اگه قبول کرد اون رمز رو تایپ کنه تا بفهم ام دارم با ژیلا چت میکنم گوشیو قطع کردیم و الناز اون رمز رو تایپ کرد و من متوجه شدم که دارم با ژیلا چت میکنم وای چه حالی داشتم ، بعد سالها که آرزوی سکس باهاش رو داشتم یک قدم به آرزوم نزدیک شده بودم اونم قدم بسیار بزرگ خلاصه شروع کردم به سکس چت با ژیلا دقیقا از جمله بندی هاش و مدل جواب دادنش متوجه بودم که دارم با یک نفر دیگه سکس چت میکنم چون منو الناز خیلی دوس داریم چت کنیم به نحوه چت کردن الناز آشنایی کامل دارم کاملا هر دوتامون (منو ژیلا) حشری شده بودیم و تو چت و رویامون هر کاری واسه همدیگه کردیم و منم به فانتزی ها و اینکه تو سکس چه چیزهایی رو دوست داره نسبتا واقف شدم تو اوج حشریت دلمو زدم به دریا و اسمشو صدا زدم گفتم ژیلا قربونت برم خیلی دوس دارم یه روزی تو واقعیت باهم باشیم و اجازه ندادم جوابمو بده و همه چیو واسش نوشتم , بهش گفتم که از همون چندین سال پیش و از وقتی که دختر بودی و دیدمت خیلی ازت خوشم اومد و میخواستم باهات باشم و اونقدر میخواستم بکنمت که این موضوع رو با الناز هم در میان گذاشتم واونم راضی کردم وقتی اینارو شنید اولش یکم خجالتی شد ولی بعدا فهمیدم الناز وسط چت بهش گفته بود که می‌دونه داره با تو چت می‌کنه ولی باز ادامه داده بود بعد که اونم فهمید من میدونم دارم با ژیلا چت میکنم خیلی تعجب کرده بود که من این حس رو بهش دارم و بعدا بهم گفت که اصلا ازم انتظار نداشت و فکر میکرد خیلی آدم سر به زیر و سر به راهی هستم خلاصه اون شب خیلی با ژیلا تو واتساپ حال کردیم و بعدها چند بار هم به گوشی خودش پیام دادم و باهاش صحبت کردم اونم سکس چت توپ البته پیام هارو نگه میداشتم و به الناز نشون میدادم ژیلا خجالت می‌کشید ولی من پیش الناز راحت بودم داستان یکم طولانی شد بقیه اش رو اجازه بدید در قسمت بعد واستون تعریف کنم که چطور شد بالاخره تونستم با ژیلا …
ادامه دارد …

نوشته: کیارش

ادامه...


👍 16
👎 11
59101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

938828
2023-07-21 23:54:07 +0330 +0330

چقدر مزخرف و داغونه.
قسمت بعد: ژیلا به شوهرش میگه و هماهنگ میکنن وقت پریودی‌ش، کیارش رو بکشن خونه و اونجا شوهر ژیلا با هشت برادر و دوازده برادرزن، منتظرشن که باهاش رودررو سکس‌چت کنن!!
تمام گوشی‌های هوشمند حواله‌ت بادا ابله متوهّم الدنگ گشاد

2 ❤️

938842
2023-07-22 00:58:21 +0330 +0330

از اخرین باری که شوهر کیر کلفت ژیلا کونت گذاشته چقدر میگذره؟

1 ❤️

938851
2023-07-22 01:38:22 +0330 +0330

داداش چرا این وقت با ارزشت رو اینجا صرف نوشتن می‌کنی وقتی میتونی بری اسم خودت رو توی کتاب رکورد گینس بعنوان کیارش تلمبه چی ثبت کنی؟؟؟
کسکش از شب تا صبح توی کس زنت تلمبه میزنی ارضا بشه و کیف کنه؟؟کمرت از جنس چیه به درک ولی مردک کونی فکر کن پوستی رو کیرت میمونه؟؟کوس زنت رو بعد اون میدی توش ماشین پارک کنن؟

1 ❤️

938883
2023-07-22 07:18:44 +0330 +0330

اگه شب تا صبح داخل لوله پلیکا تلمبه بزنی سابیده میشه تموم میشه
کسکش کسه ها

1 ❤️

938931
2023-07-22 17:19:07 +0330 +0330

توکه نصف عمرت تو سکس چت بودی بازنت.پس کی توبغل هم بودین.

0 ❤️

938935
2023-07-22 17:58:05 +0330 +0330

جالبه بعضی ها میان میگن به نویسنده توهین نکنید
خب آخه مگه میشه نویسنده به شعور خواننده توهین بکنه بعد بش توهین نشه
وقتی یکی مثل این یابو میاد میگه زنم رفت خونه پدر زنم و چون من کار داشتم نرفتم بعد در ادامه میشینه چند ساعت با زنش و بعد ژیلا چت می‌کنه و انتظار داره ما بخونیم و ازش قبول کنیم
اینجور نویسنده رو باید کیرخر بارون کرد تا اگه خواست فانتزی شو بنویسه بدونه کسشر نباید تحویل خواننده بده
پس دم همه اونایی که میان و از این چرندیات انتقاد می‌کنند گرم فقط لطفاً به ناموس کسی کار نداشته باشید چون همه ما که تو شهوانی میچزخیم کسانی داریم که آدم‌های نجیب و پاکی هستند و از کارهای ما خبر ندارند و شایسته نیست که بی خبر از همه جا مورد توهین قرار بگیرند

1 ❤️

938941
2023-07-22 19:11:55 +0330 +0330

این فقط از یک جقی برمیاد

1 ❤️

938948
2023-07-22 21:26:06 +0330 +0330

تراوشات یک ذهن جلقی .
این کصتان : شوهر ژیلا تو ویلا (گی)

0 ❤️

938974
2023-07-23 00:50:19 +0330 +0330

اورش خان الان که با قرص و اسپری و شیره زنت رو سه بار به اوج میرسونی و معتادش کردی چند ماه دیگه باید بجای این کارها بقال و قصاب و رفتگر و بنگاهی رو بیاری خونه اونم چه آوردنی جوجه

0 ❤️

939013
2023-07-23 03:58:10 +0330 +0330

دختر عموی زنم دوسال پیش هجده سالش بود من ۳۷
تو ماشین باهم تنها شدیم دستمو بردم تو شلوارش و مالیدم براش تا ارضا شد.
البته از قبل زمینه ش رو داشتیم و اونم یه بار کیرمو بازی داده بود… ❤❤

0 ❤️

941469
2023-08-09 23:19:18 +0330 +0330

کص نگو مومن

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها