دردی که میخواهمش

1392/04/06

سر نرم و غضروفی کیرش رو گذاشت دم سوراخ کونم و آروم فشارش داد
گرمای کیرش رو حس می کردم . باز شدن دهانه کونم رو می تونستم حس کنم.
اروم آروم داشت میرفت توش. کونم داشت از هم باز میشد . درد اروم اروم
شروع شد و بعد از یه لحظه به اوج رسید. با پنجه هام پتو رو چنگ زدم و
لبهام رو به هم فشار دادم تا صدام در نیاد
کیر ش داشت آروم اروم میرفت تو . لحظه به لحظه کونم بیشتر از هم باز
میشد. توی دلم می گفتم الان تموم میشه . طاقت بیار… طاقت بیار… ولی
انگار بلندی این کیر تموم شدنی نبود . احساس کردم سر کیرش توی شکمم به
جایی خورد و متوقف شد . برای همین آروم کیرش رو بیرون کشید . اما انگار
تموم روده هام داشت با کیرش بیرون میومد. احساس کردم الانه که تموم جونم
از کونم بیرون بزنه . چشمام داشت سیاه و تاریکی میرفت . تموم شقیقه هام
عرق کرده بود و داشت درد می کرد . توی همین حال بودم که با دستهاش باسنم
رو گرفت و کمی اونا رو از هم باز کرد و در همین حال دوباره کیرش رو فرو
کرد و ادامه داد
کیر کلفت و بلند اون داشت میرفت توی کون من . درد داشتم ولی درد لذت بخشی
بود که فقط دلم میخواست یه جوری تموم بشه تا بتونم از کون دادن بهش لذت
ببرم . کمرم رو قوس کردم و قمبلم را بالاتر دادم و لای کونم بیشتر از هم
باز شد. کمی خودش رو جلو تر کشید و آروم آروم کیرش رو فشار داد . اول سر
کیرش رفت توی کونم . نرمی اون رو احساس کردم اما بلا فاصله جاهای سفت و
استخونی تر کیرش بود که کلفتی بیشتری هم داشت . خیسی کیرش رو حس می کردم
. دلم میخواست کیرش رو بیرون بکشه چون بی طاقت شده بودم ولی اون بیشتر و
بیشتر کرد توش. شکمم داشت می لرزید و کونم درد گرفته بود . با دست قمبل
هام رو گرفت و فشارشون داد و از هم بازشون کرد . ماهیچه های کونم کشیده
شده بود و کیرش رو توی اون تکون میداد . کمی که تکون تکون داد انگار کونم
جا باز کرده بود …برای همین هم کیرش رو به یکباره تا ته فشار داد توی
کونم. کمرم راست شد و ناخودآگاه کونم رو جمع کردم ولی کیر اون تا ته رفته
بود و بیرون نمی اومد . کلفتی کیرش به اندازه یه قوطی اسپری بود … روی
زانوهاش خم شد و شروع کرد به تلمبه زدن . با سرعت بیشتری داشت کونم رو می
گایید . کیرش تا ته میرفت و بیرون می کشید و دوباره و دوباره .و دوباره
نفسم بند اومده بود . کونم باز تر شده بود و حرکت کیرش راحت تر بود . سر
کیرش تا ته روده هام می رفت و به همه جام می خورد . نمی تونستم خودم رو
جمع و جور کنم . کمرم رو با دست گرفته بود و با هر بار کردن تموم تنم
تکون میخورد . سانت به سانت کیرش رو حس می کردم . کیرم کوچک شده بود و هر
لحظه جمع تر میشد . همونطور که کیرش توی کونم بود با دست به باسنم زد .
فهمیدم که میخواد دراز بکشم . برای همین بالشی رو که کنار بود زیر شکمم
گذاشتم و با شکم دراز کشدیم و همزمان اون هم با من خوابید . شکمش به کونم
خورد و گرمای لذت بخشی همه تنم رو پر کرد / حالا دیگه با هر بار بالا و
پایین شدن خایه هاش به قمبلم میخورد. نرمی ران هاش رو روی پاهام احساس می
کردم . خوبیده بود روی پشتم و کیرش رو با تموم قدرت عقب و جلو میکرد .
مست مست بودم . داشتم از لذت دیوونه میشدم . تا ته میکرد و عقب می کشد .
کونم رو هر لحظه عقب تر میدادم . هر بار که کیرش رو بیرون می کشید انگار
تموم روده هام رو هم با خودش بیرون می آورد و دوباره توش می کرد… بعد
یهو با تموم هیکلش روی پشتم دراز کشید و دستهاش رو انداخت دور گردن
وسینه ام و محکم بغلم کرد و با فشار و قدرت هر چه بیشتر کیرش رو فشار داد
توی سوراخ کونم . نمیتونستم نفس بکشم . انگار کیرش چند برابر شده بود .
بدنش رو فشار داد و تموم ماهیچه های مردونه ش چند برابر شدن . انگار
داشتم فرو می شدم توی زمین . کیرش رو تا ته کرد تو و تموم فشارش روآورد.
داشتم پاره میشدم . همین موقع توی کونم احساس گرمی و داغی کردم . آب کیرش ریخت توی کونم . اونقدر زیاد بود که فکر کردم الان از توی دهنم
بیرون میاد . چندین بار پشت سر هم فشار زیادی آورد و حتی خایه هاش چسبیده
بود به سوراخ کونم . ولی آب منی ش تمومی نداشت . مایع لزج منی اون با هر
تکونی از کنار کیرش میزد بیرون و آروم آروم می ریخت روی خایه های من …
کیرش رو همون تو نگه داشت و آروم شد … ابش اومده بود و راضی بود …
کیرش داشت کوچک تر میشد … بیرون کشید و کمی از آب کیرش روی اون
بود و بقیه اش توی کون من … خودش رو بالا تر کشید و کیرش رو
که کمی شل شده بود کرد توی دهن من تا آخرین قطره ها رو با دهنم مک بزنم و
از کیرش خارج کنم . مایع شور مزه و لزجی بود که تموم دهنم رو داغ میکرد
… کیرش رو مکیدم و سرش رو با زبونم لیسیدم …دلم میخواست هر ساعت با
اون کیر گاییده بشم … هر ساعت … هرساعت…
چرخیدم سمتش … نگاهش کردم و بهش گفتم میتونی یه بار دیگه هم
منو بکنی؟ یه بار دیگه …

نوشته: مهیار


👍 1
👎 0
128710 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

388305
2013-06-27 03:35:13 +0430 +0430
NA

نه اسمي نه مشخصاتي نه سني!
ولي دركل بدنبود

0 ❤️

388307
2013-06-27 03:50:53 +0430 +0430

=D> =D> !!!

0 ❤️

388308
2013-06-27 03:53:26 +0430 +0430
NA

ترشی نخوری ی چیزی میشی

0 ❤️

388310
2013-06-27 04:07:08 +0430 +0430
NA

خوب نوشته بودی ولی دیدم گیه ازت بدم اومد 8|
نه گی نه لز…
زن و مرد برا هم آفریده شدن…
دوست داری بکننت برو تغییر جنسیت بده.

0 ❤️

388311
2013-06-27 04:46:57 +0430 +0430

تو همون مهیار نیستی که دوستات بردنت تو ویلا تو چالوس دوتایی باهات سکس کردن ؟

0 ❤️

388312
2013-06-27 05:29:59 +0430 +0430
NA

عالی دادی

0 ❤️

388313
2013-06-27 05:35:28 +0430 +0430

قشنگ مینویسی
منتها من دقیق نفهمیدم دختری یا پسر؟

0 ❤️

388314
2013-06-27 05:56:03 +0430 +0430

مادر جنده از اول بنویس موضوش گی هست تا من نخونم. کیرم تو حلق ننت

0 ❤️

388315
2013-06-27 06:00:30 +0430 +0430
NA

اخه مغز معیوب چه دردی داره که برات لذت بخش؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا این طور نیست

0 ❤️

388316
2013-06-27 07:09:41 +0430 +0430
NA

خوب بود نسبت به بقیه داستانها خوب نوشته بودى

0 ❤️

388317
2013-06-27 07:31:36 +0430 +0430
NA

gay bood motanferaaaaaaaaaaaam

0 ❤️

388319
2013-06-27 08:58:10 +0430 +0430
NA

اینقدر درد کشیدی که اشک من یکی در اومد. دیگه دستشویی هم نمیشه رفت

0 ❤️

388320
2013-06-27 09:57:34 +0430 +0430
NA

بی سر و ته بود
میخواستی بهتر از این ها میشد
دفعه بعد دقت کن
موفق باشی

0 ❤️

388324
2013-06-27 10:36:25 +0430 +0430
NA

واله من موندم کجای سر کیر غضروفی هست… تو همین کلمه اول مونده بودم که فهمیدم جنابعالی مذکر تشریف دارین(متوجه منظورم باش گفتم مذکر نه مرد چون که مرد بودن با مذکر بودن متفاوته). حیف شد… میشد داستانت را تا آخر خوند. نگارشت و زاویه دیدت نسبت به آنال سکس متفاوت و گیرا بود ولی نتونستم تا آخر بخونم… برو کونتو بده خوش باش

0 ❤️

388325
2013-06-27 15:30:51 +0430 +0430
NA

یک جل سرکننده ازداروخونه بگیر
الکی دردنکش.

0 ❤️

388326
2013-06-27 15:44:55 +0430 +0430
NA

همتون كثافتي تو و همكاراي گي

0 ❤️

388328
2013-06-27 16:01:40 +0430 +0430
NA

عجیبه هر چه کونی اینجا جم شدن مرد هم مردای قدیم این زمونه همه گی شدن

0 ❤️

388329
2013-06-27 16:41:49 +0430 +0430
NA

:^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o :^o ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8} 8}

0 ❤️

388331
2013-06-27 17:33:29 +0430 +0430
NA

نميدونم چرا دوستان اينهمه دشنام به نويسنده دادند! آيا اين نظر دادنه يا حكم و رأي صادركردن؟! يعني همه ي كسانيكه فحش به نويسنده دادند هيچ عيب و نقصي ندارند؟! مطمئنأ هيچكس بي نقص نيست! هرچند شايد خودش هم تو نقصش مقصر نباشه و جامعه و محيطي كه توش بزرگ شده چنين نقصي رو تو دامنش گذاشته باشه! واقعأ متأسف شدم از اينهمه ادبيات استفاده شده…!

0 ❤️

388332
2013-06-27 18:10:11 +0430 +0430
NA

نسبت به بقیه خوب بود.اما دوستان چرا فحش میدین خو بالاخره خدا هرکی رو یه جور آفریده گای بودن کار آدما نیست البته به این نکته توجه داشته باشید که گای یعنی همجنسگرا نه همجنس باز.همجنس باز به کسی گفته میشه که واسه هرکی که از راه میرسه شلوارشو میکشه پایین و سکس با همجنسای مختلف تو هر سنی رو دوس داره.اما همجنسگرا دقیقا یه رابطه مثه رابطه ی زناشویی هستش دیقیقا2 نفر همجنس که عاشق هم میشن و تا عمر دارن باهم زندگی میکنن.به کشورای دیگه مانند کشور های اروپایی و آمریکایی توجه کنید که چقد به همجنسگرا ها بها میدن و احترام میزارن.و بی احترامی به اونها چیزیرو جز بی فرهنگی خود شمارو ثابت نمیکنه.وقتی هم که فحش میدین به این نکته توجه داشته باشید که فحش واسه کسی نمیره و فقط با اینکار شخصیت خودتونو ثابت میکنید و نشان از بی فرهنگی شماس.منم الان منظورم کسه خاصی نیس.فقط واسه خودتون ارزش قاعل باشید.

0 ❤️

388333
2013-06-28 02:17:27 +0430 +0430
NA

اه حداقل گلاب به روت نه یه چیز دگه به روت

0 ❤️

388335
2013-06-28 02:47:06 +0430 +0430

حالا اگه یکی بخواد هم بده هم بکنه شما چی حکم میکنی؟

0 ❤️

388336
2013-06-28 04:45:47 +0430 +0430
NA

نوش جونت اگه دوست داری پی ام بده تا جوری بکنمت ک خاطره بشه برات

0 ❤️

388337
2013-06-28 07:00:53 +0430 +0430

بگو ازکجایی؟اگه که پیش من بودی هر ساعت میکردمت تا سیرکیرشی عزیزم

0 ❤️

388338
2013-06-28 12:21:49 +0430 +0430
NA

گی خیلی دوسدارم

0 ❤️

388339
2013-06-28 16:14:42 +0430 +0430
NA

آفرین موافقم

0 ❤️

388341
2013-06-29 17:46:17 +0430 +0430
NA

نگارشت خوب بود
به قول بچه ها ترشی نخوری…
اما از لحظه ای که فهمیدم داستان گی هستش نخوندم دیگه
از گی بدم میاد

0 ❤️

388342
2013-06-29 17:52:08 +0430 +0430
NA

ندا گی دوس داری؟
واقعا؟
دخترا معمولا از گی بدشون میاد
من هم از گی هم از لز بدم میاد

0 ❤️

553729
2016-08-26 05:55:27 +0430 +0430

من از گی خوشم نمیاد.ولی انقد خوب و با احساس نوشتی یه جوری شدم.دمت گرم عالی بود

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها