سلام به همه شهوانی های عزیز من عضو نیستم ولی به سایت شهوانی زیاد سر میزنم بهترین روزای عمرم که همیشه سکسی بود رو میخوام یه گوشیه خیلی کوچیکی ازش رو براتون تعریف کنم شغل من مدیر فروشه و در حال حاضر تو کرج زندگی میکنم از محبوبه بگم:اهل اصفهان بود تو شهر ما دانشجو بود. یه دختر گندمی با موهای مشکی هیکل بسیار سکسی و خیلی حشری که من همین اخلاقشو خیلی دوست داشتم. سر فرصت از آشنا شدنم با محبوبه براتون میگم اصل مطلب: 4سال با هم بودیم اولش همش عشق بود و فقط عشق. یه روز که تولد محبوبه بود با دوستای دانشگاشون و دوستای من بیرون (جاده چالوس) براش یه تولد خوب گرفتم واقعا لیاقتش رو داشت شیطون و دوست داشتنی خلاصه تا 7بعد از ظهر طول کشید وقی رسوندمش دمه خوابگاه دیر شده بود پاییز بودو در دانشگاه رو زودتر از تابستون می بستن پیش انتظامات نرفت چون 100% سین جین میشد به یکی از دوستای نزدیکم زنگ زدم ماجرارو گفتم خونشون در حال تعمیرات بود و مادرش خونه مادر بزرگش میموند خلاصه با کلی ترس از اینکه نکنه شب کسی بیادو ازین فکرا و محبوبه از ترس تنها شدن با من یا به قولی حوجب و هیا به خرج میداد.رفتیم شب اونجا یه اتاق پر از وسایل که همش مال پذیرایی واتاقای دیگه بود به زور نشستیم خودمونو جا دادیم 2تا بالش از او زیر میرا پیدا کردیم دراز کشیدیم محبوبه کاپشن نیم تنشو در آوردو پیشم دراز کشید تو اون تاریکی به صورت شیطونش زل زده بودم که آروم لبشو گذاشت رو لبم نمیدونم چقدر گذشت ولی وقتی به خودم اومدم کس خیس و داغ محبوبه تو دستم بود که زیر شلواره جینش اسیرم بود اولین باری بود که بجز عشق بازی داشتم یه جورای سکس با محبوبه رو تجربه میکردم انقدر به من اعتماد داشت که بدون هیچ مقاومتی شلوارش رو از تنش در آوردم خودم هم لباسم رو کنده بودم و با یه شرت بغلش دراز کشیده بودم گرمای نفسهاش بدجور حشریم کرده بود.قبل محبوبه هم تجربه سکس داشتم ولی نه از روی عشق. بدون معطلی شروع کردم تمام بدنش رو مالیدن و بوسیدن نمی خواستم فکر کنه من آدم ندید بدیدی هستم کلی بوسه.نوازش. که دست آخر رسیدم یه سینه هاش تو تاریکی نمیشد خوب برانداز کرد وقتی سوتینشرو در آوردم گرماشون دست آدم رو میسوزوند با هوس زیاد خوردمشون که آه محبوبه در اومد بهترین وقت بود واسه خوردن کسش که تاحالا از نزدیک ندیده بودم از رو شرت شروع کردم به گاز گرفتن کسش محبوبه دیگه رو زمین نبود و رو هوا سیر میکرد یه دختر کوچولوی ناز نازی که تاحالا کیر ندیده بود تا اومدم برم سمتش یه باره کیرم و گرفت و با حرص فشار میداد همین کارش من و دیونه تر کرد شرتشو کشیدم پایین شروع کردم به لیسیدن کسی که از صبح تو شلوار اسیر بود و بوی عرق دوست داشتنی لای پاشو بوی جیش تمام کس گوشتیشو رو فرا گرفته بود. نه اینکه من و از خودش برونه نه. بلکه من کس عشقم رو با ولع بیشتری خوردم انقدر خوردم که محبوبه با گریه ارضا شد اول فکر کردم نارحت شده دلجویی کردم که گفت:نه از خوشحالی که تونستم با عشقم بخوابم راستشو بخوایید کلی ذوق کردم آخه 1 سال از دوستیمون میگذشت ولی تا اون موقع نشده بود با هم تنها باشیم بگزریم بعد ارضا شدن محبوبه من موندم و کمر درد طفلی نمی دونست کمر درد من واسه چیه که بهش وقتی گفتم از ارضا نشدنمه خندیدو فکر کرد شوخی میکنم که دسته آخر بدون معطلی کیرم و گرفت تو دستشو شرو کرد به مالیدن که یهو کرد تو دهنش باورم نمیشد انقدر کیف داد که تو یه آن ارضا شدم که یه مقداری از آبم رو لبای خوشگلش ریختو یه دستمال جیبی از کیفش در آوردو هم کیر منو تمیز کرد هم لبشو که حین خواب ازش پرسیدم از مزه آب بدش نیومده که با یه حیایی با اشاره ابروهاش گفت نه… اولین سکسم با محبوبه که خیلی برام خاطره انگیزه من نمیدونم آیا میتونید رو داستان من نظر بدین یا نه.اگه دوست داشتین نظر بدین تا ماجراهای هیجان انگیزم رو با محبوبه و دست آخر خانم شدنش توسط خودم رو براتون تعریف کنم.

نوشته:‌ شهاب