سفر کیرخوری من

1392/02/08

سلام اسم من پویاست 18 سالمه و اولین باریه که داستان مینویسم خدا کنه تو سایت بذارینش…
داستانی که میخوام واستون تعریف کنم واقعیت خودمه ولی اسممو دروغ گفتم که پیش دوستام لو نرم اسم دوستامم مجبورم الکی بگم.اول از همه بگم که خودم تا حالا کسیو ندیدم که از من سفید تر باشه…من متوسط رو به لاغرم موهام قهوه ایه روشنه(نسکافه ای) چشمامم عسلیه لبامم صورتی پررنگ.بدنمم مادر زادی مو نداره.من همیشه تو مدرسه جزء بچه های خوب بودم و درسمم خوب بود(بقیشو قسمت دوم مینویسم چون دارم با گوشی تایپ میکنم کلش نمیفته فقط بیزحمت خودتون اینارو به هم بچسبونین وازتون خواهش میکنم تو سایت قرارش بدین چون من داستانمو برای این نوشتم که نظر بقیرو بخونم)

تا رسیدم به دوم دبیرستان اونجا با کسی به اسم امیر دوست شدم امیر بچه شری بود و به من میگفت سوسولم چون هیچوقت با کسی شوخی دستی نداشتم اگرچه بقیه خیلی اذیت میکردن ولی من اونطوری نبودم خلاصه امیر یه بار تو مدرسه از رو لباس انگشتم کرد بهم گفت دیدی هیچی نشد اینا شوخیه بابا. امیر برنزه و لاغر بود قدشم هم قد من بود متوسط بود.تامنم دیگه کم کم عادت کردم به این کارا ولی امیر بعضی وقتا تو زنگ ورزش شوخی ای پاهامو میمالوند که خوشم میومد روم نمیشد بهش بگم دوباره بمال چون میترسیدم فکر کنه چاقالم از طرفی یکی از بچه ها اسمش آرش بود که خیلی بهم نظر داشت قدش بلند و سبزه و لاغر بود که همیشه ازش بدم میومد اگه میفهمید من با امیر شوخی دارم دیگه ولم نمیکرد تا یه روزی سال سوم که رسیدم معلم حسابانمون نیومد گفتن برین پایین فوتبال بازی کنین من نرفتم امیرم نرفت تصمیم گرفتم یه طوری بهش بگم یه پیرهن سفید تنم بود که دکمه بالاشو باز کردم رفتم نزدیک نزدیکش

بهش گفتم عزیزم میای با هم که نذاشت حرفم تموم شه گفت جوووون چه بوی عطری نوک انگشتشو برد طرف سینه هام صورتامون رفت تو صورتای هم که آرش رسید تا اومدیم خودمونو جمع کنیم بهم گفت چقدر نوک سینه هات صورتیه بغلم کرد محکم بهش گفتم ولم کن گفت تو اهلشیو من خبر نداشتم که دادو بیداد کردم ولم کرد و بهم گفت من آخر یه روز تورو میکنم…گذشت تا مدرسه برنامه مشهد ریخت بچه ها گفتن بیاین خودمون بریم که مدرسه دیگه به ورقو قلیونو اینا نتونه گیر بده من بودمو امیرو سامان که اون اصلا توفاز حال نبود ما همه برناممونو ریختیم طوری که نه خونه فهمید نه مدرسه تا اینکه آرش فهمید تهدیدمون کرد که اگه منم نیام باهاتون به خونه و مدرسه لوتون میدم من گفتم نمیام چون میدونستم میخواد چیکار کنه خلاصه بچه ها گفتن خب آرشم بیاد دیگه که به یه بدبختی راضیم کردن اون موقع اردیبهشت بود هوا هم گرم بود تو قطار همه با رکابیو شلوارک نشسته بودن منم گرمم بود مجبور شدم با رکابیو شلوارک بشینم که سریع چشمای آرش برق رو دیدم

بدنم سفید و بدون مو موهامم بور بود بهم گفت چه خوشگلی مثل عروسکای خارجی شدی ترسیدم هیچی نگفتم امیرم گفت واقعا بدنت سکسیه ها من وحشت کرده بودم از آرش سامانم میخندید الکی آرش دستشو انداخت دور گردنم داد زدم گفتم ولم کن.ولم کرد امیر گفت چرا یه دفه سگ شدی آرش گفت ببخشید تقصیر من بود هی خودشو مهربون جلوه میداد امیرم آروم در گوشم گفت تاحالا فکر میکردم اهل حالی بهش گفتم ولی نه با آرش ترخدا بپیچونش که آرش گفت چرا پچ پچ میکنین…؟گفتم هیچی سامان بچه خایه مالی بود اگه کاری میکردیم به همه میگفت میخواستن بپیچوننش.شب تو قطار وقت خواب شد من وحشت داشتم که دیدم همه خوابیدن منم کم کم خوابم برد که یه دفه بیدار شدم دیدم امیر داره گردمو میلیسه اولش فکر کردم آرشه اومدم داد بزنم امیر جلو دهنمو گرفت گفت ساکت بابا منم از عصر تاحالا کیرم داره میترکه با این بدن سفیدت دیگه داشت از خودم بدم میومد حس میکردم چاقالم بهش گفتم برو اونور گفت ساکت داد زدم برو اونور آرش به امیر گفت ولش کن مگه نمیبینی سامان اینجاست صبر کن برسیم اون آپارتمانی که رزرو کردیم بعد…

فهمیدم دارم بیچاره میشم باید هر طوری میشد سامانو نگه میداشتم صبح که رسیدیم مشهد منو امیر باهم بارارو بردیم اونا موندن تو قطار مثل اینکه بایکی حرفشون شده بود به امیر گفتم من خوشم نمیاد حال کنم باکسی فکر منو بیرون کنین از سرتون بمیرمم نمیذارم دستتون بهم بخوره گفت چرا آخه چیش بده گفتم اصلا حرفشو نزن گفت باشه بابا…آرش برگشت سامان نبود گفتم سامان کو؟گفت اون رفت سوییت دیگه…فهمیدم پیچوندنش ز زدم بهش ج نمیداد تعجب کردم که بعدا فهمیدم گوشیشو آرش پیچونده رفتیم سوییت تا رسیدم گفتم سامان کو؟گفت نمیدونم بذار ز بزنیم بهش…میگفتن ج نمیده الکی آرش رفت دنبالش گشت که رفته بود کاندوم و اسپری بگیره اومد گفت هرچی گشتم پیداش نکردم ناهار که خوردیم خوابیدیم تا ساعت 8شب بیدار شدیم دوباره یه چی خوردیم دیدم کاری باهام ندارن فکر کردم توهم زدم راحتر شدم باهاشون آرش گفت من میرم حموم…امیرم هیچ حرفی از سکسو شهوت نزد خیالم راحت شد بعدش امیر رفت حموم آرشم تمام موهای بدنشو زده بود بهش گفتم چرا اصلاح کردی باشوخی بهم گفت میخوام کون بدم بهش گفتم کی تورو میکنه

خندید و هیچی نگفت خیلی خوب شده بودن دیگه باهام کاری نداشتن امیر اومد بیرون اونم موهای بدنشو زده بود تعجب کردم منم رفتم حموم برگشتم لباس عوض کنم دیدم امیر با شلوارک و رکابی همون تریپ قطار ولی بدون مو نشسته رو تخت گفت توهم تریپ قطارو بزن گرمه ها…راست میگفت واقعا گرم بود همونارو پوشیدم رفتم تو جمع نشستیم ورق بازی کردن که آرش هی دستشو میمالوند به رونم بهش گفتم بسه بغلم کرد گفت ترخدا بیا حال کنیم هرکاری میکردم زورشو نمیومدم گفتم ولم کن بیشعور من پسرم کثافت هی گردمو شهوانی میبوسید هرچی جیغ زدم فایده نداشت دیگه داشت گریم میگرفت گفتم ترخدا ولم کن امیر اومد شلوارکمو دراورد گفتم امیر نامرد…اون آرش کثافتم تمام گردنو سینمو با زبونش خیسه خیس کرد…امیر وازلینو میمالوند به سوراخ کونم گفت آرش نگاه کن سوراخش صورتیه با زوری که داشت هم شلوارکو شرتشو دراورد هم نذاشت من فرار کنم از طرفی امیر کیرشو میزد لای پام تا سوراخم آماده شه ازطرف دیگه آرش کیرشو میزد به سینه هام داشتم اشک میخرتم از همه چی متنفر بودم تا دیدم یه دفه درد کشیدم امیر کیرشو کرد تو کونم آرشم کیرشو میزد به دهنم

داشت حالم بهم میخورد امیر تندتند داشت منو میکرد دیگه بیحال شده بودم که اون دوتا نامرد کثافت جاشونو عوض کردن فقط داشتم درد میکشیدمو گریه میکردم اوناهم داشتن منو بگا میدادن تا صورتو شکممو خیس خیس کردن از آبشون بعدشم افتادن یه گوشه منم تمام بدنم کرخت شده بود از همه چی بدم میومد به خودم میگفتم کاش میمردم ولی اینطوری نمیشد انقدر بی حال شده بودم که نمیتونستم برم خودمو بشورم باورم نمیشد بهم تجاوز شده توی این فکرا بودم که خوابم برد حدود ساعت 4 صبح بیدار شدم که اون دوتا دیوسم بیدار بودن بهم سلام کردن ج ندادمو رفتم حموم وقتی برگشتم اومدن طرفم گفتن پویا جون ببخشید یه دفه زد بالا که بی اختیار حوله از دور کمرم افتاد بهم گفتن بیا یه بار دیگه حال کنیم منم دیدم دیگه هیچ کاری از دستم بر نمیاد دیگه چاقال شده بودم چه بخوام چه نخوام اینا دوباره منو میکنن زانو زدم شرتشو کشیدم پایین کیرش کردم تو دهنم براش ساک زدم نمیدونم کیرشو چیکار کرده بود ولی کیرش طعم گرفته بود واسه همین دیگه حالم بهم نخورد داشت خوشم میومد منم خب حس جنسی دارم

کیرش یه مزه خاصی میداد دلم میخواست بیشتر براش ساک بزنم حدود 10 دقه ای تندتند براش ساک زدم نمیذاشت نفس بکشم کلمو تند تند میکرد تو کیرش که دهنم داغ شد یه مزه ی گسو شوری تو دهنم پیچید توی این مدت اصلا نفهمیدم که امیر داره انگشتم میکنه اونم با حالت فرقونی با کاندم کیرشو کرد تو کونم حدود یه ربع داشت منو میکرد کیرم شق کرده بود که دوباره آرش اومد سراغم به امیر گفت پاشو من میخوام بکنمش ازین رفتارش بدم اومد مثل جنده ها باهام رفتار میکردن امیر کاندمشو دراورد کیرشو کرد تو دهنم که آبم اومد ریخت روی شکمم امیرم آبشو ریخت تو دهنم آرشم آبشو ریخت روی پاهام هوا روشن شده بود همونطوری دوباره بیحال شدیمو خوابیدیم ساعت 10اینا پاشدیم دلم میخواست زنده نباشم تا آخر سفر هر شب بعد از شام واسه آرش جلق میزدم بعدشم ساک میزدم امیرم منو میکرد انقدر توی این سفر من آبکیر خوردم دیگه مزش برام عادی شده بود وقتی برگشتیم افسردگی گرفتم تا این چندوقت که حالم بهتر شده داستانمو نوشتم تا نظرتونو بدونم نه نظر سکسی واقعا نظرتونو درموردم بگین اصلا ناراحت نمیشم.
بای!

نوشته: پویا


👍 2
👎 0
72845 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

377828
2013-04-28 21:53:29 +0430 +0430
NA

ب.ب…

0 ❤️

377830
2013-04-29 00:00:44 +0430 +0430
NA

پوريا جون، چرا اينقدر به خودت سخت ميگيري؟ از قديم گفتن: کون واسه دادنه.

0 ❤️

377831
2013-04-29 01:00:56 +0430 +0430
NA

از اولش نباید میرفتی .ناراحت نشو یه چیز زیاده کونی

0 ❤️

377832
2013-04-29 01:20:45 +0430 +0430
NA

پسر ریدی با این داستانت!

0 ❤️

377833
2013-04-29 03:56:52 +0430 +0430
NA

خوب الان چی؟؟یعنی الان گی شدی؟؟
دوباره میخوای بدی؟؟
جوا این سوالا رو بده وگرنه خوابم نمیبره

0 ❤️

377834
2013-04-29 04:04:16 +0430 +0430
NA

گوزو نسکافه یه برند قهوه است . مال کمپانی نستله. رنگشم مثل همه قهوه های دنیا قهوه ای تیره است. نه روشن. شاید منظورت شیر قهوه ای بوده؟‌

0 ❤️

377835
2013-04-29 05:00:48 +0430 +0430
NA

نظر میخوای باشه میدم اول برو از اون دو نفر که بهت اجاوز کردن شکایت کن.بعد هم با آشغال جماعت رفاقت نکن.ضمنا کون نیستی کمی پایین تر از بیضه حس جنسی وجود داره که وقتی فشار داده میشه به مرد لذت بیشتری میده اگه این حس نشانه کونی بودنه همه مردا ، گی هست با این حساب.

0 ❤️

377836
2013-04-29 05:03:11 +0430 +0430
NA

بي خيال اذيتش نكنين دوستان خوب اتفاق ديگه ميافته منم تو مسافرت شمال يه بد بختي مثل تو رو كردم بي خيال

0 ❤️

377837
2013-04-29 05:26:14 +0430 +0430
NA

کونیییییییییییییییی .کونیییییییییییییییییی. اهای کو
نییییییییییییییییییییییییییی

0 ❤️

377838
2013-04-29 06:01:46 +0430 +0430
NA

سلام عزيز/ بيشتر باهم آشنا شيم

0 ❤️

377839
2013-04-29 06:16:04 +0430 +0430
NA

سلام. ولشون كن منم اولش اينطوري كوني شدم ولي الان لذت ميبرم اصلا ناراحت نباش من ديگه حتي زن پوشي ميكنم

0 ❤️

377841
2013-04-29 09:10:11 +0430 +0430
NA

به نظر من باید به این مسأله فکر کنی که خب الان این اتفاق افتاده و کاری از دست تو برای از بین بردن اون اتفاق نمیشه کرد. اما میشه به این فکر کرد که الان باید دقیقا چه کار کنم. درسته شاید تو، بدت نمی اومده که رابطه جنسی اونم با یک همجنس داشته باشی (که به نظر من توی سن تو، چنین تمایلاتی بیشتر یک تجربه هیجانیه تا یک تمایل واقعی به همجنس). اما مسأله مهم اینه که به تو تجاوز شده و این تجاوز از نظر روحی و روانی خیلی به تو ضربه زده و خواهد زد و به نظر من برای رفع این مشکل (یعنی تجربه تجاوز) به یک روانپزشک یا روانشناس حاذق مراجعه کن.

0 ❤️

377843
2013-04-29 13:28:11 +0430 +0430
NA

نامردهانامردی کردندکون بدون مورابایدنوازش کرد و بوسید

0 ❤️

377844
2013-04-29 15:56:30 +0430 +0430
NA

سلام.پویا جون داداش گلم از قدیم گفتن آبی که ریخته شد دیگه جمع نمیشه.اتفاقیه که افتاده گلم.اگه از گی لذت میبری به بقیش فکر نکن.اگرم ن سعی کن فراموشش کنی.من مجتبی ام22از تهران.گی واقعیم دوس داشتی خصوصی پیام بده بای

0 ❤️

377845
2013-04-29 16:39:50 +0430 +0430
NA

خوب منم بچه ها میگن دختر كلاس من از مو دست و پا بدم میاد میزنمشون از تو هم سفیدترهستم میای مسابقه؟ :-D منم درد تو رو دارم بچه ها از اول دبیرستان انگشتم میكنن تو كلاس به شوخی ولی من پا ندادم شوخی جدی هم نكردم پررو بشن اشكال تو این بود كونی بودی :-D از دوستای تو سرسخت تر بودن اذیتم كنن تو كلاس ولی من به مدير و معلم گفتم پاره شدن كیرشونو لگد میزدم اگه پیشم میومدن مواظب كونت باش :-D

0 ❤️

377848
2013-05-01 05:54:55 +0430 +0430

بدم میاد از این ادمای مثل رفیق تو…تومحلمون یکی اینطوری بود که زورگا میکرد…بردمش تا ته بکونش گذاشتم…بچه محلم بودی به دادت میرسیدم و اون کسکشارو به گاییدن میدادم

0 ❤️

377849
2013-05-01 19:39:42 +0430 +0430
NA

عزیزم اول داستان بهت گفتم که به بهانه ی رفتن دنبال سامان کاندومو اسپری خریده بودن

0 ❤️

377850
2013-05-01 19:45:45 +0430 +0430
NA

سلام یعنی چی زن پوشی میکنی یعنی واقعا این قضه رو برای خودت حل کردی؟اگه میدنی رهاشو بهم بگو خواهشا

0 ❤️

377851
2013-06-01 10:47:49 +0430 +0430
NA

ببین داداش
من شخصا ادعام میشه پسر شناسم
ادبیات داستانت میگه واقعی هستش
در عین حال خیلی وقت ازش گذشته
در ضمن تو از نظر وزنی یه مقدار سبک وزنی
و…
ببین کسی که یبار گی کرد البته اگر لذت ببره
دیگه سکس نمیکنه
در واقع علت حرام بودنش همینه که اگه همجنس خودت رو تست کنی دیگه طرف دختر و تولید نسل نمیری
من خودم 20 سالمه و از 11 سالگی گی هستم در هر شرایطی بودم زیر. رو .بده .بکن .کونکشی
سعی کن لذت ببری چون تو اون شرایط برات از سکس لذت بخش تره
اسم چاقالامهم به سبک زیر هستش
سعید. سبحان. ارش. حسین. علی رضا. ارمان. محمد. علی. مهدی.
الانم رو اوردم به بچه بازی
خلاصه چکیده مطلب اینکه
گی چیز بدی نیست نه از گی نه از خودت و نه از هیچ چیز متنفر نشو
تجربه ی خوبی به دست اوردی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها