سلام خاطره ای که تعریف میکنم کاملا واقعیه .اول از خودم بگم من یاسینم 30 سالمه قدم 180 خونمم تو شماله اما تو کشتیرانی در جنوب کار میکنم کارمونم جوریه ک شیش ماه اونجا و فقط دو ماه میایم خونه ،بگذریم میریم سر اصل داستان من یه پنج ماه میشدک اونجا بودم و فقط یک ماه ب مرخصیم باقی مونده بود که یه نفر تازه جانشین یکی از بچه ها شد و از شانس ماهم اونم بچه شمال و همشهریم بود اسمش خلیل بود باهم گرم گرفتیم طی اين یک ماه که باهم آشنا شدیم موقع مرخصی من اون یه مقدار وسایل آرایشی و…خریده بود واسه همسرش ک من براش ببرم آدرسشو با شمارشو هم بهم داد بعد اینکه رسیدم خونه فرداییش آماده شدم ک برم وسایل ها رو تحویل بدم رسییدم جلو درشون ک درو باز کرد چی میدیدم یه خانوم گوشت کون گنده با یه شلوار تنگ و یه آستین کوتاه. وسایل رو که دادم هی تعارف میکرد بیا تو خسته اینا از اینجور چیزا ک منم رفتم تو اونم رفت و یه دامن پوشید پاهای سفیدی داشت اومد جلوم نشست پاهاشو باز کرده بود یه شورت سبز پوشیده بود منم آمپرم زده زود بالا بعد کم کم خدافظی کردمو رفتم ک شبش بهم زنگ زد گفت سلام ببخشید مزاحمتون شدم منم سلام کردم گفتم اين حرفا چیه بفرمائید گفت ببخشیدا اما میشه واسم مشروب بگیرین بیارین خونمون منم هنگ کرده بودم که گفتم باشه رفتم واسش یه ودکا گرفتم اومدم بهش بدم ک گفت من همشو نمیتونم تنهای بخورم شما هم بیاین کمکم منم قبول کردم رفتیم تو بعد دو سه پیک خوردن دیدم حال نداره اومد بلند بشه افتاد تو بغلم منم بغلش کردم کاملا شهوتی شده بودم اومدم لباشو خوردم اونم از خدا خواسته میخورد لبامو کم کم لخت شدیم شروع کرد ب خوردن کیرم وای چه میخورد منم بعد شروع کردم ب خورن سینه و کوس میزانش ک گفت بسته بکن منم یکی کیرمو کردم تو دهنش که خیس بشه بعد گذاشتم تو کوسش کوس نبود ک محشر بود وای کیرم داشت پرواز میکرد هی کمر میزدم اونم اه ناله میکرد منم بدتر شهوتی میشدم بعد من خسته شدم دراز کشیدم که بهش گفتم تو بیا رو کیرم بشین بالا پایین برو اونم اینکارو میکرد منم هی لب میگرفتمو سینشو میخوردم اونم آه ناله میکرد بعد بلندشدم به حالت سگی میکردمش سینه هاش 85 میشد مثل ژله بالا پایین میرفتم دیگه کم کم داشت آبم میومد ک برگردوندمش همشو ریختم تو صورتش بعد یه حموم رفتیمو با هم لباس پوشیدمو اونم هنوز مست بود خوابوندمش تو تخت و خودم رفتم از اون روز ب بعد 7 بار باهم سکس داشتیم هنوزم شوهر خرش نفهمیده ممنون از همتون ک خوندین.
نوشته:؟
کس کش این چه داستانی بود. خوب زن یارو حتما جنده بوده. شورت سبزش مشخص بود؟ اسکل
یه سوال اساسی ؛تو هم دست همکارات سوغات واسه خونوادت فرستادی؟اگه فرستادی که هیچ،نکنه به کسی اعتماد کنی!حتی اگه صمیمی ترین دوست باشه!بلاخره اونم ادمه حشری می شه دودمانت رو می گایه بی خایه!
آرمان گیرینف در حال خواب میفرماید:
فقط اسمشو خوندم… واسه منم سوغاتی بیار
خیلی کودکانه و ابلهانه نوشته بودی. البته میدونم مجرد بودن و فشار شهوت کلی داستان برای جقیدن تولید میکنه تو ذهن و فکر ولی کلن خاک تو سرت
عمو جون میزان موسسه مالی اعتباریه نه کس اون جنده خانوم.راستی سوغاتیایی که دادی رو رسوندم به خواهرت.داستانشو تا چند روز دیگه میفرستم واسه ادمین.
خاکـــــــــــــ خاکـــــــــــــــــــ خاکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ aggressive
۶ ماه جنوبیم فقط۲ماه خونه ایم.۴ماه دیگشو حتما میشینی تخیلات اون مغز پریودیتو مینویسی دیگه جقی کونه؟
خیانت کثیف ترین کار دنیاست. متاسفم که همچین چرندیاتی رواج پیدا کرده!
آخه الاغ، تو که انشاء بلد نیستی ننویس.
راستی، یکی داره زنتو میکنه، توی خر هم نمیفهمی.
اوووووووووووهههههههه خدای من ببین دولت ما چقد بدبخته و به کیا 45000 تومنننننننننننننننن یارانه میده خواهرتو با داستانت یا به قولی با این اس ام اس کوتاهت بچهای شهوانی بزارن رو کاناپه توام از ناراحتی فقط سیگار بکشی دیوث
نویسنده 50 سال از تمدن عقبه
اون دوستت با پست همه چیز میتونه بفرسته خونش
دیوس برو جغتو بزن .بدبخت رو زن کدوم همسایه قفل کردی پا نمیده .حالا کونت میسوزه اینطوری خودتو سبک میکنی .نکنه رو ننه خودن هنگی
اخه یکی نیس به ای کس کش بگه
شوهرش از کجو باید بفهمه
کس خل
کیرم تو کس زنت
در نبودت منم زنتو میکنم تو بی شرف هم نممیفهمی
تازه زنت از من بارداره ن از تو
اخه کسکش گیریم داستانت واقعی
تو اینقدر سگ صفتی ک از اعتماد دوستت سو استفاده کردی
کیر به تو مادر جنده
اخه ملجوق بدبخت تو حرومزاده کاری میکنی کسی ب کسی اعتماد نکنه
حالا هم ی نصیحت
برو دنبال بابات بگرد
اخه مادرت در نبود بابای بی غیرتت به یکی داده ک تو حروم زاده درست شدی
این اولین نظرم تو سایت بود
اسب ابی تو کونت خمیازه بکشه
کونده برو داستان کون دادنتو تو جنوب بنویس خخخخخخخخ
بابا زن های ایرانی اینجور هم که شما می گید جن…ده نشدن .همینظور بی مقدمه پاهاشو باز کرد واسه تو؟ دیوانه ای به خدا
ادمین جان این داستان ها رو با چه هدفی اپ می کنی؟ اینا که کاملا تابلو هست بابا.
ینی یه زن هر چقدرم تو کف باشه اینجوری پا نمیده
ریدی با داستانت
بعد که کردنت تموم شد و شاد و مغرور رفتی سمت خونه وارد خونه که شدی دیدی یه صدایی از اتاق خوابتون میاد کنجاو شدی رفتی جلو تر از لای در نیمه باز دیدی زدی دیدی بله اقا حسام پسر همسایه 20 ساله با کیر کلفتش از کون داره زنتو میگاد و زنتم میگه جوووون این شوهره یاد نداره منو بکنه جوووون حسام جرررم بده جررررم بده حسام جوووون بعد هم نشستی و دودستی زدی به سرت که تازه هستی داره از کون میده وای به حال اون شش ماه که نیستی ببین چند نفره میکردنش !!! بله داداش این رسم زمونس سخت نگیر
تکرار بشه همچین میکنمت که مثل برزیل آبروت تو دنیا بره dash1
کسکش ررررررریدم تو داستانت مادر جنده خیانت کار…
خبر نداری تو تو جنوب که کون میدی ما هم اینجا ممانتو میکنیم ریدم توذهنت
باباجان این توهم و آرزوهای جلقانه بخاطر این ایجاد میشه که طرف در کف مطلق قرار میگیره و تو ذهنش شروع میکنه به رویا پردازی گلم
کار به دروغ راستش ندارم که مطمئنم دروغه البته
با فرض راست بودن(فرض محال ، محال نیست)
زن رفیقتو بکنی بعد بجاب عذاب وجدان بگی آی زن رفیقمو ۷ بار کردم هنوز رفیق کس خلم نفهمیده!!!
کیرم تو هیکلت نامرد به تمام معنا،حیف شاش ،حیفه بشاشم به سرتا پات،حیفه ،به علی حیفه
تموم شد؟؟! دیکته بود؟ شبیه انشا نبود به نظرم دیکته بود
ببین جنده بلند کردی، اومدی نوشتی زن دوستم، چون تازگیا باب شده زن شوهر دار میکنن، فکر کردی کلاس داره؟؟؟
عزیزم، سکس یه امر عادیه، زمانی خاطره میشه که یه نکته داشته باشه، این موضوعی که نوشتی هیچ نکته ای نداشت جز لاشی بودن ذهن تو، که دوست داره، آرزو داره با یه زن متاهل باشه! که نبوده، نیست…
لش بودن تو هم برای ما چیز جالب و جذابی نیست!
بنابراین به خودت و خانوادت رحم کن و دیگه ننویس…
کیر همگی دهنت که الافمون کردی با این داستانت.از اول داستان معلومه که مزخرفه .هر قدر بهت فحش بدن بازم کمته کونی
خائن !!!خيانت به اعتماد؟؟؟؟فردا كه زن گرفتي .كارت هم كه ٦ماه٢ماهه؟؟؟؟نه ؟؟؟؟منتظر قصاص روزگار باش
مشکلی نیست. لابد آقا خلیل هم وقتی تو نیستی واسه زن تو مشروب میبره.
ریدی با این sms کوتاه این داستان بود؟