شاید پنج شش سال پیش بود جلو در مغازه وایساده بودم یه زنه بعدا فهمیدم اسمش نیلوفره.چهره ش برام اشنا بود اونقدر نگاش کردم خودش فهمید.در مغازه بستم رفتم پیاده دنبالش توو یکی از خیابون های اطراف ماشینش پارک کرده بود .تا اونجا رفتم دنبالش دید باز دنبالشم همین طور نگاش میکردم سفر شد رفت بدون هیچ آماری.دوسه روز بعد یهو امد مغازه گفت همیشه دنبال زن مردم می افتی.پرسیدم مگه متاهلی گفت آره بچه م دارم یه دختر دارم هش سالشه.گفتم من دنبال کسی اینجوری نیومدم.از چهره خشنت خوشم آمد.بنظرم قبلا دیدمت بعد انگار یه مدت ندیدمت وقتی دیدمت چهره ت برام آشنا بود.گفت آره قبلا این مرکز خرید زیاد می امدم الانم امدم طلا بفروشم پول لازم داشتم. خلاصه با اصرار من شماره تلفنش داد.

دو سه ساعت بعد زنگ زدم گفت عصرا بهم زنگ نزنیا .از صبح تا پنج عصر بزن بتونم جواب میدم.خلاصه با هم اوکی شدیدم زنگ میزدم یواش یواش همه جور حرف باهم میزدیم حتی حرف سکسی هم میزدیم .گفت اگر فقط دنبال سکسی من نیستم گفتم من هم تو رو میخوام هم سکستو.گفتم پس من نیستم گفتم باشه هر چی تو بگی.چند روز بعد ساعت نزدیک هشت شب بود زنگ زد جواب ندادم گفتم بگا رفتم این ساعتا شوهرش خونه ست لابد فهمیده پیگیر شده.چندبار زنگ زد جواب ندادم.اس ام اس زد گفتم لعنتی جواب بده کارت دارم .زنگ زدم گفت بیا خونه م زود باش پرسیدم مگه شوهرت نباید الان خونه باشه.گفت دست داداشش توو کارخونه بگا رفته اونو بردن بیمارستان.گوله خودمو رسوندم خونه ش پیاده ده دقیقه راه بود .خلاصه رفتم با ترس بالا گفت بیا توو.یه لباس مشکی بلند پوشیده بود تا رسیدم شروع کرد بغل کردن و بوسیدن و لب گرفتن.هر کاری کردم بکنمش نذاشت گفت حالا برو یهو دیدی پیداش شد.همینم از سگی مثل این خیلی بود.صبح ساعت هفت چندبار گوشی زنگ خورد اس زد کجایی جواب بده.خوابو بیدار بودم خوابم می امد زنگ زدم گفت میخوام بیام پیشت.تا شنیدم یهو کیرم راست شد جنگی خونه رو مرتب کردم یه ربع رسید.صبحانه شیر کیک و چرت پرت گرفته بود اورده بود.خوردیم گفت باشگاه کنسل کردم بیام پیشت.خلاصه شروع کردم بغل بوس و لب هی پس میزد هی وحشی تر میشدم.گفت آروم اول عشق بازی فقط میخوای بکنی تمومشه.توو یخچال ویسکی داشتم یه جعبه شیرینی تر و رولت هم بود نشستیم مشروب خوردن .چند پیک خورد گرم و وحشی شد.خودش شروع کرد ب لب بازی و گاز گرفتن .لختش کردم هیکل خاصی داشت نه سینه داشت نه کون.صاف بود ولی شکمش همه عضله ای بود .چند تیکه بود.بدن سبزه ای داشت چهره ش معمولی بود اما وحشی بود.خلاصه گرم گرم بودیم.شیرینی ها رو مالیدم رو بدنش ویسکی میریختم رو کوسش زبون میزدم هم تند بود هم مزه باحالی داشت از رو نافش ویسکی میریختم می امدم رو کوسش زبون میزدم داد میزد میسوزه تف میکردم دهنش شیرینی رو سینه های کوچیکش لیس میزدم خلاصه کثافت کاری راه انداخته بودم.شروع کرد ب ساک زدن تا ته می کرد دهنش تخمام میخورد.میگفت بکن توو کوووسم کیر کلفتت میخوام.کوسش داغ داغ بود کردم توو کوسش چندتا هم چک زدم صورتش وحشیانه تندتند میکردمش .هر دو دیونه شده بودیم کون صاف و سبزه باحالی داشت سوراخ کونشو زبون زدم گفت نمیره توو .با تف تف تف کیرم کردم توو کونش دیدم حال نمیده کوسش بهتر بود کشیدم بیرون کردم توو کوس داغش تازه میخواستم گرم گاییدنش بشم ارضا شد.بی حال افتاد .همون جوری پاهاش دادم بالا باز کیرم کردم توو کوسش آبم ریختم رو بدنش با دست مالیدم اطراف نافش.گفتم حالا باید رو کیرم صد هشت باز کنی من دراز بکشم تو رو کیرم پاهاتو کامل باز کن بالا پایین برو.یه کم انجام داد سختش بود بی حال بود مشروب گرفته بود .بیخیال شدم باز توو همون حالت بی حالیش یبار دیگه کوسشو تندتند گاییدم اصلا صداش در نمی امد.یکسالی همین جوری وحشیانه باهم حال میکردیم اما هیچ وقت دیگه شیرینی ب کسی نمالیدم خاطره ش فقط با این برام موندگار شد.دیگه هفته ای چند روز بعد باشگاه یا بعداز کار من می امد باهم حال میکردیم مشروب میخوردیم تا اینکه یبار منو با یکی دیگه .همه چی تغییر کرد.قضیه رو جمع جور کردم اما چون برام تکراری شده بود نخواستم باهاش ادامه بدم گفتم من دیگه با متاهل سکس نمیکنم پیچوندمش تا با یکی دیگه باشم.هنوزم توو اینستا باهم گاهی چت میکنیم اما اونم الان با یکی دیگه سرگرم.آخرین بار که تازه گیا امد مغازه دیدمش با این که جذاب تر و خواستنی تر شده بود اما دیگه میلی سکس باهاش نداشتم یه کم حرف زدیم رفت حالا شدیم دوست اینستایی.

نوشته: عالیجناب