سکس مریم و مجید

1392/04/07

سلام خدمت تمام دوستان عزیز من دفعه اولم که دارم خاطرمو براتون میذارم اگه بد بود ببخشید.این خاطره مربوط میشه به 2سال پیش.قبل از اینکه با مجید باشم سکس های زیادی داشتم البته بیشترش لزبود.خرداد ماه بود که باهم رفتیم بیرون منم خیلی گرمم بود بهش گفتم اگه خونتون کسی نیست بریم اونجا باهم حرف بزنیم منتظر بودم ضایم کنه بگه نه.ولی گفت باشه بریم.

وقتی رسیدیم من زود مانتو وشالمو در اوردم و دراز کشیدم اونم رفت واست اب میوه بیاره خیلی استرس داشت اولین بارش بود که یکی میاورد خونه.اب میوهمو خردمو رو پاش دراز کشیدم اونم داشت نازم میکردو کم کم احساس عجیبی بهم دست داد.بلندشدم نشستم وتوچشماش نگاه کردم خیلی لروم بهم نزدیک شدیم ولبامون روبه روهم که من لبامو گذاشتم رولباش وبایه طرز خواستی داشتیم لبای همدیگرو خوردیم ومنو خوابوندو اومد روم یه احساس خواستی داشتم بدنم دااغ داغ بود همینجور که داشت لبمو میخورد یه دستشم روسینم بود و داشت سینه هامو میمالیدمنم دستم روکیرش بود .بعد لباسای هم دیگرو در اوردیم حالا دیگه لخت بوبغل هم بودیم خیلی حال میداد بعد از اینکه لب گرفتنش تموم شد اومد سینه هامو خرد حشرم خیلی زده بو بالا از شدت حشر سرم داشت میترکید سینه هامو عین یه بچه کوچولو میخورد.بعدش شکممو بوس کرد ورفت سمت کسم کسم خیس خیس شده بود وقتی داشت کسمو میخورد جیغم رفته بود هوا دیگه داشتم میمردم دلم خیلی کیرشو میخواست.خیلی خوشگل بود سفید وایییییییییی الان منتظرم هرچه سریعتر بیاد خونه تا کیرشو بخورم.خوب داشتم مشگفتم به حالت 69در اومدیم کس من دم دهن اون بود کیراون تو دهن من اولش خیلی برام سخت بود اخه خیلی کلفت بود ولی بالاخره جاش دادام تا اخرکیرشو میخوردم .دیگه هیچ کدوممون طاقت نداشتیم قمبل کردم واونم یه ذره به کیرش کرم زد کرد تو کونم خیلی درد داشتم ولی دردش واسه اولش بود بعد از 2دقیقه کونم به کیر گندش عادت کرده بود من داشتم ازشدت لذت اه ه ه ه هواوه ه ه ه میکردم اونم مدام داشت قربون صدقم میرفت دلم میخواست کیرش بره توکسم بهش گفتم گفت نه دوست دارم شب عروسیمون این کارو بکنم و پرده تو بزنم .ولی وقتی دید من میخوا قبول کر پرده من حلقوی بود من مشکلی نداشتم.وایییییییییییی وقتی کیرش رفت توکسم یه لحظه دهنم همینجوری باز موند و داشتیم بهم نگاه میکردیم بعد 2 بار زدن تلمبه زدن گفت ابم داره میاد.ومنم کیرشو کردم تو دهنم وبراش ساک زدم وکل ابشو ریخت تو دهنم خیلی باحال بود ولی من هنوز ارضا نشده بودم اومد وسط پام نشست انقدر کسمو خرد که بالاخره ابم بود خیلی بهمون حال داده بود.الانم باهم ازدواج کردیمو هرشب باهم سکس دارم اگه خوشتون امد یه خاطره دیگه ازسکس بعد ازدواجمون براتون تعریف میکنم.مریم

نوشته: مریم


👍 0
👎 0
68462 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

388434
2013-06-28 06:33:45 +0430 +0430
NA

اه اه…
پردتو زده بعد کرده تو دهنت آبشو خوردی؟
احیانا خونی نشده بود؟
بی احساس نوشتی…

0 ❤️

388435
2013-06-28 06:50:46 +0430 +0430
NA

ینی کوالا با درختش تو همون کوس حلقویت !!! چی بود نوشته بودی لااقل یبار ازروش میخوندی غلط املاییاتو درست کنی ! هرچند برای باراول بدنبود ولی زود تمومش کردی حس ندادی به داستان :|

0 ❤️

388436
2013-06-28 06:56:40 +0430 +0430
NA

خدارحمتش کنه منم یه دوست داشتم اسمش مریم بود! خیلی کردنی بود

0 ❤️

388437
2013-06-28 08:28:35 +0430 +0430
NA

حس نداشت انگار دروغ بود
گالیور حلقوی؟¿

0 ❤️

388438
2013-06-28 17:12:18 +0430 +0430
NA

چی بگم والا!!!
بچه ها لطف کردن تا حالا خیییییلی مودب بودن…

0 ❤️

388441
2013-06-28 17:29:09 +0430 +0430
NA

خوب بود خسته نباشی دستت درد نکنه

0 ❤️

388442
2013-06-28 18:27:44 +0430 +0430
NA

به پاي هم پير بشيد

0 ❤️

388443
2013-06-28 18:44:13 +0430 +0430
NA

کس آبجیت اگه حلقوی نبود پس همه تو ایران حلقوین چ خوب کمبود کس نداریم جنده هم میتونن کلی کاسبی کنن بعو شوهر

0 ❤️

388444
2013-06-28 18:45:39 +0430 +0430
NA

یک سوال ذهن بنده رو شدیدا مشغول کرده!!داستان نوشته بود؟؟؟؟؟؟؟

0 ❤️

388445
2013-06-29 07:35:31 +0430 +0430
NA

آخه کس حلقوی مشنگ این چی بود دکلمه بود نمیدونستم غلطهای املایی بگیرم یا بخونم نمرت 9 میشه رد شدی کسمغز حلقوی اه دیگه ننویس

0 ❤️

388446
2013-06-29 07:54:02 +0430 +0430
NA

جنده کس حلقوی کیرم تو ادبیاتت کیر خونی خور

0 ❤️

388447
2013-06-29 17:15:29 +0430 +0430
NA

وای وای وای
کیر تو بچگیات_جالبه همه پردشون حلقویه و جالب ترم اینه که خودشونم میدونن حلقویه
حالمو به هم زدی جنده دو تومنی
فعلا تا بعد

0 ❤️

388449
2013-06-29 19:15:42 +0430 +0430
NA

این نوشته یه مرد بود نه زن

0 ❤️

388450
2013-06-29 22:47:49 +0430 +0430
NA

كيرم تو حلق حلقوي ات!
با اون املات
يه دوتا كتاب ديكته شب بگير تمرين كن

0 ❤️

388452
2013-06-30 02:22:02 +0430 +0430

حالم از داستانهای تخمی تخیلی اینچنینی بهم میخوره. همشون هم مثل هم میمونن. میرم خونه طرف، اون براشون آب میوه میاره و بعدش هم سکس میکنن.نمیدونم جای واقعیت این وسط کجاست… ؟!!!

0 ❤️

388453
2013-06-30 03:28:47 +0430 +0430
NA

این طرز نوشتن بدون ظرافت برا یه پسره.شرط میبندم.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها