سکس من و همسرم با دوستم

1402/02/24

سلام اسم من محسن هستش ,34ساله اسم زنم فهیمه 33ساله ما ده ساله ازدواج کردیم من یه جون قد متوسط خانم با وزن 70کیلو زنم با قد متوسط با باوزن 72کیلو زنم تنو بدنش پر هستش سینه هاش 85هستش منو خانمم هفته ای یکی دوبار سکس داریم معمول پنچ شنبه شبا به هیچ وج جای نمیریم باید سکس کنیم هرشب سکس میکنیم من فیلم سوپر میزارم مردای کیرگلفت بزرگ از اونجایی که کیر من سیزده چهاده سانته بازم منو راضی نمیکنه همیشه تو سکس به زنم میگم کیر کلفت میخوای اونم همیشه عاشق کیر کلفته جرش بده منم دوس داشتم یکی باشه بزار تو کسش قیافشو ببینم یه رفیق دارم یه رفیقم دارم اسمش رضاست اونم یه خرکیر معروفه یه کیر داره 21سانت خیلی هم کلفت کیرش تو استکان نمیره همیشه زنمو میکردم میگفتم دوس داری رضا جربده از کون بهش میدی میکفت از کون نه ولی از کس بهش میدم ناگفته نماند یکی دوبار خانمم هوس کیر کلف میکرد با رضایتش بادمجون داشتیم تو یخچال میاودرمش کلفت با کسش ورمیرفتم بعدا میکردم تو کسش حسابی حال میکرد بگذریم من چند بار به رضا گفتم از کیرت عکس فیلم بفرس میخوام ببینمش به بهانه این که میخوام به یه دختر نشون بدم حال بکنه اونم چند باری فرستاد بعدا سوال کرد نشونش دادی من جوابشو نمیدادم میرفتم به خانمم نشونش میدادم هوسی ترش میکردم اونم همیشه دنبال این بود به دختره نشون دادم هی تو واتساپ ازم سوال میکرد بعد چند وقت بهش گفتم یه عکس دیگه بفرسته اونم شروع کرد فحش دادن یک بار دیگه فیلم بفرستم دختره رو برام نیاری میام زنتو میگام حالا زنم کنار من داشت پیامشو میخوند منم بخاطر این که کم نیارم پیش اونو زنم گفتم منم میام زنتو میگام نظرت چیه اونم گفت میتونی بیا چند وقت گذشت بهش پیام دادم بیام زنتو بکنم اونم گفت بزار من بیام زنتو بکنم گفتم اصلا منمم میارم توهم بیار چند هفته ای باهم اس بازی کردیم که کلا هردو راضی شدیم گفتم شاید زنت راضی نشه گفت ببین چکار میتونی بکنی مخشو بزن منم بهش گفتم تو یک شب به خانمت بگو دوستم با خانمش میخوان شام بیان خونه مون به خانمت بگو اسرار کنه شب بمونیم اونجا صبح بریم بیرون تفریح منم از زنم اطمینان نداشتم خلاصه زنگ زد بهم گفت منم بودم خونه به زنم گفتم دوستم رضا شام گفت بیاین خونه ما همون که کیرش کلفته خانمم کفت نمیدونم برین نریم ته دلش میخواست بیاد رضارو ببینه بلاخر راضی شد بیاد ما یک شب رفتیم خونه شون دیدم زنش اومد دم در درو بازکرد تعارف کرد ماهم رفتیم داخل گفتم اقا رضا کو گفت رفته تا خونه مادرش میاد خانمش کمی مومن بود ولی کون گنده سینهای نود اصلا شکم نداشت کمی ساده بود بلاخره چای اورد خوردیم یه کمی که گذشت دیدم رضا اومد دیدم خانمم یه جوری نگهش میکنه به هیکلش دید میزنه به پایین تنش دید میزد باورش نمیشد این کیرکه دید مال رضا باشه اقا کذشت خانم ها رفتن تو اشپزخانه واسه تدارکات شام منو رضا پیش هم داشتیم درمورد کردن این دونفر حرف میزدیم انقدر حشری شده بودم که هم میخواستم زودتر زن رضا رو جلو چشمش بکنم هم اون زنمو بکنه قیافشو ببینم شام خوردیم کمی نشستیم حرف بالا پایین چندتا سریال دیدیم دیدم رضا قلیون چاق کرد دیدم میگه برم شربت درست کنم گرم شد این کسکش رفت یک دونه متادونو خورد کرد کرد تو شربت به من گفته بود گفت اینطوری اعصاب اینا اروم تر میشه بهتر میشه کنار اومد اقا شربتو همه خوردیم بعد نیم ساعت چهل دقیقه دیدم زنا مون میگن چقدر گرمه از اونجای که رضا مستاجر بود کولر نداشت به خانمم کفتم لباستو کم کن اینا که محرم هستن دیدم زن رضا هم رفت تو اتاق لباسشو عوض کرد یه لباس نازکتر پوشید اومد سینهاش بزرگیش قشنگ معلوم بود منم داشتم پاره میشدم اقا ساعت یک نیم شد دیدم خانمم میگه من خوابم میاد گفتم برو بخواب اور اتاق زن رضا گفت من دارم کور میشم رضا گفت اون اتاق گرمه شما خانم ها پیش پنجره پشتی بخوابین پنچره رو باز میزارم باد بیاد شماهم خنک باشین هم در اتاقو باز میزارم رو به باغ هستش باد خنک میزنه همه قبول کردن رفتن بخوابن به فاصله یک متر ازهم دراز کشیدن منم به رضا گفتم برقو خاموش کن ما رو سکو قلیون میکشیم ازاونجایی که این احمق تو شربت متادن ریخته بود منم تک توک بعضی وقتا واسه سکس میخوردم بی خوابی میزد به سرم اون شب اصلا خوابم نبرد تا ساعت سه نشستیم حرف زدیم چجوری بکنمیمشون قلیون کشیدیم دیدم هوا داره خراب میشه سرد داره میشه دم دم صبح به رضا گفتم پتو بیار اینا سرما میخورن رفت اورد انداخت رو خانمش یکی دیگه رفت بندازه رو خانمم من دست زد به کونش خاننم اصلا تو این دنیا نبود رضا اومد گفت اینا بیهوشن گفتم جدی گفت من برق همه جا رو خاموش کنم هیچی اصلا معلوم نیست خونشون یه جوری بود پشت باغ تامسون خیلی خیلی تاریک حساب کن حدتا جلو پاتو نمیدیدی گفتم الان وقتشه بهش گفتم من میرم پشت الهام توهم برو پشت فهیمه طوری که کون زناننمون سمت ما بودبا نورموبایل رفتیم زیر پتو بعد چند دقیقه دراز مشیدن خودمو نزدیک الهام کردم خودمو چسبودم به کونش دستمو گذاشتم رو سینهاش شروع کردم به مالیدن اونم انقدر غرق خواب بود اصلا حواسش نبود یه کمی گذشت دستمو بردم زیر لباس نازکی که پوشیده بود اررو اروم از رو سوتین نو سینهاشو بازی میدادم دیدم خودشو شل کرد فکر میکرد رضا هستم بعدا کمی دستمو بردم زیر سوتین کشیدم بالا یه زره نه اینکه سینهای نودش بیاد بیرون نصفصش بیرون بود نصفش داخل شروع کردم بازی کردن یکی دیگه دستمو بردم تو شورتش اررم با کسش وررفتن دیدم داره بر میگرده محکم نگهش داشتم بر نگرده خواستم خوب هوسیش کنم انقدر بازی بازی دادم که دیدم میگه دارم پاره میشم رضا چته امشب بعد هستش اینا خوابن فقط جلو دهنشو گرفتن نذاشتم حرف بزنه گفتم خوب هوسی بشه بعد یه کم برگردوندمش به سمت بالا رفتم لای پاش سوتینشو دادم بالا شورتشو دراوردم شروع کردم به خوردن کسش یه کم لیز شده بود اخه رضا میگفت عاشق اینجور صحنه هستش ولی رضا این کارو نمیکرد از کس خوری بعدش میومد منم با دست دیگه شروع کردم به بازی نوک سینهاش یه چهار پنج دقییقه این کارو کردم رفتم روش دهنشو گرفتم گفتم هیس من محسنم رضا خوابه ساکت شو دیدم نفس نفس میزنه دستمو از رو لبش به سختی گرفت جفت کسکش چکار میکنی بی ناموس رضا بفهمه چی زنت بفهمه چی منم یکم دستشو محکم گرفتم گفتم یع لحظه صبر کن رضا داره اون وره فهیمه رو میکنه گفتم گوش کن گوش کرد دید صدا اونا در اومد فهیمه داشت براش ساک میزد گفتم دیدی گفت برقو روشن کن من گفتم نه زشته گفت برا چی زشته تو داری منو میکنی اون داره زنتو میگاد کجاش زشته دیدم راست میگه یهودیدم یه گوشی چراغش روش شد کی بود فهیمه گفت ساکت شو بخواب تو که به رضا کون نمیدی انقدر کیرش بزرگه نمیره اینم کیر متوسط عاشق کون دادنی حال بده اونم فقط داشت نگاه میکرد به ساگ زدن فهیمه تو دهنش جا نمیشد دیدم یه کم مقاومت میکنه یکم سینهاشو خوردم اروم شد یوش یواش کیرمو گذاشتم دم کسش یه فشار رفت تو انقدر گشاد بود چندتا تلمبه زدم گفتم از کون بزارم حرفی نزد گفتم دلش میخواد گفتم میخوام برقو روشن کنم دیدم کسی حرف نزد گوشی من پیشم بود روشنش کردم رفتم برقو زدم دیدم رضا کسکش کیرش تو دهن فهیمه هستش جا نمیشد گفتم میخوام الهامو از کون بکنم دیدم زنم میگه بکنش جرش بده اینو گفت حشری تر شدم پاهاشو دادم بالا یه بالش گذاشتم دم کونش. یه کم با کیرم دم کونش بازی دادم دیدم پاهاشو گرفت سرش اومد پایین طوری که انقدر سینهاش بزرگ بود نصف صورت الهامو گرفت رضا دید این صحنه رو اینم سریع بالش گذاشت دم کون فهیمه پاهاشو بلندمنم سرکیرو گذاشتم دم کونش یه که رفت تو داشتم کم کم فشار میاوردم بره یه چشم به رضا به کیرش بود چجوری میخواد بزاره تو کس فهیمه دیدم سرکیر رضا یکم تیز بود کوچیک ولی از کله به بعد وحشناک کلفت بوذ هم بلند دیدم کلشو گذاشت کم کم داره فشار میده هی عقب جلو میکرد نمیرفت طوری که قسمت سرسش با اب کس فهیمه خیس شده بود فهیمه هم انگشتشو گاز میگرفت رضا برگشت گفت چطور بکنمش منم گفتم طوری بکن دیگه هوس کیر کلفت نکنه رضا هی فشار میداد فهیمه داشت تمام زمینو میکند با ناخنش دیدم رضا یهو فشار داد تا ته رفت دیدم فهیمه یهو چیغ زد پاره شدم کسکش درش بیار این صحنه رو دیدم بیشتر حشری شدم منم یهو گذاشتم تو کون الهام دیدم این گریه افتاد گفتم یک یک مساوی انقدر کردیم که واسه فعیمه عادی شد گفت محکمتر بزن رضا جان حال میکرد منم داشتم از هوس پار میشدم به مهمه نگاه میکردم چنان میزدم که تمام سینهای الهام میخورد به صورتش انقدر ادادمه دادیم که دیدم رضا صداش دراومد گفت دارم ارضا میشم میخوام خالی کنم تو فهیمه گفت نه بریز رو شکمم ریخت اونجا منم که متادون رو من اثر گذاشت هی داشتم محکم محکم میکردم به الهام گفتم ارضا نمیشم چکار کنم گفت درش بیار برو بشور درش اوردم رفتم دست شویی اومدم دیدم فهیمه میگه من دلم نمیومد او ارضا نشدی بیا منو الهام دوتایی ابتو بیاریم دیدم زنم اومد رو کیرم به الهام گفت بشین رو لب محسن طوری که زنم کمر میزد من کس الهامو میخوردم سینهاشو فشار میدادم انقدر خانم من بالا پاین کرد بعد بلند شد به الهام گفت چهار دست پا شو اونم شد کیرمو کرددهنش خیس کرد بادست خودش خانمم کرد تو کس االهام هی دم کون الهام میزدبه سینهاش چنگ میزد گفت دیدی شوهرم چطور تورو میکنه اونم لال بوذخانمم میگفت سیناهشو نگاه چقدر بزرگه حال کن هی سینها ی خودشو میکرد دهنم انقدرکردمذداشتم ارضا میشدم گفتم کجا بریزم خانمم گفت بریز تو کسش حال کن عزیزم منم خالی کردم توکسش انقدر کرذمش که کیرمو دراوردم قرمز خون بود

نوشته: محسن


👍 10
👎 20
61901 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

927875
2023-05-14 01:08:54 +0330 +0330

روانی بدبخت

1 ❤️

927888
2023-05-14 02:05:01 +0330 +0330

کونی این چیه نوشتی سرم درد گرفت از بس بهش فکر کنم چی به چیه!!!آخر سر هم کپی کردم رو مترجم گوگل ببینم چی نوشتی اونم هنگ کرد😂😂😂😂

5 ❤️

927896
2023-05-14 02:35:50 +0330 +0330

بقرآن ۹۰ درصد داستاتای شهوانیو یه نفر مینویسه نگا کن آخه این دومین فهیمه امشبه میشه مگه آی ملت شما بگین

5 ❤️

927942
2023-05-14 09:08:19 +0330 +0330

چی میگی جقو

0 ❤️

927993
2023-05-14 16:50:27 +0330 +0330

کونی خان این چه کسشعری نوشتی زیر 18 سال نباید بیاد این سایت.

0 ❤️

927995
2023-05-14 16:54:34 +0330 +0330

خداییش یکی بیاد به من بگه کون پراز گوه رو چجوری میکنید هیکلتون گوهی نمیشه 🤮 🤮 🤮 🤮 🤮

0 ❤️

928011
2023-05-14 20:41:14 +0330 +0330

کصکش ،باید هوش انیشتنو داشته باشیم که منظورت رو بفهمیم،ریدم وسط مدرک‌تحصیلیت

0 ❤️

928142
2023-05-15 12:41:17 +0330 +0330

یه چیزیو دقت کردید که ایتجا تو داستانا همه ممه ها ۸۵ ؟؟؟
یعنی اینایی که ما تو خیابون میبینیم از کجا اومدن؟

0 ❤️

928162
2023-05-15 17:21:08 +0330 +0330

خودت فهمیدی چی نوشتی کونی
فکر کنم رضا کون خودت گذاشته تو هم حین کون دادن داری داستان مینویسی

1 ❤️

928267
2023-05-16 05:10:00 +0330 +0330

کیرم توی کستانت

0 ❤️

928553
2023-05-18 02:30:33 +0330 +0330

چرا من یاد آقا رضا افتادم 😂رضا جاااان

0 ❤️