سلام این فقط ی خاطرست
من قسمت پذیرش اتاق عمل ی بیمارستان کار میکنم و این خاطره مربوط میشه به چهار سال پیش که من 26 سالم بود . ی روز ی مریض آوردن اتاق عمل که ی زن مسن بود و ی خانم جوون حدود 23_24 ساله همراهش بود . درطول عمل این خانم جوون چند بار اومد و از من سوال کرد و هر بار با چشمای عسلی و لبای خوشکلش ی جور دل منو میلرزوند . تا اینکه عمل تمام شد و مریضو بردن بخش . عصر اون روز وقتی تقریبا کار من تموم شده بود و داشتم آماده میشدم که برم خونه ی لحظه ی صدای آشنا و زیبا به گوشم خورد که گفت : سلام آقا . منم سرمو بالا آوردم و وقتی همون خانم جوونو دیدم شوکه شدم و دستپاچه جواب دادم : سلام بفرمایید . اون خانمم گفت : میخواستم بابت صبح تشکر کنم . من که دل تو دلم نبود گفتم : خواهش میکنم مادرتون بهترن ؟ جواب داد : خوبن ولی اون خانم مادر من نیست . گفتم پس چکارتون هستن ؟ گفت : مادر شوهرم و در حالی که لبخند میزد گفت : کاش مرده بود . فهمیدم که رابطه خوبی با شوهر و مادر شوهرش نداره و از روی شیطنت خندیدم و شمارمو نوشتم روی ی کاغذ و بهش دادم و گفتم : اگه کاری داشتین بهم زنگ بزنید . اون شب بعد از چند تا اس ام اس عاشقونه و ی کم درد دل چند تا اس ام اس سکسی براش فرستادم و اونم جواب داد و فهمیدم بدش نمیاد . چند شب بعد بهم زنگ زد و گفت امشب میتونی بیای خونمون ؟ منم از خدا خواسته گفتم : آره . البته بگم که شوهر سپیده ی مرد خوش گذرون بود که معمولا آخر هفته با دوستاش میرفتن تفریح و شکار . خلاصه کارم که تمام شد سریع رفتم خونه ی دوش گرفتم و ساعت 10 از خونه زدم بیرون . وقتی رسیدم در خونشون قلبم تند تند میزد و ی کمم میترسیدم ولی دلو زدم به دریا و زنگ زدم . در که باز شد دید ی زن خوشکل با موهای بلند و مشکی و ی آرایش ملیح که زیبایی صورتشو دو چندان میکرد و ی تاپ زرشکی بدون آستین که سوتین سفیدش کاملا پیدا بود و ی شلوارک جین جلوم ظاهر شد . وارد شدم و از همون جا بغلش کردم و لبامو گذاشتم روی لباش و بوسیدمش تا وارد سالن پذیرایی شدیم . بعد از ی پذیرایی مختصر که البته با شیطنت های من همراه بود سپیده اومد و پیشم نشست . دیگه نمیونستم صبر کنم . دستمو انداختم دور گردنش و شروع کردم لباشو خوردن کم کم ولو شد روی زمین و منم شروع کردم گردن و گوشاشو خوردن . تاپشو بیرون آوردم و سوتینشو باز کردم . چه سینه هایی داشت گرد و سفت خوردنی سایزش حدودا 70 یا 75 بود . اول نوکشو با لبام کشیدم و بوسیدمش و آروم با دستام میمالیدمش که صدای سپیده آروم آروم شنیده میشد که میگفت هووووووم هوووووووم با ولع بیشتری سینه هاشو میخوردم و گاهی هم نوک سینشو ی گاز کوچولو میگرفتم . صدای سپیده داشت بلند تر میشد و میگفت آهههههههههه واااااااااای بخورش بخورش کم کم رفتم پایین تر و شلواکشو درآوردم . ی شرت سفید فانتزی پوشیده بود که میشد از زیرش کس تپل و گوشتیشو دید که حالا خیس شده بود و بوی خاصی میداد . با دندونام شرتشو آوردم بیرون و شروع کردم به لیسیدن کسش . اولش چند تا جیغ زد ولی هرچی بیشتر میخوردمش باله هاشو بیشتر میشنیدم . اووووووووم ااوووووووم بخورش بیشتر بخورش همش مال خودته بخورش . بعد از این بلند شد و شلوار منو بیرون آورد و کیر راست شدمو از زیر شرتم بیرون کشید و شروع کرد به خوردن و لیسیدن کیر من . وای که چه حالی میداد . بعد از چند دقیقه عشق بازی خوابوندمش و بین دوتا پاهاش نشستم و در حالی که هی میگفت زود باش منو بکن کیرمو گذاشتم توی کسش و آروم فشار دادم داخل . کس تنگ و داغی داشت و حسابی هم خیس شده بود و کار منو راحت کرده بود و بعد از چند بار جلو عقب کردن با ی فشار محکم همه کیرمو تو کسش جا دادم و حالا دیگه سپیده داشت جیع میزد و حال میکرد چند دقیقه ای تلمبه زدم تا اینکه اوج گرفتن ناله های سپیده رو دیدم و فهمیدم داره ارضا میشه و به همین خاطر سرعت تلمبه کردنمو بیشتر کردم تا ی لحظه با هم ارضا شدیم و من که میدونستم سپیده طبیعی جلوگیری میکنه همه آبمو روی سینه های خوشکلش خالی کردم . و هر دومون روی زمین ولو شدیم . اون شب تا صبح دو بار دیگه ما با هم سکس داشتیم و خاطره زیبا فراموش نشدنی برامون شکل گرفت .
فربد
بوي دختر ايروني مياد .
داستان رو هم تا همونجا كه فهميدم شوهر داره خوندم كس كش زن قحبه .
[quote= MS.TEACHER]بوي دختر ايروني مياد .[/quote]
ای جان ای جان :X
کثیف بود، ننویس . . . . . . . . . . . . . . . .
کُس کش با زن شوهردار؟ کله کیری اون که از مادر شوهرش خوشش نمیومد، از شوهرش هم بدش میومد؟ بعد اومد به تو جلقو داد؟ ابله دیگه ننویس.
جایی همه بچه ها خالی الان توی اهواز بد چوری بارون میباره حیف حیف که سیگار ندارم اگر هم داشتم روشنش میکردم و بعد میکردمش تو کونه نویسنده
تاپ زرشكى بدون آستين من فك كردم تاپ آستين داره دارى ميگي تاپ
داريم آخه كس كش
شما که میگی دیگه دستت تو کاره، کاندوم قحط بود؟؟؟؟؟؟؟؟
با این خارشای خانمان سوز