من و استاد کنکورم

1392/06/04

سلام اسم من نسیم.این داستان مربوط به 1سال پیشه.اون موقع من کنکوری بودم.تو شهر ما یه استاد زیست بود که پزشک بود(دانشجوی تخصص رادیولوژی و سونوگرافی داشت)و البته برادر یکی از دوستامم بود.رامین 29 سالش بود همه بچه ها تو کفش بودن که مخشو بزنن.البته اینم بگم که خیلی خودشو میگرفت.یه روز تو عید بود که من تو فیس بوک براش پیام فرستادم.رامین بعد کنکور جوابمو داد چون اینقدر سرش گرم خارج رفتن اش بود که به فیس بوکش اهمیت نمیداد.وقتی رفتم عکسای شخصیشو دیدم دهنم باز موند یه شکم 6تیکه با بدن برنز.تو دلم گفتم خوش به حال زنش
تو شهرما من جز معدود دخترایی بودم که هیکل و فیس قشنگی داشتم چون مامانم مربی باشگاه بود از بچگیم رو بدنم کار میکرد.
کم کم رابطه من با رامین صمیمی شد تا اینکه مامان من و مامان رامین فهمیدن که با هم دوستیم.
جواب کنکور اومد من رتبم 1000شد و خیلی راحت میتونم پزشکی شهرمونو بزنم و رامین بشه استادم.تو فاصله انتخاب رشتم تا اومدن جواب نهایی سکس من و رامین اتفاق افتاد.
یه روز رامین زنگ زد و گفت نگار بابامینا رفتن شیراز مسافرت آمادشو بیام دنبالت بریم خونمون.من اولین بارم نبود که میرفتم خونشون.اونروز کلاس داشتم به مامانم گفتم بعد کلاس با رامین میرم بیرون.اونم گفت تا قبل ساعت 9 که بابات میاد خونه باش.ساعت 4از خونه زدم بیرون کلاسمو پیچوندم و رامین اومد دنبالم رفتیم خونشون.
وقتی وارد خونشون شدم مانتومو دراوردم نشستم رو مبل.رامین برام شربت آورد و اومد کنارم نشست.ماهواره رو روشن کرد به قول بچه ها زد کانال خاکبرسری!
من تو بغل رامین بودم که یه دفعه مرد تو فیلم کیرشو نشون داد من گفتم وای چقدر بزرگه رامین گفت این معمولیه پس واسه منو ندیدی.تو بغلش که بودم ازم لب گرفت و من تغییر سایز کیرشو زیر بازوم احساس میکردم.یه لحظه نگاهم به کیرش از رو شلوارکش افتاد گفت چیه اذیتت میکنه گفتم میترسم شلوارتو پاره کنه و بیاد بیرون سریع شلوارشو کشید پایین و گفت حالا دیگه نترس خودش اومد بیرون
من چشام به کیرش بود چون تا حالا از نزدیک کیر به این بزرگی ندیده بودم راست میگفت ماله مرده معمولیه!کیرشو با دست تکون داد و گفت سلام با من دوست میشی؟با ترس به کیرش دست زدم گفت نسیم بریم اتاق راحتتر باشیم؟(من از اسای چند روزش فهمیده بودم که حالش بده)مخالفتی نکردم اومد بغلم کرد و تا برسیم اتاقش ازم لب میگرفتمنو گذاشت رو تختشو بهم گفت پایه یکم شیطونی هستی سرمو تکون دادم سریع پرید بغلمو بوسم کرد.2باره ازم لب گرفت کم کم اومد گردنمو خورد بعدش تیشرتمو درآورد و گفت بلند شو سوتینتم در بیارم.منم به حرفش گوش کردمبعد از اینکه درش اورد شروع کرد سینه هامو خوردن.نوک سینه هامو با دندونش میگرفت و میکشید من دیگه تنم شل شده بود کم کم رفت سمت شلوارم سریع دستو گذاشتم رو زیپ شلوار بهم نگاه کرد چون حال خودمم خوب نبود دستمو برداشتم شلوارمو دراورد وقتی پاهامو دید چشماش برق زد یه نگاه خریدارانه از بالا تا پایین بهم انداخت.از روی شرتم کسمو بوس کرد و گفت اگه من رامینم که نمیذارم دسته کسی به این برسه.شرتمو دراورد و شروع کرد کسمو خوردن داشتم ریز ریز ناله میکردم که رامین گفت دوس دارم صداتو بشنوم راحت باش صداتو کسی نمیشنوه.داشتم ارضا میشدم صدام ناخودآگاه بلندتر شد وقتی آبم اومد با زبونش آبمو روی کسم مالید.
بعدش اومد کنارم رو تخت خوابید و ازم لب گرفت.بهم گفت نسیم کیرم داره میترکه بهم حال میدی؟گفتم چیکار کنم؟گفت برام ساک بزن.بهش گفتم من بالا میارم اگه آبتو بریزی تو دهنم.قبل از اینکه آبت بیاد بهم بگو.باشه؟سری تکون داد بلند شد وایستاد.منم رو زانوهام نشستم و شروع کردم به ساک زدن.اولش کلاهکشو خوردم هی عق میزدم چون پیش آبش میرفت تو دهنم.کم کم عادت کردم بیشتر میکردمش تو دهنم.رامینم هی تشویقم میکرد که تو میتونی!دیگه عادت کردم راحت براش ساک زدم.رامین گفت سینتو بیار جلو داره میاد.آبش اومد و همشو ریخت رو سینه هام.بعد با دستش سینه هامو ماساژ داد.من رو تخت خوابیدمو اومد روم خوابید و کیرشو گذاشت رو کسم.گفتم کسم نه.گفت پس کجا گفتم اگه دوس داری کونم ولی کسمو نمیذارم.گفت بهتر به من بیشتر حال میده.گفت پاهاتو ببر بالا.بعد مخرجمو با روغن برنز چرب کرد و باهاش بازی کرد.بعد کیرشو گذاشت رو کونم یکم فشار داد و رفت تو.احساس کردم اونقدر کونم کشیده شده که داره جر میخوره و هی احساس میکردم که الان دستشویی میکنم.به رامین گفتم در بیارش باید برم دستشویی.گفت نمیخواد چون ماهیچه های مخرجت باز شده فکرمیکنی دستشویی داری و به کارش ادامه داد.کم کم بیشتر داخل کرد بعد شروع کرد به تلمبه زدن.من که جز حس درد هیچی نفهمیدم نمیدونم چطوری بعضیا از پشت ارضا میشن.دیدم رامین شقیقه هاش عرق کرده چشماشو بسته داره ناله میکنه.یه دفعه انگار تو کونم آتیش گرفت. فهمیدم که آبشو ریخته تو کونم.رامین 3بار دیکه از پشت ارضا شد.گفت نای تکون خوردن ندارم.گفتم پس من چی؟جواب داد گفتم نای تکون خوردن ندارم نای کس خوردن که دارم!بعد رفت با کسم بازی کردن تا اینکه من ارضا شدم.هردومون بی حال شدیم یکم دراز کشیدیم بعد رفتیم حموم با هم دوش گرفتیم.رامین من ساعت 8رسوند خونمون.اگه به من بود باید میلنگیدم ولی از ترس اینکه کسی نفهمه مجبور بودم دردو تحمل کنم و مثل بچه آدم راه برم.
6ماه بعدش رامین اومد خواستگاری و پدرم میگفت چون اختلاف سنیتون زیاده دختر نمیدم.استاد ادبیاتم که اتفاقا استاد رامینم بود و البته آشنای ما و دوست خانوادگی رامین اینا پا در میانی کرد و پدرمو راضی کرد.الان من رامین 4ماهه که عقد کردیم.

نوشته: نسیم


👍 0
👎 0
158951 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

396855
2013-08-26 22:41:28 +0430 +0430
NA

دانشجوی تخصص رادیولوژی و سونگرافی داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دانشجو داشت؟؟؟ دانشجو مدرکه که ایشون داشت؟ بدن برنز؟؟؟؟ مطمئنی طلا نبود؟‌شایدم مس؟ منظورت برنزه بود دیگه؟ مرده شور اون سوادت و ببرن که وسط تعریف از گذشته یهو فعل زمان حال استفاده نکنی .
رامین بشه استادت؟‌ ایشون کنکور درس می داد ؟ بعد دانشجو هم بود و عضو هیئت علمی؟؟؟؟؟ یه چیزی بگو بگنجه ملنگ و السلطنه . می شه رزیدنت همزمان دانشگاه هم درس بده؟
مخرجتو با روغن برنز میشه کرد؟ دهنتو با چی می شه گایید که دیگه دری وری نگی؟

0 ❤️

396856
2013-08-26 23:09:07 +0430 +0430
NA

eyval ostad khub mochesho gerefti hal kardam

0 ❤️

396857
2013-08-27 01:20:32 +0430 +0430
NA

kholase esmet negare ya nasim?! inaro velesh kiresho kard to makhrajet??! makhraj!!! :D Khkhkh

0 ❤️

396860
2013-08-27 02:02:47 +0430 +0430
NA

MS.TEACHER:
ولش کن. کشتیش . غلط کرد . دیگه این طرفا پیداش نمی شه. :D

0 ❤️

396861
2013-08-27 03:16:57 +0430 +0430
NA

:? :? :? 8} 8} 8} نمیدونم چرا امروز همه زدن تو کار طنز…
آقایی که فکر میکنی خانمی عیب نداره بگی آقایی ولی یه نفر ازت مخرج مشترک گرفته. میدونی که اینجا ماشااله گی زیاده و بیشتر طرفدار پیدا میکردی… جون تو وقتی تراوشات ذهن علیلت را دیدم حسابی خندیدم… فکر کنم تو رساله های آخوندها هم دیگه به کون نمیگم مخرج… بقول دوستمون تخصص دوست پسر خیالیت هم که آر خنده بود… نمیدونم تو کدوم کشوری کنکور دادی که با رتبه 1000 میتونستی پزشکی هرجا که بخوای قبول شی… این تخیلاتت منو کشه…
برو جانم برو جلقتو بزن ولی زیاد توهم نشو که برات ضرر داره :T :T :T :T

0 ❤️

396862
2013-08-27 04:20:09 +0430 +0430

تو میتونی!
یاد تایتانیک افتادم (|:

رامین ۳ بار از پشت ارضا شد!
تبریک میگم تو کاملا پاره شدی 8|

0 ❤️

396863
2013-08-27 05:16:18 +0430 +0430

كير تو كونت: اسمت نسيمه؟ و اون گفته نگار بيا خونمون؟ كير تو كون ننه ات مجلوق.

0 ❤️

396864
2013-08-27 05:33:40 +0430 +0430
NA

خودت کونی مامانت جنده بابات هم ساکر

0 ❤️

396865
2013-08-27 07:17:49 +0430 +0430
NA

:| گفتی مخرج یاد ریاضی ابتدایی و صورت و مخرج وباقی مونده و خارج قسمت و مقسوم علیه … خلاصه یاد طفولیتم افتادم.
هیچ خوشم میمد از داستان تخمیت

0 ❤️

396866
2013-08-27 10:30:29 +0430 +0430
NA

4 از خونه رفتی 8 رسیدی. تو کمتر از 4ساعت اون 5بار ارضا شد؟ :O
کمر فیل داشت؟

0 ❤️

396867
2013-08-27 10:38:37 +0430 +0430
NA

یه شکم 6تیکه با بدن برنز.تو دلم گفتم خوش به حال زنش
تا همینجا بیشتر نخوندم…دیگه آدم از هرچی شکم شیش تیکست حالش بهم می خوره…چرا نمیری با گوریل سکس کنی هم هیکلیه هم کمر سفت و رفتی داره…تو هم مثل خیلیا عقلت تو شرتته

0 ❤️

396868
2013-08-27 15:22:23 +0430 +0430
NA

كيرم تو كنت با اين داستان تخمى تخيليت

0 ❤️

396870
2013-08-27 15:24:54 +0430 +0430
NA

كيرم تو كنت با اين داستان تخمى تخيليتت

0 ❤️

396871
2013-08-27 16:42:17 +0430 +0430
NA

سلام اسم من نسیم.این داستان مربوط به 1سال پیشه.

یه روز رامین زنگ زد و گفت نگار بابامینا رفتن شیراز مسافرت آمادشو بیام دنبالت بریم خونمون
رامین برام شربت آورد و اومد کنارم نشست.ماهواره رو روشن کرد به قول بچه ها زد کانال خاکبرسری!
رامین 3بار دیکه از پشت ارضا شد.گفت نای تکون خوردن ندارم.
6ماه بعدش رامین اومد خواستگاری و پدرم میگفت چون اختلاف سنیتون زیاده دختر نمیدم.استاد ادبیاتم که اتفاقا استاد رامینم بود و البته آشنای ما و دوست خانوادگی رامین اینا پا در میانی کرد و پدرمو راضی کرد.الان من رامین 4ماهه که عقد کردیم.
1- :| بله …ابروی هرچی پسره بردی.
2- :| معلوم کن اسمت چیه؟نگار؟نسیم؟!!
3- :| بازم نقش شربت و کانال پورن پررنگ شد تو داستان
4- :| توشهرشما پسرا از کون ارضا میشن؟
5- :| اگه نمیگفتی خواستگاری نیامده مدیون میشدی جون بکس
6- ~X( ~X( ~X( ~X( ~X( خاک توسرت حداقل یه دور میخوندیش دروغگو :^o :^o :^o :^o

0 ❤️

396872
2013-08-27 16:50:33 +0430 +0430
NA

کدوم دبیرستانی به تو دیپلم داده بچه های سوم ابتدایی از تو بهتر داستان می نویسن

0 ❤️

396873
2013-08-27 19:43:25 +0430 +0430

دانشجو درس میخونه.متخصص مدرک داره! اگه منظورت این بود که دانشجوییه ک داره واس تخصص میخونه پس مدرک کارشناسی ارشد داشت! ن دانشجو تخصص سونوگرافی و رادیولوژی داشت.آفرین دیگه ننویسا.غلطات خیلی زیادن زیادن.

0 ❤️

396874
2013-08-27 21:15:49 +0430 +0430
NA

khakkkkkk…
vassalam

0 ❤️

396875
2013-08-28 02:34:10 +0430 +0430
NA

کثافت احمق منم دانشجوی پزشکی هستم و میدونم که بالاترین تخصص پزشکی رادیولوژیه که پردر امد ترین رشتست و حداقل ماهی 100 ملیون در امد کسیه که این رشته رو بخونه مگه الکیه که بیاد کلاس کنکور به احمقی مثل تو درس بده

0 ❤️

396876
2013-08-28 03:19:08 +0430 +0430
NA

چ استادایی تو مملکت ما گیر میاد
تف ب این زندگی

0 ❤️

396877
2013-08-28 15:57:11 +0430 +0430
NA

کس شعر محض بود.

0 ❤️

396878
2013-08-29 06:51:43 +0430 +0430
NA

بازم تخيلات يه جلقى

0 ❤️

396879
2013-08-29 16:32:57 +0430 +0430
NA

esmet negar bood ya nasim?taklife ma ro roshan kon

0 ❤️