پاشیدم لای سینه هاش

1392/09/16

سلام.
ارشام هستم.یه پسر معمولی.26 ساله…اما در عوض عاشق سکس…تیپ و قیافه معمولی دارم اما زبونه چرب و نرمی دارم…راحت میتونم با خانوم های اطرافم ارتباط برقرار کنم.
خب.داستان از اونجا شروع شد که با یکی از دوستام رفتیم سر قرار.دوستم با دوست دخترش بود و یه دختر خوش هیکل و من…
دوستم و زیدش با هم حرف میزدن و من و اون خانوم که اسمش سمیرا بود با هم…قلیون و سرویس تنقلات سفارش دادیم…
قلیون و کشیدیم و از سفره خونه بیرون اومدیم…ماشین و روشن کردم و دوست دختر دوستم و رسوندم و بعد دوستم و در آخر سمیرا خانوم و…
وقت پیاده شدن شماره بهش دادم…گذشت و بعد دو روز تماس گرفت…کلی حرف زدیم و گفت که حوصله اش سر رفته و خواست که بریم بیرون…بهش گفتم که آماده بشه تا برم دنبالش.
رفتم سمت محله شون.دیدم از دور یه خانوم خوش تیپ و خوش هیکل داره میاد…دیدم بعله.خودشه…سوار شد و طبق آداب دست دادیم.گفتم کجا دوست داری بریم؟
گفت:یه جایی که خلوت باشه…من باشم و خودت…
گفتم باشه…گاز و گرفتم رفتم لب ساحل…یه ویلای نقلی دو خوابه داریم اوجا…درب و باز کردم و ماشین و بردم تو پارکینگ…
درب و بستم و رفتم سراغ درب سمت شاگرد ماشین…باز کردم و سمیرا خانوم پیاده شد…رفتیم بالا.نشستیم رو مبل.تلویزیون و ماهواره رو روشن کردم.هوا تقریبا بارونی بود.دریا و موج هاش خیلی دیدنی بود.شروع کردیم به حرف زودن.از زندگیش کمی تعریف کرد.زندگی پر از سختی داشت.بهش گفتم نگران نباش.خدا بزرگه.درست میشه.اومد کنارم نشست و سرش و گذاشت رو شونه ام.منم ناخداگاه دستم رفت سمت موهاش.کمی نوازشش کردم.بعد یه ربع دیدم صداش درنمیاد…دیدم خانوم خوابش برده.بغلش کردم بردمش تو اطاق خواب.گذاشتمش رو تخت.بخاری رو روشن کردم و تیشرت خودم و در آوردم و با نیم تنه بالای لخت رفتم کنارش…پتو رو از زیر پا ورداشتم و انداختم رومون.تاژه داشت خوتبم میبرد که یهو دستشو حلقه کرد دور کمرم.سفت چسبیده بود بهم.منم بغلش کردم.تنش حرارت خاصی داشت…یه عطر خیلی خوش بو به تنش زده بود.شیرین و خوش بو…دیگه کم کم پشت چشمام گرم شده بود.داشت خوابم میگرفت.دیدم با انگشتش روی پوست سینه ام و نوازش میکنه.کمی قلقلکم گرفت.اما خوشم اومده بود.اما از حق نگذریم کارش و خوب بلد بود و حرفه ای کارش و انجام میداد…دور نوک سینه ام.زیر گردنم.خط سینه ام.دور لبم.دلش میخواست دیوونم کنه.چشمام و باز کردم زل زدم به چشم هاش.ناخداگاه لب هامون نزدیک هم شدن و چفت شدن…وای چه لب هایی.نرم و درشت.حرفه ای میک میزد.گاز میزد.جرقه لب آتش داغی به پا کرد.آتشی که خاموش شدنی نبود حالا حالا ها…دستام و بردم سمت سینه هاش.از لباس داشتم میمالیدم…بی خیال لب هاش شدم و گردن و لاله گوشش و با زبون تحریک میکردم که آه های خوشگل و آرومی میکشید.دستم و از زیر لباسش بردم سمت سینه هاش.سینه های نرم و کشیده،نوک بزرگ.تو فضایی دور از کره زمین بودیم جفتمون.تیشرت و سوتینش و در آوردم.جوووون.سینه های خربزه ای.با زبون بوسه های ریز به نوکشون میزدم.شروع کردم میک زدن و گاز گرفتن،که با هر گاز گرفتن آه شهوت و دردش باهم بالا میرفت.زبونم رو تمام تنش قدم میزد.دکمه شلوارش و باز کردم و اون هم بدون ممانعت همکاری میکرد و این لذت ما رو بیشتر میکرد و باعث میشد جفتمون راضی باشیم.شلوارش و درآوردم و یه شرت لامبادای توری پوشیده بود که از زیر شرتش کس تپل و گوشتیش خود نمایی میکرد.شرتش و درآوردم و سرم و بردم بین پاهاش.زبونم و با ناز و خرامان رو کسش کشیدم که دیگه جیغش در اومد…سرم و فشار میداد به کسش.سینه هاش تو دستام بود و کسش تو دهنم.سرمای هوا تو آتش شهوت جفتمون گم شده بود.
دستم و گرفت و بلندم کرد.خودش هم بلنو شد.دکمه شلوارم و باز کرد.آروم کشید پایین.با کف دستش روی شرتم دست کشید.کیر بزرگم از زیر شرت داشت عرض اندام میکرد.شرتم و در آورد و کیرم و گرفت تو دستش.سرش و گذاشت تو دهنش و شروع کرد به ساک زدن.خیلی نرم و حرفه ای.دیگه دیوونه ام کرده بود.چند دقیقه ای سک زد.بلند شدم.پوزیشن و عوض کردیم.خابوندمش رو تخت و رفتم بین پاهاش.سر کیرم وگذاشتم روس کسش.خیس و شهوتی…با یه فشار کوچولو تمام کیرم و بلعید و تو خودش جا داد.آروم تلمبه زدم.نرم و پشت سر هم.پاهاشو دور کمرم قفل کرده بود.منم روش دراز کشیدم و گاهی لب هاشو میخوردم و گاهی گردن و گوش و سینه هاشو.چشماهشو بسته بود و آه و ناله میکرد.بلند شدیم و به پشت خوابوندمش.یه بالش زیر شکمش گذاستم.از پشت کیر شقم و گذاشتم دم کسش و فشار دادم تو.داشتم تو بهشت پرواز میکردم.
دیگه وقتش بود که آبم بیاد و اون هم با صدای خش دا میگفت که آب میخواد.
بلند شدم.دو زانو نشست زیر کیرم.منم با فشار آبم و ریختم رو سینه اش.
سینه هاشو به هم میمالید و آب کیرم و بین جفت سینه هاش پخش میکرد
…ارشام


👍 0
👎 0
60294 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

406713
2013-12-08 00:37:00 +0330 +0330
NA

اي . بد نبود

0 ❤️

406714
2013-12-08 04:32:09 +0330 +0330

دستت برسه به زری.خوب کردی برا پوستش خاصيت داره

0 ❤️

406715
2013-12-08 05:44:48 +0330 +0330

بدک نبود،فقط اون قسمت که خواب بود…بغلش کردی…بردی رو تخت رو بد اومدی…

0 ❤️

406716
2013-12-08 09:16:20 +0330 +0330
NA

امیر بترکی
:-D. :-D

0 ❤️

406717
2013-12-08 09:31:54 +0330 +0330
NA

خو امیر بمیری ایشالله
خوبه؟
:-D

0 ❤️

406718
2013-12-08 09:50:12 +0330 +0330
NA

ادمین واسم عزیزه
همشو ب تو میگم
:-D

0 ❤️

406720
2013-12-09 02:20:18 +0330 +0330
NA

ای ولللللللللللللللللللللللللل دمت …

0 ❤️