سلام اسم من مهدی هست و من ۱۵ سالمه و یه مامان دارم به اسم مریم که ۴۰ سالش هست و بابام هم ۴۰ سالشه و یه داداش ۷ ساله دارم . مامان من خیلی سکسی نیست اما کونش بزرگه و همیشه تو خونه با یه شلوارک تنگ تا بالای زانو می پوشه و یه سوتین و هیچوقت بلیز نمی پوشه و کونش و ممه هاش تو چشمه و منم همیشه به یادش جق میزنم ولی یه روز که خیلی حشری بودم جق نزدم و داداشم کلاس نقاشی بود و بابام سر کار و من و مامانم تنها بعد از دوساعت کلنجار رفتن با خودم رفتم به مامانم اول گفتم می خوام یه چیزی بهت بگم اما مرگ من به هیچ کس نگو . گفت باشه بگو منم گفتم دلم میخواد کف پاهات را دست بزنم و لیس بزنم که مامانم خیلی ناراحت شد و گفت برای چی ، گفتم به پاهای زنا علاقه دارم که گفت این کار خیلی بدیه و من مامانتم و دیگه این حرف را تکرار نکن اما من با کلی اصرار گفت فقط همین یه باره و فقط دست میزنی حق لیس زدن را نداری و وقتی دست به کف پاهاش زدم یهو شق کردم که همون وقت پاهاش را کشید کنار و گفت یه سوالی ازت دارم ، گفتم بپرس ، گفت لباس پوشیدن من تو رو تحریک میکنه گفتم آره گفت اگه بعضی وقتا که می خوام برم حموم تو منو با شورت میبینی تحریک میشی؟ گفتم آره اون روز خیلی مامانم ناراحت شد اما هنوز همون جور لباس میپوشه
یه چند وقت بعد اون موضوع صبح که بیدار شده بودم دیدم داداشم هنوز خوابه داشتم میرفتم سمت دستشویی که مامانم گفت مهدی چرا اونجات شقه ؟ گفتم دست خودم نیست که دیگه ادامه نداد
این که مینویسن ما رفتیم مامانمون را کردیم و برامون ساک زد و … همش دروغه مگه این که مامانه جنده باشه پس رابطه خودتون را با مامانتون خراب نکنید
پایان

نوشته: مهدی