گاییدن زن عمو

1388/09/05

اون روز خونه مادر بزرگم داشتیم آش میپختیم. همه فامیل بودن. آش تا عصر طول کشید و بعدش بردیم بین درو همسایه پخش کردیم. من یه زن عمو دارم که یه پسر 9 ساله داره و شوهرش یه شب در میون شب کاره اون شب هم عموم شب کار بود. شب ساعت 1 بودش که قرار شد همه بریم خونه هامون منم قرار شد که این زن عمو و پسرشو ببرم بذارم خونشون .خونشون از خونه ما خیلی دور بود تقریبا ما غرب تهران بودیم و اونا شرق تهران. خیلبونا خلوت بود و ساعت 1:30 رسیدیم خونشون منم خیلی خسته بودم و زن عموم اینو فهمیده بود .
گفت: بیا بریم بالا عموتم خونه نیست ما تنهاییم میترسم و الانم شبه تو خسته ای صبح برگرد خونتون. منم یکم تعارف کردمو بعدش زنگ زدم خونه که آره اینجوریه و فردا میام. پسر عموم که خواب بود و بغل کردم و بردم خونشون رو تختش گذاشتم و خودم اومدم بیرون.

زن عمو رفته بود تو اتاق و داشت لباس عوض میکرد منم حواسم نبود و در نزده رفتم تو گفتم زن عمو لباس راحتی دارین تا دیدم که لخته سریع از اتاق اومدم بیرون و منتظر شدم که بیاد بیرون.با یه دست لباسه راحتی اومد بیرون خودشم یه لباس راحتی پوشیده بود(یه دامن با یه بلیز که جلوش دکمه داشت) و موهاشم باز کرده بود. گفتم ببخشید که اینجوری شد حواسم نبود. گفت نه بابا ایرادی نداره مثلا پسره برادر شوهرمی!! من لباسارو گرفتم و رفتم عوض کردم. از اون موقع که اون صحنه رو دیده بودم دیگه خوابم نمیبرد. پاشده بودم نشسته بودم و تلویزیون میدیدم که دیدن زن عموم اومد بیرون از اتاق گفت چرا نخوابیدی؟ گفتم خوابم نمیبره آخه جام عوض شده. چرا خودتون نخوابیدین؟ گفت بدنم خیلی درد میکنه امروز زیاد کار کردم. گفتم میخوایین یذره ماساژتون بدم؟؟!! گفت بلدی؟ گفتم آره یذره. گفت باشه پس بیا تو اتاق. رفتم تو اتاق و اونم خودشو انداخت رو تخت و گفت شروع کن دیگه. منم رفتم کنارشو شروع کردم به ماساژ دادن یذره که گذشت حس کردم بدنش گرم شده. هی دستم میخورد به بنده کرستش و گفتم زن عمو این اذیت میکنه چی کارش کنم؟ گفت بازش کن. گفتم بلد نیستم. دکمه های پیراهنشو باز کردو بلیزشو داد بالا و گفت حالا اون دوتارو باز کن منم همین کارو کردم و کرستش باز شد و بندش رفت دو طرفه بدنش دوباره دکمه های پیرانشو بست و خوابید رو تخت منم که ضد حال خورده بودم شروع کردم به ماساژ دادن.

یه دفعه گفتم روغن زیتون دارین؟ گفت آره واسه چی میخوای؟ گفتم خیلی موثره تو ماساژ دادن اگه بذارین براتون بزنم خیلی خوبه. گفت باشه برو از تو کابینت بیارش منم سریع پریدمو آوردم. شروع کردم با ماساژ دادن با روغن زیتون. بهش گفتم پیرهنت روغنی میشه ها درش بیاری بهتره. اونم با یه نگاه بد پیرهنشو در آورد و گفت بند اینو ببند بازم. منم بند کرستشو براش بستم و شروع کردم به ماساژ دادن . یک عالمه روش روغن زیتون ریختم و شروع کردم به ماساژ دادن. بدنش کاملا لیز شده بود و بند کرستش از پشت چرب چرب. اومدم رو کمرش و ماساژ میدادم و کم کم دستمو میکردم زیره دامنش. خودشو جمع کرد منم اومدم سر جام که پشتشو ماساژ بدم. یدفعه بند کرستشو باز کردم و شروع کردم زیره بندشو ماساژ دادن دیگه انگار نه انگار که دارم چی کارا میکنم.از کنار شیکمش قشنگ پهلوهاشو ماساژ میدادم و اونم داشت حال میکرد. بهش گفت زن عمو پاهات درد نمیکنه گفت چرا ساقه پام خیلی درد میکنه. منم از خدا خواسته رفتم سراغ پاهاش و شروع کردم.همینجوری که ماساژ میدامد همش میومدم بالاتر و به رون پاش نزدیک مشدم. دامنشو هی میدادم بالاتر قشنگ تمام بدنشو ماساژ میدام. کرستو شرتش کامل دیگه میدیدم رنگشون نارنجی بود که منو بدجوری حشری میکرد .قشنگ معلوم بود که شرتش خیس شده و تحریک شده منم از این موقعیت استفاده کردم و رفتم بالا دوباره سراغه کمرش از پهلوهاش رفتم بالا و ایندفه دلو زدم به دریا و سینهاشو گرفتم یه آه کشید که نزدیک بود همونجا آبم بیاد. قشنگ سینه هاشو تو دستم گرفته بودمو باهاشون بازی میکردم اونم داشت حال میکرد.کرستشو کامل از تو بدنش در آوردم و شروع کردم به خوردن سینه هاش. چشاشو بسته بودو آه و ناله میکرد. تو یه چشم به هم زدن تمام لباسامو حتی شورتمو در آوردم و دوباره رفتم سراغ سینه هاش. عجب سینه هایی داشت قشنگ خوردم تا خودش گفت بسه. رفتم بالا و شروع کردم به لب گرفتن و خوردن زیره گلوش و لاله گوشش. کلی حال کرده بود.دامنشو از تو پاش در آوردم و کامل خوابیدم روش جوری که قشنگ کیره شق کردم روی کسش بود.

بازم شروع کردم به خوردن سینه هاش اومدم پایین تر تا به شرتش رسدیم اونم از پاش در آوردم کاملا خیس شده بود لاپاش شروع کردم به خوردن کسش و با انگشت توش میکردم. همش آه و ناله میکردو میگفت دو انگشتی بکن. منم دو انگشتی کردن بعد 3 انگشتی و بعدش 4 تا انگشتمم تو کسش بود. دیگه داشت جیغ میزد و یدفعه با یه جیغ بلند آروم شد. رفتم بالا و بوسش کردم. حالا نوبت اون بود که برام ساک بزنه.کیرمو کرد تو دهنشو شروع کرد به ساک زدن. حال میکردم وقتی کیرم به ته حلقش میخورد و عق میزد. انقدر خورد که حس کردم داره آبم میاد. هیچی بهش نگفتم و همشو تو دهنش خالی کردم اونم همشو خورد. کیرم کوچیک شده بود ولی هنوزم ول کن نبود منم از کس و کون نکرده بودمش. دوباره شروع کرد به ساک زدن تا کیرم بزرگ شد و آماده کردن. خودش نشست رو کیرم و حس میکردم کسش داره باز میشه. کامل رو کیرم نشست و بعد چند ثانیه شروع با بالا پایین رفتن کرد.منم کمکش میکردم. بعده یه مدت حس کردم خسته شده و جامونو عوض کردیم. شروع کردم با تمام قدرت تلمبه زدن که داشت اون زیر له میشد. میگفت آروم تر.... الان له میشم...همش ماله توئه عجله نکن....

منم خسته شدم و از تو کسش کشیدم بیرون. گفتم میخوام بکنم تو کونت گفت نه جر میخورم. اما گوشم به این حرفا بدهکار نبود. کیرمو گذاشتم دمه سوراخ کونش و با یه فشار دادم تو. دستمو گذاشتم جلو دهنش که نتونه داد بزنه. میخواست داد بزنه ولی نمیتونست بهد چند دقیقه حس کردن کونش قشنگ آمادس و شروع کردم به تلمبه زدن اونم اون زیر نفس نفس میزن و می گفت: کسو کونمو یکی کردی.... کیرتو تو کسمم حس میکنم...دارم جر میخورم....منم حشری تر میشدمو محکم تر میکردمش تا اینکه حس کردم آبم داره میاد. گفتم حیفه تو کسش خالی نکنم. از تو کونش کشیدم بیرون و کردم تو کسش دیگه هر چی بود واسه اونم لذت بود. محکمتر و محکم تر توش تلمبه میزدم و حس کردم واسه دومین بار داره آبم میاد گفتم دارم میام نای حرف زدن نداشت فقط گفت مواظب باش منم اطاعت کردمو با تمام قدرت کیرمو زدم تو کسش و با این حرکت تمام آبمو تو کسش خالی کردم فهمیده بود که چی کار کردم نزدیک بود گریه اش بگیره. گفتم قرص همرام هست نترس اونم یکم آروم تر شدش تا صبح دوبار دیگه کردمش و هر بارم تو کسش خالی کردم. ولی نذاشت تو کونش کنم دیگه. صبح که شد پسرشو راه انداخت که بره مدرسه ما هم با هم رفتیم حموم و اون تو یه بار دیگه هم کردمش اونشب کلا 5 بار آبم اومد و از اون به بعد هر وقت موقعیت بشه از کس و کون میکنمش!!

 

 


👍 5
👎 2
588538 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

263153
2010-09-16 19:34:39 +0430 +0430
NA

خوبه یه شبه هم برات ساک زد هم کسش رو جر دادی و از همه مهمتر از کون هم گاییدیش
اونم زنی که یه بچه 9 ساله داشت
ریدی با این قصه توشتنت .

8 ❤️

263154
2011-04-10 14:53:01 +0430 +0430
NA

in ideye masaj kheyli tekrarye

0 ❤️

263155
2011-05-08 12:28:36 +0430 +0430
NA

اونوقت کونی تو قرص ضد حاملگی همرات بود واسه چی میکردی تو کونت قرصو کس کش عوضی

0 ❤️

263156
2011-07-31 05:23:10 +0430 +0430
NA

کلا این کس خل ها همه رو کس خل فرض میکنن
خوب اولا روغن زیتون بد بو و بد مزه هیچ زنی خوشش نمیاد
دوما تو اگر روغن زیتون دیده بودی همچین گهی نمیخوردی
سوما یک زن با یه بچه 9 ساله 9000 بار اب تو کسش خالی شده از یه ریزه اب تو گریه اش نمیگیره
چهارم تو قرصت کجا بوده اخه ؟
اشغال با شعور ادما بازی نکن

0 ❤️

263157
2011-08-04 10:17:13 +0430 +0430
NA

دوستان واقعا تخصص دارن در نقد.

0 ❤️

263158
2011-09-10 12:11:44 +0430 +0430
NA

آره تو که راست میگی چون موفق نشدی زن عمو رو بکونی داری این کس شعرها رو میگی کونی کونی زاده دیوس ولد زنا

0 ❤️

263159
2011-09-11 02:23:42 +0430 +0430
NA

akhe pesare khoub zan amout nemidoone ghabl az inke berizi tuosh va ghabl az sex bayad qors bokhore?
eyyyyyyyyyyyyyyyyyy baba

0 ❤️

263160
2011-11-17 13:44:58 +0330 +0330
NA

کیرهمه بچه های شهوانی تو کس خواهر آدم دروغگو

0 ❤️

263161
2012-01-23 18:40:01 +0330 +0330
NA

اقا چیکارش دارین خوب.فوش میدین داستان تخیلیا تعطیل میشه ها از من گفتن.ولی یکی از دوستان یه تیکه خوب اومد که به شعور ما توهین میشه ایول.

0 ❤️

263162
2012-03-03 11:39:39 +0330 +0330
NA

عاشق این کامنتای داستانام،اسسی کس شعرای مردمو نقد میکنن با تخصص خاص.یعنی عاشقتونم.
من فقط نظرات داستانو میخونم همه چیو میفهمم :))

0 ❤️

263164
2012-06-27 11:26:26 +0430 +0430
NA

موفق باشی

0 ❤️

263165
2012-11-08 04:23:43 +0330 +0330
NA

داستان کیر را راست نمی کنه اما بهتر بود از زن عمو ات تعریف میکردی و آیا زمینه قبلی این کار را داشتی و تو نخ اش بودی یا اینکه اتفاقی رخ داد.

0 ❤️

263168
2013-01-23 07:41:59 +0330 +0330
NA

:O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O :O

0 ❤️

263169
2013-04-19 04:20:14 +0430 +0430
NA

کيرم تو مادرت قرص ضد حاملگي تو کونت داشتي کره خر بي ناموس کيرم تو قبر تمام رفتگانت ديوس کس کش

0 ❤️

263170
2014-09-04 06:59:57 +0430 +0430
NA

بزرگترین دروغ:تا اخر ابمو خورد
کونده کونتو بده

0 ❤️

651304
2017-09-11 11:53:33 +0430 +0430
NA

خیلی کصشررررر ?

0 ❤️

676172
2018-03-05 08:24:00 +0330 +0330

اگه راس باش کیف کردی

0 ❤️

680174
2018-04-03 10:09:44 +0430 +0430

داروخونه داری تو جیبت؟

0 ❤️