یه خانم واقعاً شاخ

1390/06/28

سلام من اولین باره 1 ماجرای سکسی رو می خوام بنویسم اگه بده ببخشید چون من بیشتر عملی کارکردم

من 26 سالمه کارم کفش زنونست البته مدلهای عجیب غریب یه روز تو مغازه تو بالکن بالا خوابیده بودم کارگرم پایین داشت مشتری راه مینداخت یهو 1 صدا منو ترکوند گفت اقا ببخشد این کفش چنده سریع پریدم پایین یه خانم واقعاً شاخ وایساده بود تو مغازه سریع پریدم تو حرف شاگردم گفتم حلا 1 پا بزنید خوشتون اومد بریم پای قیمت خلاصه نشست کفشه مدل بندی بلند بود از اینا که تا پشت ساق بند دور پا میپیچه گفتم اگه اشکال نداره 1 خورده پاچتونو بدید بالا من بندشو ببندم اونم سریع داد بالا وای محشر بود چه رنگ پوستی خلاصه اون روز شماره ردو بدل شد فرداش زنگ زدم میتونی بیایی بیرون گفت اره چرا که نه خلاصه رفتم تو ظفر در خونشون 5 شنبه بود ما هم طبق رسم همیشگی میرفتیم سفره خونه سنتی الهیه گفتم نرم ولی هومن تحریکم کرد گفت مصطفی شرطیش کرده سرحساب شب گفتم سر چی هست گفت شاخ ترین داف گفتم میرم از طرفم دلم قرص بود که اول منم مصطفی یه داف داشت به اسم سونیا خیلی خوب بود همیشه می برد.

اینم بگم هنوز ده دقیقه نشده بود مادر یسنا زنگ زد به گوشیم چه خوش برخورد گفت اقا حامی گفتم بفرمائید گفت من مادر یسنا جان هستم ما داریم با پدرش میریم خونه یکی از اقوام دیر میایم اگه میشه به یسنا بگید گفتم چشم اونم گفت حامی جان مواظب یسنا باشی ها خداحافظ من و میگی ناراحت گفتم این از این توهم ازدواجی هاست گفتم چرا به مادرت تلفن منو دادی گفت ما عادت نداریم چیزی رو از هم پنهان کنیم گفتم من دوست ندارم اینجوری گفت نترس ما تو همه چی همینجوری هستیم حتی سکس تو دلم قند اتیش زدن خوشحال رفتیم سفره خونه به یسنا گفتم تو جولو تر بورو تو من پشتت میام تا رفت تو مصطفی رو از شیشه دیدم که گوشیش از دستش ولو شد منم که دیدم بردم سریع رفتم تو دستشو گرفتم رفتیم سر میز خلاصه اونشب تا 11 اونجا بودیم و از باختن مصطفی لذت میبردیم به یسنا گفتم پاشو بریم دیر شد اومدیم بیرون گفت حالا برنامه چیه گفتم بریم خونه دیگه گفت الان که سر شبه من گفتم اخه ما پرید تو حرفم گفت اونا زود بیان دیگه دم صبح گفتم خود دانی کجا بریم گفت 1 نخ سیگار بده فکر کنم دادم اونم تا روشن کرد دو تا جا میتونیم بریم گفتم بگو یا خونتون یا خونمون گفتم حرکی نیاد گفت اره خوب سریع زنگ زدم خونه ار داداشم امار بگیرم گفت عمو اینا اومدن تو کجایی سریع تو زدم گفتم من ویترین زن دارم شب نمیام گفت باشه یسنا گفت برو در خونه ما من سریع گازشو گرفتم اونوری رسیدم در خونشون ترمز کردم امپر چسبید به 100 تا من پارک کنم دیدم لای در وایساده گفتم الان نباید بترسم که گفت نخیر رفتیم در واحد درو باز کرد رفتم تو.

یهو دیدم یه پسره با شلوارک از جلوم رد شد یهو یسنا گفت بهداد اقا حامی دست دادیم سلام دادش خوبی گفتم مرسی رفتیم تو اتاق یسنا منم یخ ریده بودم به خودم گفت راحت باش رفت بیرون چند لحظه بعد برگشت تو با 1 تاپ تو دستش 1 شیشه مشروب 2 تا پیک جاتون خالی نشستیم زدیم همچین ولرم شده بودم هی می گفت چه گرمه تو گرمت نیست گفتم چرا یهو خودش تاپ در اورد شلوارشم دراورد گفت سیگار؟ گفتم تو ماشینه برم بیارم گفت وایسا از بهداد میگیرم همنجوری رفت گرفت اومد منم با بالا تنه لخت نشسته بودم گفت خوب شلوارتو درار گفتم راحتم گفت نه بابا در بیار منم که ازخجالت بنفش شده بودم دراوردم یه سیگار بل هم کشیدیم ولو شد رو پای من گفت چه شب توپیه مگه نه منم شکله این کسخل ها فقط میگفتم اره سرم بالا بود داشتم سیگار دود میکردم یهو دیدم کیرم خیس شد تاپایین رو نگاه کردم دیدم یسنا داره کیرمو میخوره خلاصه چند دقیقه خورد کیرم راست شد گفت تو کس خوردن دوس داری گفتم اره سریع هولش دادم رو تخت شروع کردم خوردن کوسش چه حالی داشتم میکردم به کیرم تلنگر میزدی میشکست اه اه کردنش شده بود پمپ دستی خون تو بدن من گفت حامی گفتم جان گفت زود بیاد کشتمت ها گفتم لا اقل میگفتی من با خودم اساس میوردم گفت دارم سریع پاشد دست کرد زیر تخت 1 کیف ارایش دراورد یه اسپری تاخییری زد به تخم های من یه کاندوم هم کشید رو کیرم گفت بیا لب بازی تا عمل کنه تول میکشه منم خوابوندمش خودمم خوابیدم روش شروی کردم خوردن از موهاش تاکف پاشو خوردم گفت بسه بیا بکن گفتم عقب گفت مال دهاتی اول کس کردو توکسش دو تا تلمبه زدم دیدم کسش شد دریا از بس خورده بودمش ارضا شد ولی کم نیاورد فقط یه سر میگفت بکن خودشم استاد فیگر های سکسی بود هی حالت عوض میکرد و تند تند نفس میزد و حرفای تحریک کننده میزد موقعی که شلش میکردم یه صدای اخ اوخ دیگه هم میومد گفتم یسنا صدا میاد گفت بکن بهدادو سانازن از بهداد کم نیاری ها بکن منم انگار روحه گرفته باشم شروع کردم تلنبه میزدم که اگه 4 تا شو چرخ لدر میزدم باد میشد خلاصه بعد از 40 یا 50 دقیقه ارضا شدم رو تختی خیس بود از بس یسنا ارضا شده بود دستو پاش میلرزید منم که نای نشستن نداشتم ولو شدم یهو دیدم در اتاق و میزنن حامی جان یسنا المپیک سال دیگس حالتون خوبه بهداد بود یسنا گفت درد چته گفت حکم میزنید کفت چند دقیقه صبر کن حامی بازی مکنی گفتم اره گفت الان میاییم گفت اوکی زود باشید یسنا گفت کاندوم درار دراوردم شروع کیرمو خوردن گفت پسرمو تمیز کنم بلند شد سوتین بست شورتشو پاش کرد رفت بره بیرون به من گفت شرتتو پات کن بیا گفتم لباس گفت نمیخواد بیا بابا رفتم بیرون دیدم بهداد با 1 دختره که فقط 1 شرت پاشه نشستن پای ورق منم با یسنا نشستیم سانازه بد نبود ولی به یسنا نمیرسید چند دستی حکم بازی کردیم دوباره رفتیم به خوابیم منم دیگه برام عادی شده بود رفتم خوابیدم یسنا پرید رو گفت سکس خوبی بود گفتم گفت پس یه 69 بریم بعد بخوابیم رفتیم چه حالی داد بعدم خوابیدم البته با لباس

نوشته: حامی


👍 0
👎 0
47565 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

299812
2011-09-20 00:05:54 +0430 +0430
NA

aشاخ که نبود هیچ کوس بوده دیگه

0 ❤️

299813
2011-09-20 01:02:58 +0430 +0430
NA

داستان خانم شاخ دار:
يه روز تو بالكن مغازه داشتم جق ميزدم كه صداى انفجار مهيبى شبيه نارنجك حواسمو پرت كرد. رفتم پايين ديدم يه خانمى كه دو تا شاخ رو سرشه تو مغازه است.شاگردمو زدم كنار گفتم اين مال خودمه. خلاصه يه چند روز گذشت ديدم مادرش زنگ زد گفت: ما داريم ميريم بيرون برو خونه يسنا رو بكن!!رفتم خونشون بغل اتاق خواب يه داروخونه داشتن كه هم اسپرى داشت هم كاندوم !!!خلاصه اينقد با تلمبه زدن بادش كردم كه نزديك بود بتركه…بعد هم با حالت 69 تا صبح گرفتيم خوابيديم…

0 ❤️

299814
2011-09-20 01:09:22 +0430 +0430
NA

کله کیری اگه کون کردن مال دهاتیاست به توجقی چی باید گفت؟؟؟؟
کیرم تو حلقت ان اقا.

0 ❤️

299815
2011-09-20 01:46:56 +0430 +0430
NA

جلق چه بلایی سرش آورده بچه ها
=)) =)) =)) =))

0 ❤️

299816
2011-09-20 02:41:43 +0430 +0430
NA

بچه ها این کس مغز ترین انسانی که تو عمرم دیدم! =)) =)) =)) =))

0 ❤️

299817
2011-09-20 04:36:32 +0430 +0430
NA

خودت فهمیدی چی گفتی

0 ❤️

299818
2011-09-20 04:57:18 +0430 +0430
NA

دوستان شما به بزرگی خودتون ببخشیدش. بچس دیگه. یه گهی خورده حالا توهم زده.

0 ❤️

299819
2011-09-20 05:01:03 +0430 +0430
NA
خلاصه اون روز شماره ردو بدل شد
همین جملتو خوندم بیخیال بقیه داستان تخمیت شدم احمق مجبورت کردن ؟ کیر همه عالم تو کونو کس جد و ابادت خر خودتی احمق
0 ❤️

299820
2011-09-20 05:25:39 +0430 +0430
NA

Shakh on khanom shakh to kon to ba haft jado abadet koskesh . Lotfan dg az in kos shera nanvis hosele fosh dadan nadaram .

0 ❤️

299821
2011-09-20 06:24:13 +0430 +0430
NA

:loll:
Jane maaan chan salete?asan dokhtari adam heSabet karde ta hala?in parto palaha 4ie akhe.man ke kolli khandidam damet garm.

0 ❤️

299822
2011-09-20 07:32:38 +0430 +0430
NA

انقدر بد نوشته بود که من نفهمیدم اون دختررو کرد یا دختره اونو

0 ❤️

299823
2011-09-20 08:36:35 +0430 +0430
NA

خيلي خيلي خيلي عالي/مثل يه كون باقالي
قنبلتو هوا كن/از ته دل آه بكش بگو چه كيري داري
آخه بچه كوني مگه كور بودي “يهو ديديم كيرم خيس شد ديديم داره برام ساك ميزنه” !!!اين به كنار خودت فهميدي چه كسي گفتي
همه داستان نويسا قدشون 190 و وزنشون 85 اخه كوني اچرا اينقدر اصرار داري هيكل جقي تو به رخ بكشي
نكنه كونت ميخاره؟ كلش ايراد بود در كل!!!

0 ❤️

299824
2011-09-20 09:00:37 +0430 +0430
NA

توش زیاد کوس گفته بودی آخه کونی جلو داداشه راحت رفتی بکون بکون؟کون لق آدم چاخان

0 ❤️

299825
2011-09-20 09:09:17 +0430 +0430
NA

=D> =D> =D> =D> ازهمه نظراتون درموردداستان تخمی تخیلی این کله کیری خوشم اومدولی
چهارمی یه چیز دیگه بود.

0 ❤️

299826
2011-09-20 09:11:21 +0430 +0430
NA

very nice

0 ❤️

299827
2011-09-20 10:30:37 +0430 +0430
NA

Madareto Gaidam Ba Dastanet.Chi bood In .Jalgh Nazan Baba Tavahom Madareto Gaide

0 ❤️

299828
2011-09-20 11:27:00 +0430 +0430
NA

سوزن هرچی کفشدوزه تو کونت تا کونت آشپال بشه آشغال

0 ❤️

299829
2011-09-20 16:33:38 +0430 +0430
NA

بچه iها چي كار دارين اين بچه پولدارو
گناه داره بهش فحش ميدين
ننش جندست باشه
خواهرش كس ميده باشه
چرا به روش ميارين
خودش كه كوني نيست
بيچاره تا ديروز هيشكي نميدونست ننش جندست
آبروشو بردين شماها

0 ❤️

299830
2011-09-20 16:36:08 +0430 +0430
NA

eyval shahi kheili hal kardam

0 ❤️

299831
2011-09-20 17:07:20 +0430 +0430
NA

کیرم تو اسپری تاخیریت که تول میکشه اثر کنه
ریدم تو سوادت

0 ❤️

299832
2011-09-20 17:35:43 +0430 +0430
NA

يه روز تو بالکن مغازه نشسته بودی که یکی اومد شاخ.رفتی پایین دیدی وای چه خوش هیکل گفتی بیا بریم بالکن کارت دارم.مادرش زنگ زد گفت عزیزم برو. اومد خلاصه اومد حسابی تورو کرد.خاطره ت رو به خاطر عقده هایی که داری عوض نکن. اصلا بگو تا حالا از نزدیک با یه دخمل روبرو شدی؟

0 ❤️

299833
2011-09-21 07:49:07 +0430 +0430
NA

اااااااااااااااااااااااااااااخ كه كشتي منو با اين داستانت… بري جنده خونه هم به اين راحتي اجازه نميدن بري تو ويه جنده رو بكني… ولي خودت بجاي داداشه بودي نه؟ آبجيت هر روز يه نره خري رو مياره خونه زيرش ميخوابه تو رو تخم سگ هم حساب نمياره نه جون من راستشو بگو نترس…ما نميگيم شماره آبجيتو بده بما …آخه يه جنده هرزه كه بدرد ما نميخوره… =)) =)) =)) =)) =)) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:) >:)

0 ❤️

299834
2011-09-21 08:55:38 +0430 +0430
NA

مال این حرفانیستی اگه دوس داری بدی، داستان تعریف نکن بگوبچه های شهوانی محرم همند میکنیمت

0 ❤️

299835
2011-09-21 09:57:15 +0430 +0430
NA

Baba bikhial
:Loll:

0 ❤️

299836
2011-09-21 13:50:08 +0430 +0430
NA

:? :? :? :? :? :? :? :?
divooneeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee…!!!

0 ❤️

299837
2011-09-21 13:56:16 +0430 +0430
NA

داستانش ازین قرار بود
یه روز تو بالکن مغازه نشسته بودم یهو ی صدایی اومد شروع کردم ازون بالا یواشکی دید زدن دیدم صاحب کارم مخ طرف زد و شماره رو داد منم همونجا تخلاتم گل کرد این داستان رو سرهم کردم یه جق خسابی زدم و بعدش خوابم برد
گناهی بهت فحش نمیدم

0 ❤️

299838
2011-09-21 16:20:06 +0430 +0430
NA

تو که مغز نداری تو کلت
میدم احمد کله پز تو رو بپزه
البته قبلش میدم خایه هاتو ببره
آخه کوسکشه
مگه مجبوری این حرفایه تخمیجاتو بزنی؟!
بی خایه
اون سیگار هم فرو کن تو کونت تا کون سوزه بگیری
کیر افراسیاب تو کونت

0 ❤️

299839
2011-09-21 16:21:32 +0430 +0430
NA

راستی اون شاخه خانومه تو کونت

0 ❤️

299840
2011-09-21 18:54:39 +0430 +0430
NA

ShaHiiiiiiiiiiiiiiiiiiii=)) Khodaaaaaaaaaaa bood =)))))))))))))))))))))

0 ❤️

299841
2011-09-24 01:57:17 +0330 +0330
NA

ما برات دعا میکنیم ولی بعیده جق ترک کنی! کیرufoها تو کس قبیلتون کس مشنگ خودت یه بار بخون بعد بزار. ریدی به عصمت زبان فارسی

0 ❤️

299842
2012-08-02 12:33:05 +0430 +0430
NA

سلام .دوست دارم با یه خانم آشنا بشم باهام تماس بگیر جیجر.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها