از امشب قرار موضوعاتی هر چند شب در مورد معضلات پیرامونمون مطرح بشه لذا از همه دوستان با هر گرایشی و هر اعتقادی چه موافق وچه مخالف تقاضا دارم از هرگونه توهین بیاحترامی بی ادبی به همدیگه پرهیز کنید و حرفاتونو بر اساس منطق دلیل امار و منبع در صورتی که دلیلی ارایه میدید قید کنید از مغلطه کردن و یا جناح داری خود داری کنید تا در کمال احترام یه میز گرد داغ داشته باشیم و بتونیم در کنار هم و یه جمع هر چند کوچک تمرین دموکراسی داشته باشیم و اینم بدونن اونایی که قصد انحراف تایپیک یا فحاشی داشته باشن گزارش و یا دایورت میشن به جناح چپ از نیمه بدن مبارک لذا احترام خودتون و دیگران رو حفظ کنید با تشکر از همه دوستان وطن پرست و حقیقت جو Give rose
زمان شروع میزگرد شبانه ساعت یازده شب به بعد لطف کنید با حضور گرمتون تایپیک رو سر پا نگه دارید
موضوعاتی هم که قراره مورد نقد وبررسی قرار بگیره بر طبق ارای کاربران تعیین میشه
به عنوان یه ایرانی و مخصوصا به عنوان یه دختر ...عمق فاجعه رو کاملا میبینم و درک میکنم! موضوعاتی که مطرح کردی کاملا جهل مردم و تسلط دیکتاتوری به اونها رو میرسونه...خیلی هم دردناکه!:( منتهی در مورد ارتباطش به فاشیسم و ناسیونالیسم من یککککم گیج شدم! احساس میکنم تاکید زیادی روی کلمه ی "هویت" داری...این چیزیه که من خیلی وقته با مفهومش دگیرم،اصلا هویتی که ملی گرا ها انقد بش اهمیت میدن واقعا میتونه یک ملت رو نجات بده؟!
یه چیزی هم که توجهمو جلب کرد "ملخ خور" خطاب کردن عرب ها بود...مرزی که داریم درموردش بحث میکنیم(مرز بین فاشیسم و ناسیونالیسم)،یه مرز خععععلی باریکه...وقتی صفتی رو به مردمی که اجدادشون سال ها پیش زندگی مارو به گند کشیدن! نسبت میدیم ینی مستعد احساسات فاشیستی هم هستیم! این رو هم بگم که...با وجود این که احتمالا در مورد "میهن پرستی" و دوز این حس ممکنه اختلاف عقیده داشته باشیم اما در مورد نهایت تلاش برای ارتقا سرزمینمون از هر لحاظ، هم عقیده ایم...پس خواهشا اگه خواستی فوش بدی اینو درنظر بگیر ?
سلام خدمت همگی دوستان عزیز و ارجمند سعی میکنم خارج از شوخی فقط همینیه بارجواب این مرز باریک رو از نظر شخصی خودم بدم ?
شیوای عزیز چرا من زیاد در مورد هویت تمرکز میکنم دلیلش یه چیزه اونم اینکه زمانی که یکی از اصلش دور میشه دچار بی هویتی میشه و برای جبران این بی هویتی دست به مغلطه میزنه کاری که ما میکنیم همینه مغلطه کردن و تو سر اینو اون زدن تا هویت از دست رفتمونو که خیلی مستقیم به همون وطن پرستی مرتبط میشه پوشش بدیم
اگر اینکه در مورد ملخ خوری اعراب و خیلی چیزا ایرانیان حرف میزنن باید به چند نکته اشاره کنم و بعد این بحث اعراب رو باز کنم تا متوجه دیدگاه شخصی من بشید یه مثال من برمیگرده به المان نازی و کشتاری که بهش دست زدن که به فاشیسم مرتبط میشد ملت المان بعد سالها گذشت از جنگ جهانی دوم و کشته شدن 50 میلیون بیگناه و انسان در اون الان وقتی به اعمالشون نگاه میکنن بابت کشتار یهودیان نسل کشی اونها و تجاوز به کشورهای دیگه شرمسارن و اشتباهشونو پذیرفتن که هیتلر درسته سعی داشت المان رو به اقتدار برسونه اما به فاشیسم ختم شد و ملت بزرگ المان الان از کار گذشتگانشون شرمسارن و سعی در جبران اون دارن بطوری که خانم مرکل در مواجهه با پناهجویان سوری عراقی و … جز اولین کشورایی بود که اونا رو پذیرفت و مردم و ملت المان ثابت کردن راه گذشتشون خطا و در صدد جبرانشن همین قضیه هم برای ما صادقه که نادر شاه افشار بزرگترین جنگجوی ایرانی و کشور گشا در هند و کشورهای دیگه جهت کشورگشایی دست به چه کشتاری زد که اگر امروزه از هر ایرانی بپرسین ایا با کشتار نادر موافق بوده یقینن در وهله اول ممکنه به اقتدار ایران بباله در اون زمان اما اصلا مهر تایید رو به اعمال نادر نمیزاره
حالا بر میگردیم به موضوع اعرابملخ خور اونها نه تنها از کشتار ایرانیان هرگز شرمسار نبودن و نیستن بلکه همواره مهر تایید به اون اعمال میزارن وگذاشتن و متاسفانه از اونور بوم همین مردمی که مورد تجاوز اعراب قرار گرفتن خیلیاشون از هویت خودشون دور شودن و هویت تازی رو جایگزین هویت ملیشون کردن که دقیقا این تازی پرستی توی رفتار اعمال و کردارشون نفوذ کرده و جمع بندی کل اینه که چجور ادمی که هویتشواز دست داده میتونه میهنپرست باشه و کسی که میهن پرسته سعی داره با اقتدار و احترام به فرهنگ و باورای اصیلش خودشو به دنیا معرفی کنه و وطن پرستیشو کاری کنه که هر کشور ثالث محترم بشماره این مرز باریکی که فرمودید رو سعی کردم به روشنی توضیح بدم امیدوارم تونسته باشم
ممنون از محسن عزیز که عکسها و مطالب منو بخوبی منظور رو گرفت و نگفته های مونده رو به نحو احسنت گفت :)
سپاس از زحماتی که بابت کامنت های اخیرت کشیدی.این اواخر بخاطر مشکلات سایت و اینترنت و فیلترشکن،کمتر کسی میتونه بیاد سایت و در مباحث شرکت کنه.امیدواریم که هرچه زودتر رفع بشه.
راستی اگه میشد که مابین همین گفتمان،ایده هایی برای رهایی از وضعیت شوم کنونی گفته بشه که جنبه عملی داشته باشد،کاری بس بزرگ و پسندیده است و تنها راهکار موجود برای جلوگیری از وضعیت فلاکت بار کشورمون است.چون هرچقدر هم که گفته بشه و توضیع بدهید،آخرش با چندتا صلوات فرستادن،اسفندماه میلیونی صف میکشن برا رأی دادن و ادامه داستان...
ممنون از شرکتتون دوست عزیز و بزرگوار در این بحث و ممنون از تذکری که دادید
اما در مورد موضوع عملی براحتی کارهایی هست که این رزیم رو میتونه به زانو در بیاره اما متاسفانه بازم بر میگرده به همون عدم هویت و اتحاد ما مردم و واسه همینه که میگن خلایق هر چه لایق وگرنه کافیه مردم چند ماههماهنگ قبوضشونو ندن پولاشونو همزمان از بانک بیرون بکشن و یهبارم که شده عین گوسفند عزا و عروسی نرن رای بدن همین واسه از کار انداختن این حکومت کافیه
اما افسوس
خوشحالم تایپیک رو با حضورتون منور کردید باعث افتخار بود حضوورتون برای بنده ?
رب أشرح لي صدري و يسر لي أمري و احلل عقدة من لساني يفقه قولي
با عرض سلام و درود به روح پر فتوح عمام راحل و آرزوی طول عمر برای رهبر فرزانه و امید نابودی کل دژمنان اسلام (صغیر و کبیر) عارضم که از اونجایی که من چون بلد نیستم بحثهای سانتی مانتال بکنم به زبان عامیانه میگم :
**نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران **
و دیگر هیچ !!!
بعضی دوستان یه طرف قضیه رو میبینن و طرف دیگه یا اون روی سکه رو نمیبینن درسته باید الان خودمون وبا دیگران مقایسه کنیم ولی غافل شدن از یک گذشته درخشان و بی هویتی همون کاریه که ملاها 500 ساله تو ایران دنبالشن و عده ای از روی نا آگاهی وغفلت در مسیر اونا حرکت میکنن به این بهانه که گذشته ها گذشته الان چی داریم؟؟!!
من با این منطق مشکل اساسی دارم ، وقتی کشورهای دیگه خودشون و میکشن تا تاریخ سازی و فرهنگ سازی بکنن وقتی کشوری خودش رو میکشه تا یک خشت یا کوزه باستانی داشته باشه ما که پایه گذار تمدن بودیم و دنیا زیر پرچم ایران بوده چرا به این گذشته بر نگردیم و دلایل شکوه واقتدارمون رو نشناسیم ؟؟
اگه قبول داشته باشیم که علت بدبختی ایران وتیره روزی ایرانی اسلامه که حتما همین طور هست برای شکست دادنش راهی جز باستان گرایی و بازگشت به شکوه گذشته تمدن ایرانی نداریم واین همون دلیلیه که ملا ازش میترسه یک نگاه به وضع آثار باستانی وکتب درسی بندازید میبینید که تاریخ قبل از اسلام چطور در حال پاک شدن واز بین رفتن هست به قول فریدون فرخ زاد تنها راه باقی مونده برای مردم ایران در مبارزه با این دین خرافی باستان گراییه و بس
اگه نت کمکم کنه چند مورد از سر تعظیم فرود امده جهانیان در برابر شکوه تمدن پارس با سند و مدرک اینجا میارم تا ببینید وقتی ما افتخار به گذشته رو نقد میکنیم دیگران در مورد تمدن ما چی فکر میکنن و چه حسرت هایی میخورن
نژاد پرستی کار خیلی اشتباهیه.اما وطن پرستی خیلی عالی و لازمه هر کشوره.هدف تمام مردم و دولت باید سربلندی کشورباشه.و همه به این ایده که ما باید تلاش کنیم تا بهترین کشورباشیم پایبندباشن.چون ما اگر هویت و خاک و داشته باشیم میتونیم زندگی کنیم.
اما متاسفانه امروز در دولت و تقریبا ملت ما وطن درجایگاه دوم قرار داره.و اول دین و اسلام قرار داره.و این فانتزی امت واحد یک ایده بسیار مسخره و نشدنی هست.
درچندسال گذشته شاهد گرایش مردم به سمت ملی گرایی هستیم.و همچنین جوانانی رو میبینیم که دنبال هیت اصلی خودشونن هستن و بهش افتخار میکنن که بیشترمیشه به اسم کوروش به عنوان پدرایران نام برد.اما درمقابل تلاش های دولت میشه گفت این گایش زیرزمینی و کم رنگ هست
امروز سنبل و اسطوره های ما عربی هستن.و ما قربون صدقه عرب هایی مثل حسین و حسن میریم و الگو قرار میدیم.شناختن هویت و اصل اریایی کمک بزرگی میکنه تا به این باور برسیم که ما میتوانیم دباره ستاره درخشان جهان بشیم.اما با تلاش و زمان زیاد
مجسمه من شور کورش کبیر، با عنوان (آزادی: یک رویای مشترک) در بلوار سانتامونیکا در شهر لس آنجلس نصب خواهد شد. این مجسمه توسط ط راح و مع مار معروف انگلیسی، سیسیل بالموند در دست ساخ ت است. این طرح با حمایت بن یاد فره نگ در شهرد اری این کلان شهر آمریکایی تصویب و به مرحله اجرا گذاشته شده است.مسئولان شهری لس آنجلس در گفتگو با خ برگ زاری ای ران ش هر ضمن تایید این خبر گفته اند اهمیت تاریخی و ا ر ز ش معنوی منشور کوروش تنها برای ایرانیان شناخته شده نیست و بسیاری از مردم جهان خصوصا یه ودی ان به دلیل اهمیت جایگاه کوروش بزرگ در متون مق دس خود با این فرم ان تاریخی آشنایی دارند.بنیاد فرهنگ که یک موسسه واقع در لس آنجلس است و در زمینه فره نگ و هنر ایرانی فعالیت می کند با ارائه این ط رح به شهرداری لس آنجلس و حمایت مالی از اجرای آن زمینه این رویداد را فراهم آورده است.ط راحی و ساخت تندیسی مدرن از منشور کورش را معمار معروف انگلیسی، سیسیل بالموند به عهده گرفته است. آقای بالموند با طراحی و ساخت بزرگترین و بلندترین برج هنری که برای المپیک لندن آماده شده بود، شهرت جهانی دارد. وی همچنین ط رح های بزرگی را در شهرهای شیکاگو، نیویورک و تورنتو در دست ساخت دارد. این مع مار، در مصاحبه با لس انجلس تای مز گفت: منشور کورش طل سم جاد ویی الهام بخش همه مردم جهان است و آرزو می کنم این اثر من، ا ر ز ش های عمیق این منشور را نه تنها برای مردم لس انجلس بلکه برای تمام مردم جهان منعکس کند.
كنت دوگوبينو فرانسوي - ايران باستان:
«شاهنشاهي كوروش هيچگاه در گيتي، همتا نداشت، او به راستي يك مسيح بود. زيرا به جرات ميتوان گفت كه سرنوشت او را چنين براي مردمان آفريد تا برتر از همهي جهان آن روز خود باشد.»
پرفسور كريستنسن ايران شناس - استاد زبان اوستايي و پهلوي:
«شاهنشاه، كوروش بزرگ، نمونهی يك پادشاه «جوانمرد» بوده است. اين صفت برجستهي اخلاقي او در روابط سياسياش ديده ميشده است. در قوانين او احترام به حقوق ملتهاي ديگر و فرستادگان كشورهاي ديگر بوده است كه اين قوانين امروز روابط بينالملل نام گرفته است.»
پرفسور گيريشمن - ايران از آغاز تا اسلام:
« كمتر پادشاهي است كه پس از خود چنين نام نيكي برجاي گذاشته باشد، كوروش سرداري بزرگ و نيكوخواه بود، او آن اندازه خردمند بود كه هر زماني كشور تازهاي را ميگرفت به آنها آزادي مذهب ميداد و فرمانرواي تازه را از ميان بوميان آن سرزمين برميگزيد. او شهرها را ويران نميكرد و كشتار نميكرد. ايرانيان، كوروش را پدر و يونانيان كه سرزمينشان بهوسيلهي كورش تسخير شده بود وي را سرور و قانونگذار ميناميدند و يهوديان او را مسيح خداوند ميخواندند.»
ويل دورانت(تاريخ تمدن ويل دورانت) مشرقزمين:
«كوروش از افرادي بوده كه براي فرمانروايي آفريده شده بود. به گفتهي امرسون همه از وجود او شاد بودند، روش او در كشورگشايي شگفتانگيز بود،. او با شكستخوردگان با جوانمردي و بزرگواري برخورد ميكرد. از همين روي، يونانيان كه دشمن ايران بودند، نتوانستند از آن بگذرند و دربارهي او داستانهاي بيشماري نوشتهاند. او را بزرگترين جهانقهرمان پيش ازاسكندر مينامند. او كرزوس را پس از شكست از سوختن در ميان هيزمهاي آتش رهانيد و بزرگش داشت و او را رايزن، خود ساخت و يهوديان در بند را آزاد كرد. كوروش، سرداري بود كه بيش از هر پادشاه ديگري در آن زمان، محبوبيت داشت و پايههاي شاهنشاهياش را بر جوانمردي پايه گذاشت.»
كلمان هوار - تمدن ايراني:
«كوروش بزرگ در سال ٥٥٠ پيش از ميلاد بر اريكهی پادشاهي ايران نشست. وي با كشورگشايي ناگهاني و شگفتانگيز، شاهنشاهي پهناوري را از خود بر جاي گذاشت كه تا آن روزگار، كسي نديده بود. كوروش سرداري بزرگ و سرآمد جهان آن روزگار بود. او اقوام گوناگون را فرمانبردار خود كرد. وی نخستين دولت مقتدر و منظم را در جهان پايهريزي كرد و براي احترام به مردمان كشورهاي ديگر، نيايشگاههايشان را بازسازي كرد. وي پيرو دين يكتاپرستي مزديسنا بود، ولي به هيچروي، دين خود را بر ملتهاي شكستخورده، تحميل نكرد.»
گاهش مار سنگی,دستاورد حیرت انگیز ایرانیان باستان
بنايي با معم اري خاصي در «نقش رستم» شيراز وجود دارد كه از زمان حمله اعراب به ايران به اشتباه، نام «كع به زرتشت» را به آن دادند، چون كاربرد واقعي آن را نميدانستند.نوروز در روز اول فروردين از محلي شروع ميشود که اولين اشعه آفتاب در آنجا بتابد. بر اساس برآورد گاهن امه زرتشت، هر 700 سال يکبار نوروز از ايران شروع ميشود. آخرينباري که نوروز از ايران شروع شد، 3 0 0 سال پيش بود. در سال 1387، نوروز از پاريس و بروکسل و در سال 1388 ار تورنتو و نيويورک شروع شد. سال 1389 هم نوروز از محلي بين آلاسکا و هاوايي شروع شد.
تمامي بناهاي گاه شم اري آفتابي در جهان فقط ميتوانند روزهاي خاصي از سال (مانند روزهاي سرفصل) را مشخص كنند و حتي با سال خورشيدي هم تنظيم نيستند. اما اين بنا با دقت و علمي كه در ساخت آن اجرا شده، قادر است بسياري از جزئيات روزهاي مختلف سال و ماهها را مشخص كند. زرتشتيان با استفاده از اين بنا ميتوانستند بسياري از مناسبتها و جشنهاي سال را روز به روز دنبال كنند و از زمان دقيق آنها آگاه شوند. .
(dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash)
به گامون دادی ادمین چرا تصاویر نشون داده نمیشه؟؟؟؟
دونستن تاریخ و شناختن هویت خیلی خیلی مهمه ولی دل خوش کردن به اون حماقت محضه.
آقا نمیدونم مشکل سایته یا فیلتر شکن، ولی هر چی هست نمود ما رو.
چرا ما ایرانیان از تاریخ خود گریزان هستیم؟!
بسیاری از ما ایران دوستان هرگاه پستی تاریخی می گذاریم. عده ای روشنفکر نما این جملات را به ما می گویند
-داشتم داشتم حساب نیست. امروز چه چیزی داریم؟
اینکه در گذشته بودیم اصلا مهم نیست!! مهم اینه که امروز چی هستیم.
-ای بابا تاریخ ایران و اینکه در گذشته چی بودیم که برای ادم نون و اب نمیشه. !!!
-مردم در فقر و بدبختی اند بعد شما هووخشتره ها از تاریخ می گید؟ !!!
با عرض سلام و درود به روح پر فتوح عمام راحل و آرزوی طول عمر برای رهبر فرزانه و امید نابودی کل دژمنان اسلام (صغیر و کبیر) عارضم که از اونجایی که من چون بلد نیستم بحثهای سانتی مانتال بکنم به زبان عامیانه میگم :
**نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران **
و دیگر هیچ !!!
قدم رنجه فرمودید یه تفی یه اب دهنی چیزی بپاچ رو تایپیک من متبرک بشه ?
پرچم های ایران در دوره های مختلف.
کدام یک را برای ایران می پسندید ؟؟؟؟
خواستم جواب پست دوست عزیزم رو بدم دیدم شما یه گوشه از چیزی که مین خواستم بگم رو اروی عزیز گفتید اما کاملش میکنم
اقای زرنگ عزیز در اینکه منم بشخصه علاقه دارم تمدن کشورمو بشناسم و بتونم به ارزشهای والاش رجوع کنم هیچ شکی نیس اما اینکه سیاست یک بامو دو هوا رو دنبال کنیم به میهن پرستی ختم نمیشه تا کی میخوایم از تمدن قدیممون فقط شعارشو یاد بگیریم اگر ما انسانها تاریخ مینویسیم اثار باستانی و برجها و هر چیزی میسازیم که به یادگار بمونه برای اینکه نسلهای اینده ما رو و شیوه زندگی و ارزشهامونو بشناسن اینکه هی بگیم کوروش عالی بود درش شکی نیست اما کی یاد گرفتیم از اون درسا استفاده کنیم خیلی از این اقایونی که سنگ کوروش و تمدن کهن رو به سینه میزنن رو موقع محرم ببینین چجور قیمه اقا رو میخورن و عین بزغاله تو گل غلط میزنن
اینکه بخوایم از دام تازی پرستی به کورش پرستی و بی عملیم برسیم و نصیحت ها و منششو فقط برای شعار و اینکه بگیم ها منم کوروشو میشناسم چون رو بورسه بدونیم همین اشه و همین کاسه .مگه فقط کوروش بوده که واسه این سرزمین زحمت کشیده برو قبر پوریای ولی رو ببین برو با اثار باستانی و … نگاه کن همین مردمن که میرن پابوس اقا و براش مقبره میسازن پس کسی منکر تمدنش نمیشه اما اینم بدونید با شعار تا الان اخوند کولی گرفتی و ملت احمق ایرانم کولی دادن اگه ذره ای وطن پرستی سرشون میشد و به یکی از حرفا و اعتقادات ایرانیان پایبند بودن این جرسومه فسادو انداخته بودن به سطل زباله تاریخ
کاملا درسته ولی این حرف شما فقط مشکل و نشون میده راه حلی هم بجز حرف من دارید؟؟آیا نباید از یه جایی شروع کنیم؟آیا عدم شناخت فرهنگ داخلی باعث این گمراهی نشده؟درپست بعدی نشون میدم که بجای عزا و ماتم ما چه فرهنگی داشتیم !!کوروش همه گذشته ما نیست ولی اگه فقط همون رو هم بشناسیم برای هفت پشتمون بسه بقیه هم پیشکش
فرهنگ ایرانی فرهنگ جشنها و شادیها بود. مراسم سالگرد و ماهگردِ عزا نداشتیم. در فرهنگ ایرانی جشن گرفتن و شادی کردن عبادت بود. جشنهای هفتگی داشتیم هر هفته یک روز جشن میگرفتیم و آن روز را «آذینگ» مینامیدیم. جشنهای ماهانه داشتیم. و جشنهای سالانۀ نوروز و مهرگان و سده. روح فرهنگِ ایرانی شاد زیستن و شادی آفریدن برای همگان بود. در فرهنگ ایرانی مردم را به عزا واداشتن از گناهان بود. ایران سرزمین ساز و سرود بود. ایران سرزمین شادیها و ساز و آواز و رقصهای جمعی در فضای باز بود. در فرهنگِ ایرانی دروغ بزرگترین گناه شمرده میشد. ایران سرزمین نجیبان و پاکان بود، سرزمین بزرگواران بود، سرزمین بردباران بود، سرزمین همزیستی برادرانۀ باورها و دینها و مذهبها بود، سرزمین آزادگان بود.
حذف نام «داریوش» پادشاه ایرانی از مقبره دانیال در شوش
خبر تاسفبار دیگری از نابودی فرهنگ و هنر ايران …!
من ایرانی نیستم چون نامم عربی ست…
من ایرانی نیستم چون وقتی به دنیا آمدم در گوشم اذان عربی خواندند…
من ایرانی نیستم چون روزی که به مدرسه رفتنم پدر و مادرم قرآن بالای سرم گرفتند و
در مدرسه آیین محمد را به من آموختند نه پندار نیک و کردار نیک و گفتار نیک
من ایرانی نیستم چون وقتی ازدواج کردم به آیین عربها و با زبان عربی ازدواج کردم…
من ایرانی نیستم چون هزار کیلومتر راه را طی میکنم تا به پابوس امام هشتم شیعیان و
نواده پیامبر اعراب بروم اما کمی آنسوتر به آرامگاه فردوسی نمی روم…
من ایرانی نیستم چون اعیاد فطر و قربان و غدیر و مبعث را تبریک می گویم و
شادباش میشنوم اما نمی دانم جشن سده چه روزیست…؟
من ایرانی نیستم چون دهه محرم سیاه می پوشم و با سر و روی گل آلوده عزادار
خاندانی میشوم که سرزمینم را گرفتند؛ مردانش را کشتند و زنانش را به
غنیمت بردند اما روز مرگ بابک خرمدین را نمی دانم…
من ایرانی نیستم چون حرف که می زنم بیشتر به عربی می ماند تا فارسی…
من ایرانی نیستم چون عربها پ ندارند و من میگویم فارسی نه پارسی…
من ایرانی نیستم چون در کشوری به دنیا آمدم که روی پرچمش عربی نوشتند…
من آرزوی ایرانی بودن هم ندارم چون آنقدر دست نیافتنی است که
آرزویش هم نمی توان کرد من حسرت ایرانی بودن دارم…
(زنده یاد احمد شاملو)
من ایرانی نیستم چون وقتی به دنیا آمدم در گوشم اذان عربی خواندند…
من ایرانی نیستم چون روزی که به مدرسه رفتنم پدر و مادرم قرآن بالای سرم گرفتند و
در مدرسه آیین محمد را به من آموختند نه پندار نیک و کردار نیک و گفتار نیک
من ایرانی نیستم چون وقتی ازدواج کردم به آیین عربها و با زبان عربی ازدواج کردم…
من ایرانی نیستم چون هزار کیلومتر راه را طی میکنم تا به پابوس امام هشتم شیعیان و
نواده پیامبر اعراب بروم اما کمی آنسوتر به آرامگاه فردوسی نمی روم…
من ایرانی نیستم چون اعیاد فطر و قربان و غدیر و مبعث را تبریک می گویم و
شادباش میشنوم اما نمی دانم جشن سده چه روزیست…؟
من ایرانی نیستم چون دهه محرم سیاه می پوشم و با سر و روی گل آلوده عزادار
خاندانی میشوم که سرزمینم را گرفتند؛ مردانش را کشتند و زنانش را به
غنیمت بردند اما روز مرگ بابک خرمدین را نمی دانم…
من ایرانی نیستم چون حرف که می زنم بیشتر به عربی می ماند تا فارسی…
من ایرانی نیستم چون عربها پ ندارند و من میگویم فارسی نه پارسی…
من ایرانی نیستم چون در کشوری به دنیا آمدم که روی پرچمش عربی نوشتند…
من آرزوی ایرانی بودن هم ندارم چون آنقدر دست نیافتنی است که
آرزویش هم نمی توان کرد من حسرت ایرانی بودن دارم…
(زنده یاد احمد شاملو)
این متن کاملا منظور منو رسوند ممنون ازت