رو خط سینه مامانم شاباش گذاشتن

1402/12/24

تو مجلس عروسی مختلط شوهر عمم دست مامانمو وسط تالار گرفت باهاش برقصه. بابام رفته بود مشروب بخوره و مامانمو تنها گذاشته بود. کلا رقص دوست داره و خوب قر میده. شوهر عمم هم زبون باز و با جذبه. آخر رقصشون دیدم یدونه شاباش گذاشت زیر بند لباس مجلسی مامانم روی سینش. مامانم یه اخم شیطنت آمیز بهش کرد که یعنی شیطونی نکن. اونم دید بد نشده یکی دیگه گذاشت لای خط سینش.

خشکم زد اون لحظه، هضم نکردم که چی شد دقیقا. به نظرتون منظوری داشت؟ باید میرفتم چیزی میگفتم بهش؟

9 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .









تاپیک‌های تازه


‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «