عرضم به حضورتون که جرم من این بود با کله خیس فقط چند ثانیه تاکید می کنم چند ثانیه از جلوی باد کولر رد شدم و فقط رد شدم نه اینکه بایستم رد شدم.
الان سه شبه دوباره این سینوزیت نکبت عود کرده. دیگه دیشب که رسما تا صبح نخوابیدم. هر چی افقی شدم از شدت سرفه کبود و سیاه شدم. مجبورا امروز رفتم دکتر کلی غر زده که تو که می دونی وضعت اینه چرا مراعات نمی کنی. بعدشم دو تا پلاستیک دارو داده و تو همون درمونگاه خفتم کردن دو تا آمپول هم به لمبرهای مبارک عنایت فرمودن (امیدوارم به گوش دختر هیز نرسه 😂 😁 😂).
به دوست پرستارمون می گم آمپول چیه؟ می گه بتامتازون ال آ و پیروکسیکام تا اومدم بگم پیروکسیکام برای چی هر دو تا رو تو یه ناحیه فرو فرمودن و با لبخندی ژکوند گونه به سرعت از من دور شدن .
لنگ لنگان و در حالیکه زیر لب دکتر و اون دوست پرستار رو مورد محبت قرار می دادم رفتم پیش دکتر و گفتم: الان این پیروکسیکام برای چی بود؟ متیل پرودنیزولون کشف شده که، نگاه عاقل اندر سفیه ای بهم کرد و گفت: باهوش جان نداشتیم جاش این دو تا رو تجویز کردم و در حالیکه دهانم باز بود از تعجب، فوری گفت مریض دارم و رفت تو اتاقش.
منم خسته و داغان بی خیال کار شدم و برگشتم خونه ولی دمش گرم حداقل ظهر رو خوب خوابیدم. الانم با نفسی که بزور می آد و چشمایی که آبریزش اشک داره فین فین کنان دارم اینجا می نویسم و همه حرفم اینه
سینوزیت خررررره .
راستی اگه اهل داستان هستین داستان های من رو هم تو بخش داستان سکسی لایک کنین بلکه برگزیده بشه بقیشون رو بنویسم.
دم همتون جیزززززز
دنیا عشق زیبای من
کسی مثل هیچ کس (۱)
کسی مثل هیچ کس (۲)
یک جنایت صورتی (۱)

عکس ها تزئینی است، هیچ ربطی به تاپیک ندارد البته جهت همزاد پنداری با حال مریض گذاشته شده است 😁 😁 😁