داستان زخم زبان بدتر از زخم شمشیر است –

1403/04/10

داستان نخست

در روزگاران قدیم، مردی به بیابان می رفت و هیزم می کند تا خرج زن و بچه اش را در بیاورد. یک نفر بیابانی با او رفیق شده بود و به او کمک می کرد تا پول بیشتری بدست بیاورد. البته آن مرد قبلاً روزی یک بار هیزم به خانه اش می برد، ولی از روزی که با بیابانی دوست شده بود در اثر کمک او بار زیادتری به شهر می برد.

روزی زنش از او پرسید : چطور است که این روزها بار زیادتری می آوری؟ شوهرش قصّه را برای او نقل کرد . زنش از او خواست که یکبار از آن مرد بیابانی دعوت کند که به میهمانی آنها بیاید. روز بعد آن مرد به بیابان رفت، وقتی بیابانی به او کمک می کرد و کارشان تمام شد، از او دعوت کرد که به خانه اش بیاید.

مرد بیابانی، اوّل راضی نمی شد، اولی بعد از اصرار هیزم شکن راضی شد و به خانه آنها رفت. آن دو مرد در یک اتاق بودند. صاحبخانه رفت که لوازم پذیرایی و سفره را بیاورد. در این موقع، زن از گوشه پرده، مرد بیابانی را دید و گفت : من خیال می کردم که دوست تو قیافه و لباس آدم های حسابی را دارد. این مرد که به همه چیز شبیه است غیر از آدم ! مرد بیابانی وقتی حرف زن را شنید از آن جا دور شد و به صحرا رفت.

روز بعد که آن مرد به بیابان رفت،‌مرد بیابانی با تبری در دست به او گفت: تبر را بگیرد و به سر من بزن و گرنه من آنرا به سرت می زنم. بعد از گفتگوی زیاد، مرد از ترسش تبر را گرفت و به فرق بیابانی زد و سر او چاک خورد.

بیابانی به مرد گفت: حالا دیگر برو، به تو کاری ندارم. مرد رفت و به زنش هم چیزی نگفت بعد از مدّتی آن دو تا بهم رسیدند، مرد از بیابانی پرسید: زخم سرت چطور است ؟ بیابانی گفت که زخم سرم خوب شد ، ولی زخم دلم خوب نشده است.

داستان دوم

در روزگاری، بچه شروری بود که اطرافیانش را با سخنان زشتش ناراحت می کرد. روزی پدرش جعبه ای پر از میخ به او داد و گفت: هر بار که کسی را با حرف هایت ناراحت کردی، یکی از این میخ ها را به دیوار انبار بکوب.

روز اول پسرک بیست میخ به دیوار کوبید، پدر از او خواست تا سعی کند تعداد دفعاتی که دیگران را می آزارد، کم کند. پسرک تلاش خود را کرد و تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار روز به روز کمتر می‌شد. روز دیگر پدرش به او پیشنهاد کرد تا هر بار که توانست از کسی بابت حرف هایش معذرت خواهی کند، یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بیاورد.

روزها گذشت تا این که یک روز پسرک پیش پدرش آمد و با شادی گفت: بابا، امروز تمام میخ ها را از دیوار بیرون آوردم! پدر دست پسرش را گرفت و با هم به انبار رفتند، پدر نگاهی به دیوار انداخت و گفت: آفرین پسرم! کار خوبی انجام دادی، ولی به سوراخ های دیوار نگاه کن…

دیوار دیگر مثل گذشته صاف و تمیز نیست، وقتی تو عصبانی می شوی و با حرف هایت دیگران را می رنجانی، چنین اثری بر قلبشان می گذاری، تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون بیاوری، ولی هزاران بار عذرخواهی هم نمی تواند زخم ایجاد شده را خوب کند.

متأسفانه در جامعه خود شاهدیم که افراد چگونه با زخم زبان یکدیگر را نیش می زنند و گاهی شدّت این نیش ها به حدّی است که او را به کلی نابود و زمین گیر می کند.
از اینجاست که می گویند: زخم زبان بدتر از زخم شمشیر است، چرا که زخم شمشیر خوب می شود ولی زخم زبان را هیچ درمانی نیست.

12 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2024-06-30 10:14:26 +0330 +0330

بسیار عالی ، از کلیله و دمنه هم بزارین…

2 ❤️

2024-06-30 10:17:10 +0330 +0330

↩ wrecked_erny
درود
عالی نگرید
به روی چشم 🙏 🌹 🌹

2 ❤️

2024-06-30 10:22:11 +0330 +0330

↩ ofoghe_roshan
داستان های قدیمی چه ایرانی و خارجی سرشار از پند هستند ، اما خب دوران اان طوری شده کمتر سراغشون میریم…

2 ❤️

2024-06-30 10:25:50 +0330 +0330

****<🙏 🌹

2 ❤️

2024-06-30 10:57:43 +0330 +0330

↩ moj7878
🙏 🌹 🌹 🌹

2 ❤️

2024-06-30 10:58:17 +0330 +0330

↩ wrecked_erny
درود
دقیقاً همینطوره

2 ❤️

2024-06-30 11:10:33 +0330 +0330

↩ ofoghe_roshan
بله بله درسته

2 ❤️

2024-06-30 11:12:02 +0330 +0330

امان از زخم زبان . بسیار زیبا و آموزنده بود استاد 👏 👏 👌 👌

2 ❤️

2024-06-30 11:14:57 +0330 +0330

↩ Ali1368b1
درود جناب علی
بزرگوارید 🙏 🌹 🌹

1 ❤️

2024-06-30 23:36:49 +0330 +0330

ای زبان تو بس زیانی مر مرا
چون توی گویا‌یی، چه گویم من ترا‌؟

ای زبان هم آتش و هم خرمنی
چند این آتش درین خرمن زنی

ای زبان هم گنج بی‌پایان توی
ای زبان هم رنج بی‌درمان توی

2 ❤️

2024-07-01 00:18:40 +0330 +0330

بسیار زیبا بود بزرگوار مهر آیین 🌹🙏
زبان در دهان ای خردمند چیست
کلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسی
که گوهر فروش است یا پیله ور

1 ❤️

2024-07-01 07:38:31 +0330 +0330

↩ sساسانs
👏 👏 👏

2 ❤️

2024-07-01 07:39:18 +0330 +0330

↩ diesel max
درود
زیبا نگاهید
بسیار زیبا
دست مریزاد 👏 👏 🙏 🌹 🌹

2 ❤️






‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «