بیاید بهتون بگم چطوری همسرتون رو راضی کنید برای فانتزی..

1403/03/05

دوستان تو این پست میخوام از تجربه خودم بگم که چجوری مخ زنمو زدم که نفر سوم وارد سکسمون بشه!
اول اینکه توجه داشته باشین حدود ۳۰ درصد خانوما به هیچ وجه راضی به این کار نمیشن، اغلب زنهای سرد مزاج یا خانومایی که تفکرات بسته ایی دارن اینجوری هستن، خیلی هم ربطی به اعتقادات‌ مذهبی نداره
اصرار زیاد به این مدل خانوما فقط باعث متلاشی شدن خانوادتون میشه، پس اگر دوس دارین زندگی مشترکتون ادامه پیدا کنه باید بیخیال این فانتزی بشین

دسته دوم ۲۰ درصد از خانومها هستن که خیلی راحت راضی میشن، اینها اغلب کسایی هستن که میل جنسی زیادی دارن یا اصطلاحا هات وایف هستن و یا قبل از ازدواج رابطه های زیادی رو تجربه کردن و انقدر کیرهای جور وا جور دیدن که دیگه قبح این موضوع براشون ریخته، خوش به حال شوهراشون، برین حالشو ببرین…

و اما دسته سوم در حدود ۵۰ درصد خانومها هستن که درسته اولش دهنتون رو سرویس میکنن ولی در نهایت راضی میشن که همسر خودمم از این دسته بود😊
بهترین راه به نظر من اینه که از راه شوخی وارد بشین، هر از گاهی اسم یه نفر سوم بیارین تو سکستون، یا حتی وقتایی که دارین بیرون قدم میزنید
مثلا بگین فلانی خیلی تو نخته مثل اینکه و…
به محضی که گارد گرفت و ابراز ناراحتی کرد شما هم دست پیش بگیرین که شوخی کردم و…
کم کم بهش بگین که اینجور فانتزیها چقدر زیاد شده تو جامعه و خودتون ابراز تعجب کنید از این موضوع!!، با این کار ترسش کم کم میریزه از این کار و متوجه میشه که خیلی خانومها مثل خودش دارن این کارو در کنار همسراشون انجام میدن و لذت میبرن…
انقدر این کارو تکرار کنید تا کم کم قبح این قضیه براش بریزه و خودش شروع کنه گاهی در مورد این فانتزیها حرف زدن…

سعی کنید تا جایی که میتونید عشق و علاقه خودتون رو به زنتون نشون بدین و بهش اطمینان بدین که هرگز رهاش نمیکنید یا از این موضوع سو استفاده نمیکنید
بالاخره یه شب دلو بزنید به دریا و رک و پوست کنده بهش بگین که فانتزیتون چیه
اگر زنتون گرم و سکسی باشه و به شما اعتماد کامل داشته باشه و خوب توجیه شده باشه که این کار صرفا یه وسیله لذت بردنه قطعا قبول میکنه

این پروسه شاید یکی دوسال طول بکشه ولی مطمئن باشید که جواب میده، باید صبور باشین دوستان 😍
در ضمن تو انتخاب اولین نفر خیلی دقت کنید و سلیقه خانومتون رو کامل در نظر بگیرین❤

7 ❤️
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

2024-05-25 01:04:16 +0330 +0330

چه زوج خوبی. مایلم باهاتون اشنا بشم

0 ❤️

2024-05-25 01:20:09 +0330 +0330

نفر سومی که میگی وارد سکستون کردی مذکر بود یا مونث اول تکلیف اونو روشن کن بعد 😎

0 ❤️

2024-05-25 07:18:40 +0330 +0330

برای من و خانومم کاملا اتفاقی توی پارک آبی اتفاق افتاد. دو تا پسر توی پارک آبی باهامون رفاقت کردن و کم کم زنمو مالیدن و ما خوشمون اومد و این روابطمون شروع شد

3 ❤️

2024-05-25 07:42:01 +0330 +0330

من دوس دارم یه خانوم بیارم تو رابطمون نمیتونم

1 ❤️

2024-05-25 10:02:55 +0330 +0330

↩ Basil24
واااای، چقدر رویایی! حالشو ببرین دوست عزیز…❤❤

0 ❤️

2024-05-25 10:49:26 +0330 +0330

به نظر من اگه رابطه با نفر سوم بصورت صددرصد اتفاقی و همچنین صددرصد غریبه باشه خیلی لذت بیشتری داره…
بطور مثال بصورت فامیلی(۵ خانواده) رفته بودیم تو یکی از شهرهای شمالی یک ویلا فوق‌العاده لاکچری اجاره کرده بودیم…
هنگام ورود به ویلا و تحویل دو تا آقا برای نشون دادن و شرايط و قوانین داشتن صحبت میکردن و از اونجایی که بدو ورود بود و همه آقایون همسفر خسته و بی حوصله بودیم و خیلی سریع می‌خواستیم همه وسایل رو خالی کنیم،بنابراین خانمم و دخترخاله‌ش کاندید تحویل و همراهی اون دو آقا شدند…
بعد از گذشت یه مدت تازه متوجه این سهل انگاری شدم که چرا خانمها رو تنها گذاشتیم(ویلا ۸۰۰ متر و و دارای استخر تو محوطه و منتهی به ساحل بود)
خیلی نامحسوس و بدون جلب توجه سایرین رفتم برای همراه شدن که یهو یه حس خیلی مضطرب و ناگهانی اومد سراغم…
رفتم سمت استخر و سونا و جکوزی که دیدم صدای التماس نکن‌نکن خانم‌ها میاد و نفسم حبس شده بود از چیزی که تو سرم می‌گذشت و امیدوار بودم خواب باشه…
خیلی به سرعت از روی حصار دور استخر پریدم داخل که نیازی به اتلاف وقت نباشه که استخر رو دور بزنم تا از ورودی برم…
دیدم تو ورودی جکوزی شیما(خانمم) که دامن تنش بود روی میز طاق باز هست و اون مرد که مسن‌تر بود نشسته جلوش و داره کس‌لیسی میکنه و خانمم هم جلو دهنش رو با مشت خودش گرفته بود و با دست دیگه‌ش سر اون آقا رو به عقب هول میده…
سمانه(دخترخاله خانمم) هم تا نصفه شلوارش پایین هست اون یکی مرد هم حدودا ۳۵ سالش بود داره کیرش رو میزون میکنه برای ورود تو کوس سمانه که البته سمانه هم مقاومت می‌کرد و هی دست و پا میزد برای فرار کردن به سمت جلو…
واقعا شوکه بودم که چی کار کنم که صدای منصور شوهر سمانه از دورتر میومد که کجایید…
من برگشتم سمت منصور و اون چهار نفر هم بی‌سر و صدا خودشون رو جمع کردن و همزمان با صدای بلند یکی از اون مردها که اینجا محوطه استفاده سونا و جکوزی هست و ادامه توضيحات اومدن بیرون…

قرمزی و سیاهی صورت‌هاشون بیانگر این بود که تو چه وضعیتی بودن…
هنوز به خانمم هم نگفتم که چی دیدم…

0 ❤️






تاپیک‌های تازه


‌آگهی‌های دوستیابی

نمایش آگهی های دوستیابی بستگی به علاقه شما دارد. برای دیدن آگهی مرتبط با علاقه تان لطفا پروفایل تان را » ایجاد یا ویرایش کنید «