تصمیم گرفتم خاطره اولین سکسمو براتون خیلی خلاصه تعریف کنم
11 سالم بود رفته بودیم اهواز خونه عموم ،عموم دوتا پسر داره آرش و اشکان دوقلو هستن اون زمان تقریبا فک کنم 17 سالشون بود .
توی مدتی که خونشون بودیم به هر بهونه ای میچسبوندن بهم منم نمیفهمیدم قضیه چیه و کاری نداشتم میزاشتم کارشونو بکنن ولی حس میکردم منظوری دارن و یه هیجان خاصی داشت یه روز تنها بودیم رفته بودیم توی حیاط من داشتم بازی میکردم اشکان به بهونه بقل کردن من از پشت منو میگرفت و کیرشو میچسبوند بهم بعد چند با که این کارو کرد یه بار داشت که منو میزاشت پایین شلوارشم اومد پایین و کیرش معلوم شد منم خندیدم اونم یه خورده کیرشو بیرون نگه داشت که من قشنگ نگاه کنم بعدش شلوارشو کشید بالا بعد برگشت گفت میای یه کاری کنیم ،گفتم چی؟
گفت نباید به کسی بگی منم حس هیجان و استرس خوبی داشتم گفتم باشه دستمو گرفت و برد توی اتاقشون گفت بشین تا بیان رفت اون داداششم اورد و نشستن روی تختشون کنارم یه خورده دستمالیم کردن و بعدش اشکان بهم گفت شلوارتو در بیار منم در اوردم و خود اشکانم سریع لباسمو زد بالا و منم کمکش کردم که درش بیاره شروع کردن به خوردن بدنمو مالیدن کصم و شلوارشونم در اوردن مدام بهم میگفتن نباید به کسی بگی منم میگفتم باشه آرش منو بلند کرد و نشوند روی کیرش کیرش تقریبا شق بود و اشکانم سینه هامو میخورد البته تووی اون سن هیچی نداشتم ولی خوشم میومد با یه دستشم کصمو میمالید بعد خوابوندنم روی تخت و اشکان از جلو کیرشو گذاشت لاپاهام آرشم از عقب کیرشو لای کونم عقب جلو میکرد یه چند دقیقه ای همینجوری بود من خیلی هیجان و استرس داشتم اونا هم همینطور با صدای هر ماشین میرفتن دم پنجره ببین کسی اومده یا نه ،همینجوری که خوابیده بودمو اونا هم باهام حال میکردن اشکان کیرشو از لای پاهام کشید بیرون و آبشو ریخت روی شکمم من نمیدونستم این چیه یه چند ثانیه بعدشم آرش روی کونم ارضا شد بعد ازشون پرسیدم این چیه گفتن آب مردونگیه 😂 . بعد دستمال اوردنو بدنمو پاک کردن بازم بهم گفتن به کسی نگمو از این حرفا خلاصه این اولین سکس من بود .نظراتونو بگین میخونم اگه خواستید بگی خاطره بقیه سکس هامونم بنویسم.
کسایی که تجربه مشابهی دارن خوشحال میشم بشنوم