به شهوانيون بانو ارديمنيش
به ما داد عشق و بدل نازكيش
همه شهد شهوان كرفته بدست
جه اينجا شمارا سراى غمست
زدلها همه كينه بيرون كنيد
به مهر اندراينجا به افسون كنيد
كه ازما جنين ترسشان در دلست
زخون ريختن من به شهوت برست
به هر كار عقلى ببايد نخست
نبايد از آغاز بيكار جست
همه رنج دنيا شما را دهم
نه از آن شمارا سباسى نهم
بكوشيد و خوبى ببار آوريد
جوديديد سرما بهار آوريد
من اين همسرم را يكايك نه دير
كنم يكسر از سيم و دينار سير
سر بيكناهان نبايد بريد
زكشتن همى دست بايد كشيد
نه مردى بود خيره آشوفتن
به زير اندر آورده را كوفتن
ولى اين مشاى سبند نابكار
وى آدم كنم من دراين كارزار
كجايى تو اى شوريده بخت
هراسان برفتى تو در زير تخت
تو بيرون بيا اى ذليل و نحيف
تورا من كنم جا به ساك و به كيف
زهر سو هراسان بنالان و آه
زشهوت سرايان به نزديك شاه
بكفتن مرا اى جهاندار شاه
تو بكذر زتقصير اين با كناه
شدند آن زمان شاه را جاكران
غريبه و فرتوت و آن ديكران
به ايشان بكفتم كه اى مخلصان
رويد تا نبينم شما مفلسان
زهر سو فرستادكان نزد شاه
يكايك سراندر نهاده براه
زتركان تبريز وترك مرند
همان آدمك شوى امشاسبند:دى
كه سر را بيارد به نزديك شاه
غمت را بدارم به جان و به كاه
كه كامنت نهادن توانم همى؟
به اينجا نشستن دوانم همى
بدو كويم ار دزد به مهر دليران بود
كه اينجا كنام بلنكان و شيران بود
دبير بسنديده را بيش خواند
سخن را به ارديمنيش او براند
كنون كه نيامد سبندش به جنك
همى راند حرف و سخن را جفنك
من از رخش خويشم به بايين شوم
كه باجند خرما به ترحيم امشا روم

[quote=Mrs Ardimanish.]الا اي خداوندگار رزم و هنر/ ارديمنش اي ستوده ي رعنا/ شنديم بسي نيك گفتار شما/كنون بشنو اين شرح حال مرا/ سلامي بدادم شما را به صدق و صفا/ جوابي به بانو بدادي ز مهر و وفا/ دلم عشقت به جان خريده است يارا/ كه من بانو و تو باشي آقاي ما/يك بوسه دلم طلب كند از تو/ برخيز! برخيز و مي ام قدح قدح پيما/ سحري كه ز نوش تو خيزد/اعجاز مسيح را كند رسوا/[/quote]
این ای دی Mrs Ardimanish من نیستم نمیدونم کیه که قصد شوخی داره

مارو باش شعر به اين وزينى رو واسه يه مجهول الهويه تراوش كرديم!!!
اين " الا " كفتن اولش كمى مشكوكه!فقط خدا اون روزو نياره كه كاره اون باشه!!!
ترفند جنك آورى اين نيست نارفيق،شمشير از رو ببند مردك دجال!
بايد به كلانتران عارض شد!خيلى وقته دارن مكس ميبرونن و سبزى باك ميكنن و نذرى ميدن:دى
حالا يه برونده ى جدى بره زير دست شون ببينيم عرضه دارن متهم يا متهمين رو شناسايى كنن يا كه باز بايد به مى مى بانو طرح دعوى كنيم در دادسراى نظام!
ساينا جون،من به اين افراد مشكوكم و دلايل مستدل:(دى)خودم رو در محضر قانون ابراز خواهم داشت!!
بترتيب درجه ى ظنين بودن:
1‏_إنشاى مرحوم
2‏_‏ مى مى يا همون بانو جين
3‏_فرتوت
4‏_ بهار جون
5‏_ انسان
6‏_‏ …بماند با دارو دسته ش
7‏_‏ غريبه
8‏_‏ داوود خطر
9‏_‏ سوبر با3:4تا ايكس
10‏_‏ اونيكه بهش كفتم والى تركستان(اسمش اسبم آوره:دى)

اردی جون منم امیدوارم توموفق بشی :D

با احترا م به پا خیزید که این حاکم بر مسند آمد و این کارزار را به داوری رساند
نیک جویا گشتیم جنگ آوری از صحنه ی پیکار به دور گشته در مجهول المکانی به گرد آوری واپسین داستار خویش برای ستیزی بزرگ یا زخمی کاری نوش نموده احوال پریشان در تفکر نا عیاری بر پاسخ برای این زخم!!! حال که این اردیمنش کارزار را تهی ز رقیب میبیند تا سحرگاهان بعد حریفی نشاید و به سکوی سه لبه ی برتری رفته و این طوق طلا را اویزان بر گردن خویش بیند !!!
زین نیک با تو گویم ای اردیمنش گه گفتار در کام خویش کمی بجنبان سپس طراوش کن که احوال خود را چون مجدیان و سیما ییان ببینی و تهمت و افترا بر خود خریدار شوی !!! بدان و آگاه باش که این mrs ساخته ی دشمنان بی خرد باشد و نتوان بین دو کوه فاصله انداختن که بر عشق شما شکی غالب نیست و بانوی خود را بر سر بنه و حلوا را بر زبان جاری ساز و خرسند از این پیروزی!!!
حال mrs ardimanesh تو نیز احوال پریشان خویش باز گو نقاب از چهره باز دار که این پیکار تو را زجان باز دارد و تابوتی از ناله بر دوش تو همرا سازد ولو تا ابد که بانو ساینا بر همگان اشراف داشته و به یک کلامی آشنا باشد !!! نیک خود را اسوده کن و تیغ این اردیمنش بر خود استوار مکن که رزم آور قبلی عاقبت تو باشد!!!
حال امیشا تورا فرا می خوانیم تا به این آوردگاه باز آیی و در مقابل حریف به رقص قلم باز آیی که غیر از این مرا قدرت ادامه این حکمیت کوتاه و اردیمنش سربلند این والی !!!
ره سپار این خورشید گران می شویم که عجم را نشاید نا عیاری !!!
بر تو این پیروزی شادمان باشد و این بانو به کامت گوارا
و من ا… توفیق

از چه رو یکسره قاضی رفتید
تا نبودم دد دون را که مبارک گفتید
وقت وارد شدنم در شهوان هیچ نبود
خود بدانید منش قدرت در جنگ نبود
من بر این حکم بد برکه شکایت دارم
و ز دادگاه نظام رأی به تجدید خواهم

گرد و قلمبه ای پسر،خوشکل و دلبری پسر :دی
ناز و ادا همی مکن،هین که خرابم ای پسر
این همه طول شرمگه بینی و منکرش شوی
شک به وجود میکنی؟ ک…ر ندیده ای پسر :دی
از قبلم‎(ghebal‎)‎تو این شدی،ور نه چو ذره ای بدی
پس تو بجا همی بیار حرمت شاه خود،پسر
چون تو بجای نای خود زور به مقعدت زنی :دی
برهمه جا تو ریده ای،بیا بشوی ای پسر :دی

اگر چرخ باشی به زیرت کشم
وگر پیل باشی به سیخت کشم
اگر هر سخن بر زبان آوری
اگر صبر امشا به سر آوری
چنان میکنم شهویان کف زنند
دهل ها نوازند و در دف زنند
چه می نازی بر زور بازوی خویش
تو هستی برایم چو خاشاک و پیش
کنون گر به دریا تو ماهی شوی
وگر در هوا مرغ ماهی شوی
به دریا برایت چو والان شوم
و در آسمان چون عقابان شوم
ز رزم و ز جنگ آنچه دارم به چنگ
کنم این زمان را به چشم تو تنگ
سپهر ار ببارد برایت کمک
بگردی ز بازوی امشا فلک
نه من صبر دارم نه تو وا دهی
پس آماده شو تا به تن جا دهی
همی گرز و شمشیر امشاسپند
که خوانیش گاهی تو انشاسپند
که آن هم بود از سواد کمت
چه می دانی از معنی هر لغت؟
کنم زیر و رو هر چه بر ره بود
که دادار از این رأی آگه بود
چو اردی به غرش درآمد به چرت
فلک گفت ریدی و مه گفت زرت :دی
به اشعار تو قافیه تنگ تنگ
تو گر می توانی چو امشا بجنگ
حماسه بود وزن و هم قافیه
که اشعار من دشت و تو بادیه
رقیبم همه زار گشت و نحیف
که باشد برایم چو موری ظریف
برو رد کارت تو ای دد منیش
که امشا بسوزاند،آنت ز نیش

امشا میبینم باسرسختی میجنگی :D
هنوز ک رقیب نیومده

والا منم نبودم معلوم نیست چطور باختوندنم :دی
فکر کردن من می باخم :دی

[quote=أمشاسپند]والا منم نبودم معلوم نیست چطور باختوندنم :دی
فکر کردن من می باخم :دی[/quote]
=))

احوال خود گرد کرده بودیم ره به پیشه دیگر فرو نهیم که ناگهان با غرشی عظیم از پهلوانی بس گران ز خواب غفلت بیدار گشتیم !!! نیک که این دو دلاور در تهی دیدن صحرای بی مرکب به شکار احشام می پردازند و قوت لایموت زین شکم پاره به دیوار خیمه آویزند :D گهگاهی ناسزایی به رقیب عرضه دارند لیکن مارا باز جای پایکوبی دارد ز سبب ادامه پیکار !!! حال ای جوانمردان که ز ستیزان عظیم هر یک توشه دارید بس گران به حمله مسبب گردید که این تفعل به منزلی دیگر نشاید !!!
حال شهوانیون خوشا شمارا که می بینید ره آورد این دو رستم زاده را

گرد و قلمبه ای پسر،خوشکل و دلبری پسر :دی
ناز و ادا همی مکن،هین که خرابم ای پسر
‎_‎____
مست و جلمبه اى بسر،مثال كربه اى بسر
ناز ادا و من كجا،حقا كه ريده اى بسر

این همه طول شرمگه بینی و منکرش شوی
شک به وجود میکنی؟ ک…ر ندیده ای پسر :دی

آن همه بول به شرمكه مثال دول بود همى
دول جه عارضت شوم بلكه دودولى اى بسر
‏_‏_____
از قبلم‎(ghebal‎)‎تو این شدی،ور نه چو ذره ای بدی
پس تو بجا همی بیار حرمت شاه خود،پسر

آب‎ ‎‏ كه سر بالا رود وزغ سرود خوش دهند
شه كه تو باشى مملكت bega‏ رود همى بسر

چون تو بجای نای خود زور به مقعدت زنی :دی
برهمه جا تو ریده ای،بیا بشوی ای پسر :دى
‏_‏____
اى بسرك جسور را دمى بياد خود بيار
تحت تو خارشش بود بيا بخارم اى بسر
حال به سبك شعر خود حماسه اى دكر كنم
زن جسى زرى بزد سر به دمش صغر كنم
‏_‏___
كنون آفرين بر بهارجون و جين
به مهدى و شاهين،شميم و متين
سعيد و به حامى به مستى نقى:دى
به بيب بيب و هوراى معروف إلى
شبى خفته بودند بانو و ارديمنيش
همى ماج و بوسه تبادل به خويش
همانا كه وق زد جو امشاى خوار
كه ساينا ربوديم و در مرغزار
به بركه بكويم كه اى داور داردار
هم اينك نظر كن به امشاى زار
به جرأت بدانم كه امشاى نيست
همو را نهادم به قتل و به ليست
به كام دخانش همى در نكر
به رأى خود اكنون بكن تو نظر
همى دانم او روح امشا بود
به تحقيق من نيز مردك جو رسوا بود
به إنشا و أمشا و امشا سبند و سبنج
كه اسمش نه يكى بود نه دوتا بلكه بنج
كنون من زره را ز تن در كنم
زره ى حريفم به سر تن كنم
ايا رخش زيبا تو در خانه مان و نيا كارزار
كه بركشتنى را به امشا شوم من سوار
كه او را نشايد شدن بر كنار
به بشتش سوارى كنم خنده وار

سلام علیکم بر همه پهلوانان و جان بر کفان و تماشاگران و تماشاگرنماها(خودم :دی)و قاضی
آقا من خیلی و قته دارم این پیکارو نظاره میکنم و بیشتر ترجیح میدادم یه کارایی پشت پرده امجام بدم:دی که بعضی وقتام جواب میده(یاه یاه یاه)
کلا راست می گن همیشه پای یک زن درمیانه هااا!!!
برکه جان دوستت میدارم هم سنگرم(کلانتری:دی)
امشاسپند کیفورم کردی
اردیمنش مرحبا مرد
ساینا سلام منو به حووووت برسون :دی
کلا من هستم ولی گاهی پشت پرده یاه یاه یاه

[quote=ensane bad]سلام علیکم بر همه پهلوانان و جان بر کفان و تماشاگران و تماشاگرنماها(خودم :دی)و قاضی
آقا من خیلی و قته دارم این پیکارو نظاره میکنم و بیشتر ترجیح میدادم یه کارایی پشت پرده امجام بدم:دی که بعضی وقتام جواب میده(یاه یاه یاه)
کلا راست می گن همیشه پای یک زن درمیانه هااا!!!
برکه جان دوستت میدارم هم سنگرم(کلانتری:دی)
امشاسپند کیفورم کردی
اردیمنش مرحبا مرد
ساینا سلام منو به حووووت برسون :دی
کلا من هستم ولی گاهی پشت پرده یاه یاه یاه[/quote]
نخیرم من هوو ندارم

[quote=ساینا جون4][quote=ensane bad]سلام علیکم بر همه پهلوانان و جان بر کفان و تماشاگران و تماشاگرنماها(خودم :دی)و قاضی
آقا من خیلی و قته دارم این پیکارو نظاره میکنم و بیشتر ترجیح میدادم یه کارایی پشت پرده امجام بدم:دی که بعضی وقتام جواب میده(یاه یاه یاه)
کلا راست می گن همیشه پای یک زن درمیانه هااا!!!
برکه جان دوستت میدارم هم سنگرم(کلانتری:دی)
امشاسپند کیفورم کردی
اردیمنش مرحبا مرد
ساینا سلام منو به حووووت برسون :دی
کلا من هستم ولی گاهی پشت پرده یاه یاه یاه[/quote]
نخیرم من هوو ندارم[/quote]

چرا داری!!! خوبم داری:دی
کم کم با هووو های دیگتم آشنا می شی:دییییییییی

[quote=Ardimanish.]گرد و قلمبه ای پسر،خوشکل و دلبری پسر :دی
ناز و ادا همی مکن،هین که خرابم ای پسر
‎_‎____
مست و جلمبه اى بسر،مثال كربه اى بسر
ناز ادا و من كجا،حقا كه ريده اى بسر

این همه طول شرمگه بینی و منکرش شوی
شک به وجود میکنی؟ ک…ر ندیده ای پسر :دی

آن همه بول به شرمكه مثال دول بود همى
دول جه عارضت شوم بلكه دودولى اى بسر
‏_‏_____
از قبلم‎(ghebal‎)‎تو این شدی،ور نه چو ذره ای بدی
پس تو بجا همی بیار حرمت شاه خود،پسر

آب‎ ‎‏ كه سر بالا رود وزغ سرود خوش دهند
شه كه تو باشى مملكت bega‏ رود همى بسر

چون تو بجای نای خود زور به مقعدت زنی :دی
برهمه جا تو ریده ای،بیا بشوی ای پسر :دى
‏_‏____
اى بسرك جسور را دمى بياد خود بيار
تحت تو خارشش بود بيا بخارم اى بسر
حال به سبك شعر خود حماسه اى دكر كنم
زن جسى زرى بزد سر به دمش صغر كنم
‏_‏___
كنون آفرين بر بهارجون و جين
به مهدى و شاهين،شميم و متين
سعيد و به حامى به مستى نقى:دى
به بيب بيب و هوراى معروف إلى
شبى خفته بودند بانو و ارديمنيش
همى ماج و بوسه تبادل به خويش
همانا كه وق زد جو امشاى خوار
كه ساينا ربوديم و در مرغزار
به بركه بكويم كه اى داور داردار
هم اينك نظر كن به امشاى زار
به جرأت بدانم كه امشاى نيست
همو را نهادم به قتل و به ليست
به كام دخانش همى در نكر
به رأى خود اكنون بكن تو نظر
همى دانم او روح امشا بود
به تحقيق من نيز مردك جو رسوا بود
به إنشا و أمشا و امشا سبند و سبنج
كه اسمش نه يكى بود نه دوتا بلكه بنج
كنون من زره را ز تن در كنم
زره ى حريفم به سر تن كنم
ايا رخش زيبا تو در خانه مان و نيا كارزار
كه بركشتنى را به امشا شوم من سوار
كه او را نشايد شدن بر كنار
به بشتش سوارى كنم خنده وار[/quote]
ببین آقای محترم.من کاریت نداشتم تو خودت باز شروع کردی.دفعه پیش هم به خاطر وساطت فریجاب بود که من چیزی نگفتم و تمومش کردم.لطف کن دیگه جایی اسم من رو نیار که کلاهمون تو هم نره.من خیلی خوب بلدم جوابت رو بدم و باهات کل کل کنم.ولی آدمش نیستی.وقتی کم میاری پای مسائل دیگه رو پیش میکشی.اونجا که من خطاب به تو شعر گفتم پای ناموس و خانواده رو پیش کشیدی.اینجا هم که جلوی امشا کم آوردی پای من رو.خلاصه حرف آخر اینکه
سکوتم از رضایت نیست//دلم اهل شکایت نیست

عرض ادب مرد جسور!
ميبينم كه شهوانى كار فرهنگى هم انجام ميده،اينجا چه خبره؟

[quote=Ardimanish.]گرد و قلمبه ای پسر،خوشکل و دلبری پسر :دی
ناز و ادا همی مکن،هین که خرابم ای پسر
‎_‎____
مست و جلمبه اى بسر،مثال كربه اى بسر
ناز ادا و من كجا،حقا كه ريده اى بسر
‏‏********
یاد ز لیلی آورم وان شکنان ظرف او
میل به من نبودی ات،اخم نمی زدی پسر
‏‏********

این همه طول شرمگه بینی و منکرش شوی
شک به وجود میکنی؟ ک…ر ندیده ای پسر :دی

آن همه بول به شرمكه مثال دول بود همى
دول جه عارضت شوم بلكه دودولى اى بسر

‏‏********
چون تو همی گمان کنی مخرج بول،دول بود
پس ز فرای نای خود خوب برینی ای پسر
‏‏********
‏_‏_____
از قبلم‎(ghebal‎)‎تو این شدی،ور نه چو ذره ای بدی
پس تو بجا همی بیار حرمت شاه خود،پسر

آب‎ ‎‏ كه سر بالا رود وزغ سرود خوش دهند
شه كه تو باشى مملكت bega‏ رود همى بسر

‏‏********
شاه به وقت شهوتش مدعیان بگا دهد
وای بر آن کسی که او دشمن شه شود،پسر
‏‏********
چون تو بجای نای خود زور به مقعدت زنی :دی
برهمه جا تو ریده ای،بیا بشوی ای پسر :دى
‏_‏____
اى بسرك جسور را دمى بياد خود بيار
تحت تو خارشش بود بيا بخارم اى بسر
حال به سبك شعر خود حماسه اى دكر كنم
زن جسى زرى بزد سر به دمش صغر كنم
‏_‏___
‏‏********
خارش تحت من همی وظیفه ی سحرگهت
بیا بخار پیش و پس،خادم تحت من،پسر
باز به سبک شعر خود زور دگر همی زنی
زور مزن که انحنات،گشت مقعر ای پسر
‏‏********
كنون آفرين بر بهارجون و جين
به مهدى و شاهين،شميم و متين
سعيد و به حامى به مستى نقى:دى
به بيب بيب و هوراى معروف إلى
شبى خفته بودند بانو و ارديمنيش
همى ماج و بوسه تبادل به خويش
همانا كه وق زد جو امشاى خوار
كه ساينا ربوديم و در مرغزار
به بركه بكويم كه اى داور داردار
هم اينك نظر كن به امشاى زار
به جرأت بدانم كه امشاى نيست
همو را نهادم به قتل و به ليست
به كام دخانش همى در نكر
به رأى خود اكنون بكن تو نظر
همى دانم او روح امشا بود
به تحقيق من نيز مردك جو رسوا بود
به إنشا و أمشا و امشا سبند و سبنج
كه اسمش نه يكى بود نه دوتا بلكه بنج
كنون من زره را ز تن در كنم
زره ى حريفم به سر تن كنم
ايا رخش زيبا تو در خانه مان و نيا كارزار
كه بركشتنى را به امشا شوم من سوار
كه او را نشايد شدن بر كنار
به بشتش سوارى كنم خنده وار[/quote]

‏‏********
سلامم به یاران نیکو روش
همانان که بشمرد این دد منش
گمان برده بودی که من مرده ام
همی دل ز وحشت ز تو برده ام
ز ترست بود کین یل همچو گنج
ببینی نه یک یا که سه،بلکه پنج
نمیرد سپند،چون به عشق است حی
گمانت غلط بود و رفتی به غی
زره را ز تن در بیار ای رقیب
که باشد سکورات مرگت قریب
بلی رخش را گو نیاید به کار
که تا ننگرد چون بگردی سوار
بیا و به رویش نشین دد منش
که گردم بسی شادمان زین روش
سواری کن و خوش نشین خنده وار
که شهوان بفهمند زنجیر وار

gezenfon: هستي دادا

ardimanish: hi.hastam dar khedatet

gezenfon: سلام دادا؛خوبي؟
‏ ‏
ardimanish: mamn0n dada

gezenfon: دادا وقت دارى عرضي داشتم

ardimanish: dada

ardimanish: mid0nam chi mikhay begi

gezenfon: جان

ardimanish: man dg chizi nemigam va

ardimanish: hata kalami ham

ardimanish: dar in bab nakhaham goft

ardimanish: va c0mmenti nakhaham g0zasht

gezenfon: دادا

ardimanish: jan

gezenfon: اين نهايت بخشش و عظمت شما رو ميرسونه ‏
gezenfon: حقيقتش وقتي شعر جسور رو ديدم ‏
gezenfon: فهميدم كه آشوبي در حال وقوع هست و ‏
gezenfon: ارديمنيش از كنار اين شعر بي جواب رد نخواهد شد ‏ ‏ ________
mr.bikas: slm

mr.bikas: hasti dada
‏
ardimanish: Hi,kh0bi dada?

mr.bikas: fadat

mr.bikas: dada

mr.bikas: on shero man b

mr.bikas: jasur dadam ta bezare

ardimanish: Manam bavar kardam

az_nasle_soukhte: salam

az_nasle_soukhte: arshiya site kheyli khaste konande shode

ardimanish: Hi,khubi

az_nasle_soukhte: salam

az_nasle_soukhte: khoob nistam

ardimanish: E?chera b0w?

az_nasle_soukhte: na dava na dargiri na chizi

ardimanish: Jedi migi?

امشاجون استوب:دى
بركه تايم اوت دادا:دى

هى،تويى كه تعيين آدميت ميكنى و هزل تلاوت كردى كه من آدمش نيستم:
صاحب آيدى اول درست وقتى كه من در جواب برو بازى و بى وقاحتى تو كه ناشى از تربيت نادرست توء اون حقيقت رو راجبت توى اون تالار قبلى بيان كردم اومد و كمى اختلاط كرديم!و ازش ميشه فهميد كه بخشش از طرف كى بوده!
دوميش:
مهدى اومد كه سبر بلاى تو بشه!!!بخاطر اينكه بهش وبه همه روشن بود كه نفهمى از سوى تو بوده بسر جان!!!
و سوميش:
ثابت ميكنه كه همه ى اينها يك شوخى و تنوع بيشتر نيست!!!
و حالا بهت بفهمونم كه منظورم جى بود:
به امشا كوشزد كردم كه مثل حماقتى كه تو اوندفعه مرتكب شدى جسارت نكنه و اينقد از كون و كون كردن و ريدن به همديكه صحبت نكنه تا اين تالار مثل اون تالار ريده نشه بهش اما با اومدنت و درى ورى بافتنت ريدى به اينجا و خودت!!!با اينكه امشا بازم جرفشو زد ولى من بازم ميخندم جون دوسش دارم و باقى مطالب!
اما تو يكى رو بايد خيلى جيزها رو بهت فهموند!مردك،بيجا ميكنى كه بمن ميكى آدم نيستم!تو يه اوا خواهر به من نكو آدم هستم يا نه!ببينم،تو كه آدم بودى جرا بزركترين راز مجازى يه خانم رو همه جا فاش كردى،هان؟اصلأ ببينم،تو اينهمه ناموس ناموس ميكى،من كجا شخصأ به ناموست توهين كردم،هان؟ببين،من اون شعرو دارم هنوز!همش نقل قولى بود كه توى تالارهاتون حرفش بود!حتى يك كلمه ش از من نبود بيجاره! ميخواى كبى بيست كنم تا باكس جديد هم نظر بدن زيرش؟!!!
صاحب آيدى هاي بالا ميتونن بيان صحت كبى بيست رو تأييد كنن!
راستى،كم اوردن به كارى ميكن كه تو ميكنى نه كه تفريح من و امشا رو به كم اوردن تفسير كنى!بذار ببينم،هى راه به راه ميكى فكر نكن نميتونم جوابتو بدم بده ببينم حرف حسابت جيه؟بكو ببينم جى ميخواى بكى؟اونجا هم كفتى اينجا هم بلغور كرديش!تو سايت و مجازى جواب دادن هنر نيست بسر جان!بيا اين شماره و آدرس دفترمه:9351917353
خيابان هراز_آفتاب22_جنب نمايندكى سونى_ دفترsaro0j g0star

تو هم اكه اومدن برات سخته بكو تا خودم بيام تا ببينم جه جور جوابى ميخواى بدى!!!

آقاى فريجاب:
دادا،
از حالا به بعد اكه ديدى من دارم با كسى طرف حساب ميشم شما دخالت نكن داداش!!!نه به اون امر و نهى كن و نه به من جيزى بكو كه دلايل مستدلش(با دى هاى فراوان:جشمك) همين باباس!!!قربون تو دادا(دى)
هركى صبح از خواب بيدار ميشه كه حرف مفتى ميزنه بعد كه وقت اثباتش ميرسه ميكه بخاطر اين حرف نميزنم يا بخاطر اون دم نميزنم و ازين خزعبلات مضحك!!!
‏_‏______
اين بابا فاز شعر معر رو از آدم ميبره بسكه بى منطق و…

[quote=Ardimanish.]gezenfon: هستي دادا

ardimanish: hi.hastam dar khedatet

gezenfon: سلام دادا؛خوبي؟
‏ ‏
ardimanish: mamn0n dada

gezenfon: دادا وقت دارى عرضي داشتم

ardimanish: dada

ardimanish: mid0nam chi mikhay begi

gezenfon: جان

ardimanish: man dg chizi nemigam va

ardimanish: hata kalami ham

ardimanish: dar in bab nakhaham goft

ardimanish: va c0mmenti nakhaham g0zasht

gezenfon: دادا

ardimanish: jan

gezenfon: اين نهايت بخشش و عظمت شما رو ميرسونه ‏
gezenfon: حقيقتش وقتي شعر جسور رو ديدم ‏
gezenfon: فهميدم كه آشوبي در حال وقوع هست و ‏
gezenfon: ارديمنيش از كنار اين شعر بي جواب رد نخواهد شد ‏ ‏ ________
mr.bikas: slm

mr.bikas: hasti dada
‏
ardimanish: Hi,kh0bi dada?

mr.bikas: fadat

mr.bikas: dada

mr.bikas: on shero man b

mr.bikas: jasur dadam ta bezare

ardimanish: Manam bavar kardam

az_nasle_soukhte: salam

az_nasle_soukhte: arshiya site kheyli khaste konande shode

ardimanish: Hi,khubi

az_nasle_soukhte: salam

az_nasle_soukhte: khoob nistam

ardimanish: E?chera b0w?

az_nasle_soukhte: na dava na dargiri na chizi

ardimanish: Jedi migi?

امشاجون استوب:دى
بركه تايم اوت دادا:دى

هى،تويى كه تعيين آدميت ميكنى و هزل تلاوت كردى كه من آدمش نيستم:
صاحب آيدى اول درست وقتى كه من در جواب برو بازى و بى وقاحتى تو كه ناشى از تربيت نادرست توء اون حقيقت رو راجبت توى اون تالار قبلى بيان كردم اومد و كمى اختلاط كرديم!و ازش ميشه فهميد كه بخشش از طرف كى بوده!
دوميش:
مهدى اومد كه سبر بلاى تو بشه!!!بخاطر اينكه بهش وبه همه روشن بود كه نفهمى از سوى تو بوده بسر جان!!!
و سوميش:
ثابت ميكنه كه همه ى اينها يك شوخى و تنوع بيشتر نيست!!!
و حالا بهت بفهمونم كه منظورم جى بود:
به امشا كوشزد كردم كه مثل حماقتى كه تو اوندفعه مرتكب شدى جسارت نكنه و اينقد از كون و كون كردن و ريدن به همديكه صحبت نكنه تا اين تالار مثل اون تالار ريده نشه بهش اما با اومدنت و درى ورى بافتنت ريدى به اينجا و خودت!!!با اينكه امشا بازم جرفشو زد ولى من بازم ميخندم جون دوسش دارم و باقى مطالب!
اما تو يكى رو بايد خيلى جيزها رو بهت فهموند!مردك،بيجا ميكنى كه بمن ميكى آدم نيستم!تو يه اوا خواهر به من نكو آدم هستم يا نه!ببينم،تو كه آدم بودى جرا بزركترين راز مجازى يه خانم رو همه جا فاش كردى،هان؟اصلأ ببينم،تو اينهمه ناموس ناموس ميكى،من كجا شخصأ به ناموست توهين كردم،هان؟ببين،من اون شعرو دارم هنوز!همش نقل قولى بود كه توى تالارهاتون حرفش بود!حتى يك كلمه ش از من نبود بيجاره! ميخواى كبى بيست كنم تا باكس جديد هم نظر بدن زيرش؟!!!
صاحب آيدى هاي بالا ميتونن بيان صحت كبى بيست رو تأييد كنن!
راستى،كم اوردن به كارى ميكن كه تو ميكنى نه كه تفريح من و امشا رو به كم اوردن تفسير كنى!بذار ببينم،هى راه به راه ميكى فكر نكن نميتونم جوابتو بدم بده ببينم حرف حسابت جيه؟بكو ببينم جى ميخواى بكى؟اونجا هم كفتى اينجا هم بلغور كرديش!تو سايت و مجازى جواب دادن هنر نيست بسر جان!بيا اين شماره و آدرس دفترمه:9351917353
خيابان هراز_آفتاب22_جنب نمايندكى سونى_ دفترsaro0j g0star

تو هم اكه اومدن برات سخته بكو تا خودم بيام تا ببينم جه جور جوابى ميخواى بدى!!!

آقاى فريجاب:
دادا،
از حالا به بعد اكه ديدى من دارم با كسى طرف حساب ميشم شما دخالت نكن داداش!!!نه به اون امر و نهى كن و نه به من جيزى بكو كه دلايل مستدلش(با دى هاى فراوان:جشمك) همين باباس!!!قربون تو دادا(دى)
هركى صبح از خواب بيدار ميشه كه حرف مفتى ميزنه بعد كه وقت اثباتش ميرسه ميكه بخاطر اين حرف نميزنم يا بخاطر اون دم نميزنم و ازين خزعبلات مضحك!!!
‏_‏______
اين بابا فاز شعر معر رو از آدم ميبره بسكه بى منطق و…[/quote]
اردي جون شما كه آيدي همه رو لو دادي :d
صاحب آيدي آخر پيدات كنه كشتت! :d
بيخيال تو رو خدا دعوا نكنين :)
حس دعوا نيس! :)

درود بر یاران دور و نزدیک
این اشعاری که در این چند صفحه از جانب من و اردی نبشته شد فقط و فقط شوخی ای بین من و او بود و اینکه این تالار با هماهنگی طرفین و به درخواست اردیمنیش برای تنوع در شهوتسرا ساخته شد
اگر حرفی از سمت من به اردیمنیش و بلعکس زده شد که باعث رنجش هرکدام شود خود از گلوی هم پایین رفته و آنقدر بر سر و کله میزنیم تا یکی به حال مرگ درآید.
ولی اگر به کسان توهینی شد،حق درخواست غرامت دارد ولی باز می گویم که سخنانی که در قالب شعر در اینجا گفته می شود فقط و فقط من باب شوخی و تفریح است که یاران خود از :دی های فراوان می توانند دریابند.
همینجا از اردیمنیش و دیگران کسان عذر میخواهم که اگر سخنی رانده باشم که خاطرشان را مکدر کرده باشد.

[quote=Ardimanish.]gezenfon: هستي دادا

ardimanish: hi.hastam dar khedatet

gezenfon: سلام دادا؛خوبي؟
‏ ‏
ardimanish: mamn0n dada

gezenfon: دادا وقت دارى عرضي داشتم

ardimanish: dada

ardimanish: mid0nam chi mikhay begi

gezenfon: جان

ardimanish: man dg chizi nemigam va

ardimanish: hata kalami ham

ardimanish: dar in bab nakhaham goft

ardimanish: va c0mmenti nakhaham g0zasht

gezenfon: دادا

ardimanish: jan

gezenfon: اين نهايت بخشش و عظمت شما رو ميرسونه ‏
gezenfon: حقيقتش وقتي شعر جسور رو ديدم ‏
gezenfon: فهميدم كه آشوبي در حال وقوع هست و ‏
gezenfon: ارديمنيش از كنار اين شعر بي جواب رد نخواهد شد ‏ ‏ ________
mr.bikas: slm

mr.bikas: hasti dada
‏
ardimanish: Hi,kh0bi dada?

mr.bikas: fadat

mr.bikas: dada

mr.bikas: on shero man b

mr.bikas: jasur dadam ta bezare

ardimanish: Manam bavar kardam

az_nasle_soukhte: salam

az_nasle_soukhte: arshiya site kheyli khaste konande shode

ardimanish: Hi,khubi

az_nasle_soukhte: salam

az_nasle_soukhte: khoob nistam

ardimanish: E?chera b0w?

az_nasle_soukhte: na dava na dargiri na chizi

ardimanish: Jedi migi?

امشاجون استوب:دى
بركه تايم اوت دادا:دى

هى،تويى كه تعيين آدميت ميكنى و هزل تلاوت كردى كه من آدمش نيستم:
صاحب آيدى اول درست وقتى كه من در جواب برو بازى و بى وقاحتى تو كه ناشى از تربيت نادرست توء اون حقيقت رو راجبت توى اون تالار قبلى بيان كردم اومد و كمى اختلاط كرديم!و ازش ميشه فهميد كه بخشش از طرف كى بوده!
دوميش:
مهدى اومد كه سبر بلاى تو بشه!!!بخاطر اينكه بهش وبه همه روشن بود كه نفهمى از سوى تو بوده بسر جان!!!
و سوميش:
ثابت ميكنه كه همه ى اينها يك شوخى و تنوع بيشتر نيست!!!
و حالا بهت بفهمونم كه منظورم جى بود:
به امشا كوشزد كردم كه مثل حماقتى كه تو اوندفعه مرتكب شدى جسارت نكنه و اينقد از كون و كون كردن و ريدن به همديكه صحبت نكنه تا اين تالار مثل اون تالار ريده نشه بهش اما با اومدنت و درى ورى بافتنت ريدى به اينجا و خودت!!!با اينكه امشا بازم جرفشو زد ولى من بازم ميخندم جون دوسش دارم و باقى مطالب!
اما تو يكى رو بايد خيلى جيزها رو بهت فهموند!مردك،بيجا ميكنى كه بمن ميكى آدم نيستم!تو يه اوا خواهر به من نكو آدم هستم يا نه!ببينم،تو كه آدم بودى جرا بزركترين راز مجازى يه خانم رو همه جا فاش كردى،هان؟اصلأ ببينم،تو اينهمه ناموس ناموس ميكى،من كجا شخصأ به ناموست توهين كردم،هان؟ببين،من اون شعرو دارم هنوز!همش نقل قولى بود كه توى تالارهاتون حرفش بود!حتى يك كلمه ش از من نبود بيجاره! ميخواى كبى بيست كنم تا باكس جديد هم نظر بدن زيرش؟!!!
صاحب آيدى هاي بالا ميتونن بيان صحت كبى بيست رو تأييد كنن!
راستى،كم اوردن به كارى ميكن كه تو ميكنى نه كه تفريح من و امشا رو به كم اوردن تفسير كنى!بذار ببينم،هى راه به راه ميكى فكر نكن نميتونم جوابتو بدم بده ببينم حرف حسابت جيه؟بكو ببينم جى ميخواى بكى؟اونجا هم كفتى اينجا هم بلغور كرديش!تو سايت و مجازى جواب دادن هنر نيست بسر جان!بيا اين شماره و آدرس دفترمه:9351917353
خيابان هراز_آفتاب22_جنب نمايندكى سونى_ دفترsaro0j g0star

تو هم اكه اومدن برات سخته بكو تا خودم بيام تا ببينم جه جور جوابى ميخواى بدى!!!

آقاى فريجاب:
دادا،
از حالا به بعد اكه ديدى من دارم با كسى طرف حساب ميشم شما دخالت نكن داداش!!!نه به اون امر و نهى كن و نه به من جيزى بكو كه دلايل مستدلش(با دى هاى فراوان:جشمك) همين باباس!!!قربون تو دادا(دى)
هركى صبح از خواب بيدار ميشه كه حرف مفتى ميزنه بعد كه وقت اثباتش ميرسه ميكه بخاطر اين حرف نميزنم يا بخاطر اون دم نميزنم و ازين خزعبلات مضحك!!!
‏_‏______
اين بابا فاز شعر معر رو از آدم ميبره بسكه بى منطق و…[/quote]
ای بابا!
اردی جون من جنبه ندارم 1وقت دیدی فردا اومدم محل کارت :D
چرا گفتیش؟ ;;)

در آوردكاه امشا از ترس ارديمنيش تيز بلند بلند ميداد(دى)!به ناكه سروكله مردكى نا فهم اندر ادب و جاهل اندر ادبيات كه همى نازك دل بسان ضعيفه كان و تركه بدن مثال شرمكه إنشايش بود بديدار آمد!!!
امشا طبلى بدست رفيقش داد كه جون من به رزم اردى روم تو طبل بزن تا آواز تيز من نيايد(دييييى)
بس هركاه كه آواز تيز بلندتر بودى مردك را بزدى كه طبل را جنان زن كه آواز تيز من نيايد!مردك طبال همانطور كه مصور است به جوب نقاره بشت خويش همى خاريدن بياغازيد و صدا در داد و كفت تو از ترس ارديمنش جنان تيز ميدهى كه آواز طبل فرو ميماند،مرا كناهى در اين نيست(بينوا طبال)
بركه آ،كر تو از روى قضاوت همجو عادل باشى
توبمن بيست دهى مضحكه ام را ورنه باطل باشى

روزى امشاى مسلم صفت در شهوانى به نزد نقى رفت و كفت مرا نصيحتى نما! كفت هركس امشب به يمن ورود مردك دجال دو ركعت نماز بكذارد،او را حورى دهند كه بالاى او از شمال تا جنوب باشد.امشا كفت من اين نماز نكنم و اين حور نمى خواهم!كفتند جرا؟كفت زيرا كه اكر سرش در بر من به دزفول باشد و در شمالش ارديمنش gayad‏ مرا جه خبر بود؟

روزى امشاسبنج از آلت الله شهوانيون سوال كرد كه مرا آفتابه اى هست شكسته، جون از ريدن فارغ شوم آفتابه تهى ميكردد!كفت اول استنجا كن،بعد از آن قضاى حاجت!يا كه با زبان رفيق نادان تطهير بنما كه حقا بدين كار بيشتر آيد!!!

اول اینکه من حاضرم به جای نوشته های جنابعالی طرف هایی رو که اسمشون رو کشیدی وسط دونه به دونه بهشون زنگ بزنم و برات بذارم رو آیفون تا ببینی که به من چی گفته شده و چی شنیدم راجع بهت که بی خیالت شدم! این وسط همه میخواستن که دعوایی که( اگه هم من شروع کنندش بودم! ) همونجا هم به خاطرش معذرت خواهی کردم رو تموم کنن در حالی که نیازی به قضاوت دیگران نیست.من و تو خوب میدونیم که کی مقصر بوده و اون آتش زار از کجا جرقه خورده بود!دوما اون پستی که در جواب شعر شوخی من داده بودی اینقدر وقیحانه بود که ادمین خودش پاکش کرد!البته اگه دوستانی که بی اطلاع هستن و تمایل به دیدن صفحه save شده ی اون پست دارن بهم خبر بدن تا تمام و کمال در جریان باشن که قضیه ی ناموسی که میگم دقیقا از کجا آب میخوره!سوما که کی بود که بعد اون قضیه پیغام فرستاده بود که من و تو یاهو add کن داداش! به خاطر اینکه من اشتباه کردم راجع به تو و این حرفها؟(که سوزش ماتحت اُردک را باشد علت اضافه نشدن!!!چرا که لیست من باشد جای دوستان نه دغل دوستان!)حالا از اینها هم بگذریم من کاری به شوخی تو و امشا نداشتم و تا به اون پست کذایی همش میومدم و با خوندن اشعار امشا کلی میخندیدم و میرفتم ولی خوب میدونی که باز شروع کننده خودت بودی و قسمتی که من ازت نقل قول کردم و bold کردم نشانه ای باشد به بی حرمتی و خارش ماتحت اُردک جان!n اُم اینکه من اشتباهی رو که قبلا کرده بودم رو الان تکرار نکردم.ازت نقل قول زدم تا نتونی پستت رو پاک کنی تا کله مبارک و میمون خود روی شانه بگذاری و اندر باب مظلومیت کنی ادعا!دیگر سخن اینکه من نفهم و بی شعور و بی دانش!پشیمان از گفته ی خویش که قاضی خودمان باشیم نه دگر دوستان!حال از آن دگر دوستان طلب قضاوت کنم تا آشکار شود که کارزار به پایان رسیده را که بوَد علت شروع؟و اینکه گر حرمتی هتک نمودم مرا ز کرده خویش نمایان کنند!دگر اینکه از قول کسی جدل با تو را به کشتی با خوک مانند بینم که چون به خاک هم نشینی مرا کثافت عاید است!

[quote=Ardimanish.]روزى امشاسبنج از آلت الله شهوانيون سوال كرد كه مرا آفتابه اى هست شكسته، جون از ريدن فارغ شوم آفتابه تهى ميكردد!كفت اول استنجا كن،بعد از آن قضاى حاجت!يا كه با زبان رفيق نادان تطهير بنما كه حقا بدين كار بيشتر آيد!!![/quote]
من این سخن به دل نگیرم و از خود دور بینم چرا که امضایش طهارت دهنده را ز من مبرا ساخت!

سلام به آقایون و خانوما!!! اول من انصراف میدم از این داوری !!! نیمیگم اشتباه کی بود که اینجوری شد ولی داشتیم شعر میگفتیمو داوری میکردیمو ملتو میخندوندیم !!! فکر نکنم 10 یا 15 یا 20 ساله باشه کسی از این جمع که نیاز به نصیحت داشته باشه!!! در کل میگم یا آشتی کنین و بخیال که فحش بچه صلواتو کل کل دوست شکر !!! با معرفتی کسی که گذشت کنه و بزرگ کسی هست که با یه آزار کوچیک آخ نگه و عصبانی نشه!!! تو کارتونم دخالت نمیکنم و اینجاشو داوری نمیکنم !!! یا ادامه بدین یعنی ما بریم یا تمومو دوباره شروع بشه ای آوردگاه و ستم و فغان و خروش و که اندر مردانگان شمشیر باشد حرف دهان !!! امیشا و اردیمنش !! هریک به جای خود با شیپور من :D حملهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

راحت بحرف بسرجون!لازم نكرده ادبى بحرفى كه اكه من بخوام به ادبيات خودم بحرفم بى ادبى جون تو از در نفهمى يا بايد دهخدا بذارى جلوت كه كشف الايات كنى يا مفسران قرآنى تون به كمكت بيان و يا اينكه برى محضر اوساتون تا برات ترجمش كنه!!!
در جواب استدلال سفيهانه و بى خردانه اى كه ازش دم ميزنى و فقط از يه احمقى مثل خودت ساختس و لاغير:
برام كجا ميذاريش رو آيفون زبلخان؟تو اين تالار يا اون تالار؟!!!نكنه با نامبرى كه دادم تماس برقرار ميكنى آى كيو؟!!!اكه قرار باشه كه فقط خودم تنها بشنوم كه برات لطفى نداره جسى جون!!!اينم بهت بفهمونم كه اكه قرار براين باشه كه خودم تنهايى بشنوم لازم نكرده تو يكى برام آيفون بذارى،هزينه ى قبض تلفن و مابقى هزينه هات سر به فلك ميكشه و يارانه ات هم در حال انسداد جون جزء هفتاد هشتاد ميليون جمعيت بحساب نمياى!!!خودمون شماره همو داريم و اكه لازم باشه خودمون به هم ميزنكيم و جيزى كه عيان است جه حاجت به بيان است!!!تو يه زحمتى بكش اكه حرفت خريدار داره و بنارتى زدن سر با ما تحتت نيست ازشون بخواه بيان همينجا و با كاربريشون يه كامنت بذارن در صحت ادعاهات كه در حد جر دادن مقعد حمارى مثل خودت بيش نيست!!!يه جا رو خيلى باحال اومدى "بى خيالت شدم"رو خيلى خنديدم جان إنشا!حالا بيا با خيارم شو ببينم جه غلطى ميخواى بكنى!!!
من حرفام با سند بود جسى جون،اونايى هم كه ادعاى دروغ بودنش رو دارن بيان يه كامنت بدن كه من خلف واقع بيان كردم و اونا همش كذبه! مثل توى بى مغز ادعا نميكنم كه ميذارم رو آيفون!!!
بذار حالا روشنت كنم:منكه سند رو كردم،تو هم رو كن! اكه كردى بس ثابت ميشه كه اونا هم طبل زن يزيد بودن و هم زنجير زن حسين! اكه هم سند رو نكردى كه حسابت جداست و خوك و اردك و ميمون با حيون اضافه(به نيت زهر مار اضافه) برازنده ى خودته و نه رئيست!!!
در باب معذرت خواهيت هم من در مدح نداشته ات اراجيف زياد بافتم،اين به اون در!
من نميدونم مقصر كى بوده تو ادعا دارى ميدونى و باد معده از دهنت نميدى بيرون بيا عنوان كن كه آتش زار از كجا جرقه بخورده ويسكى جين جون!
و حال اندر خزعبلى كه در باب دومأ تفت دادى همى:
دم از كامنتى ميزنى كه عنوان شوخى رو بهش ميدى!حالا ديدى نفهمى؟كدوم شوخى ببم جان؟من و تو كه تا اون روز،حتى تا به امروز يه سلام خشك و خالى بهم نداده بوديم!اونوقت تو بى ادب مدعى ادب يك شبه ره صدساله ميرى و اونجا حرف از مقعد و ريدن و كارهاى ديكه كه صف خودته دم ميزنى؟جه زود بسر خاله شدى بسرجون،بياده شو باهم بريم! تنهايى لولو ميخوردت كوجولو!!!
حالا راجبه كامنتى كه آدمين حذفيد و تو وقيحانه فرضش كردى:
اولأ كه تو دعوا حلوا خيرات نميكنن!انكشت به يكى ميكنى بايد متاع كلفتش رو هم طاقت داشته باشى!يه مشت زدى انتظار يه مشت رو دارى فقط؟بازم نفهمى رو به كمال رسوندى جسى جون!!!آقا يكى بياد بهش حالى كنه من تركى زياد بلد نيستم(دى)بلد هم بودم بقول صمد حالى كردنم نميومد!!!آخه خرفهم،من صد دفه كفتم اون كامنت مجموع حرفاى خودتونه و تفسيرش توى تالارهاتون،حتى يك كلمه ش مال من نبود جو جو!!!اى بابا،اين جرا تو كتش نميره،بايد تو دامنش كرد!!!ضمنأ،واسه كسى كه به سه زبونه زنده دنيا ميتونه حرف بزنه و يكيش رو تدريس ميكنه لاتين تفت نده جان إنشا(دى)!!!توكه ادعا دارى ازون حرفا دلخور شدى جرا تو آلبومت ذخيره دارى ملوان زبل،هان؟نكنه جاى اسفناج هر جند وقت در ميون ميرى ميخونيش تا نيروى مضاعف بكيرى اى قوى بنيه اما ضعيف!!!آدم عاقل خاطره ى بد رو از ذهنش ميحذفه،اونوقت تو نه تنها در خاطرت بلكه توى سيستمت هم ذخيره داريش؟عجب،عجب!اين خودش دليل مستدل(بهمراه بسى دى: با دى اضافه:دى)نيست واسه خريت جنابعالى!!!كبى بيستش كن و دقيقأ برامون تشريح كن كه قضيه ناموسى كه ادعاميكنى از كجا نوشابه ميخوره يا دلستر مينوشه!!!(صددرصد منظورت خانواده ى واقعيست و نه مى مى و دخمل)!!!
وحالا اندر مزخرفاتى كه در باب سومأ زريدى:
بيا فاش كن كى بود اون بيغامبر اسكل تر از خودت كه من فرستادمش بهت عارض بشه توى أد كنى تا براى ارتكاب اشتباهم ازت معذرت بخوام،هان؟!!!بجان انشا جوك قرن شنيدم و كلى خنديدم،مثل الان كه بازم خندم كرفت(دى)!!آخه كدوم اشتباه؟بابا تو كه حرف حاليت نيست ميكم نقل قول كردم از حرفهاى كهربارتون ايا جس بزرك اما ذليل!!!يادمه خواستم واسه هميشه از اينجا و همه جا واسه هميشه برم كه به امشا كفتم به همه ى اون باكس هايى كه تو مسنجرم ندارم بكه أد كنن تا دونه دونه ازشون خداحافظى بكنم(كفتم اونا أد كنن و خودم نكردم به دليل مستدل(همواره با دى هاى فراوان)اينكه نخواستم تحميل كنم و خواستم به ميل باشه)و تنها مدعى ادب اما بى ادبى كه أد نكرد فقط تو بودى،بس لافه ادب نيا برام جان امشا(دى)!!!حالا خبركزارى امشا اين وسط دخل و تصرف در خبر كرده به من وصله نزنش بسرجون!!!تازه،اكه حقيقتأ هم اون بهت اينجورى كفته باشه(كه احتمالش رو هم ميدم،جون از اون كونى بعيد نيس:دى@حقته الاغ@)اين نهايت ذكاوت امشا و غرور تورو ميرسونه كه قبول نكردى!!!لابد فكر كردى كسى هستى واسه خودت اما نميدونى كه من هفته اى 16 ساعت 50 تا عين تورو تو كلاسام درس ميدم!!!
حالا اندر حذف كردن كامنت:
دقيقا ميخواى اختلاط من و فريجاب رو كامل كبى بيست كنم كه در ادامه همو كبى قبليمه و بهش كفتم به باكس بكو نقل قول نكنن تا ويرايش كنم(كه اينهم نشان از كذشت منه آقاى خرفهم)اما باكس ابله جندتا رو نقل كردن ولى اونايى رو كه ميشد حذفيدم تا لكه ننكى نباشه برات!ادمين هم اكه اون اصليه رو نميحذفيد خودم ويرايش ميكردم!!!براى صحت حرفام به فريجاب بزنك و واسه خودت بذارش رو آيفون تا خوب بهت حالى كنه اكه هم باورت نشد بيا به خودم بكو تا همينجا برات كبى بيست كنم!!!از نازى هم برو سوال كن كه غروب بهش جى كفتم!!!اكه اون و بهار ازش نقل نميزدن خواستم ويرايش كنم! هدفم از عنوانش فقط تلنكرى بود به تو و بس!!!
اون بابايى كه مثل كشتى با خوك رو برات آورده بيا اينجا بكو كى بوده!حاضرم قسم بخورم كه يا يكى مثل خودت بوده يا اصلأ وجود خارجى نداره!!!
اما يه بانوى محترمى كه همه ى سايت بهش قسم ميخورن به منم عارض شد كه اين حامد از زن هم كمتره جون رازى رو كه بهش كفتم رو رفت همه جا جار زد!الانم كمتر مياد يا شايد اصلأ نياد و اين ناشى از خريت و حماقت جنابعاليه!هرجند من اون رو مقصر اصلى ميدونم به اين دلايل مستدل(ونيز با فراوان :دى ها:دى):
1‏_خوب تورو نشناخت و نتونست بفهمه كه تو shmale‏ تشريف دارى!!!
2‏_تورو با شخصيت شامخ و محترم زنان مقايسه كرد كه همانا تو كجا و آنان كجا!!!
و در آخر:
واسه حرفات اكه دليل آوردى كه هيج ولى خدا اون روز رو نياره كه حرفات رو هوا باشه و باد معده از كام برون دادى(كه بى شك اينجنين است مفلس)
من منتظرم و هرجقدرم بخواى بهت فرصت ميدم!!!ولى توصيه ميكنم بهت كه نذارى زياد طول بكشه!به نفعته!!!
حيف،حيف،حيف!قدمت نحسه بسر!اينجا رو هم خراب كردى!يه2متر طناب بخر واسه خودت!!!

هيجكس نقل قول نكنه!!!
با همه تونم!!!
خصوصأ اونايى كه با نقل قول كردن عادت دارن(دى)
وقتى خونده بشه خودم ويرايش ميكنم!
بركه دادا تو هم نرو و بمون،لطفأ!
بجه ها،خواهش ميكنم نقل نزنين از كامنتم!
از ادمين هم ميخوام با اينكه حرفام در حد حذف شدن كامنت نيست اما اكه قصد حذف رو دارن اينكارو نكنن لطفأ كه خودم ويراستارش خواهم بود،باز هم لطفأ!!!
فداى همه تون