...قسمت قبل

این قسمت داستان را با معرفی عارف شروع میکنم…ما توی یک اپارتمان زندگی میکنیم که یه همسایه داریم ،اسم همسایمون عارف که حدودا سی وچار سالشه وتنها زندگی میکند،،واحد ما روبروی واحد او است،،،،،بعد ازدواج با جمال با عارف دوست شدم،،جمال مردخوبی است اما بر عکس من که خیلی سکسی هستم به سکس تمایلی ندارد و در هفته یا هر ده روز فقط یکبار بیشتر سکس نمیکنیم،،،وازینکه باعارف دوست بودم هیچی نمیگفت ،،عارف مرد تنومند بااون کیر بزرگش حالا دوست پسرم بود وشوهرم علنی میدونست که به عارف میدم اما به روش نمیاورد و درموردش هیچوقت حرف نمیزدیم ،،،،تا اونشبی که خابم رو بهش تعریف کردم و فهمیدم که شوهرم بیغیرت هم تشریف دارند،،،،،، آنروز که رفتم خونه عارف و… سر کیرشو گذاشت تو دهنم و آروم آروم میرفت پائین. تا ته کیرشو کرد تو دهنم. اینکار رو چند بار تکرار میکرد. در حالیکه با تخماشم بازی میکردم گفتم امروز میخام یک موضوع مهمی بهت بگم،،،،،،چیه عزیزم ای موضوع مهم که تاحال خبر ندارم،،،،باشه بعد ا میگم بهت ،،،،،درحالیکه  با یه دستش کیرش رو تنظیم میکردو با یه دستشم با مو هایم  بازی میکرد،،اوکی الان میکنمت باز صحبت میکنیم،،،،. کیرشو در میاورد و زبون میکشیدم رو سر کیرش و میگفت: جوون بخور تا ته بخورجنده،،کیر من بهتره یااز شوهر بیغیرتت؟؟؟… چقدر خوشمزه است…کیر ت حرف نداره از شوهرم که دودوله،،،. و باز تا ته میکردم تو دهنم. او کم کم دستشو برد رو کمرم و با کونم بازی میکرد،،کیرش را از دهنم در آوردمو رفتم سمت مبل ، رو مبل کونم راسمتش قنبل کردم ،،با دیدن کون سفید وبزرگم ،،،.،،،،،جوووون ،،،ااااخ عجب کونی وووویییی این جمال کسکش عجب کونی شبها تو بغلشه ااااااخ  وشروع به مالیدن و بوسیدن کونم کرد و با سلی رو کونم میزد و قربون صدقش میشدوکونم مثل ژله میلرزید،،،این کون مال کی است جنده؟؟؟؟اااممم مال تو است ،،،،کونم مال تست عااارف ،،کونم ،کسم، همه وجودم مال تست،،،،،،جوووون بکنت هستم،،،،این کون با کیر کی باید پارره بشه؟؟؟؟؟،،،کیر تو عزیزم کیر عارف،،،،،،جوون پارت میکنم جنده چند دقیقه باکونم بازی کرد و دوباره کیرش را آورد مقابل صورتم، مشغول خوردن کیرش شدم  سرش رو حسابی میک میزدم و بعد تا ته میکردم تو دهنم. تخماشم میکردم تو دهنم… سر کیرشو میلیسیدم، زیر کیرشم لیس میزدم تخماشو هم میخوردم بعد کیرشو تا ته میکردم تو دهنم. اینکار رو چند بار تکرار کردم. حسابی که کیرشو ساک زدم ،،،،رفت پشتم و در حالیکه کونم را دست میکشید،،،،،،،،، واقعا کون گنده ای داری،،حیفه این کون که میدی بغل اووون جمال بیغیرت،، این کون حالا مال منه اااااخ چه کون نرم,بعد. یه چند تا سیلی محکم زد رو کونم و گفت: واقعا چیز خوبی داریا  جونم ااااخ… یه تف انداخت تو شیار کونم که تا رو کس رفت،،،، آروم کیرشو گذاشت رو سوراخ کسم. با یه فشار کیرش تقریبا تا خایه هاش رفت تو کسم   اااففف،،، جوون… حالا آروم شروع کرد به کردن کسم،،،،، کسم داشت کیر به اون بزرگی رو قورت میداد… اولش آروم ولی کم کم  تند تند تو کسم تلمبه میزد و من که داشتم لذت میبردم. یه چند بارم از بس سریع تلمبه میزدکیرش از تو کسم بیرون میومد اه وناله هایم فضای اطاقو پر کرده بود. تا ته میزد تو کسم  ،و گاهی انگشتش را تو سوراخ کونم میکرد  . کم کم داشت آه و ناله هایم بیشتر میشد،،، ،کونم رو به دوطرف بازکرده بود و وسوراخ کونم رو نگاه میکرد،،،،،،چه سوراخ صوررتی رنگ تنگی اااااخ فداش اوووف و ضربات رو به  کسم  وارد می کرد و با هر ضربه وبرخورد زیر شکمش با کونم  کون گنده سفیدم به لرزه می افتاد . عارف جون… خوشت میاد زن مردمو ترتیبشو میدی؟.: آره مهسا جون، دارم زن جمالو جررر میدم،،،. کست خیلی باحاله… و باز کیرشو تا ته میکرد تو کسم و در میاورد. خیلی حشری شده بود. بکن کسم رو… تا ته بکن تو کسم… پاره کن کسم رو عارف جوون جون… یه کم که گذشت و تو این حالت بودیم  گفتم: خسته شدم عزیزم… بنشین رو مبل تا من بنشینم رو کیرت… او هم کیرشو از تو کسم درآوردم و نشست رو مبل پاهامو  گذاشتم دو سمتش و کیرشو گرفتم و گذاشتم تو کسم و شروع کردم به بالا و پائین پریدن روکیرش او هم کونمرو میمالید،،،،افف چه کسی تنگی داری اااخ بپر بالا ااااف بپر عزیزم ااااخ ،،و من هم رو کیرش میپریدم و بافرود اومدن همه کیرش با شدت میرفت تو کسم،،داد میزدم،ااااخ چی کیر باحالی داری خیلی بزرگه،،، عارف جوون همه کسم رو پر کده واااااایییییی دارم به عارف جوونم کس میدم…او هم میگفت .دارم کس تنگ زن اون جمال بیغیرت را میکنم وای چقد تنگی دخترررر ااااوف،،،،… و من هم خودم  رو بیشتر میکوبیدم رو کیرش چند باری هم کامل نشستم رو کیرش و کونم رو قر میدادم او هم  از روبرو پستونای گندمو میمالید. کونم مثل ژله رو کیرش میلرزید. کیرش انگار بی حس شده بود از بس تو کسم گرم و داغ بود. چند دقیقه ای که گذشت بلند شدم از رو کیرش و برعکس شدم پشتم  به او بود و نشستم رو کیرش. پاهامو گذاشتم دو طرفش رو مبل و رو کیرش بالا و پائین میرفتم. ،،،لمبرام رو بادستاش باز کرده بود و موقع بالا پایین رفتن،،،،،ااخ این سوراخت چرا باز وبسته میشه؟؟؟هوس کیر کرده عزیزم،،،،جووون میکنمش، میکنمش ،،،و بعدشاز پشت پستونام رو میمالید. حسابی تو اوج بودیم که فریادی کشید وگفت دارم میام ااااااخ من هم تند تند خودمو میکوبوندم رو کیرش. یه کم که گذشت احساس کردم آب کیرش تو کسم ریخت و کسم داغ شد من هم محکم نشستم رو کیرش و یه جیغی کشیدم  و ارضا شدم،،،،چند دقیقه یی که گذشت،و سر حال شدیم از من پرسید،،،،خب تو گفتی موضوع مهمی است که باید بفهمم حالا ،،،،موضوع چیه،،،،بعد براش ازدیدن خواب  و بیغیرتی شوهرم تعریف کردم،،،،،،،،،در حالیکه از خوشحالی دستهایش رابهم میمالید،،،،،،آها خوب حدسم درست بوده و  شوهرت بیغیرته و باید منبعد جلو شوهرت بکنمت که لذتش صد چند میشه،،،،،،…ادامه دارد

نوشته: مهسا