آبتین، یک اشتباه بزرگ

1402/12/17

ادامه: آبتین، از ترس تا لذت

همچنان ۱۴ سالگی.
بعد از اون سکس با امین همیشه به اون اتفاق فکر میکردم.
فکر کردن بهش باعث میشه همزمان هم حس خجالت و هم لذت داشته باشم
چندروز بعد از اون اتفاق دیگه سوزش و خارش سوراخم، که مخصوصا موقعه دستشویی رفتن داشتم، برطرف شد.
از حس لذت خودم خجالت میکشیدم ولی نمیتونستم افکارمو کنترل کنم
بارها توی افکارم رفتم در خونه امین
ولی نه جراتشو داشتم و نه روی رفتن
حدودا دو ماه بعد
یک روز خبر رسید که خالم ناگهانی بر اثر سکته فوت کرده
مامانم از شنیدن فوت خواهرش مثل مرغ پرکنده بود
به بابام گفت باید همین امروز بریم شهرستان
من مدرسه داشتم و نمیتونستم برم
قرار بر این شد که بابا و مامانم برای ۴ یا ۵ روز برن و من و برادرم آرش خونه بمونیم
میدونستم که قراره چی بشه
شدیدا هیجان داشتم
دیگه میتونم بگم سکس برام لذت بخش شده بود
تا بلیط هواپیما بگیرن و چمدوناشو ببندن برای اینکه خودمو مشغول کنم و هیجانمو آروم کنم رفتم تو باغچه و مشغول رسیدن به گلام شدم
گلکاری یکی از تفریحام بود که باعث میشد گوشه گیری و تنهایی هامو باهاش پرکنم.
غرق در رسیدگی به گلام بودم
خاکی و کثیف که بابا و مامانم خداحافظی و کلی سفارش کردن و رفتن
دوباره هیجان داشتم
میدونستم آرش سریع میاد سراغم
همین اتفاقم افتاد
اومد گفت بیا تو بسه دیگه چقدر تو باغچه ای
سرمو انداختم پایین رفتم تو
گفت ببین ببین چه خاکی و خلی کرده خودشو
بدو برو یه دوش بگیر اینطوری تو خونه نگرد
میدونستم چی تو فکرشه
قبل از حموم رفتم دستشویی
به همون روشی که امین یادم داده بود خودمو شستم و تمیز کردم
بعد از حموم اومدم دیدم جلوی تلویزیون دو تا بالشت و پتو گذاشته
رفتم تو اتاقم حوله حموم و در آوردم که لباس بپوشم
دوباره از پشت اومد و خودشو بهم چسبوند
فهمیدم احتیاجی نیست لباس بپوشم
دستاشو گذاشت روی شونه هام و طبق معمول بدون یک کلمه حرف هدایتم کرد سمت حال، جلوی تلویزیون.
دستشو روی شونه هام آروم فشار داد، که یعنی بشین
میدونستم که باید دراز بکشم
این اتفاق اینقدر به دفعات افتاده بود که لازم نبود حرفی بینمون زده بشه
دمر روی پتو دراز کشیدم
خودش به پهلو دراز کشید و دستشو روی کونم گذاشت
یکم که کونمو نوازش کرد
به سمت خودش کشیدم
یعنی به پهلو بخواب
وقتی به پهلو دراز کشیدم کیر لختشو روی کونم احساس کرد
با یک دست یک طرف کونمو بالا کشید و کیرشو که فکر میکنم با کرم چرب کرده بود لای کونم گذاشت
دستشو روی پهلوم گذاشت و منو به جلو و عقب میداد
خودش تکون نمیخورد
بعد از چند دقیقه دستشو ول کرد
منم ثابت موندم
ولی دوباره این کارو خیلی کوتاه تکرار کرد
متوجه شدم که منظورش اینه که خودت عقب و جلو کن
آروم شروع به عقب جلو کردن کردم
دلم میخواست بکنه توم
ولی میدونستم نمیکنه
چون چندسال بود که فقط همینطوری لاپایی میکرد
با حرکتای کونم کیرشو سمت سوراخم تنظیم کردم
هیجان کل وجودمو گرفته بود
یواش یواش سر کیرشو به سوراخ کونم فشار میدادم
تا اینجا مثل همیشه بود
خیلی دلم میخواست کیرش بره توم
یواش یواش فشاره بیشتر کردم
آرش هیچ کاری نمی کرد
مخلوط کرم و پیش آبش حسابی لیز شده بود
بعد از چندبار فشار سر کیرش رفت تو
هیچ عکس العملی نشون نداد
دردم گرفت ولی نه مثل بار اول سکس با امین
با وجود درد بیشتر فشار دادم که فکر میکنم تا نصفه رفت توم
درد داشت ولی میخواستم بهش بفهمونم که میتونه بکنه توی سوراخم
آروم دو سه بار عقب جلو رفتم بعد رفتم جلو تا کیرش در اومد
بالشتمو گذاشتم جلوی شکمم پتو هم جمع کردم روش تا ارتفاعش بیشتر بشه روش دمر دراز کشیدم
کونم حسابی اومده بود بالا
کونم از هم باز شده بود
داشتم خجالت میکشیدم و فکر میکردم الان داره چی فکر میکنه راجع به من
ولی روز شهوت بیشتر بود
دلم میخواست دوباره سکس کاملو تجربش کنم
چند ثانیه گذشت
هیچ کاری نکرد و همچنان به پهلو دراز کشیده بود
مثل چند ساعت گذشت
هر ثانیه بیشتر خجالت میکشیدم
فکر میکردم چرا نمیاد روم؟
نکنه الان یه چیزی بگه
نکنه بلند شه بره
بلندشد
رونامو از هم باز کرد
خیالم راحت شد و هیجان کل وجودمو گرفت
بین رونام نشست
کونم از هم باز شده بود
خنکی اتاقو توی شکاف کونم و با سوراخم حس میکردم
خنکی باعث میشد هیجان و دلهرم بیشتر بشه
دستاشو روی لپای کونم گذاشت و تکونشون داد
کونم شروع به لرزیدن کرد
بهم خوردن لپای تپل کونم بیشتر تحریکم میکرد
کیرشو گذاشت روی سوراخ کونم
فشار نداد
همینطوری نگه داشت
شاید یک دقیقه
طاقت نداشتم
با اینکه زیر شکمم پتو و بالش بود به سختی کونمو به سمت بالا فشار دادم
سر کیرش رفت تو
حس خیلی خوبی بود
حس دخول
انگار کامل میشدم
بعد از اینکه سر کیرش رفت تو شروع کرد خودش خیلی آروم تلمبه زدن
اولش هی میکرد تو و کامل در میاورد
این کار هم دردش بیشتر بود هم لذتش
شاید میخواست مطمئن بشه که کیرش کثیف نمیشه
بعد از چند دقیقه شروع کرد به تلمبه زدن منظم
حس عالیی بود
برای منی که تو قسمت قبل هم گفتم شدیدا کمبود محبت و توجه داشتم حس دوست داشته شدن داشت
فشاری که روی شکمم و قفسه سینم میومد باعث میشد نفس کشیدنم با ریتم تلمبه زدنش هماهنگ بشه
تلمبه زدناشو محکم تر کرد
صدای نفس کشیدن منم بلندتر شد
فکر میکنم از صدای بلند نفس کشیدنم که با ریتم تلمبه زدنش یکی شده بود خوشش اومده بود
شدت تلمبه زدناش بیشتر کرد
هم سریعتر تلمبه میزد هم محکم
صدای من تو کل اتاق پیچیده شده بود
نمیتونستم صدامو پایین بیارم
خودم از صدای نفس کشیدنم خجالت میکشیدم
تلمبه زدنشو خیلی سریع کرد
بعد از چند ثانیه یه آه کشید و کل وزنشو انداخت روی کونم
کیرشو تا آخرین میلیمتر میخواست بکنه توم
آبش اومد
و باز اون حس زیبای نبض زدن یک کیر توی کونم
حس فوق العاده ای بود
بعد از اومدن آبش سریع کیرشو درآورد
خیلی دوست داشتن مثل امین چند دقیقه روم دراز بکشه
ولی نه
سریع کیرشو درآورد و فقط یک اسپک خیلی آروم به کونم زد
رفت دستشویی
من دوست نداشتم از جام بلند شم
حس کردن هوای خنکی که توی سوراخ کونم میرفتو دوست داشتم
بلند شدم رفتم دستشویی لباس پوشیدم و تو اتاقم مشغول بازی پلی استیشن شدم
حتی برای شام هم از اتاقم بیرون نرفتم
شب رفتم دستشویی مسواک زدم اومدم برگردم تو اتاقم که دوباری از پشت گرفتم
این دفعه دیگه مثل همیشه نبود
خشن تر این کارو میکرد
انگار دزد گرفته
از پشت گرفتم به حالت هل دادن بردم تو اتاق خودش
دیدم تو اتاقشو آماده کرده
کنار تختش یک پتو انداخته بود روی زمین روش ۳ تا بالش گذاشته بود
یکم با خشونت هلم داد که آروم خوردم زمین
هیچ حرفی نمیزد ولی با کارش داشت تحقیرم میکرد
تحقیر شدن و دوست نداشتم
احساس میکردم تمام عمر تحقیر شدم دیگه بسه
سکس و برای دوست داشته شدن دوست داشتم نه تحقیر
ولی نمیتونستم اعتراض کنم
انداختم با فشار دستش بهم فهموند روی بالشتا برم
رفتم روی بالشا که خیلی بلند بودن
شلوارک و شورتمو خیلی سریع و با چاشنی خشونت در آورد
۳ تا بالشت خیلی بلند بودن و پوزیشن راحتی نبود برام
خواستم رو دستام وایسم که دستشو گذاشت پشت گردنم فشار داد پایین
طوری که صورتم روی پتو بود
شروع به بازی و لرزوندن کونم کرد
لرزوندن کونم و موج دادن بهشو دوست داشت
مدام تکرارش میکرد
یک دفعه کیرش که نمیدونم با چی چربش کرده بود و خیلی لیز شده بودو گذاشت جلوی سوراخم
بدون هیچ مقدمه ای با فشار زیاد کردش تو
با اینکه چندساعت قبل کرده بودم خیلی دردم اومد
اصلا دوست نداشتم جیغ یا داد بزنم
پتو رو گاز گرفتم
اشکم دراومد
هم از درد هم از تحقیری که اصلا دوستش نداشتم
بدون توقف به فشار دادن ادامه داد
میخواست با یک فشار کل کیرشو بکن تو
با اینکه بی صدا گریه میکردم ولی بدنم تکون میخورد
فکر میکنم گریه کردن و درد کشیدن و تحقیر شدنمو دوست داشت
میلیمتر به میلیمتر کیرشو احساس میکردم که بدون مکس داره میره تو کونم
وقتی تخماش به کونم خورد فکر کردم دیگه تموم شد
دیگه فشار نمیده
ولی آرش بازم فشار میداد
مثل زمانی که میخواست آبش بیاد
تمام وزنشو انداخته بود روی کیرش
میخواست دردم بگیره و تحقیرم کنه
وقتی کیرش تا آخرین میلیمترش رفت تو کونم شروع کرد به تلمبه زدن
طوری محکم میزد که از تکون های زیاد سر درد گرفته بودم
صدای نفس زدنم با ناله خیلی آروم مخلوط شده بود
بعد از چند دقیقه تلمبه زدن به نفس نفس افتاده بود
کیرشو در آورد
با دستش خیلی محکم به سمت تختش هلم داد
تنها احساسی که ازش میگرفتم نفرت بود
لبه تختش زانو زده بودم
لبه تختش دوباره دستشو پشت گردنم فشار داد
آرنجامو گذاشتم رو تختش
ولی این براش کافی نبود
بیشتر فشار داد
سرمو گذاشتم روی تختش
بازم راضی نبود
بالشت هارو گذاشت زیر زانوهام
تا کونم بالاتر از کمر و سرم باشه
خیلی پوزیشن بدی بود برام
دوباره وحشیانه کرد تو کونم
بعد از دوبار عقب جلو کردن وایساد
با دستش با یه حالت زدن و عقب کشیدن روی کونم بهم فهموند که خودم باید عقب و جلو برم
اینکه خودم باید عقب جلو برم و دوست نداشتم
دیگه توی اون پوزیشن خیلی سخت تر هم شده بود
راضیش نمی کرد
وقتی میرفتم جلو با دست پهلوهامو به عقب میکشید
منظورش این بود تند تر
سرعتمو بیشتر کردم
توی اون پوزیشن با سرعت عقب جلو رفتن به نفس نفس انداخته بودم
شروع کرد کونمو با دستاش لرزوندن
یک اسپک خیلی آروم زد
میدونست من از بچگی زود کبود میشم
و جاش روی پوست سفیدم مدت طولانی میمونه
از حالتش و نفس زدناش فهمیدم داره آبش میاد
بازم مثل دفعه قبل وقتی آبش میخواست بیاد با فشار سعی داشت تا جای ممکن کیرشو بکنه تو کونم
نبض زدن کیرشو احساس کردم
بعد از اینکه نبض زدن کیرش تموم شد دوباره سریع بلند شد و رفت دستشویی
سوراخم کامل باز شده بود
یک مقدار از آبش از کونم اومد بیرون
سریع خودمو جمع کردم بعد از اون رفتم دستشویی
و رفتم تو اتاق خودم زیر پتو
تا خوابم برد بی صدا گریه کردم
شدیدا تحقیر شده بودم
این اون چیزی نبود که میخواستم
من سکس و عاشقانه دوست داشتم
بعد از اون شب…
ادامه دارد…

نوشته: آبتین


👍 16
👎 7
22601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

974177
2024-03-08 00:31:55 +0330 +0330

منم اولین باری که میخواستم بدم یکی اینقدر منو محکم کرد که بعدش دیگه نخواستم به کسی بدم تا الانم ندادم دیگه

3 ❤️

974205
2024-03-08 02:53:09 +0330 +0330

هیچی به رمانتیک نمیرسه

2 ❤️

974217
2024-03-08 05:33:02 +0330 +0330

حیف این داستان که نویسنده توش از لیسیده شدن کون مفعول چیزی ننوشت.کون یه همچین پسر تپل و سفید و بی مویی رو باید بدن دست یه کون کن حرفه ای که خوب سوراخشو بخوره و بلیسه و کاری کنه که مفعول هم زیر کیر از فرط لذت ارضا بشه.ایکاش یه فاعلی پیدا میکردی که ببرتت لباس زیر زنونه تنت کنه و بعد از خوردن و لیسیدن یه کون سیر ازت بکنه که خودتم زیر کیر ارضا بشی

2 ❤️

974233
2024-03-08 10:23:29 +0330 +0330

عزیزم آبیتین خیلی دلم سوخت برات

1 ❤️

974234
2024-03-08 10:24:04 +0330 +0330

دیگه کار از کار گذشته و باید عادت کنی به این تحقیرها مکر اینکه مستقل بشی.

1 ❤️

974271
2024-03-08 17:53:31 +0330 +0330

منم بغضم گرفت وقتی خوندم ماجرات رو 😞
اینو قلبی میگم که خیلی دلم میخواد به اون عشق عمیق و ماورایی برسی عزیزم ❤️
ای کاش برادرت بعد از اون برخوردش باهات، بغلت میکرد و دلداریت میداد که بهت حس آرامش و امنیت رو بده …
امیدوارم همیشه حالت خوب باشه و به آرزو های قشنگت برسی
فقط من ماجرای قبلیت رو نخوندم، میشه لطفا بگی به چه اسمی نوشته بودی؟ ممنونم ازت 🌹

2 ❤️

974293
2024-03-08 23:28:24 +0330 +0330

درود
مسیر خوبی رو برای داستان نویسی انتخاب کردی
داستانت چه تخیلی باشه چه واقعی باید یک سری چیز های دیگه برای زیبا تر شدن،خواندنی و جالب تر شدن به داستانت تزریق کنی.
اولا که هدف این سایت اینکه که مردم داستان ها و خاطره هاشون رو اینجا به اشتراک بزارن پس یه چیز خوب از خودت به یادگار بزار.
اگر داستانت تخیلی باشه و صرفا فقط داستان باشه
اینکه بدون هیچ دیالوگی دیگران باهات سکس میکنن و بعدش میری گریه میکنه چیزه جالبی نیست.
ولی اگه واقعیه که خب باید حقایق رو نوشت
بدرود
ایده کلی و مسیر داستان خوبه ولی به نویسنده ای

3 ❤️

974297
2024-03-08 23:34:33 +0330 +0330

ایده کلی و مسیر داستان خوبه ولی به نویسنده ای احتیاج داره که بتونه به نثر روان و خوب تبدیلش کنه

1 ❤️

974299
2024-03-08 23:36:18 +0330 +0330

سلام منم با Dr.Alen موافقم ایده ای خوبی داری ولی یه نویسنده خوب مثله آلن میخواد 😂 ❤️

1 ❤️

974521
2024-03-10 14:06:21 +0330 +0330

من خط داستانی قصه ات رو گرفتم تنها چیزی که اصلاً نمیشه باهاش کنار اومد و اونو هم جزو داستان دانست حس و حال متفاوت تو در ضمن وبعد از سکنه اگه بات شدنت به خاطر اینه که آرش تو رو جوجو شخصی اش کرده بود ه پس نمیشه دونا حس متصاد تو رابطه با تاپ اصلی ات داشته باشید

1 ❤️

974641
2024-03-11 08:15:09 +0330 +0330

جووون چه سوراخی کرده 👅👅

1 ❤️

974690
2024-03-11 15:13:29 +0330 +0330

نامرد نباید داداشتو محکم بکنی 😂 😭
بیا من خودم جبران میکنم 😚

1 ❤️

977819
2024-04-02 01:11:45 +0330 +0330

تو این دنیا هرکسی به فکر خودشه
سخته که بخوای بهت بها داده بشه از طرف اونی که فقط به فکر ارضا خودشه
تو عشق و محبت میخواستی و اون فقط تحقیر کردن و خشونت تو کارش بود
اولین بار بود اسم ابتین رو میبینم
با این داستان این اسم رو تبدیل کردی به یه پسر زیبا و اروم که هرجا ببینم دوست دارم ببوسمش و از عشق لبریزش کنم

1 ❤️