اوج لذت (۲)
حالا که شرو کردم بذارید تمومش کنم حداقل!
میدونستم تو انتخابم اشتباه نکردم!
دوس داشتم تشنش بذارم…
بازم شرو کرد به لب گرفتن
همونجوری دستش برد زیر شلوارم و از روی شرت کسم و میملید
از آرامشش بدم میومد اون لحظه
دوس داشتم خشن بشه
میخواستم با عجله کارو جلو ببره
ولی اون تو حال خودش بود
بلاخره شلوار و شرتمو با هزارتا بوسه و لوس کردن درآورد
کسم بوییید و بوسش کرد
پاهام و میلیسید
قلقلکم میشد…
با انگشتش تحریکم میکرد
خیس خیس بود کسم دیگه
انگشتشو که روش میکشید میتونستم صداشو بشنوم
شرو کرد به خوردن کسم
زبونشو از پایین تا بالا میکشید
وای…
داشتم میمردم از لذت این کار…
زبونشو رو کسم میچرخوند…
یه دفه تو سرم داغ شد
صدای نبض تو سرم پیچید
سرشو به کسم فشار دادم
یه دفه حس از بدنم رفت
بی حال بی حال شدم…
ولی سبک…
کنارم خوابید
بازم دلم میخواست
میخواستم بیشتر باهاش یکی بشم
از تو نگام خوند
لذتشو تازه فهمیده بودم
نمیخواستم تا قبل از ازدواج بکارتمو از دست بدم
خودشم خوب میدونست عقاید منو
باز شهوت تو هوا موج میزد
رو تخت به حالت سگی نشستم
لبخند شیطنت آمیزی زد
رفت کرم آورد
خوب با انگشتش کونم رو آماده کرد
کیرشو حسابی کرم زد
سرش که به کونم خورد شهوتم چند برابر شد انگار
از دردش شنیده بودم
ولی مث اینکه خود آزاری گرفته بودم اون موقه
میخواستم کیرشو تو بدنم حس کنم
سر کیرشو هل داد تو کونم…
لبمو گاز گرفتم
نمیخواستم بخاطر درد من متوقفش کنه
میخواستم اون کوچولوی شیطون رو بکشم تو خودم
یواش یواش کیرشو فرو میکرد
دیگه کون تنگم داشت جا باز میکرد
همه دردشو به جون میخریدم
کیرش رو تو کونم نگه داشت
همونجوری بغلم کرد و خودش خوابید
آروم نیم خیز شدم و نشستم
یواش یواش رو کیرش بالا و پایین رفتم
اینجوری کنترلش دست خودم بود
وحشی شده بودم
1مین نگذشته بود که دیگه داشتم تند تند روش بالا پایین میکردم
صداش دراومده بود دیگه
نفسهای شهوتیش رو دوس داشتم
نیم خیز شد و تکیه داد به بالای تخت
منم کشوند بالا
نشسته بود و من رو کیرش بودم
باز شرو کردم
اونم با دستش کسم و میمالید
خدای من…
لذتی بیشتر از این میتونست باشه؟
صدام همه ی اتاق رو پر کرده بود
دیدم نفسهاش تند تر شد
خودشم دیگه داشت کیرش رو بالا و پایین میکرد…
صداش هنوز تو گوشمه…
آه…
آه…
آه…
داره میاد کتی…
آههههههههههههههههه…
کونم داغ داغ شد…
نگاش کردم!
پس من چی؟
خوابوندم رو تخت
باز افتاد به جون کسم
تند تند خوردش
انگشتشو تو کونم کرد
اینقد ادامه داد که بی اختیار آبمو تو دهنش خالی کردم…
دیگه جونی نمونده بود…
اوج لذتم رو پیدا کردم…
میدونم در حد پورن نویسی نیستم
ولی دوس داشتم شما رو هم یه جورایی تو لحظاتم شریک کنم
از اون به بعد اتفاقهای زیادی افتاد واسمون
بعد از ازدواجمون که عالی بود دیگه…
اگه وقت شد میام و بازم مینویسم!
فقط دوستان میخوام اینو بگم بهتون که اگه قرار باشه همه رو با آرا مقایسه کنین که هیچکدوم از داستانا دیگه به چشم نمیاد
بیاید هرکس رو به اندازه ی خودش قبول داشته باشیم…
امیدوارم شما هم اوج لذتتون رو پیدا کنید…
نوشته : کتی
Kosse nanat ,bi mozu ,kiri ,cheghad kos lis ziad shode.
بیا یه زن نوشته همه پسرا تعریف میکنن حالا اگه همین داستانو شخصیت مردش نوشته بود همتون بهش فوش میدادین
دروغ میگم؟؟؟
کتی جان سلام
نمی دونم همون کتی هستی که من فکر می کنم یا نه
به هر حال خوشحالم یه کتی دیگه می نویسه
آرتا هستم (اگه همون کتی باشی شاید من رو یادت بیاد)
نوشته خیلی احساسی، هات و تحریک کننده ای بود
دوست دارم باز هم نوشته هات رو ببینم
کستشار الملک: "بیا یه زن نوشته همه پسرا تعریف میکنن حالا اگه همین داستانو شخصیت مردش نوشته بود همتون بهش فوش میدادیندروغ میگم؟؟؟"
دوست عزیز خیلی بده که آدم استعداد دیگران رو به خاطر ضعف خودش زیر سوال ببره، بهتره یک بار دست به قلم بشید ببینیم شما چند مرده حلاجید.
دلیل اینکه نوشته دختر ها رو بیشتر پسرها می پسندن اینه که همه پسرها دوست دارن فکر دخترها رو در هنگام سکس بخونن و وقتی یک دختر مثل خانوم کتی که خوب می نویسه و اگه درست حدث زده باشم تو نوشتن کم تجربه هم نیست، توی توصیف احساس خودش در حین سکس مهارت داشته باشه مسلما همه پسرها خوششون میاد
خیلی از پسرهایی هم که من دیدم تو این سایت نوشته ای از خودشون استخراج کردن، بیشتر کپی برداری ذهنی از داستانهای دیگه بوده و بعضا حتی یک بار هم تجربه سکس رو نداشتن که از حس واقعی سکس چیزی سر در بیارن یا به نگارش درش بیارن
امیدوارم از این به بعد دوستان دیگه واقع بینانه تر نظرات خودشون رو ابراز کنن تا دوستانی مثل کتی و love_2_love مشتاقانه تر برای شما بنویسن
با تشکر از کتی جان و معذرت خواهی از دوستم بابت انتقاد
از حق نگذریم این رفیقمون درست میگه !!
نحوه برخورد با مرد و زن فرق داره !!
ممنون کتی جان قشنگ بود !! بزام بنویسی خوشحال میشیم
این که در این سایت باب فحاشی به نویسنده ها (مخصوصا مردها) بازه و هیچ ارزشی به کیفیت نوشته نمیدن ایهامی درش نیست دوست من. من نمی گم اینجا قراره بزرگترین رمان ها رو شاهد باشیم اما برای اونچه ما خواننده ها برای خوندنش به این سایت میایم اگر خودمون ارزش قایل بشیم و به همه احترام بزاریم و به جای فحاشی نگاه منتقد ولی محترمانه داشته باشیم نتیجه ای که می گیریم بسیار متفاوت خواهد بود.
سایت های قدیمی که همه ما میشناختیم آداب خوانندگی در اون رعایت میشد. مدیریت می شد. نویسنده برعکس اینجا (به جای یک مشت ناسزا) کلی دوست پیدا می کرد. خود من بهترین دوست حال حاظرم عمو کیانوش گل رو تو یکی از همین سایتها در بین خاننده های داستانم پیدا کردم. یا الهام و الهه رو، یا نی نی و خیلی های دیگه که دلم برای بعضیهاشون که نمی بینمشون تنگ شده …
متاسفم
بیشتر برای خودم …
khob bod jalebesh injast ke ro dari migi pas man chi kheyli az 2khtara nemitonan began vase hamin badha az sex zade misahn
salam mamnon az nazare khobet hamishe akhare in dastanaro ke mididam badam miyomad.vali mese inke adame bamaramam hastesh afarin dari goodluck bye
نمیدونستم که زنها هم بعد از ارضا شدن مثل مردها اب ازشون خارج میشه شاید هم بوده واونهایی که ما کردیم چاههاشون بعلت کمبود باران خشک شده-راستی کتی خانم این سری اگه ابتون خیلی اومد بده تا یخورده من باهاش دست وصورتم رو بشورم
نظرات جدید داستان‌ها
- درست تو نقطه اوج داستان همه چی تموم شد 😳 ...
- کسشر و تخیل ی ادم جقی
- کیری بود . بچه کونی جقی
- کسخل
- اسمش واریگورل دوست عزیز اسمشو گفتم میخوای ببینی از داروخانه ...
- تا اونجا خوندم که نوشتی با دنا پلاس اومد دنبالم!...
- اخ چقد دوس دارم با ی افغان باشم . دختراتون که مرمری و خوردنی...
- عالی بود همچین ژانرایی حرف ندارن
- 🙂🙂
- منم ماسورم. امیدوارم حالشو برده باشی...
- کاش ازش شکایت کنی که دیگه قربانی نگیره...
- خوب بود
- جقی جنده .
- عالی بود
- اگر خودتم تو سکس کون میدی بهش ، بنویس ادامشو...
- 😍 😍 😍
داستانهای تازه
- اولین سکس با همکارم در ولایت بلخ (۱)
- شیرینی یک خیانت جاودانه
- پشت کنکوری ای که عاقبت بخیر شد
- ساره، یک شیطان(۲)
- مامان کون گنده
- دو تا دختر محجبه سوراخمو باز کردن
- رابطه با زن همکارم (۲)
- شیمیل جذاب من (۲)
- شبی با ماهمنیر
- پسر خوانده (2)
- دزد و زن حشری حسن آقا
- سکس با همکارم مژگان
- داستان سکس من با زن ایرانی صاحبکارم
- ماجرای یک زوج حشری (۱)
- تو کُشتی تحقیر شدم
- زن داداش عشقمه
- بدنت را برایم پست کن
- زنپوشی با لباس های مامان و خاله و زن همسایه
- پالیسی در قطار و کون پاره
- بکن ۱۷ ساله (۵ و پایانی)
- خاطرات یک پیرمرد پولدار (۱)
کتی جون هم خیلی واقعی بود و هم زیبا. بازم بنویس.ممنونم