اولین تریسام من در کنار شوهرم (۲)

1401/06/04

...قسمت قبل

سلام به همه دوستانی که داستان اول ما رو خوندن
اول یه گله کنم از اونایی که نظر دادن تخیلات ذهن یه جقی ، دوس داشتم همین جا جوابشون رو بدم اخه بلانسبت دوستان محترم جقی شما هستی که با خوندن یه داستان دنبال یه بهانه جق هستی
من داستانم رو با همه جزئیات واسه زوج های که این فانتزی رو درک کردن و یا تجربه کردن می نویسم
اونایی که تجربه کردن با خوندن قسمت دوم متوجه میشن که ما زوج هستیم از ریز تجربه های این داستان

اینو تقدیم میکنم به نگاه زیباتون
من قسمت بعد داستانم روز بعد نوشتم دوست داشتم تا داغ هستم همه داستانم رو بنویسم و ارسال کنم اما باید بدلیل منتظر تاییدیه و ثبت داستان توسط سایت چند روزی منتظر بمونید ولی من بخاطر اینکه جزئیات رو فراموش نکنم نوشتم و ذخیره کردم
تا اونجا واستون گفتم که بعد اون شب ارش توی سکسمون از ماهان گفت و منو شهوتی کرد و ارضا شدیم فردای دیرتر از خواب بیدار شدم ظهر شده بود نگاه کردم ارش توی کنارم نبود طبق عادت هر روز گوشیم رو چک کردم اینستا گردی کردم به ارش پیام دادم سلام عشقم کجایی ؟ جواب داد سلام به روی ماهت دارم تدارکات امشب رو واسه تریسام آماده میکنم ، با خنده نوشتم خفه شو
از اتاق اومدم بیرون صورتم رو شستم و ارش رو دیدم روی مبل لم داده و به من می خنده
رفتم اشپزخونه دیدم چایی دم کرده سینی دونفره آماده کرده، گفتم مهربون شدی
صورتم رو کرم زدم ، چای ریختم و رفتم کنار ارش نشستم و گفتم چه خبر ؛ چی میکنی با گوشی همش سرت تو گوشیه خندید و گفت دارم با ماهان چت میکنم
با شوخی گفتم دیگه انتظار نداشتم اینقدر خوشکل و خوشتیپ واسم پیدا کنی 😁
گفت اووو میبینم که نظرت رو جلب کرده
گفتم پر رو نشو ، باز خندیدم
پرسیدم از کجا آشنا شدی
گفت توی اینستا با بیش از ۲۰۰ نفر چت کردم عکس و مشخصات گرفتم تا اینو انتخاب کردم با معیار های مورد نظرم یکی بود
گفتم ای کلک پس اون موقع ها که به من میگفتی بیا ویس بده مهیا هستم الان ساعت … و تو میگفتی ارش هستم تاریخ …
فکر میکردم داری با زوج چت میکنی
هیچی نمیگفتی باهم زدیم زیر خنده
گفت خیلی وقته آشنا شدم باهاش ولی در حال برانداز کردن اخلاق و رفتارش بودم اگه تو اوکی هستی از نظر من گزینه خوبیه
گفتم ارش دوس دارم ولی میترسم به زندگیمون لطمه بخوره
گفت بعد ۷سال توی این فانتزی ها هستیم ، دیدی که جنبه اش رو داریم ولا تو این چندسال با این همه زوج آشنا شدیم مهمونی رفتیم دورهمی رفتیم مسافرت رفتیم اگه م‌میخواستم که ضرب رو تا حالاها بارها زده بودیم ولی بخاطر اینکه تو اوکی نبودی اصرار نکردم
الانم انتخاب با خودته اگه دوس داری تجربه کنی من کنارتم در مقابلش هم هیچ چشم داشتی ندارم که بخوام برای جبران منم با یه زن رابطه بزنم و اصلا به این فکر هم نمیکنمخلاصه بعد یه گپ مفصل باهم به توافق رسیدیم
اول خوب طرف رو بشناسیم سریع نریم سر اصل مطلب
چند روزی گذشت …
عصر بود ارش پیام داد امشب بچه ها رو ببریم پارک بازی کنن ماهان رو هم میگم بیاد دورهم باشیم
گفتم فکر خوبیه موافقم
گفت پیام داد لوازم مورد نیاز رو جمع کن جلوی درب بذار اومدم بریم منم با ماهان هماهنگ میکنم
ساعت ۸ونیم به طرف پارک مورد نظر راه افتادیم
به اونجا رسیدیم رفتیم کنار شهر بازی یه جای مناسب که بچه ها هم تو دیدمون باشن زیرانداز و روفرشی انداختیم و تنقلات و خوراکی رو توی ظرف آماده کردم
گوشی ارش زنگ خورد ، گفت ماهان اومد برم دنبالش
بعد چند دقیقه باهم اومدن و لباس اسپرت شیک پوشیده بود و بوی ادکلنش رو حس کردم دست داد و سلام احوال پرسی کرد یه نایلون دستش بود داد به ارش
نشستیم من هنوز خجالت می کشیدم ، ارش ماهان باهم حرف میزدن و ارش میگفت ما بیشتر دنبال رفاقت هستیم دوس داریم طرفمون مث خودمون رو راست باشه در کنار رفاقت و خوش گذرانی تریسام رو هم تجربه کنیم و ماهان هم حرفای ارش رو تایید کرد گفت من خیلی حس خوبی از شما میگیرم و… من هنوز یه کلمه حرف بجز سلام نزده بودم ماهان گفت مهیا چقدر خانمه و خجالتی ارش گفت مست بشه یخش وا میشه
بعد نایلونی که ماهان آورده بود رو باز کرد و یک قوطی ویسکی naft و ۳تا هایپ و ۳تا پیک رو در آورد گفتم ازش اینجا میخوای بخوریم خندید گفت اره اگه تابلو رفتار نکنید
به هرحال ریخت و خوردیم تجربه با حالی بود
با پیک سوم سرم رو گرفت از ماهان شروع کردیم سوال پرسیدن راجع به خانواده کارش چقدر تحصیلات داره و
داستان آشنایی و ازدواج مون رو واسش گفتیم
ارش بلند شد پیش بچه ها یه سر بزنه و منو ماهان رو تنها بذاره تا من راحت باشم با ماهان گپ زدم ولی خیلی مودب بود و پسر پررویی نبود از این برخوردش خوشم اومد یه ربع بعد آرش اومد گفت مخ مهیا جون رو زدی
همه باهم خندیدیم
ارش گفت عشقم شام چی درست کرده
گفتم شامی کباب درست کردم
گفت پس سفره رو بکشیم ،سفره یک بار مصرف رو از داخل سبد در آوردم و پهن کردم
ارش گفت تا شما شام رو آماده کنید من دستای بچه ها بشورم و بیام
اومدن و نشستم کنار هم شام ساده ای خوردیم ماهان از دستپخت من تعریف کرد و تشکر کرد
بچه ها به بازی مشغول شدن
بعد ماهم دوباره حرف زدیم تا ساعت ۱بامداد پارک بودیم ت
و از هم خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم به طرف خونه راه افتادیم ارش نظرم رو پرسید منم هم گفت خیلی با ادبه مشخص بود هول نیست موقعی که تو نبودی بی ربط اصلا حرف نزد
گفت خوشحالم که اینو می شونم
یک هفته بعد ما به اتفاق خانواده خودم به مسافرت چند روزه شمال رفتیم
از شمال که برگشتیم یه شب دوباره با ماهان بیرون و کافه رفتیم
حدودا ۱ماهی از گذشت روز شنبه ارش به من گفت اگه مایل هستی و امادگیش رو داری یه شب هماهنگ کنم با ماهان بریم ۳تایی باغ
پیشنهادش رو قبول کردم ، و در موردش نشستیم نیم ساعت حرف زدیم که چیکار میتونه تو سکس کنه تو دوس داری چطور انجام بشه و خط قرمزها رو مشخص کردیم

ارش به ماهان پیام داد و گفت دوشنبه شب یه باغ تمیز رو اوکی کنیم و کنار هم خوش بگذرونیم
ماهان هم اوکی داد و گفت پس مهمون من هستین
ارش قبول نکرد گفت دنگی دونگی باهم میگیریم اینطور ما راحت تریم ، بعد آرش یکشنبه باغ رو توی دیوار اطراف طرقبه انتخاب کرد عکسش رو به واسه ماهان فرستاد و فرداش ماهان رو فرستاد لوکیشن اونجا رو بررسی کنه که اگه اوکی بود رزرو کنن، ماهان گفت پس هزینه باغ و شام بامن ارش هم مشروب مزه میوه تنقلات رو خرید کرد ساعت ۲بعدظهر اوکی رو به من دادن اومد خونه ناهار خورد و بچه هارو ساعت ۵ برد خونه مامانم که بازی کنن و برگشت خونه
باورم نمیشد بعد چندسال صحبت کردن در مورد تریسام توی سکسمون بالاخره میخوایم توی واقعیت تجربه اش کنیم
خیالم از نظر ارش راحت بود ، که کاراش توی این مسائل با برنامه ریزی ولی ته دلم دلهره و ترس داشتم
بهش گفتم من خیلی می ترسم پیشونیم رو بوسید گفت تو امتحان خودتو پس دادی ، دوس دارم بعد سالها سال زندگی مشترک مون و داشتن این فانتزی ،سکس خانم سکسی مو رو ببینم و فانتزی مورد علاقه مون رو عملی کنیم گفت فکر کن داریم میریم دور همی اصلا استرس نداشته به اونجاش برسیم مستت کردم و آماده عروس شدن میشی
خندیدم گفتم کوفت ،پررو نشو . چی بپوشم
گفت انتخاب لباس امشبت با من
گفتم من که از ادامه به سلیقه انتخاب تو لباس بپوشم
من رفتم حموم که آماده بشم واسه شب ارش هم توی کمد لباس هام و رگال مانتوهام در حال انتخاب بود
توی حموم بودم دقیقا حس مثل شب اول ازدواجمون بهم دست داد که خودمو آماده میکردم واسه عروس شدن و بی صبرانه منتظر شب بودم
از حموم اومدم بیرون ارش با حوله توی اتاق خواب دم حموم ایستاده بود
یه دست به کصم کشید گفت اوف پنبه شده، و بدنم رو خشک کرد و همونجا منو رو خوابوند یه راست رفت سراغ کسم و شروع کرد بوس کردن اون ، بعد یه اسپنگ زد روی باسنم گفت جانکه چه کونی داره زن من
گفت پاشو تا بگم چی واست آماده کردم، از توی رگال مانتو هام یه ساحلی سفید حریر داشتم با یه کت مشکی و یه شال سفید حریر و یه صندل سفید مدل گلادیاتور از اینا بند دار که دور مچ پا تا بالا بسته میشه با شورت لامبادا و سوتین سفید بهم نشون داد گفت اینا رو موقع آماده شدن بپوش با این ها بیا . گفتم مگه عروسم 😁 گفت عروس میشی دوباره
از سلیقه انتخابش خوشم اومد
بعد یه شورتک لی سرهمی داشتم که وقتی می پوشم کونم رو توش برجسته بزرگ نشون میده که خط های باسنم توش خودنمایی میکنه گفت وقتی رسیدیم اونجا لباس عوض کن و اینو بپوش . یه پیراهن کوتاه زیپ دار جلو رنگی هم برداشت گفت اینو هم بعد سکس بپوش
با خنده گفتم مگه سکس هم باید بکنیم😁
یه سرهمی پلنگی هم خودم برداشتم با یه حوله و شانه لوازم آرایشم و دو دست شورت لامبادا و سوتین قرمز و مشکی
ارش رفت توی کشو لباس زیرم، گفتم دنبال چی هستی گفت اصلی ترین قسمت لباس رو میخوام بردارم گفتم من خجالت می کشم بادی بپوشم
گفت میخوام یه پورن استار بشی واسه یه شب گفتم چون تو دوست داری باشی
یه بادی کوتاه دامنی چرم مشکی داشتم که پشتش کلا باز بود جلوی سینه هاش بند داشت اون با یه جفت جوراب ژله ای مشکی که تا ران پاهام بود و یه کفش پاشنه بلندی مشکی طلق شیشه ای به انتخاب خودش برداشت همه رو آماده توی ساک گذاشتم واسه ارش هم یه تاپ رکابی و شلوارک برداشتم گفتم تو چیزی لازم نداری گفت نه
بعد یه کاندوم ژله ای خار درشت + ژل لوبریکانت چندتا کاندوم معمولی برداشت گذاشت زیپ بغل کیف
گفت من میرم کارامو کنم آرایشگاه برم ساعت ۹ میام که بریم گفتم واسه ساعت چند قرار گذاشتی گفت ۱۱ اونجا باشیم
گفتم باشه پس من ۹ آماده هستم ، آرش نیم ساعت دیرتر اومد خونه ساعت ۹ ونیم بود
گوشی به دست عجله ای تایپ میکرد و پیام میداد

گفت من برم دوش بگیرم آماده شم بریم
کت و شلوارش رو آماده گذاشته بودم رفت توی حموم کنجکاو شدم و گوشیش رو چک کردم پیامهاشو با ماهان توی تلگرام چک کردم
در مورد شب و برنامه ریزی هاشون بود پایین تر رفتم
دیدم خلاصه بخوام بگم بدن منو واسه اون شرح داده بود که به چی تو سکس علاقه دارم چطور ارضا میشم کجا خسته میشم چطور لذت میبرم از چی خوشم میاد از چی بدم میاد و…
ماهان هم تشکر کرده بود که این اطلاعات رو بهش داده بود
ارش گفته بود حالا که توهم مثل مهیا اولین تجربه ت هست به هردوتون خوش بگذره اونجا فهمیدم که ماهان تجربه با زوج نداشته یجورایی بیشتر خوشم اومد ولی گفته بود دوست دختر داره و عاشق سکس و حشریه
ارش صدام زد حوله حوله لطفا
منم زود گوشی رو گذاشتم و رفتم با حس رضایت حوله رو بهش دادم
آماده شدیم لوازم رو برداشتیم و به سمت باغ راه افتادیم
تو راه ارش از روزهای آشنایی مون میگفت و مرور خاطرات میکردیم و دستم رو ماچ میکرد
تو راه با تلگرام ارش ویس دادم
سلام عزیزم ما نزدیکیم لطفا لوکیشن بفرست
اونم ویس داد و لوک رو فرستاد
رسیدم دم باغ در رو بازکرد ما داخل شدیم ارش پیاده شد سلام کردن و اومد طرف من و روبوسی کرد و خوش آمد گویی داد
ارش لوازم رو از برداشت برد بالا گفت مهیا ببین اگه ماهان لوازم داره کمکش بده گفت نه فقط اسپیکر تو ماشینه گفتم بده من ببرم گفت یه لحضه بیاین پیش ماشین فکر کردم لوازم چیزی میخواد بده بهم رفتم پیش ماشین یه دست گل بهم داد که گل های رز صورتی و قرمز داشت گفت قابل شما رو نداره واقعا سوپرایز شدم چون عاشق گل هستم ارش سوئیت بالا بود ماهان گفت بریم پیش ارش
دستم رو گرفت و از پله ها بالا رفتم داخل شدم ارش مزه و میوه ها مشروب پیش دستی چاقو لیوان پیک آماده کرده بود روی میز گذاشته بود
چشمش به گلها افتاد گفت اوووو آقا چی کرده رز خریده رسما اومده خواستگاری همه باهم خندیدم
ارش لباس عوض کرد ماهم روی صندلی نشستیم و حرف میزدیم ، گفت بریم پایین توی الاچیق بشینیم یا همین جا گفتم هوا بیرون عالی بریم بیرون
ارش گفت پس لباس عوض کنید بریم
ماهان شلوارک و رکابی اسپرت پوشید و تا جایی که دستش جا داشت لوازم ها رو برد
من هم لباس عوض کردم سرهمی شورت لی رو پوشیدم ارش پاهام رو چرب کرد و الباقی لوازم رو برداشت رفت پایین
فضای باغ رو از تراس نگاه کردم خیلی خوشکل و تمیز بود داخل سوئیت هم همه چی مرتب و تمیز بود خوشم اومد از تمیزی مکان
رفتم پایین ارش پشت به من و ماهان روبروی پله ها
بود از بالا چشم تو چشم شدیم پیش اونا که رسیدم گفت ماشالله چه اندام خوشکلی و از سبک آرایشم تعریف کرد
میز رو چیده بودن من صندلی وسط هردوشون نشستم صندلی نزدیک ماهان بود مشخص بود که خودشون اینطور چیده بودن من و ماهان کنار هم ارش روبروی ما
شروع کردیم به حرف زدن
فضای دوستانه ای درست کرده بودن که استرس من کمتر شد محیط باغ هم زیبا و ارام بخش بود ارش گفت شما مشروب بریزین بخورین ماهان ارش گفت تو نمی خوری
ارش گفت نه راحت باشین
پیک های مشروب رو ماهان می ریخت و با من به سلامتی هم میخوردیم
و صحبت میکردیم فضا گرم تر شد گاهی گاهی با دستش پاهامو لمس میکرد یه حس عجیبی بهم دست میداد از اینکه چرا تا حالا ضرب نزدیم پرسید
ارش جواب داد اوایل با همین فاز وارد فانتزی شدیم ،که داستان اولین آشنایی مون با یه زوج که به با یه تصادف شروع شد و داستان طولانی داره نمیشه الان توی چند خط توضیح داد رو واسش تعریف کرد
ساعت ۱۱ ونیم شروع به خوردن و حرف زدن کردیم تا ساعت ۱ونیم بود که ارش نگاه به ساعت انداخت و گفت دوساعته داریم حرف میزنیم و شما میخورین اگه موافقین بریم بالا ، من همیشه توی دور همی ها نهایت ۵ پیک مشروب میخوردم و خیلی مست و پر انرژی می شدم که از وقتی موزیک پلی میشد تا اهنگ اخر در حال رقص بودم😉 اما اون شب ۱۴ پیک خوردم و هنوز هم دوس داشتم بخورم به ارش گفت بریم w.c رفتم ماهان گفت سرویس بهداشتی اون اخر باغ هست گفت منم میام ۳تایی به طرف سرویس رفتیم من و ارش دست تو دست هم جلو رفتم و ماهان پشت سرم ، آرش میخواست اینطور ماهان کون بزرگم رو دید بزنه
ارش گفت وقتی من رفتم سرویس به ماهان گفت ما میریم بالا مهیا رو حاضر کنم تو یک ربع دیگه بیا . با ارش به سوئیت رفتیم گفتم من خیلی مست شدم ولی دوس دارم بیشتر بخورم ارش گفت وسط سکس بهم میده دو پیک دیگه بخورم گفتم باشه
رفتم زیر دوش بدنم رو یه آب خالی زدم اومدم بیرون بدنم رو با روغن بچه چرب کرد یکم ،شورت لامبادا قرمز رنگ‌با سوتین قرمز و بادی دامنی چرم رو پوشیدم خواستم جوراب ژله ها رو بپوشم یادم رفته بود توی ساک لباس بذارم کفش های پاشنه بلند پوشیدم ارش گفت مثل همیشه سکسی شدی ، لب گرفتیم و ارش یکم بدنم رو لمس کرد و منتظر ماهان بودیم بیاد بالا
دل توی دلم نبود ، هم خجالت می کشیدم هم دلم دوتا کیر میخواست ماهان داخل اومد و چشماش گرد شد گفت اوووو مهیا خانم چ سکسی شدن
ماهان‌به ما نگاه میکرد ارش بهش گفت لخت شو و دستم رو گرفت و برد پیش ماهان
دستش رو دور کمرم حلقه زد چشم تو چشم شدیم گفت چقدر ناز شدی گفت اجازه هست
سرم رو پایین به علامت تایید تکون دادم و یه بوس از لپم کرد و لبم رو شروع به خوردن کرد منم همراهیش کردم ارش هم از پشت بدنم رو لمس میکرد خیلی شهوتی شد پامو یهو خالی شد ارش گفت روی تخت دراز بکشیم ۳تایی روی تخت دراز کشیدم با ماهان لب تو لب بودم ارش سینه چپم رو شروع به نوازش کرد و بعدش آروم آروم مک زدن وای شهوتم از صفر یهو روی هزار رفت اولین باری بود که وسط دوتا مرد بودم لذتش غیر قابل وصف بود ، ماهان گردنم رو لیس زد صدای آه اخ کردنم بلند شد بعدش گوشم رو خورد و با دستش سینه راستم رو میمالوند ارش هم مشغول خوردن سینه ام بود
بعد دوتایی همزمان سینه هامو شروع خوردن کردن حس اولین بار بیش از ظرفیتم مشروب خوردن یک طرف ، حس دوتا مرد همزمان باهات ور برن یه طرف ، چشمام داشت میرفت حس خواب شدید بهم دست داده بود ولی خودم رو نگه داشتم چشمام بسته نشه، آرش منو دم رو برگردوند به ماهان گفت تو از بالا شروع به نوازش کن منم از پاهاش ، آرش شروع به لیسیدن روی پاهام کرد و ارش هم از بالای گردنم زبونش رو بازی میداد و با دستش رو روی کمرم بازی میداد ، آرش هم آروم به آروم لیس میزد و میمود به طرف رون پاهام دیگه تحمل نداشتم دوس داشتم سریع تر کیر یکیشون منو جر بده
همزمان به باسنم رسیدن زبونشون رو روی باسنم حسم میکردم . ارش به ماهان گفت دراز بکش منو داگی پا باز کرد بهم گفت واسه ماهان ساک بزنم ، منتظر بودم کیر ارش بره تو کسم، کیر ماهان رو با دستم گرفتم وای چی داشتم می دیدم منتظر این لحضه بودم چندبار تجسم کرده بود همانطور که انتظار داشتم کلفت و دراز
کلفتیش از ارش بیشتر بود ولی طولش هم اندازه از زیر تخم هاش شروع به زبون بازی کردم موهامو رو جمع کرد با دستش و تخم هاش بغل رون پاهاش رو لیس زدم دوباره از زیر تخم هاش لیس زد تا بالای کلاهک کیرش
خوشم اومد از سایزش ، آرش یکمی بهم نگاه کرد چشم تو چشم شدم باهاش علامت رضایت رو با چشمک بهش نشون دادم . ارش برگشت عقب و دست به کسم کشید گفت خیس کردی عشق من و شروع کرد آروم آروم همون طور که دوس دارم لیس زد از سوراخ باسنم تا بالای کسم رو لیس میزد ، منم کیر کلفت ماهان رو شروع به خوردن کردم وقتی توی تو دهنم بود بازم هم متوجه کلفتی بیشترش نسبت به ارش شدم ، یادمه ارش همیشه میگفت دوس دارم اولین سکس تریسام با یه کیر کلفت تر از خودم تجربه کنی ، دقیقا همون شد کلفتیش رو تو دهنم احساس میکردم ۱۲ سال واسه ارش ساک زده بودم سایزش تو دهنم بود این واقعا توی دهنم به زور جا میشد نه اینکه مال ارش کوچیک باشه نه نه کیر ارش هم فوقالعاده واقعا از ته دل میگم خوش فرم سایز ۱۸ و متوسط ، آرش ژل لوبریکانت رو احساس کردم بالای خط باسنم ریخت همین طور که ژل پایین میمود ارش انگشتش رو آماده در سوراخ کونم نگه داشته بود به محض اومدن انگشتش رو آروم تو کونم میکرد و در میآوردم و محیط سوراخم رو آغشته به ژل میکرد بعد تمام شدن کارش به ماهان گفت پاشو بیا جا عوضی اون اومد پشت من ارش رفت دراز کشید ارش تا فرم داگی منو دید یه اسپنک روی باسنم زد و گفت عالی هستی سکس خانم منتظر کیر بودم فقط ، ماهان گفت این کص خوردن داره ، زبونش رو روی کسم حس میکردم وای چه حالی میداد خواستم واسه ارش ساک بزنم پیشونیم رو بوس کرد و گفت تو فقط تمرکز کن روی ماهان، یکم خم تر شد منو تو بغلش گرفت و با دست زد روی کمرم و گفت ببر پایین تر ،
بهم گفت عاشقتم عشقم این هدیه من به لذتش رو با آرامش ببر و نگران چیزی نباش
منم گفتم دوستت دارم جونم
لبم رو بوسید و تو گوشم گفت میخوای تنها باشی
دستش رو گرفتم اخم کردم و گفتم نه
گفتم ارش کیر میخوام
گفت خودت به ماهان بگو
گفتم آروم گفتم ماهان کیرت رو میخوام
ارش گفت بلندتر تر
دوباره گفتم ماهان کیر میخوام
ارش گفت خانم خوشکلم رو معطل نکن
کیرش رو اول روی کسم بازی داد و خیس کرد
بعد اول آروم سرشو گذاشت توی کسم خیلی آروم داخل میکرد
صدای آه من بلند شد
با دستام بدن ارش رو محکم چنگ میزدم
ماهان کیرشو اروم آروم تا آخر توی سوراخ کسم چند ثانیه نگه داشت و گفت تو چقدر تنگی مهیا
منم یه آه بلندی کشیدم شهوتم قابل کنترل نبود
گفتم ارش بگو تندتر گفت خودت بگو
گفتم ماهان جر بده کسم رو
رفته رفته تلمبه هاش بیشتر میشد و لذت میبردم
باورم نمیشد کنار شوهرم دارم کس میدم به یه پسر مجرد کیر کلفت
واقعا اینجا دیگه داشتم از حال میرفتم از شهوت زیاد ماهان تلمبه میزد ومن فقط آه ااهه اخههعه اخخخ میکردم
از اینجا دیگه چیزی یادم نیس و دادم ارش بنویسه
مهیا چشماش از شهوت زیاد برگشته بود هم ماهان تلمبه میزد و خود مهیا بشدت خودش عقب جلو میرفت
منم داشتم مهیا رو بغل کرده بودم و گاهی سینه هاشو رو
میخوردم، میدونستم مهیا زود خسته میشه از داگی ولی الان ۱۵ دقیقه ای هیچی نمیگفت و خودش روی کیر ماهان عقب جلو میکرد ، بهشون گفتم مدلش رو عوض کنید ماهان بیرون کشید و مهیا ولو روی تخت افتاد چندبار صداش زدم گفت خوابم میاد خوابم میاد گفتم اگه نمی تونی ادامه ندیم گفت نه شما بکنید چشمام باز نمیشه گفتم مطمعنی گفت اره کیرم میخوام خیلی بالا بود روی کمر خوابوندمش و ماهان حالت پوزیش G whiz رو گرفت پاهای مهیا رو بالا داد بالشت رو زیر کمرش و خودش حالت نشسته روی زانو شروع به تلمبه زدن کرد رعایت میکرد و کارشو آروم تر انجام داد و چندبار گفت اگه اوکی نیست استراحت کنیم از اینکه هول نبود خوشم اومد گفتم نه ادامه بده از مستیه
رفتم کنار مهیا دراز کشیدم و باهاش صحبت کردم ماهان هم تلمبه میزد لبهاش رو خوردم و سینه هاشو با دستم مالش میدادم
فقط آه آه میکرد بلند شدم رفتم آشپزخونه آب خوردم و یه نخ سیگار روشن کردم
برگشتم کنار شون روی صندلی کنار تخت
دیدم ماهان پوزیش رو عوض کرد وفیس تو فیس هم شدن افتاده روی مهیا و دارن لب میگیرن تا حالا اینقدر مهیا رو شهوتی ندیده بودم پاهاش رو قفل کرده بودن دور ماهان و دستاش هم دور کمرش و زبون ماهان رو میخورد
دیدم داره لذت میبره رفتم بقیه سیگارم رو توی تراس کشیدم صداهای مهیا و تلمبه های ماهان تا داخل باغ پیچیده بور
یه لیوان آب آوردم گذاشتم کنار تخت پوزیش رو عوض کرده بودن و حالت دختر گاوچرون رو گرفته بودن ماهان روی تخت دراز بود مهیا نیم خیز نشسته بود روی کیرش و بالا پایین میکرد قشنگ ترین صحنه ای که دیدم
وای کون زنم چه لرزشی داشت چقدر ماهرانه انجام میداد نشستم از پایین نگاه کردم و گفتم جونم مهیا سکسی من پوزیش مورد علاقه من
دستام رو باسن مهیا گذاشتم دستم گفتم دوتایی میخوای گفت اره اره بکن
لیوان آب رو بهش دادم یه نفس سر کشید
گفتم پس جامون رو عوض کنیم ماهان تو بیا بالا من برم پایین من دراز کشیدم و مهیا نشست روی کیرم چندتا تلمبه زد گفت ارش دوتایی میخوام گفتم مطمعنی میتونی گفت اره، کیر من داخل بود با دستام چاک هر دو باسنش رو گرفتم باز کردم و گفتم ماهان آروم بذار
به مهیا گفتم هرجا نتوستی بگو بسه
گفت باشه ماهان گفت از کون گفتم نه همزمان هردو جلو
هرکاری میکرد کیرش جا نمیشد
گفتم ژل بزن هم روی کیر خودم زدم و ماهان هم روی کیر خودش زد
من گذاشتم ماهان هم به زور جا داد
مهیا یه جیغ بلندی کشید گفت لعنتی جز خوردم
گفتم در بیارم گفت نه نه بکن
با دستاش تخت رو چنگ میزد من نگه داشته بودم و ماهان آروم تلمبه میزد و مهیا فقط جیغ میزد و میگفت بکنید بکنید
گفتم مازیار تندترش کن کیر توی کس مهیا به کیر میخوزد حس لذت بخشی داشت مهیا خودش تنگ بود کیر ماهان دیگه بدترش کرد کیر من به زور تکون میخورد
مهیا گفت خیلی حال میده دیدی تونستم فقط در نیار بکنید همزمان تلمبه هامون رو بیشتر کردیم و ۶ الی ۷ دقیقه کردیم که کیر من لیز خورد و در اومد به ماهان گفتم ادامه بده و تلمبه میزد بعد چند دقیقه گفتم یکم استراحت به مهیا بدیم
ماهان در آورد و اومد روی تخت کنارمون سه تامون روی تخت مهیا رو فرستادم تو بغل ماهان چندبار بوسش کرد بعد روش رو طرف من و پشت به ماهان بغل اون بود گفت خوابم میاد چشام باز نمیشه گفتم خیلی مشروب خوردی همیشه ۳تا یا ۵ تا میخوردی این دفعه ۳ برابر خوردی نیم ساعتی باهم چرت زدن من بلند شدم شام پیتزا بودم یکم گذاشتم توی مایکروویو گرم بشه دست شویی رفتم و بعد مهیا رو بیدار کردم
مهیا گفت بریم سرویس، سرویس ایرانی توی باغ بود و فرنگی و حمام هم توی سوئیت ، گفتم دوش بگیر بعد بریم سرویس توی باغ باهم رفتیم حمام بدنش رو صابون زدم حوله آوردم و لباس زیر جدید تنش کرد و شومیز کوتاه تا روی باسن که از جلو زیپ داشت پوشید رفتیم توی باغ گفتم چطور بود خوش گذشت پرسید ساعت چنده گفتم ۳وربع گفت وای واسه من اندازه شاید یک ربع گذشت چیزی یادم نیست گفتم خیلی بالا بودی ، گفت دوباره مشروب بخورم گفتم نه خیلی بالایی
مهیا پرسید شما ارضا شدین گفتم نه ، گفت چ خوب پس بریم یه چیزی بخوریم دوباره شروع کنیم
خندیدم گفتم جوووون پس دوس داشتی گفت چیزی نفهمیدم 😁 الان دوش گرفتم بهتر شدم رفتیم بالا ارش دوش گرفته بود و تو تراس نشسته بود بود شام رو بردیم باهم خوردیم حرف زدیم منم رفتم روی تخت دراز کشیدم و با گوشی ور میرفتم اونا صحبت میکردن یک ربع بعد اومدن روی تخت مهیا وسط ما خوابید من گفتم یه خستگی بگیرین و بعد دوباره شروع کنیم ماهان مهیا رو سفت تو بغلش گرفتم و چراغ رو خاموش کردیم پتو انداختیم روی خودمون یه اهنگ ملایم گذاشتیم و پشت مهیا به من بود من لخت خوابیدم و مهیا باسنش رو چسبوند به من یه ربعی چشمام رو بستم ژِل رو برداشتم شروع به مالوندن باسنش کردم و سر کیرم رو ژل زدم آروم سرشو توی کونش گذاشتم
مهیا یک اخ کشید من نگه داشتم تا جا باز کنه و فشار و تکون ندادم ۵ دقیقه داخل بود در آوردم دوباره کیرم رو پر ژل کردم دوباره آروم کردم و تا آخر فشار دادم و توش نگه داشتم کونش رو واسه سکس دوتایی یکی کون یکی کس آماده میکردم که اذیت نشه
چند دقیقه داخل بود دیدم خودش جلو عقب میکنه و از ماهان لب میگیره به ماهان گفتم اگه اوکی شروع کنیم
مهیا بعد دوش هم سرحال شده بود گفت اره اوکیم
الباقیش رو خود مهیا واستون تعریف میکنه
خدایی این چند سطر رو که تعریف کردم واقعا از شدت مستی چیزی یادش نبود همش فکر میکرد چند دقیقه بوده

عشقا من اومدم نخدیدن به واقعا نمیدونم چرا هیچی یادم نبود یعنی میخواستم تعریف کنم از مستی مشروب و مستی کیر جدید چیزی حالیم نبود
خب من پشت به ارش تو بغل ماهان بودم ارش شروع کرد تند تند تلمبه زدن و بهم گفت کیر ماهان رو ساک بزنم بهم میگفت تو از یه پورن استار هم قشنگتر میخوری سکسی خانم ، ارش رو تا حالا اینقدر بی رحم ندیده بودم تو این ۱۲ سال هیچ وقت به این شدت تلمبه نمی زد عشقم حشری شده بود یهو اسپنک زد روی باسنم گفت سری بچرخ سمت ماهان برق اسا منو برگردوند گفت ماهان قطع نکن بکن توش و تلمبه بزن ماهان هم اطاعت کرد و کیرشو کرد توی کسم و مثل ارش شروع به تلمبه زدن کرد ارش میگفت ماهان تندتر تندتر بزن به من گفت بهش بگو منم گفت اره اره ماهان جر بده تندتر بکن عزیزم تندتر دو سه دقیقه ای کرد یهو زانو که روی کس من بود دستش رو برد روی کمر ماهان گفت نکه دار ناکس منو خوب می شناسه دید میخوام ارضا شم ماهان هم کیرش تا ته توی کسم بود استپ کرد و من یه آه و جیغ بلندی کشیدم من چندبار نیمه اینطور ارضا میشم و ارضا شدن اصلی هم باید بخوابم روی ارش دستش روی باسنم بدون حرکت باشه تا بشم
خب یه نصف ارضا شدم دوباره ارش گفت داگی داگی زود زود نمیخواست یه لحضه سوراخم بی کیر باشه خوشم اومد از کاراش داد زد مهیا شل نباش زود توی چند ثانیه رفتم داگی ارش رفت پشتم روی زانو دوباره بشدت کرد توش و تلمبه میزد وای این ارش چقدر حشری شده بود همینطور که میکرد گفت ماهان حاضری ماهان گفت اره گفت بیا تو بذار تا من در میارم ماهان هم خوشش اومده بود میگفت جون جون حالا شد تلمبه میزد چه تلمبه ای لرزش کونم و موج زدنش دیدنی بود ارش کنارم خوابیده بود میگفت حال میده میگفتم اره گفتم ارش دوس دارم جیغ بزنم دس دارم بلند آه آه کنم گفت عشقم اوردمت اینجا راحت باشی داد بزن خودتو خالی کن من از خدا خواسته منتظر دستور ارش بودم با اخر توانم خودم عقب جلو میکردم روی کیرش و ماهان هم تلمبه میزد همزمان باهم صدای شالپ شلوپ و آه و جیغ من فضای سوئیت شایدم باغ رو گرفته بود
ارش گفت ماهان استپ کن بدو مهیا بپر روی کیر من دراز بود روی تخت منم همون حالت داگی پام رو باز کردم رفتم روی ارش فقط میگفت ایتقدر شل نباش زود رفتم روی ارش به ماهان گفت کیرتو پر ژل بزن از کون بکن فقط خیلی آروم ، فهمیدم چون میدونس کونم واسه کیر اون خیلی تنگه 😁 خودش هم شروع کرد تلمبه زدن تا اون ژل زد پوزیش گرفت که بکنه کیرش رو اورد و با دوتا دستاش لمبه های باسنم رو باز کرد ماهان هم کیرشو گذاشت توی کونم یه جیغ بلندی زدم گفتم لعنتی ها لعنتی جر خوردم ارش گفت در بیاره گفتم نه آروم بکن ۵ دقیقه آروم آروم کرد کون با کیرش مچ شده بود گفت ماهان صبر کن منم از کس بذارم. ارش میخواست کیرشو بکنه توی کسم واقعا نمی رفت به سختی جاش داد و شروع کردن هردو تلمبه زدن منم اه میکردم و جیغ میزدم میگفتم جر خوردم لعنتی ها جرم دادین ارش گفت حال میده گفتم اره بکنید بکنید اخ کسم اخ کونم جر خوردم اه اه اخ اخ جر خوردم ارش گفت جا عوض کنیم
دوباره به سرعت جا عوض کردن و ارش رفت بالا ماهان زیر منم وسط ایندفعه ارش از کون میکرد ماهان از کس ارش فقط کیرشو توی کونم جا داده بود تلمبه نمی زد ولی ماهان کسم رو جر میداد و زبون بازی میکردیم چه حالی داشتم میکردم وسط دوتا کیر بودن خیلی لذت داشت اونم با کنار شوهرت
این بار ارش از کونم در آورد ومیخواست بذاره توی کسم مگه جا میشد با تلاش تونست بذاره داخل وای داشتم جر میخوردم ولی دوس نداشتم هیچ کدوم در بیارن می گفتم لعنتی جرم دادین دارم حال میکنم، ارش خیلی حال میده
اونم تلمبه زدن رو سرعت داد هردو باهم میزدن خیلی از یکی تو کونم یکی تو کس لذتش بیشتر بود وقتی دوتاش توی کسم بود من بلند بلند آه ارش آه ماهان میکردم ارش میگفت بلندتر داد بزن ماهان میگفت قربونت برم سکسی خانم من گفتم جوووون و لباشو زبونشو خوردم
ارش در آورد و گفت پوزیش عوض کنیم روی تخت خوابید منم روی کمر خوابیدم روی ارش فیس رو به سقف بود
ارش کیرشو جا داد توی کسم به ماهان گفت توهم بذار
وای ارش از بس شبا موقع سکس ۳نفره باهم فیلم می دیدم همه رو یاد گرفته بود چقدر دقیق انجام میداد منم لذت میبردم ماهان کیرشو کنار کیر ارش کرد توی کسم و تلمبه میزدن این بار کیر ارش میرفت عقب کیر ماهان تا ته داخل کسم میشد کیر ارش میرفت تا آخر کیر ماهان میرفت عقب چه هماهنگی قشنگی خیلی بهم حال میداد تو این بهترین سکس زندگیم شده بود ، حدودا ساعت ۵ونیم شده بود ارش گفت ارضا بشیم گفتم اره
گفت من دوس دارم با ماهان بشی گفتم خجالت می کشم به ماهان گفت روی تخت بخواب و مهیا رو ارضا کن
من روی ارش افتادم ، کیرشو داخل کسم کردم و چندبار بالا پایین کردم ارش گفت میرم راحت باشی
ماهان دستاش روی باسن گذاشت من هم حس ارضا شدن گرفتم در گوشم بهم گفت عالی بودی امشب سکسی خانم‌ دوس دارم ارضا شدنت رو ببینم ارش یادم داده چطور میشی بوسش کردم گفتم‌باسنم رو محکم فشار بده بدون حرکت منم خودمو میمالوندم توش کیر کلفتش امشب خیلی بهم حال داده بود تو ذهنم همه سکس رو مرور کردم وای اینقدر حال میداد که دوس نداشتم بشم حدودا ده دقیقه روی ماهان افتاده بودم که دستای ارش رو روی پاهام حس کردم و کنار شوهرم روی یه کیر دیگه داشتم ارضا میشد خیلی حس خوبی داشت ارش پاهام رو شروع به لیس زدن کرد اونم متوجه شده بود که دیر ارضا شدم دستای ماهان رو انداخت دور کمرم خودش هم باسنم رو با دستاش گرفت و فشار میداد و گفت ای جانم خانم خوشکلم بعد ۱۲ سال داره با یه کیر دیگه ارضا میشه ماهان عشقمو ارضا کن کسشو جر بده واسش، جونم مهیا چقد قشنگ ارضا میشی با حرفاش حشری تر شدم با یه جیغ بلند ارضا شدم سر رو بالا بردم و اخ از ته دلم گفتم ارش من دیگه مردم ، ارش به ماهان گفت شانه هام رو ماساژ بده خودشم کمرم رو ماساژ داد
آروم تر شدم گفتم شما هم بیاین ارضا شین ارش گفت ماهان مهیا بعد ارضا شدن بی حال میشه بکن که ارضا شدی بریز توی باسنش بالشت انداخت زیر شکمم کونم روی هوا رفت کیرشو کرد توی کسم ۳ دقیقه تلمبه زد و یهو کیرشو کرد توی کونم ابشو خالی کرد داخل و اوف بلندی کشید دیگه توان نداشتم
ارش اومد کنارم بوسم کرد و گفت نوش جونت عشقم
گفتم تو هم بشو گفت نه اذیت شدی میدونست ارضا بشم بی حال میشم گفتم نه جونم توهم بشو بریز توی کونم به بغل دراز کشیدم کونم رو انداختم سمتش و شروع به تلمبه زدن از کس کرد کمتر ۱دقیقه تلمبه زد و یهو کیرشو کرد توی کونم ۳تا تلمبه توی کونم زد و ارضا شد
ماهان اومد کنارمون منو بوس کرد و تشکر کرد و گفت مرسی سکسی خانم عالی بود
منم گفتم شما دوتا عشقا هم عالی بودین
رفتیم با ارش دوش گرفتیم یه سرهمی پوشیدم ساعت نگاه کردم ۶ بود ارایشم رو درست کردم ماهان ولو روی تخت بود ارش باقی مونده شام رو گرم کرد و رفتیم توی تراس وای صبح شده بود چه منظره قشنگی غذا خوردیم و حرف زدیم واقعا هم محیط تمیزی بود و منظره قشنگی بود ارش به ماهان گفت ما می ریم دیگه گفت میتونی رانندگی کنی خب بخوابین ظهر برین گفت نه بریم راحت تریم دور بر رو جمع جور کردیم لوازم ها رو جمع کردیم و خداحافطی کردیم ماهان روبوسی کرد و گفت مرسی ازت بهم خوش گذشت منم گفتم همچنین از ارش هم تشکر کرد و رفتیم به طرف خونه تو ماشین ارش بهم گفت چطور بود گفتم خجالت میکشم دیگه نپرس
کفت دوس دارم بدونم
گفتم بهترین سکس با یه نفر دیگه رو کنار تو تجربه کردم دوستت دارم هردتون عالی بودین فکر نمی کردم اینقدر لذت ببرم از تریسام با خنده گفتم واقعا جنده شدم از بس همه چی خوب بود
گفت نوش جونت خوشحالم اینو می شونم ، دوس داری دوباره انجامش بدیم
گفتم در آینده شاید ،
رسیدیم خونه از شدت شهوت ۱بار دیگه باهم سکس کردیم

مرسی که همراهمون بودین امیدوارم که هر زوجی به این فانتزی علاقه داره توی بهترین شرایط تجربه کنه سعی کردیم دوتایی تمام جزئیات رو بازگو کنیم
ارش و مهیا 💋❤

نوشته: مهیا


👍 43
👎 15
102801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

892180
2022-08-26 01:37:38 +0430 +0430

اخه کسکش اولیش چی بود که دومیش رو نوشتی بعد هم یک تریسام زدی خواهر چشم ما گاییده شد اینقدر طولانی بود

4 ❤️

892190
2022-08-26 02:22:55 +0430 +0430

یک مازیاری این وسط اومد به نظرم گذری چندتا تلمبه زد و رفت رشته شهوت ما رو هم به گا داد
خدا ازت نگذره مازیار


892201
2022-08-26 02:51:15 +0430 +0430

یعنی قشنگ اونجا که نوشتی ۱۴ تا پیک خوردی متوجه شدم نهایت ۱۵ سالت بیشتر نباشه که پیک هاتو میشمری

والا ما این همه عرق میخوریم یادم نمیاد پیک شمرده باشم مگه دوران نوجوانی که تازه عرق خور شده بودیم

3 ❤️

892207
2022-08-26 03:14:37 +0430 +0430

داداش دمت گرم فکر کنم اگه پشتکاری که تو داستان نویسی از خودت نشون دادی تو کانال کشی از خودت نشون بدی یه روزه میتونی با یه بیل از دریای خزر تا دریاچه ارومیه رو کانال بکشی و دریاچه ارومیه رو یک تنه احیا کنی😂😂😂

3 ❤️

892218
2022-08-26 04:03:05 +0430 +0430

عالی

0 ❤️

892223
2022-08-26 04:32:48 +0430 +0430

حجی دمت گرم خوب بود اما خوار مادر چشممون گاییده شد

0 ❤️

892238
2022-08-26 05:43:55 +0430 +0430

تا جایی خوندم که آرش توی کنارت نبود
کاش کنار ۷ سااااال داشتن این فانتزی روزی ۷ دقیقه مطالعه هم میکردی که نوشتنت انقد داغون نباشه
داغون

1 ❤️

892242
2022-08-26 06:12:38 +0430 +0430

عالی بود واقعا قلم خوبی داری لذت بردم مرسی❤❤

1 ❤️

892247
2022-08-26 07:10:00 +0430 +0430

خاک بر سر بی غیرتت
مرد در راه ناموسش جون میده تو اومدی از بی غیرتیت میگی

2 ❤️

892252
2022-08-26 07:41:33 +0430 +0430

خیلی عالی بود🌹🌹 …نوش جانتون … چون دوتاتونم پایه بودین خوش گذشته…😍😍
بی صبرانه منتظرانه ادامه داستان هستم😊❤️❤️❤️

1 ❤️

892264
2022-08-26 08:29:48 +0430 +0430

قصه حسین کرد نوشتی؟ 👎

1 ❤️

892267
2022-08-26 08:51:49 +0430 +0430

اوووووف

0 ❤️

892272
2022-08-26 10:24:04 +0430 +0430

کاش میشد به بعضی از دوستا این نکته رو تفهیم کردکه یه داستان هر چند با محتوای جنسی نوشته شده باشه مثل انواع دیگه داستان شامل اجزای مختلفیه که محتوای تحریک امیز تنها یکی از آنهاست توجه به اون اجزاست که میتونه یه خاطره تحریک کننده بی در و پیکر رو تا حد یه داستان آبرومند پورنو ارتقا ببخشه

1 ❤️

892274
2022-08-26 10:41:21 +0430 +0430

رسما از جق زدن استعفا دادم .کیر اسب رستم تو دماغت

0 ❤️

892284
2022-08-26 12:40:11 +0430 +0430

مهیا خانم حواست نبود مازیار هم دوتا تلمبه زد و دررفت ناکس😅😅

0 ❤️

892295
2022-08-26 15:20:17 +0430 +0430

چند جا سوتی دادی . ولی حس نوشتنتو دوس داشتم. خیلی باحال بود خودمو مجسم کردم تو سکستون .

0 ❤️

892312
2022-08-26 19:07:18 +0430 +0430

عالی بود

0 ❤️

892343
2022-08-27 03:34:18 +0430 +0430

یه سوال مهیار کی بود ماهان کی بود آرش کی بود مازیار این وسط چیاره بود

0 ❤️

892344
2022-08-27 03:48:03 +0430 +0430

آقا راست میگه دیگه جق نزن تا متوجه بشی اینا زوجند،
شما داستان رو بخون اول بعد آخر داستان که فهمیدی اینا زوجند می تونی بجقی،پس آقا چی شد جق وسط داستان نداریم وگرنه از کلاس میندازت بیرون مهیا جون،وسط کلاس هم (🙋‍♂️ آقا اجازه ما بریم دستشوئی نداریم)،که بری دستشوئی فلان،آره خر خودتی جق وسط داستان نداریم،حالا یکی میگه ععععه استاد اجازه ما وسط داستان پی بردیم اینا زوجند،می تونیم بریم تیز یه بچه جق خیلی کوچیک بزنیم و برگردیم،نخیر در واقع عععععه استادو کیره خر راه نداره،چون شما بزنی اون یکی هم میگه ( ایرج بده بزنیم بریم)،
پس خواهشا ایت ایزه NO جق،خارجی گفتم که همه بفهمند،
فقط تنها چیزی که هیچکی هنوز نفهمیده اسم داستان و اسم نویسنده ست که چرا انقدر به هم ربط دارند،
اسم داستان:(تریسام جلو شوهرم)
اسم نویسنده:(مهیا)
چی شده؟هوشنگ میگه جوابش رو بلدم،خوب بگو هوشنگ جون،
هوشنگ:چون اینا زوجند
باریکلا به هوشنگ👏👍،هوشنگ جون تو اگه خواستی یواشکی زیر میزی که کسی نفهمه میتونی یه جق ریز بری🤓😜.

1 ❤️

892354
2022-08-27 06:54:02 +0430 +0430

عالی بود ادامه بده عزیزم

1 ❤️

892363
2022-08-27 09:34:41 +0430 +0430

عالی بود
خوش به حالت

1 ❤️

892374
2022-08-27 13:57:33 +0430 +0430

کسکش شاهنامه نوشتی که هر چی میخونیم تموم نمیشه؟؟؟

1 ❤️

892385
2022-08-27 16:15:12 +0430 +0430

طولانی بود نخوندم

0 ❤️

892408
2022-08-28 00:17:21 +0430 +0430

ناموسا این خودش قد یه مقاله ۳۰۰۰ کلمه ای ارزش داره🤦🏻‍♂️

1 ❤️

892414
2022-08-28 01:21:48 +0430 +0430

حالا یه کوس ندیده فکر کرده چیز قابلی هستی یا دلش بحالت سوخته کوست گذاشته اونقدر ذوق داشتی اومدی شاهنامه نوشتی بعد واقعیت رو گفتم اومدی توی خصوصی پیام دادی و بعد هم بلاک کردی😂😂😂😂
خب تو که جنبه نداری داستان ننویس که انتقاد نکنن!!!ضمنن خیلی مغرور نشو آخه از دولتی سر علم الهدی مشهد شده تایلند!!!امثال تو فرا و فراوون ریخته اطراف حرم و کل شهر

1 ❤️

892459
2022-08-28 03:38:49 +0430 +0430

خیلی طولانی بود چشام جر خورد
وقتی میخوندم احساس میکردم فیلم چارلی چاپلین با دور تند میبینم
از بس که جا عوض کردین
یه مازیاری هم اون وسط اوند کرد و رفت

0 ❤️

892503
2022-08-28 09:42:01 +0430 +0430

عالی بود 👌

0 ❤️

892606
2022-08-29 01:41:43 +0430 +0430

خدا شانس من مشهدم مهیا جان خواستی درخدمتم

0 ❤️

893425
2022-09-03 07:09:43 +0430 +0430

عالی بود خیلی

0 ❤️

893972
2022-09-06 16:07:06 +0430 +0430

از ساعت یک و نیم تا شش دو نفری داشتن جرش میدادن، نه اون دو تا ارضا میشدن نه این بدبخت، درسته میگن کمر باید سفت باشه ولی خداییش اون کس بعد چهار ساعت گایش دونفره اینقدر زخم شده و سر شده که دیگه ارضا نمیشه ، تخیل بکن ولی لازم نیست سی روش سامورایی رو تو یک سکس داشته باشی

1 ❤️

893990
2022-09-06 21:02:05 +0430 +0430

آخه کسخل neft ویسکیه؟! ریدم تو مغز جفتتون!
کی تا حالا وودکا و ویسکی یکی شده؟! بعد کدوم کسخل خری وودکا رو با هایپ میخوره آخه کیرم تو مخچه‌تون!
مازیار😐😐 حروم کونی مگه اون کیرخر ماهان نبود؟! مازیار چی میگه اون وسط؟!

0 ❤️

894384
2022-09-09 03:06:28 +0430 +0430

عرض ادب
امیر هستم ۳۵ کرج
کردان هم ویلا فول امکانات دارم اگه افتخار بدین
تقریبا دو ماه پیش هم یک زوج مهمانم شدن و اولین تحربه تریسام مون بود و البته شد قشنگ ترین تا این لحظه

0 ❤️

896194
2022-09-19 21:19:20 +0430 +0430

عالی ـ ☺👍

0 ❤️

903398
2022-11-19 05:09:41 +0330 +0330

یکی باشه باحال مورد اعتماد باشه اهل قم باشه پایه خوشگزرونی ولذت بردن از زندگی باشه پیام بده ۰۹۳۵۹۷۲۹۲۱۲

1 ❤️

925489
2023-04-28 16:49:00 +0330 +0330

از کی تا حالا تو سکس توافق میکنن که ارضا بشیم یا نه
بابا یزیدتو😂😂😂😂😂😂
ولی دمت گرم

1 ❤️

931026
2023-06-01 19:42:34 +0330 +0330

دمتون گرم عالی بود نوش جونتون این داستان کاملا واقعی هستش چون منو خانمم هم اینو تجربه کردیم بارها

0 ❤️

934409
2023-06-23 01:23:10 +0330 +0330

اوایل واقعی به نظر میومد اما هر چی بیشتر جلو اومدی خرابش کردی و از اواسط سکستون که دیگه مزخرفگوئی و اراحیف بود و در ضمن خیلی طولانی و خسته کننده .

0 ❤️

946003
2023-09-06 05:17:42 +0330 +0330

داستانت مشخصه کاملا بر اساس واقعیت نوشته شد آفرین میگم
من از دید خودم چون زوج هستیم میگم که چون دقیقا تجربه تریسام رو داشتیم و خیلی با دقت و جزئیات رو از لحضه شروع تا پایان فانتزی تون گفتین و به نظرم تجربه عالی و خوبی از این فان داشتین چون توی انتخاب پارتنر تون دقت کرده بودین و بهتون خوش گذشته
چون دفعه اول فانتزی تون بوده تونستی کل ماجرا شرح بدی شهوت رو مهیا جان وقتی که داستان رو می نوشتی هنوز میشد درونت حس کرد
از تجربه ای تریسام که داشتی خیلی با دقت از اون شب نوشتین هردو تون امیدوارم بازم این فانتزی تجربه کنید

در خصوص دوستان که از غلط املایی و طولانی شدن و تخیلی بودن داستان ایراد گرفتن زیاد اهمیت نده ، چون شما داستان نویس یا ویراستار نیستین تنها بر حسب تجربه سکستون از اینکه اینقدر لذت بردی دست به قلم شدین و داستان رو برای زوج های دیگه به اشتراک گذاشتین
اینا اکثرا مجرد و یا بچه سال هستن و حس همراه پنداری چنین داستانی هایی در مخیلاتشون نمیگنجه فقط تنها زوج هایی که این فان رو تجربه کردن میتونن واقعیت داستان رو از قلم نویسنده حس کنن
وقت کردی چندتا غلط املایی و یک تفاوت اسم رو ویرایش کن
بقیه داستانت عالی و واقعی بود لذت بردیم با شوهرم از زیبایی فانتزی تون
👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍
👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌

1 ❤️

947769
2023-09-16 20:31:57 +0330 +0330

سلام بسیییار بسیییار زیبا و با احساس و واقعی امیدوارم بازهم از زندگیتون لذت ببرید ❤️

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها