اولین سکس محمد با دختر دایی

1401/07/16

سلام من محمدم این خاطره که میخوام براتون بگم بر میگرده با 8یا9سال پیش الان 18سالمه اون موقع 10 یازده سالم بود، خلاصه منو داییم شون خونه هامون کنار هم بود یه دختردایی دارم 6سال ازم بزرگتره یعنی اون موقع 16ساله بود خیلی هم حشری بود منو از بچگی میکرد منم به شدت خجالتی یروز داشتیم بیرون با پسرداییمو دوستام بازی میکردیم منو صدا کرد رفتم تو خیلی حشری بود گفت دراز میکشی منم مث همیشه سرخ شدم و سرمو تکون دادم سریع شلوارمو گشید پایین و خورد وای چ حالی میداد خیلی حشریم کرد سریع لبامو گرفت من از شدت حشر لبشو گازگرفتم گفت احمق لبمو بمک😂 خلاصه کلی حال کردیم درازکشید گغت کسمو بخور وای کصش خیس خیس بود منم حالم بهم میخورد کفتم نه بزور سرمو گرفت گذاش اخه خیلی چاق بود اون زمان من خیلی ضیف بودم و اون 70 یا بیشتر وزنش لود از خیلی از زنا چاق تربود کصشو خوردم و فقط جیغ میزد سریع اومد روم اولش بدجور اومد رو کیرم میرم داشت میشکست سریع زد توم نمیدونید داشتم خفه میشدم سینع هاش تو دهنم بود کفتم دارم خفه میشم اخه خیلی چاق لود دیدم ابم اومد هرچی گفتم پا نشد تا اینکه دستم رو کونش بود دیدم بغل رونش قرمزه سریع گفتم خون پاشد من به زیرم ریدم اخه نمیدونستم پرده چیه چون بچه روستام و خونمون روستا بود کیرم خواب بود اول ترسیدم بعد گفت نترس از منه کیرمو شستم کفت پاشو برو منم رفتم بغثعد یه هفته فهمیدم پردشو زدم باز دوباره منو صدا کرد دیکه کامل فهمیده بودم چی به چیه و همیشه میرفتم میکردمش


این داستانی که میخوام براتون بگم برمیگرده به 4سال پیش من 14ساله بودم، خونه ما توروستاس یه دختردایی دارم نگم براتون قد خودم185 باوزن 66 دخترداایم 170 لاوزن 85 یه کون تپل مست و خیلیم حشری 6سال از من بزرگتره الان شوهر کرده و یه بچم داره ما خونه هامون کنار هم بود و یه دایی ببشتر ندارم فک کنم اونقدی که من بادخترر داییم سکس کردم شوهرش هنوز نکرده از بچکی منو میکرد خیلی حشری بود پردشم من زدم تا 18سالگی باش، سکس میکردم تااینکه خواستن شوهرش بدن ولی راضی نبود یه چن سالی بود سکس نکرده بودم خلاصه اخرای سال هشتم بود امتحانای خرداد داشتم تو اتاق خواب درس میخوندم علوم😂 دیدم صدای دراومد فک کردم خواهرمع دیدم صدازد اب دهنمو قورت دادم خیلیم بچه خجالتی بودم دیدم دخترداییم اومدتو گفت خوبی گفتم اره گفت درس میخونی گفتم اره گفت بیا ازت بپرسم خیلی هول کرده بودم فهمیده بود یواشکی گفت دراز میکشی گفتم اره روم نشست مثل همیشه اها راستی اون دوران حامله بود منم اب داشتم یکم تلمبه زد داش ابم میومد ولی میخواستم بگم سریع لبمو خورد اخ اح میکرد گفت اوف کصم داغ شد ابت اومد! گفتم اره خیلی مست بود گف باید اب منم بیاری از روم پاشد خیس خیس شده بودم یه ساک زد قلقلکم میومد گفتم بسه یه10دیقه وایستادیم کیرم شق شد اینبار مم رفتم روش تند تند میزدم خیلی حشری شده بودم از شدت نمیتونست نفس بکشه گفت داره میاد ابش پاشید روم کیرمو دراوردم خیلی بی حال شده بود منم مست بودم گفت میخای بیاری گفتم اره خودشو خشک کرد کونشو طرفم کرد در برابر کیرم خیلی بزرگ بود ی تف زدم بافشاز بردم تو دردش گرفت ولی گشاد بود کردم کردم ابمو ریختم تو گف چقد داغه دیگه پاشد رفت خیلی حال کردم دیگه ازون روز فرصت نشده بکنمش وهروقت دخترشو میبنم باخودم فک میکنم این از منم هس

نوشته: محمد

نوشته: محمد


👍 1
👎 11
40701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

898283
2022-10-08 00:32:41 +0330 +0330

کمتر گوه بخور متوهم نشی

0 ❤️

898285
2022-10-08 00:33:44 +0330 +0330

نهایت ۱۴ سالت باشه ۲ تا کستان شبیه همو باهم آپلود کردی
کیرم تو اول و آخرت با این کصشعرات
بعدشم اون چاقه شاید تو بودی چون همش میگی تورو میکرده

0 ❤️

898289
2022-10-08 00:36:18 +0330 +0330

ماشاالله
کیرم دهن مادرت من یه جق نمیتونم از ترس مامان بابام بزنم
بعد توی کسکش از کجا پیشرفت کردی دخنر خالتو بکنی کیرم تو ناموست

0 ❤️

898533
2022-10-10 16:04:10 +0330 +0330

عمو جون کمی زودتر بخواب رنگ دیوار ها ریخت چشمات کور میشه نمره عینکت زیاد بشه باید با چوب بستنی آتل بندیت کنیم سر پا بمونی چیشتو بکن شبها به شوشولت دست نزن زیادم شکر و قند نخور کونت کرمک زده میخارونی قلقلکت میاد انگشتت بوی گوه میده

0 ❤️

898571
2022-10-11 04:14:20 +0330 +0330

آبجی منم‌ خیلی حشری بود. یبار با پسر خاله ام رفتن زیرزمین . یواشکب رفتم نکاه کردم دیدم نشسته رو‌ کیر پسرخاله ام و تا ته کرده تو کونش. خودشم با دست کوسشو میمالید. با بیشتر پسرای فامیل اینحپری میکرد و تقریبا همشون میدونستن ابجیم کون میده. حتی یبار شوهر عمه ام فهمیده بود و تو باغ داشت کونشو میگایید

0 ❤️