اولین کیری که باسن من رو فتح کرد

1400/09/14

سلام خدمت دوستان عزیز و دوست داشتنی.
داستانی که میخوام واستون تعریف کنم مربوط میشه به اولین باری که کونم لذت کیر رفتن داخلش رو چشید. خب یه کم از خودم بگم نمیخوام مثل یه عده از افراد خودمو یه فرشته آسمونی و زیباترین و خوش استایل ترین شخص روی زمین معرفی کنم نه اینطورام نیس.من ۱۶۰سانت قدم و ۶۵کیلو هم وزنم با یه پوست سبزه سکسی(البّت از نظر خودم و چندتا از دوستام)چهره معمولی رو به خوب و یه باسن فوق العاده زیبا و حشری که هر کیری رو میبینه دوست داره تا خایه بکنه تو خودش
خب بریم سراصل داستان،من که یه آدم فوق حشری و سکسی هستم یه مدّتی میشد متوجه شده بودم دوس دارم لذت کون دادن و کیری رفتن تو سوراخش رو تجربه کنم.
وقتای که کسی خونمون نبود با بادمجون و این آخری ها هم که با یه دونه چوب واسه خودم یه دیلدو مرتب و باحال درست کرده بودم هروقت حشریتم بر بشریتم غلبه می‌کرد میرفتم اونو به دست میگرفتم و شروع میکردم خودمو آروم کردن هرچند هیچی هيچوقت مثل کیری واقعی و گوشتی و عضلانی آدم رو سیر نمیکنه و حشر آدمو نمیخوابونه.یه شب که کسی خونمون نبود و خونواده رفته بودن شهرستان واسه مراسم یکی از فامیلامون که تازه به فوت کرده بود منم نرفته بودم و این فرصت و بهترین فرصت واسه تجربه یه کون دادن و لذت چشیدن می‌دونستم واسه همین سرشب رفتم حموم یه دوش گرفتم و یه صفایی جانانه به باسن خوشگلم دادم و شیو کردم بیا و ببین خودم دوس داشتم همونجا خودم بکنم.اومدم بیرون لوسیون زدم و دیگه واقعا داشتم واسه کیری لح لح میزدم و یهو یاد یکی از دوستام افتادم که متوجه شده بودم رفته تو نخ منو و دوس داره منو بکنه آخه از نگاه‌ای معنی دارش به باسنم میتونستم اینو بفهمم
واسه همین گوشی رو برداشتم و شمارشو گرفتم و هنوز ۳تابوق نخورده بود که گوشی جواب داد و منم از دستی پشت گوشی صدام و داغ و حشری نشون دادم و اینو می‌دونستم متوجه شده بود آخه یه لحظه سکوت کرد وقتی بهش گفتم آریان میای خونمون کسی نیس تنهام حوصلم سررفته؟؟؟بعدچندلحظه سکوتش یهو برداشت گفت آره که میام عزیزم عشقم(واسه اولین باربود اینطوری باهام صحبت میکرد)بهش گفتم پس سر راه داری میای یه کم خوراکی بگیر بیکارنباشیم و اون فلش فیلماتم برداربیار که گفت فیلمای باحالم بیارم که با یه آره شهوتناک بهش جواب دادم و دیگه میدونست که امشب یه چیزیم شده
گوشی رو که قطع کردم رفتم یه شورت"لامبادا صورتی"که تازه خریده بودم و پوشیدم انقدر چسبناک و رو فرم بود که وقتی نگام به باسنم افتاد همونجا باورتون نمیشه آب اولیم اومد(همون آب سفید بی رنگ)
یه رکابی هم پوشیدم که یه کم بلند بود و رو باسنم میپوشوند واسه همین شلوار نپوشیدم
۱۰دقیقه بعدش دیدم دارن زنگ میزنن آیفون برداشتم دیدم آریان و در واسش بازکردم و اومد بالا در ورودی رو هم بازکردم جلو در منتظرش بودم تا بیاد
آریان اومد و من دید که شلوار پام نیست یه جوری شد و تعارف زدم اومد داخل و منم از قصد جلوش خم شدم مثلا کنترل بردارم یه چندثانیه مکث کردم که تا چشم آریان به شورتم و باسن تازه شیو شدم خورد طرز نفس کشیدنش عوض شد برگشتم دیدم چشاش رو باسنم قفل شده که یکی زدم رو سرش گفتم اوووووووو پسر حواست کجاست که اونم یهو به خودش اومد گفت به به امشب چی ساختی لامصب.منم از قصد گفتم واسه تو اینکارو کردم که اصلا توقع نداشت اینو بشنوه و زبونش بند اومد.
بهش گفتم حالا وقت زیا و بشینیم فیلماتو ببینیم که داشتم با عشوه و ناز میرفتم سمت اتاق تا چندتا بالشت بیارم و جلو تلویزیون درازبکشیم متوجه شدم داره از پشت منو برانداز میکنه و نفس کشیدنش هم دیگه کلا تغییر کرده بود
بالشت هارو آوردم و بهش گفتم پاشو شلوارت رو دربیار راحت باش اونم بدون معطلی شلوارش درآورد و فقط شورت پاش بود یه شورت که پاچه هاش بلند بود
وقتی دراز کشیدیم توجهم به جلو شورتش بود و متوجه شده بودم داره کم کم سیخ میشه واسه همین منم خیلی خیلی نامردانه عمل کردم و رو شکم دراز کشیدم و یه بالشت کوچولو هم گذاشتم زیر شکمم.فیلمی که گذاشته بود دیگه نمیشد گفت نیمه سکسی بلکه تمام تمام سکسی بود و یه لحظه آریان برگشت بهم یه چیزی بگه که وقتی منو تو اون حالت دید دیگه از خود بیخود شده بو و یه ضربه با دستش زد رو باسنم که یه کم دردم اومد و مثلا از دروغ بهش گفتم این چه کاری بود کردی اصلا ازاین شوخی‌ها نداشتیمآ گفته باشم،یهو بچه جا خورد و منم دلم بهش سوخت و آریان که روش برگردونده بود سمت تلویزیون منن آروم بدون اینکه متوجه بشه لباسم دادم بالا و آروم آروم شورتم تا زانو کشیدم پایین و بهش گفتم راستی آریان ماساژبلدی که دیدم جواب نمیده دوباره گفتم اوووووووی باتو بودما که همین که برگشت جوابمو بده چشاش ۴تاشد و آب دهنش یه لحظه خشک شد و بهش گفتم آریان باتوبودما میگم که ماساژبلدی که گفت اگه بلد نباشم هم امشب تمان سعی خودمو میکنم به بهترین شکل انجامش بدم و گفتم پس بیا یه ماساژ مارو مهمون کن که اونم با یه حرکت برق آسا پرید پشتم و رو پایین پاهام نشست

خب بچها باقی داستان باشه واسه یه وقت دیگه

نوشته: تنگ تنگ


👍 5
👎 15
22801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

846296
2021-12-05 00:39:12 +0330 +0330

سفید بی رنگ؟؟؟؟
اگه سفیده دیگه چرا میگی بی رنگ؟
اگه بی رنگه ، پس چطور سفیده؟

2 ❤️

846398
2021-12-05 10:07:57 +0330 +0330

💩 💩 💩

1 ❤️

846457
2021-12-05 16:33:21 +0330 +0330

ننویس که فحش نخوری

1 ❤️

846514
2021-12-05 23:59:54 +0330 +0330

آخه قوطی گوژ ۱۶۰ سانتی از خود متشکر، تو چی هستی که اینقدر از خودت تعریف میکنی؟!!! آخه پوست سبزه و رنگ صورتی؟!!! رنگ صورتی به پوست های سفید میاد نه سبزه. به طرف میگی بیاد خونه تون و سر راه هم خوردنی بخره و بیاره واست؟!!! اینقدر لاشی و گدا و گشنه هستی، گدول
ننویس دیگه کوتوله

1 ❤️

846565
2021-12-06 03:01:40 +0330 +0330

دیوث با این فن بیان و داستان تخمیت
“کی از فامیلامون که تازه به فوت کرده بود”
“سفید بی رنگ”

0 ❤️

846602
2021-12-06 12:04:38 +0330 +0330

ای ابنه خود شیفته …اینجا مگه فدراسیون کوهنوردیه که از کیری که برای اولین بار کون ناتراز ت رو فتح کرد گزارش میدی؟! هر وقت هر کی تونست ارزوی تو رو که همانا کیر دراز کلفت بهمراه خایه های بد ترکیبش بندازه تو کونت ،برو از شوهر خاله ات ناز شصت بگیر و مدال طلا بهش بده…

0 ❤️

871653
2022-05-02 01:49:01 +0430 +0430

تنگ تنگ؟؟؟؟؟؟
بنظر من اسمتو بذار خروس
دیوث به همین زودی ابت اومد منصرف شدی از نوشتن؟؟
قبلنا ملت قبل اینکه کس پولی بکنن یه دست جلق میزدن که آبشون دیرتر بیاد. الان باید شماها هم قبل داستان( کستان) نوشتنت یه دست جلق بزنی که حداقل داستانو تا آخر بتونی بنویس
شل کمر سوراخ صورتی کون شل

0 ❤️

884319
2022-07-11 01:17:00 +0430 +0430

عزیز چرا دیگه اینقدر از وقت خود وما رو میگیری یگ آگهی یا یک کاغذ A4 تایپ میگردی من گشاد کیر لازم باتشکر گشاد گشاد گشاد

0 ❤️