با سلام خدمت دوستان شهوانی
ماجرا برمیگرده به حدود 6 سال پیش
دوتا خواهر زن دارم که یکیش بزرگتر و یکیش کوچیکتر از زن خودمه و این ماجرا مربوط به بزرگه هست
از اوایل نامزدی همش چشمم دنبالش بود اخه لامصب چه از لحاظ اندام و کس و کون و چه از لحاظ عشوه هایی که موقع حرف زدن میومد دلمو خون میکرد
یواش یواش حس کردم خودش از عمد داره جلوم عشوه میاد و کارهایی میکنه که منو تحریک کنه
بخوام از کاراش بگم خیلی طولانی میشه و مثلا یدونه از کارهاشو بخوام بگم یه روز داخل باغ تو الاچیق نشسته بود و منم درست بالای سر اون گوشیمو به شارژ زده بودم
رفتم گوشیو بردارم و همینطور ک جلوش بودم کیرم روبروی صورتش بود که یدفه نیشگونم گرفت و گفت هی اقا میکروفونتو نکنی تو دهنم
خلاصه شده بود ملکه ذهن من طوری که زن خودمو بیاد اون میکردم
و خلاصه بریم سر اصل ماجرا
خونشون با ما فاصلش زیاد بود و از قضا یه روز سمت خونشون کار داشتم ک طول کشید و باهاش تماس گرفتم که ظهر میام خونتون و در ضمن اینم بگم با دوتا بچه از شوهرش طلاق گرفته بود
وقتی رسیدم فقط یکی از بچه ها خونه بود و اونم بعد نهار کلاس داشت و رفت بیرون و من موندم و یه دنیا شهوت
هرجور اومدم سر حرف رو باز کنم چیزی به ذهنم نمیرسید که یدفه خودش گفت یکم شراب یکی از دوستاش براش اورده ولی نمیخوره و من سریع گفتم عاشقشم بیار و اورد و خوردم
سرم که گرم شد مغزمم به کار افتاد و یه نقشه خوب کشیدم براش
اون لحضه یه شلوارک با یه تاپ نیم تنه پوشیده بود که اون رون های کلفت و سینه های درشت و سربالاش داشتن خود نمایی میکردن و کیر من هم در حال بلند شدن بود و کلا عادت داشت تو خونه لباس های باز و بدن نما بپوشه و همینم منو دیوانه تر میکرد
رفتم کنارش نشستم و بهش گفتم چقدر میتونم بهت اطمینان کنم؟؟؟
گفت خیلی چیزی شده؟؟؟
گفتم میخوام یه راز رو بهت بگم که خیلی وقته داره عذابم میده ولی اول باید قسم جون بچتو بخوری که تا ابد بین خودمون میمونه!!
سریع چشماش گرد شد و پیش خودش گفت حتما من مست کردم و میخوام پته خودمو بریزم رو اب وسریع قسم خورد که بین خودمون میمونه
بهش گفتم موضوع راجب یک زن هست که خواب و خوراک رو ازم گرفته
داعم بیادشم و حالم خرابه و گفتم و گفتم تا حس کردم نفسش به شماره افتاده
یدفه گفت اشنا هست یا غریب و چرا نمیری بهش بگی و دقیقا رسیدم به جای اصلی نقشه
یه نگاه بهش انداختم و گفتم مشکلم همینه که اشنا هست و تو هم میشناسیش و حرفمو قط کردم و اون پیله کرد که بگم کیه
اول یکم من و من کردم و دستشو گرفتم تو دستم و چشم تو چشم گفتم قسمی که خوردیو یادت نمیره؟؟؟؟
دوباره قسم خورد برام و داشتم هیجان شنیدن اون اسمو تو چیشاش میدیدم
بهش گفتم روم نمیشه بگم چشماتو ببند تا یواش در گوشت بگم و سریع چشاشو بست
سرمو بردم کنار گوشش و بهش گفتم اون زن خودتی عشقم و تا بخواد چشمشو باز کنه لبمو گذاشتم رو لبش و جوری واداد که انگار از دنیا رفت
یکم که لبشو خوردم و با سینه هاش از رو لباس ور رفتم دستشو گرفتم و بردمش داخل اتاق و خوابوندمش رو تخت
شروع کردم لباساشو در اوردم و خودمم لخت شدم
شرت و سوتینش تنش بود
از لبهاش شروع کردم به خوردن و لیسیدن و اومدم پایین
سوتینشو که دراوردم انگار دنیارو بهم دادن و شروع کردم به خوردن و همزمان کسشو از رو شرت میمالیدم
کسی که مثل رودخونه داشت اب ازش میومد
همینطور میخوردم و میامدم پایین
شکم
پهلو
دور و داخل ناف
تا رسیدم به کسش
از بغل شرت کشاله های رونشو لیس زدمو رفتم به سمت پاهاش تا رسیدم به انگشت پاهاش
پاهاشو گذاشتم رو شونه هام و دوباره خوردم تا رسیدم به کسش و همنچنان داشت اب میداد و مثل مار به خودش پیچ و تاب میداد و صدای اه و اوووهش کل اتاق رو پر کرده بود اما هیچ حرفی نمیزد
همینطور ک پاهاش رو شونه هام بود دست انداختم شرتشو دربیارم که مقاومت کرد و گفت تا همینجا کافیه و نمیزاشت درش بیارم
تو یه حرکت سریع کشیدمش از پاش بیرون و فوری دست گذاشت رو کسش و نزاشت ببینمش
همنطور ک وسط پاهاش بودم خوابیدم روش و شروع کردم لب و گوشش رو خوردم و یواش دستشو از زیر شکمم کشیدم بیرون و فوری کیرمو گذاشتم دم کسشو هل دادم داخل
یه اهی کشید که هنوز صداش تو گوشمه
اخه چند سال بود کسش کیر نخورده بود یه کس تپل و داغ و گوشتی کیر منم که کلفت
تا ته کردم داخلش گفت صبر کن و نگهش دار
شروع کردم خوردن لباش و یکم بعد دیدم خودش داره کسشو تکون میده و منم شروع کردم و وقتی تلمبه میزدم با دستش تشک رو چنگ میزد و میگفت واااای مردم
کلا حالم دست خودمه وتا خودم نخوام ابم نمیاد و حدود چهل دقیقه یه پشت همه مدل گاییدمش و اخر با یه ساک توپ ابمو تو دهن و رو سینه هاش خالی کردم
موقع سکس همش از حسرت هایی ک قبلش نسبت بهم داشتیم حرف زدیم و گفت چه شبهایی ک بیاد کیر من خودشو ارضا کرده بود و اولین بار کیرمو موقع شناکردن داخل باغ که کنار شرتم زده بوده بیرون دیده بوده و از همونجا خارش کسش شروع شده بوده…
خلاصه این بود قصه خارش کس خواهرزن که واقعا نون زیر کباب هست وهرکس تو کف خواهرزنش هست باروش من امتحان کنه و طعم لذیذ اون کس ناب رو بچشه…….
نوشته: ناشناس
تو هم کیر کلفت ، شیر فلکه هم دستته ، دیگه چی معجزه ای اگه داری رو کن میخوام برم داستان بعدی
خوبه که بساط خنده ی آخرشبمون همیشه جوره
داداش یه ذره یواشتر از بس سرت گرم سکس شده یادت رفته اون یکی بچه خواهرزنت خونه تشریف داره😂😂😂😂
خب قبلش بگو ادامه داره یانه 🤣🤣
وگرنه با طناب پوسیدت دهن همه رو نگایی😂😂😂
کاری به راست و دروغش ندارم… ولی خواهرزن ی چیز دیگس. من هر شب میکنمش
تو روش تو خواهر زنت مشروب داشت و برات آورد.
حالا اگه خواهر زن یکی مشروب نداشت چه خاکی بریزه تو سرش که بخواد با نقشه تو پیش بره
جلقی از راه نرسیده دست بقلم شدی ، بابا جلق ات را بزن حالمون با این کسشعرهای تکراری یک نواخت بهم نزن
کیرم دهنت از روی اون حرفی که گفتی کنترلم دست خودمه شناختمت کصکش جقی مگه نبینمت کیرمو میکنم تو تک تک نورون های مغز مجلوقت
خیلی دوست داریم که روش تو رو امتحان کنیم اما چون مطمئنیم در اون لحظه هم یکی دیگه داره روشش رو روی زن ما پیاده میکنه لاجرم بیخیال روش تو میشیم…😉
همه جنده یه نفر ندیدیم تو این کستانها بتونه لااقل ده دقیقه مقاومت کنه بعد بده همون اول کس و کون آماده ست
لوازم مورد نیاز جهت این نوع داستانها اول یک یا چند عدد خواهر زن مطلقه با رون و کون بزرگ و سینه های سربالا. دوم کیر بمتراژ بیست و پنج سانت و بالاتر سوم. شر فلکه تخم که هر موقع شما اراده کنید مثلاً بعد از دوساعت تلم زدن آنرا باز کنی تا ازش لب بیاد چهارم کسِ مغز بمقدار زیاد جهت کس خل فرض کردن مخاطب. پنجم سپاه گشاد جهت تحویل گرفتن تمام کیر خرهایی که حواله نویسنده میشود. اسکل جقاق
اینکه اکثر مردا دوست دارن خواهر زنو بزنن زمین درست ولی نه دیگه در این حد بشه راحت گایید .مست کردی اشتب دیدی یه زرتی اومدی چوب می کرده کونت فکرکردی داری می کنیش موظب باش کونت پاره نشه
این چه چرتی هستش دست خودمه تا خودم نخوام آبم نمیاد زارت
منم یه خواهرزن دارم . تقریبن هر شب خواهرش رو میگام 😁
ناشناس کیرم شق شده برا کوس زنت کی میاریش کوسشو صفا. بدم برات ها پیام بده ناشناس خودتو هم میکنم از کون باشه دیوث
دستتو از تو شرتت در بیار
نقاشی رو صورتمون