دیدن سکس بابا

1402/03/09

سلام دوستان. پدر من ۵۱سالشه و چند سالی است که از مادرم جداشده. آذرماه سال۱۴۰۱ بود و من مدرسه میرفتم. منو و بابام تنها زندگی میکنیم بابام یه چند روزی بود سرش همش تو گوشی بود. البته کار کردن با گوشی هوشمند رو خوب بلد نیست. شب شد رفت حموم منم رفتم سر گوشیش بیبینم قضیه چیه دیدم یه مخاطب هست اسمش آ ذخیره کرده خیلی با هم حرف زدن. رفتم قسمت پیامک دیدم زنه نوشته کی میای دنبالم؟ بابام نوشته پسرم رفت مدرسه میام! زنه هم خندیده گفته باشه. منم با خودم فکر کردم دیدن سکس اینا عالی میشه ( شرایط زندگی ما با بقیه فرق میکنه بابام چون خودش یکم سادس فکر میکنه من خیلی گیجم برا همین میشه خیلی راحت سرشو شیره مالید) صبح شد رفتم بیرون چند دقیقه گذشت بابام رفت با ماشین منم زود اومدم خونه رفتم اتاق خودم درو بستم. تقریبا نیم ساعت کشید تا بیان داخل خونه که شدن صدای حرف زدنشون اومد. چه خونه ای خوبی داری و فلان بعدش صدای ماچ و موچ می اومد ریسک نکردم درو باز کنم و همینجوری صداهای ناجور می اومد. بعد یهو گوشی زنه زنگ خورد زنه حرف میزد با تلفن بعد قطع کردنش دوباره صدای ملچ مولوچ اومد. یهو زنه گفت اوف کصمو خوب میخوری وای دارم میمیرم اخ اوخ!! من دیگه طاقت نیاوردم درو آروم باز کردم شانس آوردم اون طرف بودن جلو در نبودن ولی صورت بابام سمت دیوار اتاق بود پس نمیشد دقیق دید. سرمو یه کم چرخوندم یه کم بهتر دیدمشون. اوف!! زنه پاشو داده بود بالا بابا چه کصی میخورد زنه دیونه شده بود یعنی جیغ میزد ها ، اخ ، علی جونم ، علیییییی! میکرد منم داشتم جق میردم بابام خیلی طولانی کصشو خورد بعدش زنه گفت زود باش بکن توش بابا هم همین جوری بلافاصله تا ته کردش داخل . بعدش حرفای سکسیشون شروع شد زن جندت این جوری کص میداد؟ من یکم بهم برخورد چون انتظار اینو نداشتم که بابام هیچی بهش نگه . بعد چند لحظه بابام با ناله گفت کیرم تو کص مادرش! خودش خیلی جنده خوبی بود! واقعا حشری بود! کاش اینجا بود دوتا تونو با هم میکردم زنه محکم زد از کمر بابا گفت کیرت ماله خودمه علی جونم صدای تلمبه ها شدت گرفت زنه جیغ میزد اه اوخ میکرد من دیگه دلو زدم به دریا سعی کردم بهتر دیدش بزنم سرمو بردم جلوتر بدنش قشنگ تو پر بود نه لاغر نه چاق کونش خوش فرم بود ولی کصشو ندیدم پوزیشن عوض کردن و همین جوری لب میگرفتن و سکس میکردن. بعد سرعت سکسشون رو بیشتر کردن بابام اخ و اوف می کرد و زنه هم بدتر از بابام جانننننن جونننن میکرد. دل آدم ضعف میرفت عجب صدایی. بعدش یهو زنه به به بابام گفت قربونت بشم چقدر خوب بود. منم فهمیدم تموم شده زودی رفتم اتاقم. خونمون دوتا در داره بابا از در پشتی رفت بیرون .زنه هنوز خونه بود آروم درو باز کردم قیافشو بیبنم دیدم زنه چادر پوشید رفت کنار میز . یک عکس دو نفره من و مامانم که توی یک عروسی گرفته بودیم روی میز بود چند تا فوحش به عکس داد زنیکه جنده گفت :کصم دهنت… هفت جد و آبادت جنده پولی بودن… بعدش اونم از همون در رفت بیرون.

نوشته : بدبخت


👍 9
👎 4
52101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

930665
2023-05-31 01:02:13 +0330 +0330

جق خانمان سوز است

1 ❤️

930682
2023-05-31 02:15:24 +0330 +0330

به حریم خانواده احترام بگذارید و به والدینتون نیکی کنین شب بخیر کوچولو

0 ❤️

930710
2023-05-31 03:57:43 +0330 +0330

تا جایی خواندم که مقابل در نبودند حتی طرز نوشتن داستان مشخص است که تخمی تخیلی هست

0 ❤️

930774
2023-05-31 12:20:20 +0330 +0330

چه باحال سر باباتو نمیدیدی بعد دیدی چه خوب کصشو میخوره😐

0 ❤️

930856
2023-05-31 19:34:54 +0330 +0330

😂 😂

0 ❤️

931007
2023-06-01 16:00:05 +0330 +0330

علیییییییییی علی تو کجایییی ؟؟؟ علی تو کجا رفتی که من مردممم

0 ❤️