سلام دوستان ماجرایی که میخوام براتون تعریف کنم عین واقعیته. من پنجاه سالمه و خانومم بیست و پنج سالشه. وقتی بیست ساله و دانشجو بود زنم شد. منم شغلم آزاد بود و مغازه پرده و رومبلی داشتم. کار و بارم حسابی سکه بود و پارسال هم یک مغازه ی دیگه سر دوراهی قلهک خریدم. قدم 167 هست و کچلم و کیر کوچیکی دارم. خیلی هم پشمالو هستم جوری که حتی بندای انگشتای دستم و روی کتفم هم کلی مو دارم. اما زنم یه دختر آفتاب مهتاب ندیده ی زیبا و لاغر با قد متوسط بود که کلی هم خواستگار داشت. اینارو میگم که اگه قراره کونتون بسوزه حسابی آتیش بگیره. آخه شما بیشعورا چه می فهمید صبح تا شب توی بازار سگ دو زدن و نون حلال درآوردن چه معنی میده. خ خ خ. البته با همتون نیستم ها. فقط اون کونده پروهای قضاوتگر منظورم بود. ضمنا اگر هم قرار باشه از پول و موقعیت استفاده نکنم که دیگه چه فایده ای داره. بگذریم. بعد از دو سه سال زندگی مشترک، زنم که حسابی با دوستاش مهمونی میگرفت و شوهر های خوشتیپ اونا و زخم زبون های اطرافیان رو راجع به وصلتش با من می شنید، یه شب بعد سکس بهم گفت دلش میخواد تا سن اش بالاتر نرفته یه کیر جوون رو امتحان کنه. منم که قبلا توی شوخی و جدی بهش گفته بودم اگه یکی خوشتیپ تر و پولدارتر از من پیدا کردی خودم واستون لحاف تشک پهن میکنم بهش اوکی دادم. قرار شد به استاد سابقش توی دانشگاه که خیلی باهم رفیق بودن و هر از گاهی تلفنی با هم حال و احوال میکردن و به اعتراف زنم سالهای دانشجویی توی کلاس بارها با هم لب بازی و ماچه بوسه کرده بودن رو بیاره بکشه روی خودش. منم به این شرط حاضر شدم این رابطه انجام بشه که همه چیو با دوربین مخفی ضبط و تماشا کنم. خلاصه دوربین رو از دیجی کالا سفارش دادم و داخل چراغ روی دیوار اتاق خواب جاساز کردم. زنم به دروغ به استاد سابقش یعنی میلاد گفته بود که من رفتم ترکیه جنس بیارم. چون من سالی چند بار میرفتم ترکیه. روز موعود رسید و زنگ در زده شد. میلاد با کت و شلوار و دسته گل اومد تو. زنم با یه حوله ی حموم رفت به پیشوازشو در بدو ورود یک ماچ آبدار از لبای میلاد گرفت. دست همو گرفتن و اومدن توی اتاق خواب. میلاد لباسهاشو درآورد و حوله ی زنم رو زد کنار و جلوش زانو زد و شروع کرد به بوسه و خوردن لای پای زنم. زنم هی به دوربین نگاه میکرد و از خجالت سرخ شده بود. کم مونده بود برم داخل اتاق بگم انقدر به دوربین نگاه نکن وگرنه لو میریم. زنمو انداخت روی تخت و کیر درازشو تفی کرد و چپوند داخل کس زنم. شروع کرد به تلنبه زدن. حالا نزن کی بزن.آه از نهاد هردوشون بلند شده بود. هر از گاهی هم به زنم در کونی میزد. اتاق پر شده بود از آه و اوه زنم و میلاد. عرق میلاد داشت میریخت روی تختی که من و زنم توش میخوابیدیم. من حسابی شق کرده بودم. زنم هیچ وقت با من اینطوری سکس نمیکرد. وسط تلمبه ها یه چیزی گفت که زنم سرشو تکون داد و بعدا فهمیدم میخواسته کونش هم بزاره که زنم روشو زمین گذاشته. وقتی داشت آبش میومد هم موهای زنم گرفت و بهش گفت بشینه پایین و آبشو پاشید توی صورت و روی سینه هاش. بعدا با هم فیلم رو نگاه کردیم و خندیدیم. اما دیگه نداشتم با کسی بجز من بخوابه. هر چند هنوز هم هرازگاهی به ترکیه سفر میکنم .
نوشته: غارنشین
خاک بر سرت افتخار میکنی به اینایی که نوشتی دلت نمیخواست هم لول زنت باشی تا اینکه پولدار باشیو زنتو یکی دیگه سیر کنه؟
الان پنجاه سالته و زنت ۲۵
زمانی که بیست سالت بود زنت باهات ازدواج کرد ینی ۳۰ سال پیش
ینی زنت ۵ سال قبل اینکه به دنیا بیاد زنت شده بود؟
چند بار خوندم هی گفتم نکنه من اشتباه فهمیدم ولی هرجور میخونم جور درنمیاد !😐
دهنت سرویس برای جملهی آخرش :
هرچند هنوز هم هرازگاهی به ترکیه سفر میکنم!!👍👍🤣🤣
با این مشخصاتی که تو دادی فک کنم اگه یه کپی از شناسنامهتو اینجا میذاشتی بهتر بود!!🤣
ضمناً این دیگه چه زنیه؟! خداوکیلی زن میگیرین برای مردم؟! منم خوش قد بالام !!☺️
وقتی با ۲۵ سال اختلاف سنی ازدواج میکنی فقط به پشت وانه پول و تیپ و قیافه هم نداری همین دیگه ، زن تو میگیری ، خرج تو میدی و سالی چندبار هم سفر میری ، خب عادلانه هست ، کیر هم دوستان میدن به زنت ، اینم میشه استفاده از موقعیت و پول ، حالا مثلاً چطوری میخوای جلوش بگیری که نده و بفهمی ؟! مگر با امکانات دوربین و سنسور نصب کنی در کص و کونش .
به عنوان یه خاطره خوب بود اما نه به عنوان داستان. در ضمن، قبل از همه، خودت قضاوت رو با عنوان داستان ایجاد کردی. دلبر که مشخص هست، منظورت از دیو، خودت بودی؟!!
به نظرم وقتش رسیده که کمی از فکر کسب مال بگذری و از پول، استفاده بهتری داشته باشی. خوش باشید .
باکسکشی پولدارتر شو تا ما بیشترازاین کونمون بسوزه وازحسادت دق کنیم. آخه چقدر پولدار و موفقی کسکشششش
یه لطفی خوشتیپ خان ایندفعه که داری میری ترکیه یه خبری بکن آدرس خونه رو هم بده تا من برم یه خبری بگیرم😅😅
کون ما چرا باید بخاطر یه کوتوله کچل زشت پشمالو به گفته خودش که زنش هم جندست بسوزه؟😕😕
یادم رفت بگم که اعتماد به نفس نداره و یه پاشم لب گوره
وای جمله ی آخرش خیلی خوب بود دمت گرم
چقدر خندیدم
اینبار که خواستی بری ترکیه بمن بگو بیام پیشش
خانمت تنها نباشه.
در توهمات بهت خوش بگذره